تعادل اقتصادی قراردادهای بینالمللی در پرتو مذاکره مجدد با تأکید بر قراردادهای نفتی
محورهای موضوعی : تحقیقات حقوق خصوصی و کیفریادهم حق گزار 1 , علی رستمی ‏فر 2 , نجادعلی الماسی 3
1 - دانشجوی دکترای حقوق خصوصی، واحد قشم، دانشگاه آزاد اسلامی، قشم، ایران.
2 - استادیار گروه حقوق خصوصی، واحد قشم، دانشگاه آزاد اسلامی، قشم، ایران
3 -
کلید واژه: بازنگری قیمت, تعادل اقتصادی, مذاکره مجدد, تحولات اقتصادی, حقوق نفت,
چکیده مقاله :
ویژگی های خاص قراردادهای نفتی اقتضاء می کند که این قراردادها همواره از ثبات و تعادل اقتصادی برخوردار باشند. برهم خوردن تعادل اقتصادی در این قراردادها هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ حقوقی نتایج زیانباری به همراه خواهد داشت. به طور رایج ذینفعان حوزه نفت ترجیح می دهند که با استفاده از شرط مذاکره مجدد از برهم خوردن تعادل اقتصادی این قراردادها جلوگیری نمایند. گاهی نیز با وجود عدم پیش بینی این شرط، یکی از طرفین که اصولاً سرمایه گذار است تقاضای مذاکره مجدد و در نتایج برقراری تعادل اقتصادی مطرح خواهد کرد (هر چند که این تقاضا الزاماً به معنای حصول توافق و نتیجه مؤثر نخواهد بود) و طرف دیگر نیز حق طرح چنین درخواستی را خواهد داشت ولی در هر حال طرفین باید با حُسن نیّت تلاش خود را جهت رسیدن به نتیجه مطلوب بکار گیرند اما صرف عدم حصول نتیجه مجوزی برای مطالبه یا جبران خسارت طرف مقابل نخواهد بود. پرسش این است که مذاکره مجدد چگونه می تواند موجب برقراری یا تأثیر تعادل اقتصادی در قراردادهای نفتی گردد؟ به عبارتی تغییر بنیادین اوضاع و احوال اقتصادی در قراردادهای نفتی چگونه با شرط مذاکره مجدد قابل رفع می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که با از بین رفتن سودآوری پروژه های نفتی قراردادها دچار تغییر بنیادین شده و برای حفظ ثبات قرارداد و استمرار پروژه، چاره ای جز توسل به مذاکره مجدد جهت برقراری تعادل اقتصادی باقی نخواهد ماند؛ در هر حال مذاکره مجدد نیازمند حُسن نیّت طرفین است.
The special characteristics of oil contracts require that these contracts always have economic stability and balance. Disruption of the economic balance in these contracts will bring harmful results both economically and legally. Generally, the stakeholders of the oil sector prefer to use the renegotiation clause to prevent the disruption of the economic balance of these contracts. Sometimes, despite not foreseeing this condition, one of the parties, who is basically an investor, will request renegotiation and in the results of establishing an economic balance (although this request will not necessarily mean reaching an agreement and an effective result) and the other party will also have the right to make such a request, but in any case, the parties must use their efforts in good faith to achieve the desired result, but the mere failure to achieve the result will not be a license to demand or compensate the other party. The question is, how can renegotiation lead to the establishment or effect of economic balance in oil contracts? In other words, how can the fundamental change of economic conditions in oil contracts be resolved with the condition of renegotiation. The findings of this research show that with the loss of profitability of oil projects, the contracts have undergone a fundamental change, and to maintain the stability of the contract and the continuity of the project, there will be no other choice but to resort to renegotiation to establish economic balance; In any case, renegotiation requires the goodwill of the parties.
_||_