هدف پژوهش حاضر تعیین اثرات بی نزاکتی سرپرست بر درهم تنیدگی شغلی و بدبینی سازمانی با نقش میانجی خودکارآمدی کارکنان است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان دانشگاههای استان چهارمحال و بختیاری بودند که تعداد آن ها 2255 نفر است. با توجه به حجم هر دانشگاه با استفاده از فرمو چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین اثرات بی نزاکتی سرپرست بر درهم تنیدگی شغلی و بدبینی سازمانی با نقش میانجی خودکارآمدی کارکنان است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان دانشگاههای استان چهارمحال و بختیاری بودند که تعداد آن ها 2255 نفر است. با توجه به حجم هر دانشگاه با استفاده از فرمول کوکران 660 نفر حجم نمونه انتخاب گردید و افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد بی نزاکتی سرپرست هور و همکاران (2016)، پرسشنامه استاندارد درهم تنیدگی شغلی کاراتپه (2013)،پرسشنامه استاندارد بدبینی سازمانی دین و همکاران(1998) و پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی کارکنان پیک و همکاران (2015) بود که روایی پرسشنامهها بر اساس روایی محتوایی، صوری و سازه مورد بررسی قرار گرفتند و پس از اصطلاحات لازم روایی مورد تایید قرار گرفت و از سوی دیگر پایایی پرسشنامهها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 80/0، 77/0، 70/0 و82/0 برآورد شد و تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری و از طریق نرمافزارهای اس پی اس اس 22 و وارپ پی ال اس 7 انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد که بینزاکتی سرپرست از طریق خودکارآمدی کارکنان بر درهم تنیدگی شغلی تاثیر مثبت و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 11/0 است و بینزاکتی سرپرست از طریق خود کارآمدی کارکنان بر بدبینی سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 22/0 است و همچنین تاثیر مستقیم بینزاکتی سرپرست بر درهم تنیدگی شغلی نیز معنادار و مثبت است که ضریب این تاثیر 12/0 است و همچنین تاثیر مستقیم بینزاکتی سرپرست بر بدبینی سازمانی نیز معنادار و مثبت است که ضریب این تاثیر 52/0 است.
پرونده مقاله