با وجود پژوهشهای گوناگون صورتگرفته در حیطة فرهنگ ایران باستان، تا کنون ارتباط میان عقل و عشق و نسبت میان معرفتهای ناشی از این دو،یعنی معرفت حصولییا عقلی و معرفت حضورییا شهودی در ایران پیش از اسلام کمتر مورد توجه قرار گرفته است. درحالیکه این موضوع در فلسفه،عرفان و اد چکیده کامل
با وجود پژوهشهای گوناگون صورتگرفته در حیطة فرهنگ ایران باستان، تا کنون ارتباط میان عقل و عشق و نسبت میان معرفتهای ناشی از این دو،یعنی معرفت حصولییا عقلی و معرفت حضورییا شهودی در ایران پیش از اسلام کمتر مورد توجه قرار گرفته است. درحالیکه این موضوع در فلسفه،عرفان و ادبیات و بهطورکلی، فرهنگ ایران دوران اسلامیبسیار مهم و مورد توجه بوده و میان آنها در متون گوناگون جلوههای مختلفییافتهاست. این مقاله سعی دارد با کنکاش در گاهان، کهنترین بخش اوستا، چگونگی ارتباط میان عقل و عشق را در پایههای فکری ایرانیان باستان بررسیکند و با نگاهی ساختارگرایانه به ارتباط میان متون گوناگون، بنمایه این ارتباط را در این متن، ریگودا و اندیشههای سهروردی جستوجو نماید. این مقاله آشکار میسازد که بهرغم نقش مرکزی خرد در گاهان و کل اوستا، عشق بدون هیچ تزاحمی در کنار آن حضوری محسوس دارد و رابطة مکمل میان آن دو برقرار است.
پرونده مقاله
در این مقاله به منظور نشان دادن اهمیت بازخوانی ادب عامه بهمثابه گنجینهای سرشار از باورها و نمادهای کهن و اساطیری بهطورعام وقصههای عامیانه هرمزگان بهطور خاص،انگاره اسطورهای درخت- مرد در قصههای عامیانه هرمزگان بررسی و با اشاره به نمودهای متنوع این باور، صورتهای مس چکیده کامل
در این مقاله به منظور نشان دادن اهمیت بازخوانی ادب عامه بهمثابه گنجینهای سرشار از باورها و نمادهای کهن و اساطیری بهطورعام وقصههای عامیانه هرمزگان بهطور خاص،انگاره اسطورهای درخت- مرد در قصههای عامیانه هرمزگان بررسی و با اشاره به نمودهای متنوع این باور، صورتهای مستقیم و غیر مستقیم آن در قصهها دستهبندی و تحلیل شده است. این پژوهش نشان میدهد که در قصههای عامیانه هرمزگان انگاره اسطورهای درخت- مردنسبت به انگاره اسطورهای درخت– زنازبسامدبسیار بالاتری برخوردار است و معمولاً به یکی از اشکال چهارگانه ازدواج دختر با درخت، بارور شدن زن به وسیله درخت، باور به حضور دیویا جن مذکر در درخت، وپیکرگردانی درخت-مرد و مرد-درخت نمود مییابد.
پرونده مقاله
ویژگیهای مشترک زیادی تعدادی از شخصیتهای زن در داستانهای غزاله علیزاده را شاخص و قابل توجه کرده و از آنها انگارههایی اسطورهاییا شبهاسطورهای ساخته است؛ ویژگیهای مثبت و منفی شیطانیا فرشته بودن، کودک یا پیر بودن همزمان، برخورداری از قدرت جادوی زنانه، فرزانگی روحانی، چکیده کامل
ویژگیهای مشترک زیادی تعدادی از شخصیتهای زن در داستانهای غزاله علیزاده را شاخص و قابل توجه کرده و از آنها انگارههایی اسطورهاییا شبهاسطورهای ساخته است؛ ویژگیهای مثبت و منفی شیطانیا فرشته بودن، کودک یا پیر بودن همزمان، برخورداری از قدرت جادوی زنانه، فرزانگی روحانی، مظهر الهام و ارضای معنوی بودن و دیگر ویژگیهایی که برای انگارههای کهنالگویی ذکر شده است. از آنجا که بین نقد اسطورهای و شیوۀ روانشناختی ارتباط کاملاً نزدیکی وجود داردو کهنالگوها همچون غرایز، بر رفتار انسان تأثیرمیگذارند و به شکلگیری شخصیت کمک میکنند و هر دوی اینها با انگیزههای زیربنایی رفتار انسان سر و کار دارند، در این مقاله با رویکردی انتقادی به تحلیل ویژگیهای شخصیتهایزن در آثار علیزادهپرداخته شده است.این پژوهش نشان میدهد که خلق تصاویریکسویه، رمزآلودگی و ناشناختگی، و نابهنجاری در پیوند بین واقعیت و رؤیا در خلق چهره زنان از جمله پیامدهای توجه نویسنده به نشانههای اسطورهای است.
