بازاندیشی در مفهوم حق به شهر و ارتباط آن با شهرسازی عدالتمحور مورد پژوهی: تحلیل تطبیقی محلات هفتآسیاب و شیشهگرخانه شهر ارومیه
محورهای موضوعی : معماری و شهرسازی و سکونتگاههای انسانیعلی صمدی 1 , قادر احمدی 2 , میثم ساکت حسنلوئی 3
1 - دانشجوی دکتری شهرسازی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استادیار گروه شهرسازی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
3 - دانش آموخته کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
کلید واژه: ارومیه, حق به شهر, عدالتمحور, شیشهگرخانه, هفتآسیاب,
چکیده مقاله :
مقدمه: امروزه رویکرد "حق به شهر" مفهومی نوین در پاسخ به روند توسعه شهری نامتعادل می باشد که در نهایت به شهری برخوردار از عدالت، انسجام و پیوستگی اجتماعی، سالم، قابل زیست، پایدار و شهروندمدار می انجامد. این رویکرد راه حلی موثر در نجات و احیای حقوق شهروندی محسوب گردیده و با تأکید بر عامل حق به زندگی شهری، زمینه های تحقق پذیری و دستیابی به شهرسازی عدالت محور و لذت دموکراتیک از شهر را فراهم می نماید. در این میان شهرسازی عدالت محور به عنوان دانشی مهم و رهیافی پیشرو در شهرسازی به منظور واکنش به نابرابری های اجتماعی-فضایی تولید شده از سوی سرمایه داری، وارد عرصه توسعه شهری شده است. هدف پژوهش: تحقیق حاضر با هدفی کاربردی و روشی توصیفی-تحلیلی سعی دارد تا با اتخاذ پیش زمینه ای انسان مدارانه، به ارزیابی تطبیقی وضعیت شاخص های حق به شهر در سکونتگتهای شهری بپردازد. در واقع مسئله اصلی تحقیق سنجش سطح کیفی مولفه های حق به شهر در محورهای مطالعاتی می باشد. تا از این طریق جایگاه برنامه ریزی شهری از نقطه نظر تحقق شهر عدالت محور به عنوان رهیافتی مترقی در حوزه توسعه شهری مشخص گردد. روش شناسی پژوهش: ابزار مورد استفاده در گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، بهره گیری از روش های سندگزینی و کتابخانه ای و استفاده از ابزار پرسشنامه و تکنیک های سوارا و ماباک می باشد. جامعه آماری و حجم نمونه تحقیق مشتمل بر کل جمعیت بافت تاریخی شهر ارومیه می باشد که از طریق روش کوکران، تعداد نمونه احتساب گردیده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محلات هفت آسیاب و شیشه گرخانه شهر ارومیه موارد مطالعاتی پژوهش حاضر را تشکیل داده است. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل حاکی از آن است که زیرشاخص های دسترسی به خدمات عمومی و دموکراسی به ترتیب بیشترین و کمترین سطح اهمیت را به خود اختصاص داده اند. نتایج: محله شیشه گرخانه شهر ارومیه در شاخص های حاکمیت شهری، شمول اجتماعی، تنوع و سرزندگی و دسترسی فضایی وضعیت مطلوب تری را نسبت به میزان تحقق پذیری زیرشاخص های حق به شهر و دستیابی به برنامه ریزی شهری عدالت محور به خود اختصاص داده است.
IntroductionToday, "the right to the city" approach is a new concept in response to the unbalanced urban development process, which ultimately leads to a city with justice, cohesion and social cohesion, healthy, livable, sustainable and citizen-oriented. This approach is considered as an effective solution in saving and reviving civil rights and by emphasizing the factor of the right to urban life, provides the grounds for the realization and achievement of justice-oriented urban planning and democratic enjoyment of the city. Meanwhile, justice-oriented urban planning has entered the field of urban development as an important knowledge and leading approach in urban planning in order to respond to the social-spatial inequalities produced by capitalism.Research AimThe present research with an applied goal and descriptive-analytical method, tries to make a comparative assessment of the status of right to the city indicators in urban settlements by adopting a humane background. Research MethodologyThe tools used in collecting and analyzing information are using document selection and library methods and using the questionnaire tools and Swara and Mabac techniques. The statistical population and sample size of the research includes the total population of the historical context of Urmia, which has been calculated through the Cochran method, the number of samples.Geographical Area of ResearchThe neighborhoods of Hafasiyab and Shishegarkhaneh in Urmia city have been the cases of the present research. Finding and DiscussionThe results of the analysis indicate that the sub-indicators of access to public services and democracy have the highest and lowest levels of importance, respectively. ConclusionShishegharkhaneh neighborhood of Urmia city in terms of urban governance, social inclusion, diversity and vitality and spatial access to a more favorable situation than the feasibility of the sub-indicators of the right to the city and achieving justice-oriented urban planning Dedicated to himself.
بمانیان، محمدرضا؛ تقوایی، علیاکبر و بهرامپور، مهدی. (1393). تبیین رویکرد نظریه شهر عدالتمحور در نظام مدیریت شهری با تاکید بر طرحهای توسعه شهری. فصلنامه مدیریت شهری، شماره 27، 256-231.
پوراحمد، احمد؛ حاتمینژاد، حسین؛ زیاری، کرامتاله؛ فرجی سبکبار، حسنعلی و وفایی، ابوذر. (۱۳۹۳). بررسی و ارزیابی کاربری اراضی شهر از منظر عدالت اجتماعی (مورد مطالعه: کاشان). فصلنامه آمایش سرزمین، 6(2)، 208-179.
