برّرسی تطبیقی ماهیت و جایگاه عزلت و خلوت در سیر و سلوک عرفانی (با تأکید بر احیاء العلوم غزّالی و منازلالسّائرین خواجهعبدالله انصاری)
محورهای موضوعی : ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)زهرا شفاهی 1 , ابوالفضل ابراهیمی اوزینه 2 , سوسن نریمانی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه ادیان و عرفان، واحدگرگان، دانشگاه آزاد اسلامی، گرگان، ایران.
2 - استادیار گروه الهیات و معارف اسلامی، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، ایران.
3 - استادیار گروه الهیات و معارف اسلامی، واحدگرگان، دانشگاه آزاد اسلامی، گرگان، ایران.
کلید واژه: خلوت, عزلت, خواجه عبدالله انصاری, امام محمّد غزّالی,
چکیده مقاله :
عزلت و خلوت در بیان غزّالی و انصاری مفهومی کلّی است بدون هیچ آداب و رسوم برساختۀ صوفیه. در واقع عزلت در بیان این دو عارف روشی برای زندگی است که تا پایان عمر سالک به صورت مستمر ادامه دارد. جستار حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی به برّرسی تطبیقی جایگاه عزلت و خلوت در سیر و سلوک عرفانی (با تأکید بر احیاء العلوم غزّالی و منازلالسّائرین خواجه عبدالله انصاری) پرداختهاست. نتیجۀ حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که غزّالی توانسته به عنوان یک عارف انزوا و دوریگزینی از مردم را به خوبی برجسته کند و نشان دهد سعادت حقیقی و واقعی در عزلت و خلوت است و فوایدی برای این عزلت همانند باقی ماندن بر ستر خدا، درمان بیماریهای جسمانی و کسب معرفت قائل شده است. انصاری نگاهی متفاوت نسبت به خلوت دارد و آن را مایۀ خودشناسی و بازگشت به خویشتن میداند، البته نقاط مشترکی همانند فواید انزوا و دوری گزیدن از مردم را برای خلوت در برابر غزّالی دارد امّا دیدگاه انصاری به صورت آگاهی و تنبّه، غربت و تفکّر بیان شده است.
Solitude and seclusion in Ghazali and Ansari's expression is a general concept without any Sufi traditions. In fact, according to these two mystics, seclusion is a way of life that continues continuously until the end of the seeker's life. This present research, with a descriptive-analytical approach, has dealt with a comparative investigation of the place of solitude and seclusion in the course of mysticism (Ghazali’s Ehaya al-Uloom and Khwaja Abdullah Ansari’s Manazel al-Saarerin). The result of this research indicates that Ghazali, as a mystic, was able to highlight isolation and avoidance of people well and show that real and true happiness is in seclusion and solitude, and the benefits of this seclusion are like remaining in the presence of God and treatment of physical diseases and acquisition of knowledge is considered. Ansari has a different view of solitude and considers it a means of self-knowledge and returning to oneself, although he has common points such as the benefits of isolation and avoiding people for solitude compared to Ghazali, Ansari's view is expressed in the form of awareness and punishment, exile and reflection.
_||_