پرونده مقاله
جستوجوی جاودانگی یکی از مهمترین درونمایههای متنهای اسطورهای است. قهرمان اسطورهبه دنبال دستیابی به جاودانگی است و برای رسیدن به این هدف، هستی خود را قربانی میکندوازخواستههاینفسانیخودمیگذردو این درستمانندکاری استکهکیخسرودرشاهنامهانجاممیدهد. این مقاله برآن است که چکیده کامل
جستوجوی جاودانگی یکی از مهمترین درونمایههای متنهای اسطورهای است. قهرمان اسطورهبه دنبال دستیابی به جاودانگی است و برای رسیدن به این هدف، هستی خود را قربانی میکندوازخواستههاینفسانیخودمیگذردو این درستمانندکاری استکهکیخسرودرشاهنامهانجاممیدهد. این مقاله برآن است که با روش توصیفی–تحلیلیبر پایه نظریه تقلیل پدیدارشناسانه ادموند هوسِرل، به بازخوانی مسأله بازگشت به اصل در داستان کیخسرو بپردازد. هوسرل معتقد است برای درک واقعی وجود چیزی، باید بیواسطه در مقابل پدیدار آن چیز قرار گرفت و به درکی شهودی از آن رسید. وی برای فهم این امر، نظریه تقلیل را پیشنهاد میکند؛یعنیبرای درک یک پدیده باید تمامپیشداوریهاوادراکاتخودرادربارهآنپدیده به کناری نهاد و تنها به حقیقت وجودی آن اندیشید. کیخسرو نیز مانند قهرمانان اسطورهایتمام حجابهایبیرونیودورنیرابهکناریمیگذارندتابیواسطهباحقیقتروبهروشود.
پرونده مقاله
آیین میتراآیینی بانفوذ و مؤثر در تاریخ ادیان و آیینهای جهان بوده است. آیین ایزدی نیز آیینی محلّی در منطقهای کوچک از کردستان است که تحت تأثیر آیینهای مختلف، از جمله آیین میترا قرار گرفته است. پرسش اصلی این مقاله این است که آیین میترا بیشتر بر چه بخشهایی از آیین ایزد چکیده کامل
آیین میتراآیینی بانفوذ و مؤثر در تاریخ ادیان و آیینهای جهان بوده است. آیین ایزدی نیز آیینی محلّی در منطقهای کوچک از کردستان است که تحت تأثیر آیینهای مختلف، از جمله آیین میترا قرار گرفته است. پرسش اصلی این مقاله این است که آیین میترا بیشتر بر چه بخشهایی از آیین ایزدی تأثیر نهاده است. به منظور پاسخ گفتن به این پرسش با روش اسنادی و با بررسی نظریّات محققان دربارة دو آیین، جنبههای تشابه آنها استخراج شده است. بر این اساس، در چهار بخش مناسک، باورها، اساطیر و جشنهاتطبیق و همسانی مشاهده میشود و در بخش تاریخ و جغرافیا نیز بررسی اشتراکات نیازمند تحقیقات بیشتراست؛ در قسمت مناسک دینی، در نماز، روزه و حج (ضیافت همگانی) و در بخش باورها، در رازآمیزی، درجات هفتگانةسلوک،تثلیث خدایان و نقش اهریمن در هردو آیین همسانی وجود دارد. در بحث اساطیر نیز در تولّد میترا و یزیدبن مسافر و توتمهایی مانند خروس، گاو، مار، سگ و عقرب اشتراکاتیدیدهمیشود. دو جشن مهرگان و میلاد میترا نیز با جشن همگانی و بلنده برابر هستند.
