بازتعریف مفاهیم سیاسی در اندیشه علی شریعتی
محورهای موضوعی : فصلنامه مطالعات سیاسیعلی میرزایی 1 , داراب فولادی 2 * , امید علی احمدی 3
1 - دانشجوی دکتری علوم سیاسی، واحد آشتیان، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران.
2 - استادیار گروه علوم سیاسی، واحد آشتیان، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران
3 - استادیار گروه علوم اجتماعی، واحد آشتیان، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران.
کلید واژه: سیاست, دموکراسی, ملت, امت و امامت, زمامدار,
چکیده مقاله :
اندیشههای علی شریعتی آثار عمیقی بر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران داشته است. یکی از کارهای عمدۀ او تأکید بر عنصر مسئولیت اجتماعی در فرایند کنش سیاسی بوده است. او برای این کار به بازتعریف سیاست و مفاهیم مرتبط با آن پرداخت. پژوهشگران در این تحقیق مبانی نظری و جانمایه خوانش شریعتی از سیاست بویژه نظریه امت و امامت را مورد بررسی قرار داده و در این چارچوب به این سوال محوری پاسخ دادهاند: شریعتی چگونه به بازتعریف مفاهیم عمدۀ سیاسی پرداخته است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد شریعتی در بازتعریف مفاهیم سیاسی تحت تأثیر رویکرد انتقادی از یکسو و گفتمان سوسیال دموکراسی از سوی دیگر قرار داشته و تلاش وی برای تلفیق آنها با عناصر مکتب تشیع به ارایة نظریه امت و امامت و بازتعریف مفاهیم سیاسی در این چارچوب منتهی شده است. در فرآیند انجام این پژوهش، اطلاعات لازم از طریق روش کتابخانهای گردآوری شده و با کاربست روش کیفی و رویکرد توصیفی- تحلیلی مورد استنتاج قرار گرفتهاند.
Ali Shariati's thoughts had a profound impact on Iran's political and social developments. One of his main works was emphasizing on the element of social responsibility in political behavior. In this framework, he redefined politics and related concepts. In this research, we have examined the theoretical foundations of Shariati's reading of politics, especially the theory of ummah and imamate, and in this framework we have answered the main question: How did Shariati redefine the main political concepts? The findings of the research show that in redefining political concepts, Shariati was influenced by the critical approach on one hand and the discourse of social democracy on the other hand. he attempt to combine both with the elements of the Shia theory of ummah and imamate and redefine political concepts in this framework. In conducting this research, the necessary information was collected through the library method and inferred using the qualitative method and descriptive-analytical approach.
_||_