رابطه هوش هیجانی با درگیری شغلی در مدیریت آینده
محورهای موضوعی : آینده پژوهیسید مهدی معافی مدنی 1 , ولی تیمورزاده 2
1 - عضو هیأت علمی دانشگاه ازاد اسلامی واحد هیدج ،دانشجوی دکتری مدیریت آموزش عالی،دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات )نویسنده مسئول(
2 - دانشجوی دکتری تخصصی مدیریت آموزش عالی، دانشگاه آزاد اسلامی علوم و تحقیقات تهران
کلید واژه: هوش هیجانی, خودآگاهی, خود مدیریتی, آگاهی اجتماعی, ساماندهی روابط, فضای کاری, درگیری شغلی,
چکیده مقاله :
هوش هیجانی را می توان توانایی درک و مهار هیجانات و احساسات خود در جهت کمک به فعالیت های فکری،تصمیم گیری و ارتباطی دانست. هدف اصلی از پژوهش حاضر،بررسی رابطه بین هوش هیجانی با درگیری شغلی در بین کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان زنجان می باشد.برای این منظور، تعداد230نفر از کارکنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد آزمون قرارگرفتند.ابزارسنجش شامل 2پرسشنامه می باشد:پرسشنامه هوش هیجانی گولمن، (1998) و پرسشنامه درگیری شغلی کانونگو (1982) . تحلیل ها با کمک نرم افزارspss نشان داد که بین متغیر هوش هیجانی و درگیری شغلی کارکنان همبستگی معنی دار وجود دارد و بر اساس مؤلفه های هوش هیجانی(خودآگاهی،خود مدیریتی،آگاهی اجتماعی و ساماندهی روابط) می توان مدلی را برای پیش بینی متغیر درگیری شغلی ارایه کرد. همچنین فضای کاری به طور معنادار در روابط متغیرهای مستقل خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و ساماندهی روابط با متغیر وابسته درگیری شغلی دخالت کرده و در آنها تغییر ایجاد می کند.
Emotional intelligence can be considered as the ability to understand and control theemotions in order to help the intellectual, decision making and communicational activities. Themain purpose of this study is investigating the relation between emotional intelligence and jobinvolvement among the staff of Islamic Azad University of Zanjan Province. For thispurpose230 employees were randomly selected and tested. The measuring instrument is 2questionnaires: Emotional intelligence questionnaire of Goleman (1998) andjob involvementquestionnaire of Kanongo (1982). Analyses with the help of software SPSS software showedthat there is a meaningful correlation between variable of emotional intelligence and jobinvolvement and based on components of emotional intelligence (self-awareness, selfmanagement,social awareness and organizing relations) we canoffer a model to predict the jobinvolvement variable. Also the working environment meaningfully intervenes in relations ofindependent variables of self-awareness, self-management, social awareness, and organizing therelations with the dependent variable of job involvement, and makes them changed.