تعیین عوامل اجتماعی مرتبط با مدگرایی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
محورهای موضوعی : جامعه شناسیبیانه مامالهی 1 , محمود علمی 2
1 - کارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز- ایران.
2 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، گروه علوم اجتماعی؛ تبریز- ایران (نویسنده مسئول).
کلید واژه: مدگرایی, دینداری, رسانههای جمعی, گروههای مرجع,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی مرتبط بامدگرایی دربین دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی تبریز است. دراین پژوهش 376 نفر از دانشجویان به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. روش آماری دراین پژوهش شامل همبستگی پیرسون، آزمون t و آزمون F و رگرسیون چند متغیره است که از برآورد های نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده شده است. با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ پایایی سوالات تحقیق (80/0)، هم چنین نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنف با درجه معنی داری (0.029) نرمال بودن داده های حاصل را نشان می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد بین متغیر میزان استفاده و تاثیرپذیری از رسانه های جمعی داخلی و مدگرایی (74/0) رابطه معنی دار وجود ندارد. هم چنین بین میزان استفاده و تاثیرپذیری از رسانه های خارجی (شبکه های ماهواره ای و اینترنت) ومدگرایی (022/0) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. هم چنین بین میزان تاثیرپذیری از گروه های مرجع و مدگرایی (007/0) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. لازم به توضیح است از انواع گروه های مرجع بین میزان تاثیرپذیری از نخبگان (0.126) و روحانیون (0.270) با میزان مدگرایی دانشجویان رابطه معنی داری وجود ندارد و نیز بین میزان دین داری و مدگرایی (0.028) رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. هم چنین بین متغیرهای زمینه ای جنسیت (0.004)، وضعیت تاهل (00/0) و پایگاه اقتصادی و اجتماعی (0.23) و مدگرایی رابطه مثبت ومعنی داری وجود دارد. مقدارضریب تعیین (r2) نشان می دهدکه 21 درصد ازتغییرات متغیر وابسته مدگرایی توسط این 4 متغیرمستقل تبیین می گردند و 79 درصد تغییرات، توسط عواملی غیر از این عوامل توضیح داده می شود. باتوجه به نتایج رگرسیون چندگانه می توان قضاوت کرد که متغیر وضعیت تاهل (141.)، گروه های مرجع (137.)، میزان استفاده و تاثیرپذیری از رسانه های جمعی خارجی (ماهواره، اینترنت)، (098.)، به مراتب، سهم بیشتری را درمقایسه با سایر متغیرها در پیش بینی متغیر مدگرایی دارند.
The purpose of this study is to determine the social factors associated with fashion among students of Islamic Azad University of Tabriz. In this study, 376 students were selected through multistage cluster sampling method. Statistical methods that include Pearson correlation, t-test, F test and multiple regressions provided by SPSS version 20. Cronbach's alpha reliability R (80/0) as well as the Kolmogorov-Smirnov test with a significant degree of (0.029) shows normality of the data. The results show that there isn’t a significant correlation between the rate and the influence of domestic mass media and fashion (0.74). However there is a positive and significant correlation between the use and influence of foreign media (satellite, internet) and fashion (0.022). Also, there is a significant and positive correlation between the influence of reference groups and fashion (0.007). Among the reference groups, there isn’t a significant correlation between the elite (0.126) and Clergymen (0.270) and also there is an inverse and significant correlation between religiosity and fashion (0.028). Finally, there is a significant and positive relationship between demographic variables of gender (0.004), marital status (0.00) and the economic and social databases (0.23)) and fashion. It can be concluded that marital status, reference groups and the use and influence of foreign media (satellite, internet) have the great amount of share in predicting the fashion variable.
امیری، م. (1390). بررسی رابطه ابعاد دینداری و سبک زندگی جوانان. پایاننامه کارشناسی ارشد تهران، دانشگاه پیام نور.
