مطالعه تطبیقی «شگردهای متعارف سازي» در زمين سوخته و نخل های بی سر براساس نظریۀ جاناتان کالر
محورهای موضوعی : ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)مژگان ونارجی 1 * , لطیفه سلامت باویل 2 , محمدمهدی اسماعیلی 3
1 -
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی - واحد تهران مرکزی - دانشگاه آزاد اسلامی - تهران - ایران.
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی - واحد تهران مرکزی - دانشگاه آزاد اسلامی - تهران - ایران.
کلید واژه: رمان, متعارف سازي, رسوب توصيفي, واقعي نمايي اجتماعی.,
چکیده مقاله :
چكيده
اغلب آثار ادبی دارای ساخت و معنی منحصر و خاصي است که میتوان آنها را به شیوههای گوناگون خواند و تعبیر کرد. ساخت و معنی به مثابۀ داراییهای بالقوه و نهفته در متون، پژوهشگران را در بررسی گفتمان، سطوح توصیفی و واقعینمایی آنها یاریمیرساند. براین اساس در پژوهش حاضر دو شگرد متعارف سازی در رمانهای زمین سوخته و نخلهای بیسر بحث و بررسی شده است. روش پژوهش دراین تحقیق برپایۀ تحلیل محتوا و رویکرد مورد استفاده توصیفیـتحلیلی است. نتایج نشان می دهد که عملكرد صميمانه، دقيق و موشكافانۀ احمد محمود در توصيفها (رسوب توصيفي)، انتقال انديشهها،عمق بخشي و نمايشيكردن صحنهها، همذاتپنداري و همراهي خوانندگان را در پي دارد در حالي كه فراست با عملكرد اديبانه و كلي، در اين محور موفقيت چنداني ندارد. بررسي سطح واقعينمايي اجتماعي دو رمان تحت عناوين مردمشناسي و آسيبها و معضلات اجتماعي در رمزگشایی سطوح داستانی و ايجاد تصاوير زیبا، زشت، خنثی، قدرتمند، ضعیف، عامی یا روشنفکر، قوی یا ضعیف، پاک یا پلید، سفید، سیاه یا خاکستری، اميدبخش يا نااميدكننده، آرماني دربارۀ جنگ و مردمان آن روزگار، در ذهن مخاطب، بسيار مؤثر بوده است.
كليد واژهها: رمان، متعارف سازي، رسوب توصيفي، واقعينمايي اجتماعی.
Abstract: Most literary works have a unique structure and meaning that can be read and interpreted in different ways. Structure and meaning, as potential and latent assets in texts, help researchers in examining their discourse, descriptive levels, and realism. Accordingly, in the present study, two methods of conventionalization in the novels Scorched Earth and Headless Palms have been discussed and examined. The research method in this study is based on content analysis and the approach used is descriptive-analytical. The results show that Ahmad Mahmoud's sincere, precise, and meticulous performance in descriptions (descriptive sediment), conveying thoughts, deepening, and dramatizing scenes, leads to readers' identification and companionship, while Farast, with his literary and general performance, is not very successful in this area. The study of the social realism level of two novels under the titles of Anthropology and Social Damages and Problems has been very effective in deciphering the levels of the story and creating images of beauty, ugliness, neutrality, power, weakness, vulgarity or intellectuality, strength or weakness, purity or impurity, white, black or gray, hope or despair, and an ideal about the war and the people of that time in the minds of the audience.
Keywords: Novel, conventionalization, descriptive sediment, social realism.
1. پاینده، حسین، (1397)، نظریه و نقد ادبی، جلد اوّل، اوّل، تهران، سمت.
2. حنیف، محمّد، (1386)، جنگ از سه دیدگاه (نقد و بررسی بیست رمان و داستان بلند جنگ)، دوم، تهران، صریر.
3. زنوزي جلالي، فيروز، (1386)، باران بر زمين سوخته(نقد رمان¬هاي احمد محمود)، اوّل، تهران، تنديس.
4. ژوو، ونسان، (1394)، بوطیقای رمان، ترجمۀ نصرت حجازی، دوم، تهران، علمی.
5. ساروخاني، ساروخانی، باقر، (1370)، دايرة المعارف علوم اجتماعي، سوم، تهران، كيهان.
6. فراست، قاسمعلي، (1392)، نخل¬هاي بي سر، دوم، تهران، اميركبير.
7. کالر، جاناتان، (1397)، بوطیقای ساختگرا، ترجمۀ کوروش صفوی، اوّل، تهران، مینوی خرد.
8. محمود، احمد، (1361) زمين سوخته، اوّل، تهران، نشر نو.