پرونده مقاله
در بین آثار ادبی، اشعاری- اگرچه اندک- وجود دارند که منحصراً در وصف دما، ساختمان، عناصر و اجزایگرمابه و آداب استحمام سروده شدهاند. در تعدادی از این توصیفات منظوم، شاهد انعکاس تعلیمات عرفانی و آداب و اصطلاحات صوفیه هستیم؛ بدین طریق که ذهن شاعر پس از ایجاد شباهت بین خانقا چکیده کامل
در بین آثار ادبی، اشعاری- اگرچه اندک- وجود دارند که منحصراً در وصف دما، ساختمان، عناصر و اجزایگرمابه و آداب استحمام سروده شدهاند. در تعدادی از این توصیفات منظوم، شاهد انعکاس تعلیمات عرفانی و آداب و اصطلاحات صوفیه هستیم؛ بدین طریق که ذهن شاعر پس از ایجاد شباهت بین خانقاه و گرمابه، کوشیده است تا بیناین مکان و آداب مرتبط با آن، با مراحل اولیه سیروسلوک و برخی از رسوم خانقاهی پیوند برقرار کند و اصطلاحاتی مانند تجرید، ترک، خلوت، فیض، فتوح و... را فراخور سیر سخن، در ابیات بگنجاند. در این مقاله ضمن نشان دادن زیباییها و ریزهکاریهای ذوقی و فکری در چنین شعرهایی، به بررسی و شرح چگونگی و علل بازتاب برخی از مسائل عرفانی در اشعار توصیفیگرمابهها پرداخته شده است.
پرونده مقاله
کلام در دیدگاه مولوی، اوج و رکن استوار هستی و آغازگر آفرینش، ایجادکننده جریان زمان و مکان و نمونگر منش و هویت انسانی است. مولوی برای تبیین دیدگاههایخود در باب ارتباطات کلامی، از قالبهای مختلف مانند داستان و مثل استفاده میکند تا مخاطب را به کنه معنا و غایت اندیشه رهن چکیده کامل
کلام در دیدگاه مولوی، اوج و رکن استوار هستی و آغازگر آفرینش، ایجادکننده جریان زمان و مکان و نمونگر منش و هویت انسانی است. مولوی برای تبیین دیدگاههایخود در باب ارتباطات کلامی، از قالبهای مختلف مانند داستان و مثل استفاده میکند تا مخاطب را به کنه معنا و غایت اندیشه رهنمون شود. مهمترین اهداف ارتباط کلامی رسیدن به شناخت و معرفت و ایجاد تفاهم و تعامل با دیگران و بهره بردن از تجارب و عقول یکدیگر است. در این پژوهش، ارتباطات کلامی و ابعاد آن در فیهمافیه با روش تحلیل محتوای کیفی، بررسیشده است.یافتههای پژوهش نشان میدهد که کلام در فیهمافیه دارایده مرتبت و ویژگی است که به دو ساحت معنایی و راهکاری تقسیممیشوند. ارتباط کلامی در این اثر، در ابعاد ظرفیت مخاطب و همدلی او، اطمینانسازی، گزیدهگویی، التزام بیرون و اضطراب درون، سؤال، و انواع سکوت گوینده و نیز در دو محور کلیگوینده سخن و شنونده سخن قابل بررسی است.
پرونده مقاله
شیطان همواره در قصهها،داستانها،اسطورههاوادیان نماد کامل شر در مقابل خیر است و در آفرینش آثار ادبی گذشته و حال سهم بسزایی داشته است. این نماد در ادبیات داستانی معاصر نیز در چند رمان و داستان معروف تبلور یافته است؛ از جمله شخصیت اصلی داستان بلند ملکوت اثر بهرام صادقی، چکیده کامل
شیطان همواره در قصهها،داستانها،اسطورههاوادیان نماد کامل شر در مقابل خیر است و در آفرینش آثار ادبی گذشته و حال سهم بسزایی داشته است. این نماد در ادبیات داستانی معاصر نیز در چند رمان و داستان معروف تبلور یافته است؛ از جمله شخصیت اصلی داستان بلند ملکوت اثر بهرام صادقی، مبتنی بر این نماد پرداخته شده است. اعمال دکتر حاتم و شخصیت پلید او در این داستان، بهوضوحویژگیهای برجسته شیطان را نمودار ساخته است. در این گفتار،شخصیت دکتر حاتم براساس این ویژگیها از منظر اسطوره و تا حدودی از نظرگاه دینی و ادبیتحلیل و در پایان به دلایل کاربرد این اسطوره و دیگر اسطورههادرداستانباتوجهبهذهنیت نویسنده اشاره شده است.
