بررسی مبانی فقهی دفاع برون مرزی از مسلمانان جهان با رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
محورهای موضوعی : فقه السیاسة و الحکومةستار جادری 1 , حسن حیدری 2 * , فرخنده کرناسی دزفولی 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
2 - استادیار، گروه حقوق، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
3 - استادیار، گروه معارف اسلامی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
کلید واژه: دفاع برون مرزی, مسلمانان جهان, مبانی فقهی ,
چکیده مقاله :
براساس آموزه های اسلامی و آیات قرآن، دفاع در مقابل تجاوز و تهاجم دشمن از ظلم و ستم ظالمین و ستمگران، یکوظیفههمگانیمی باشد وبرهمهمسلمین واجب است که بههروسیلهممکن بهدفاع برخاسته و هرکس به اندازه توان و به قدر امکان، در این زمینه مسئول است. لذا از منظر فقه و حقوق اسالمی که ریشه در قرآن و سیره و سنت رسول اهلل)ص( دارد، حفظ اعتال و برتری مسلمانان در تقابل با کفار و غیرمسلمانان یک اصل و هدف اساسی به شمار میرود. مهمترین اهداف مقاله عبارتند از: تبیین مهمترین مبانی فقهیدفاع برون مرزی ازمسلمانان جهان دررویکرد سیاست خارجی جمهوری اسالمی ایران، بررسی کلیات دکترین دفاعی جمهوری اسالمی ایران، بررسی آموزههای دفاعی بر اساس فقه اسالمی، بررسی دیدگاههای دفاعی و نظامی امام خمینی)ره( و مقام معظم رهبری. پرسش اصلی مقاله پیش روعبارت است از اینکه، مهمترین مبانی فقهی دفاع برون مرزی از مسلمانان جهان در رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسالمی ایران چیست؟ فرضیه مطرح شده نشان میدهد: مهمترین مبانی فقهی دفاع برون مرزی از مسلمانان جهان در رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسالمی ایران مبتنی برقاعده نفی سبیل و وجوب دفاع از جان و ناموس مسلمانان منطقه و جهان ریشه در فقه اسالم و مذهب شیعی متأثر دیدگاههای امام خمینی)ره( و مقام معظم رهبری دارد. یافته های مقاله نشان میدهد، سیاست خارجی جمهوری اسالمی ایران در دفاع از اسالم و مسلمین مبتنی بر قواعد فقهی و اندیشه های امام خمینی و حضرت آیت اهلل خامنه ای استوار و در سیاست دفاعی مهمترین شاخص های آن عبارت است از: حمایت از گرووهای همسو همانند حزب اهلل و حماس، راهبرد بازدارندگی، مردم داری، خودکفایی،توان موشکی، قدرت و دفاع سایبری. روش مورد استفاده در این مقاله توصیفی تحلیلی می باشد.
In the discussion of explaining the fundamentals and principles of defense, jurisprudence and Islamic law have an extraordinary richness that exists both openly and covertly in the form of general rules and definitive rules, but considering the doubts about protection of the Islamic Republic of Iran to the Muslims of the region and the world, it is necessary to adapt these rules based on current questions and conditions in comprehensive and scientific researches and resolve existing doubts. In fact, we should note that the defense doctrine of the Islamic Republic of Iran is rooted in Islamic law and jurisprudence, and it is necessary to research these foundations. Therefore, the defense approach of the Islamic Republic of Iran outside the borders is based on the two principles of negation and invitation. In defense of the Muslims of the region and the world, the principle of defending the oppressed of the world and fighting against the arrogant, as well as the policy of neither east nor west, the Islamic Republic and calling them to accept the religion of Islam is in line with following the principles of negation and invitation. On this basis, the Islamic Republic of Iran started a jihad against ISIS in Syria and Iraq. Because ISIS considered Shiism as one of the legitimate targets for aggression, and considering the obvious role that Shiism has in defining Iranian identity, the threat of ISIS to the national security of the Islamic Republic of Iran was a serious threat. The Islamic Republic of Iran became aware of this danger and was aware of the goals and intentions of this terrorist group towards the Middle East region and Iran, and the battleground against ISIS outside its geographical borders, and caused their defeat and destruction.
