بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و اثربخشی سبک رهبری
محورهای موضوعی : آینده پژوهی
کلید واژه: فرهنگ قدرت, فرهنگ نقش, فرهنگ حمایت, فرهنگ توفیق مدار, فرهنگ سیاسی, سبک سنتی, سبک منابع انسانی, سبک ارتباطی, سبک شبکه ای, سبک استتار (پوششی ), بهره وری, کارایی, همکاری, نوآوری بقا,
چکیده مقاله :
این تحقیق در پی پاسخگویی به چگونگی رابطه بین فرهنگ سازمانی و اثربخشی سبک رهبری در سازمان هاست . یکی از سؤال های ابتدایی این تحقیق بوده است که آیا مدل های غربی از قابلیت تبیین بالایی برای تعیین رابطه بین دو متغییر مذکور برخوردار هستند یا خیر؟و در صورتی که پاسخ منفی است ، چه مدلی می تواند بیانگر این رابطه باشد؟ گزارش ها و آمارها از عملکرد دستگاه های دولتی نشان می دهند که سازمان های دولتی از کارآمدی بالایی برخودار نیستند . شکایات مردم از دستگاه های دولتی هم به موازات افزایش سطح توقع آنان از دولتمردان روز به روز بیشتر می شود . موضوع تخلف های اقتصادی ، کم کاری، مسئولیت گریزی و نارسایی های دیگر نظام اداری و اطلاعات حاصل از مطالعات مربوط به فرهنگ عمومی کشور، محققین را بر آن داشت تا مؤلفه های فرهنگ سازمانی کنونی و سبک های معمول رهبری را مورد ارزشیابی قرار دهند. بررسی های انجام شده در میان چهل و هشت اداره کل و سازمان دولتی در استان خراسان ، بیانگر وجود رابطه معنی دار بین چهارفرهنگ سازمانی و سبک رهبری بود. اما این رابطه ، قوی و قابل تبیین نبود. بنابراین از طریق روش دلفای ، مؤلفه های جدید برای فرهنگ بومی ارزیابی و معرفی گردید که در مجموع ، فرهنگ سیاسی نام گرفت. از طرف دیگر در بررسی سبک رهبری مدیران دستگاههای دولتی نیز مؤلفه های جدیدی ارزیابی شد که سبک استتار نام گرفت . پیامد استفاده از این سبک در فرهنگ سیاسی نیز پیامد بقا نامیده شد. فرهنگ سیاسی مجموعه ای از نمادها ، عقاید، تجربیات و نگرش ها در یک نظام ارزشی است که در اینجا مشتمل بر عناصر استفاده ابزاری از ارزش ها ابهام گرایی ، گرایش به اهداف کوتاه مدت و وجود جو تفسیر به رای است . سبک استتار نیز به مجموعه اعمالی گفته می شود که مدیران با هدف تحقق منافع فردی و گروهی خود در سازمان انجام می دهند ،که در اینجا مشتمل بر مؤلفه هایی همچون پیگیری روند معادلات قدرت ، بده بستان سیاسی ،جلب رضایت صاحبان قدرت ، معتمد گرایی و ارئه تحلیل های غیر علمی از مسائل می باشد. فرضیه اصلی محقق در این تحقیق این است که بین هدف بقای سازمانی و سبک رهبری استتار به شرط وجود فرهنگ سیاسی رابطه وجود دارد. به عبارتی در فرهنگی که سیاست بازی به شدت شایع است ، مدیران برای بقا به سبک رهبری استتار متوسل مس شوند و این سبک برای آنان اثربخش است ، زیرا به تحقق هدف بقای برای آنان می انجامد. در مقایسه با پیامدهای چهارگانه مدل دیانافیزی ، پیامد بقا به ما میگوید که در سازمان های به شدت سیاسی ، اولویت سازمانی بهره وری کارایی ، همکاری یا نوآوری نیست ، بلکه انجام فعالیت هایی است که موجبات تامین منافع و مصالح مدیران و بقای سازمان را فراهم آورد . نظر سنجی های انجام شده نشان می دهد که در سازمان های دولتی ، اولویت با انجام فعالیت هایی است که وضع موجود را به مخاطره نیندازد ، موجبات اعتراض مردمی و تنش اجتماعی و نارضایتی ارباب رجوع را فراهم نکند و به همین دلیل مفاهیمی چون تحول اداری نیز در همین راستا برنامه ریزی می شوند. به عبارت دیگر هدف اصلی سازمان ، بقای آن است و اهداف دیگر در مرتبه بعدی اهمیت قرار می گیرند. با وجودی که بقا برای مدیرانی که سبک استتار را در فرهنگ سیاسی انتخاب می کنند ، اثربخش است ، مطالعات نشان می دهند که تاکید بیش از حد بر استراتژی بقای سازمانی و انطباق مستمر با محیط ، مرگ سازمان را به دنبال خواهد داشت . به عبارت دیگر، رویکرد بقا شاید در یک دوره زمانی بتواند اهداف نظام اداری در زمینه حفظ وضع موجود را برآورده سازد ، اما واقعیت این است که در بلند مدت ، ناکارآمدی نظام اداری ، پیامدهایی از قبیل تنش های اجتماعی و سیاسی را به دنبال خواهد داشت که می تواند ساختار نظام حکومتی را با تهدیدات و مخاطره های عمیق مواجه نماید .
This dissertation is to answer how effectiveness comes from the communication between leadership styles and organizational culture. In this research , first the researcher tests the western models to explain the relationship between these two variables. One of the first questions proposed was whethen the western model has the ability to determine the relationship between the two variables. If the answer is negative, what model can be the explositions for the relationship? Reports and statistics show that the results of the governing bodies in government organizations don’t have high-level efficiency. Day by day, as the people expect ions of the administrators become more and more, the complaints from the governing bodies increase. Economic violations, work inefficiencies, responsibility avoidance, and other insufficiencies responsibility avoidance and other insufficiencies of the public administration influenced the researcher to evaluate the components of the organizational culture and the usual styles of leadership. Examinations of forty-eight departments and public administrations show that there is a significant relationship between four organizational cultures and leadership styles but this