پرونده مقاله
رخلاف بسیاری از طریقتها که امکان نیل به نجات را در چشماندازی دوردست، بعد از این جهان و در التزام عملی به احکام و دستورات فرابشریمیسر میدانند، در طریقتهای تنترهای به نحو بنیادین، این تفکر حضور دارد که امکان دستیابی به نجات ضمن مراسم و صور آیینی از طریق انجام اعمال ج چکیده کامل
رخلاف بسیاری از طریقتها که امکان نیل به نجات را در چشماندازی دوردست، بعد از این جهان و در التزام عملی به احکام و دستورات فرابشریمیسر میدانند، در طریقتهای تنترهای به نحو بنیادین، این تفکر حضور دارد که امکان دستیابی به نجات ضمن مراسم و صور آیینی از طریق انجام اعمال جسمی و جنسیبا رعایت شروطی خاص، در همین جهان نه تنها برای معتقدان به یک دینیا فرهنگ خاص، بلکه برای همه انسانها بدون توجه به هرگونه نظام دینی و ارزشی امکانپذیر است. این تلقی دینی از نجات به نظر میرسد از آنجا ناشی میشود که در تنتریسم، انسان موضوع اندیشه بودایی است نه خدا. همچنین در سنن رازآمیزتنترهای،تن نه تودهای خوارداشتنی و تحقیرآمیز، بلکه معبد مقدّسی است که از طریق آن، انساناگر بداند آن را چهطور به کار ببرد، میتواند بهآسانی به نجات دست یابد.نگارندگان در این نوشتار، ابتدا به سیر تحوّل تاریخ تفکر بودایی پرداختهاند، سپس ضمن بیان قلمرو معنایی تنتره و طبقهبندی متون تنترهای، امکان نیل به نجات را در تنتریسم بودایی در راههای منتره، کالهچکره، وجره و سهجه معرّفی کردهاند و درنهایت،بر اساس گزارش تنترهها، به بررسی تفاسیر مختلف این طریقتها در باب نجات پرداختهاند.
پرونده مقاله
رسالههایسوانحالعشاق احمد غزّالی و عبهرالعاشقین روزبهان بقلی شیرازی از جمله رسالههایی هستند که به لحاظ موضوع، شیوه بیان، چگونگی بهکارگیری زبان، و محتوا مشترکات زیادی دارند. خوانش همزمان و مطالعه بینامتنی این دو رساله میتواند شناخت ما را از قابلیّتهای این آثار دگرگو چکیده کامل
رسالههایسوانحالعشاق احمد غزّالی و عبهرالعاشقین روزبهان بقلی شیرازی از جمله رسالههایی هستند که به لحاظ موضوع، شیوه بیان، چگونگی بهکارگیری زبان، و محتوا مشترکات زیادی دارند. خوانش همزمان و مطالعه بینامتنی این دو رساله میتواند شناخت ما را از قابلیّتهای این آثار دگرگون سازد و با ویژگیهای مشترک یا منفرد آنها آشنا نماید. بعد از مطالعه بینامتنیِ این دو رساله طبق نظریه ژرار ژنت، معلوم شد که عبهرالعاشقین به اشکال صریح، غیر صریح و ضمنی در ساختار کلّی و جزئی، اعمّ از گزینش واژه، عبارت، اعلام، تلمیح به آیات و احادیث و داستانها و بسیاری از اصطلاحات عرفانی و حتّی تفکّر حاکم بر اثر تا حدّ زیادی از سوانحالعشّاقمتأثّر بوده است. با وجود ویژگی گفتوگومندی و چندصدایی در این دو رساله، هریک دارای ویژگیهای منفردِ خاصّی نیز هستند و رابطه بینامتنی آنها وسیعتر از قیاس و تطبیق و برداشت مستقیم از متون پیشین است.
پرونده مقاله