تیبالدز، فرانسیس. (1383). شهرسازی شهروندگرا. ترجمه محمد احمدینژاد، تهران: انتشارات نشر خاک.
حبیبی، سیدمحسن و امیری، مریم. (1394). حق به شهر؛ شهر موجود و شهر مطلوب (آنچه هست و آنچه باید باشد). فصلنامه پژوهشهای انسانشناسی ایران، 5(2)، 30-9.
حیدری، فردین و زارعی، مجید. (1398). مفهوم حق به شهر و ارتباط آن با طراحی شهری شهروند مدار (تطبیق هنجارهای جامعِ بیانگر شهروندمداری، با شاخصهای کیفی طراحی شهری). مجله منظر، 11(46)، 23-14.
رفیعیان، مجتبی و الوندیپور، نینا. (۱۳۹۵). مفهومپردازی اندیشه حق به شهر؛ در جستجوی مدلی مفهومی. مجله جامعهشناسی ایران، 16(2)، 47-25.
رهبری، لادن و شارعپور، محمود. (1393). جنسیت و حق به شهر: آزمون نظریه لوفور در تهران. مجله جامعه شناسی ایران، 15(1)، 141-116.
رهبری، لادن و شارعپور، محمود. (۱۳۹۳). تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر در تهران، تهران: انتشارات تیسا.
سعیدنیا، احمد. (1382). شهرسازی، کتاب سبز شهرداریها. جلد اول، تهران: انتشارات سازمان شهرداریها، وزارت کشور.
سعیدیرضوانی، هادی. (1391). تبیین مفهوم و شاخصسازی شهر عدالتمحور؛ نمونه ارزیابی شهر تهران. رساله مقطع دکتری، دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران.
مرکز آمار ایران. (1395). سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران. خلاصه آمار جمعیتی ایران و استان آذربایجان غربی، تهران.
نقیزاده، محمد. (1385). شهرسازی و معماری اسلامی. اصفهان: انتشارات راهیان.
هاروی، دیوید و مریفیلد، اندی. (1392). حق به شهر: ریشههای شهری بحرانهای مالی. ترجمه خسرو کلانتری، تهران: انتشارات مهر ویستا.
Harvey, D., & Maryfield, A. (2014). Right to the City: The Urban Roots of the Financial Crisis. Translated by Kalantari Khosrow, Mehrvista Publications, Tehran, Iran.
Brain, D. (2006). Democracy and Urban Design: The Transect and Civic Renewal, Places Journal, 18(1), 17-23.
Brenner, N., Marcuse, P., & Mayer, M. (2012). Cities for People not for Profit: Critical Urban Theory and the right to the city. London & New York: Taylor & Francis Group.
Campbell, H. (2006). Just Planning: The art of Situated Ethical Judgment. Journal of Planning Education and Research, No 26, 92-106.
Fainstein, S. (2009). Planning and the Just City. In P. Marcuse, J. Connolly, J. Novy, I. Olivo, C. Potter, & J. Steil (ed.), Searching for the Just City: Debate in Urban Theory and Practice. pp 19-39, Routledge, New York.
Fainstein, S. (2010). The Just City. Cornell University Press, Ithaca and London.
Fainstein, S. (2003). New Directions in Planning Theory. In S, Fainstein and S. Campbell (ed.). Reading in Urban Theory, Blackwell, Malden and Oxford.
Harvey, D. (2008). Debates and Developments: the right to the city. International Journal of Urban and Regional, 27(4), 939-941.
Harvey, D. (2002). Social Justice, Postmodernism and the City. In S, Fainstein and S. Campbell (ed.). Reading in Urban Theory, Blackwell, Malden and Oxford.
Iwamoto, W. (2008). Welcome Address. UNESCO 2008, pp. 12-18.
King, L, A. 2004. Democracy and City Life. Journal of Politics, Philosophy & Economics, 3(1), 97-124.
Kofman, E., & Lebas, E. (1996). Writings on Cities. Oxford: Blackwell Publishing.
Lefebvre, H. (1996). The Urban Revolution. Translated by: R. Bononno, Trans, Minneapolis: University of Minnesota Press.
Lefebvre, H. (2009). State, Space, World: Selected essays. Translated by: N. Brenner, S. Elden, Eds., G. Moore, N. Brenner, Trans Minneapolis: University of Minnesota Press.
Lefebvre, H. (1968). Le Droit ¢a la Ville (The Right to the City). Anthropos: Paris.
Mitchell, D. (2003). The Right to the City: Social Justice and the Fight for Public Space. New York: The Guilford Press.
Purcell, M. (2013). Recapturing Democracy. New York: Routledge.
Purcell, M., Shannon K, T. (2015). Cultivating food as a Right to the City. Local Environment. International Journal of Justice and Sustainability, 20(10), 1132-1142.
Rawls, J. (1971). A Theory of Justice. Cambridge: Harvard University Press.
Rawls, J. (2001). Justice as Fairness; A Restatement. London: Harvard University Press.
Safier, M. (2006). Securing the Right to the City: The Case for Civic Cosmopolitanism. UNESCO UN-HABITAT ISS 2006: 30.
Savdercock, L. (2003). Cosmopolis II: Mongrel Cities in the 21st century. Continuum, London.
_||_