پاسبانی، ا؛ و دیگری. (1391). مصرف تظاهری در آراء تورستون وبلن و موضوع پس انداز. مجله تحقیقات اقتصادی. شماره 98، صص 205- 241.
توبک، ا. (1386). هویت و مدگرایی (تحقیق جامعهشناختی دانشجویان دختر). پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه الزهرا.
ریتزر، ج. (1385). نظریه جامعهشناسیدر دورانمعاصر. ترجمه: م، ثلاثی. تهران: نشر علمی فاین، بن.
سروستانی، ر؛ و دیگری. (1381). گروههای مرجع در جامعهشناسی و روانشناسی اجتماعی با تاکید بر نظریههای مرتن و فستینگر. مجله نامه علوم اجتماعی. شماره 20، صص 167- 149.
فخرسعادت، ز. (1385). بررسی میزان اثرگذاری رسانههای ارتباط جمعی در انتخاب گروههای مرجع توسط نوجوانان شهر تهران. پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه آزاد اسلامی.
کوزر، ل. (1385). زندگی و اندیشه بزرگان جامعهشناسی. ترجمه: م، ثلاثی. تهران: نشر علمی. چاپ دوازدهم.
مزینانی، م. (1382). میزان تاثیرپذیری دانشآموزان دختر دوره دبیرستان منطقه یک تهران از فرهنگ بیگانه در زمینه مُد، آرایش و موسیقی. پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه آزاد اسلامی.
مزینانی، م. (1387). دختران شیعه و تهاجم فرهنگی. فصلنامه بانوان شیعه. سال 5، شماره 15، صص 57-37.
فاضلی، م. (1382). مصرف وسبک زندگی. قم: انتشارات صبح صادق. چاپ اول.
معیدفر، س؛ و دیگری. (1387). عوامل اجتماعی گرایش به مُد در میان جوانان 15 تا 29 ساله تهرانی. فصلنامه مطالعات جوانان. شماره 14 و 15، صص 12-1.
خواجهنوری، ب. (1388). رابطه بین تصور از بدن و فرآیند جهانی شدن. مجله جامعهشناسی کاربردی. سال 20، شماره 1، صص 24-1.
فرخنیا، ر؛ و دیگری. (1390). تاثیر فضای مجازی بر مدگرایی. دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک.
فرهنگی، ع؛ و دیگری. (1391). تاثیر رسانهها در تبلیغ سبک زندگی غربی با تاکید بر الگوی پوشش غربی. فصلنامه علمی- پژوهشی پاسداری فرهنگی انقلاب اسلامی. دانشکده علوم انسانی و قدرت نرم دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع)، سال دوم، شماره 5، بهار و تابستان 1391، صص 163-129.
رفعتجاه، م. (1386). هویت انسانی زن در چالش با آرایش و مد. فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان. کتاب زنان، سال دهم.
بهار، م؛ و دیگری. (1388). سنخبندی مُد در تهران: با تاکید بر نحوه پوشش زنان. مجله پژوهش زنان. سال 7، شماره 3، صص 38-27.
موسوی، س؛ و دیگری. (1390). بررسی تاثیر شبکههای مد روی دانشجویان دختر مطالعه موردی دانشگاه تهران. فصلنامه تحقیقات فرهنگی. دوره چهارم، شماره 3، ص 116.
حمزهای، م. (1389). تعیین تفاوتهای جنسیتی در گرایش جوانان به گروههای مرجع. مجله زن در توسعه و سیاست. سال 8، شماره 4، صص 119-97.
Bourdiuo, p. (1984). Distinction. New York. Routledge & Kegan paul.
Bourdiuo, p. (1984). Distinction. A Soial critique of the jugements of taste. London: R.k.p.
Veblen, T. (1894). The Economic Theory Of WomansDress.The Popular Science monthly, Vol. 46, P.p. 198-205.
Veblen, T. (1992). The Theory of The Leisure Class. London: Transaction Publish