1- قرآن کریم
2- نهج البلاغه
3- ابن ادریس، محمدبن احمد (۱۴۱۰ق) ، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی (و المستطرفات) ، محقق: موسوی، حسن بن احمد؛ ابن مسیح، ابوالحسن، قم: جامعة مدرسین حوزة عـلمیة قـم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ج۲.
4- ابـن براج، عبدالعزیز طرابلسی (۱۴۰۶ق) ، المهذب، قم: جامعة مدرسین حوزة علمیة قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اوّل، ج۱.
5- ابو الصلاح حلبی، تقی الدین بن نجم الدین (۱۴۰۳ ق) ، الکافی فی الفقه، اصفهان: کتابخانة عمومی امام امیر المؤمنین، چاپ اوّل.
6- افتخاری، اصغر(1384) تحلیل انتقادی امنیت، فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره ۳۲، پاییز.
7- افتخاری، اصغر، شبستانی، علی، (1390)، راهبرد جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تروریسم، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی
8- امام خمینی، سیدروح الله مـوسوی (۱۳۷۸) ، صـحیفه امام، تهران: موسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ج۱۰.
9- امام خمینی، سیدروح الله مـوسوی (۱۴۲۲ق) ، استفتاءات، قم: جامعة مدرسین حوزة علمیة قم، دفتر انتشارات اسلامی، چـاپ پنـجم، ج۱ و ۳.
10- امام خمینی، سیدروح الله مـوسوی (بی تا) ، تحریر الوسیلة، قم: مؤسسة مطبوعات دار العلم، چاپ اوّل، ج۱.
11- ایوانز، گراهام، فرهنگ روابط بینالملل، ترجمه:حمیرا مشیر زاده، تهران: نشر میزان،1381
12- بوزان ،باری(1379)،«مردم ،دولت ها و هراس »،ترجمه مطالعات راهبردی »،تهران،مطالعات راهبردی
13- بیلیتس و اسمیت، جان و استیو (1383)؛ جهانی شدن سیاست: روابط بین الملل در عصر نوین، ترجمه ابوالقاسم راه چمنی و دیگران، تهران، موسسه فرهنگی و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر
14- پلینو، جک. سی؛ آلتون، روی (1375) فرهنگ روابط بینالملل. ترجمه حسن پستا. تهران: فرهنگ معاصر.
15- حرّ عاملی، محمدبن حسن (ق۱۴۰۹) ، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، قم: تـحقیق: گـروه پژوهش مـؤسسة آل البیت (، مؤسسة آل البیت (، لإحیاء التراث، چاپ اوّل، ج۱ و۲و۱۵و۱۶.
16- حرّ عاملى، شیخ، وسائلالشیعه، تحقیق عبدالرحیم الربّانى الشیرازى، بیروت، دارإحیاء التراثالعربى
17- حسنخاني، محمد، «بررسي تطبيقي مباني حقوق بشردوستانه در اسلام و مسيحيت»، دانش سياسي، ش 4، پاييز و زمستان 1385
18- حسینخانی، نورالله، مبانی نظری اندیشههای دفاعی امام خامنهای (مدظله العالی)، صفحه: ۶۱، یاران شاهد، تهران - ایران، 1392 ه.ش.
19- حقيقت، سیدصادق، مسئله شناسی فقه سیاسی، قم، انتشارت بوستان کتاب، چاپ اول، 1376
20- خبیری، کابک(1382) راهبرد دفاعی جمهوری اسلامی ایران (ملزومات و راهکارها)، وبسایت بصیرت، منتشر شده در تاریخ ۲۹/۲/۹۳، قابل بازیابی در پیوند زیر: http://basirat.ir/fa/news/266904
21- خرازی، سیدمحسن (۱۳۹۶) ، کتاب الجهاد، قم: مؤسسة در راه حق، چاپ اوّل.
22- خویی، سیدابوالقاسم (۱۴۱۰ق) ، منهاج الصالحین، قم: نشر مدینة العلم، چـاپ بـیست و هـشتم.
23- راغب اصفهانی، حسین بن محمد (۱۴۱۲ق) ، مفردات ألفاظ القرآن، تحقیق: داوودی صفوان عدنان، بیروت: دار القلم، چاپ اوّل.
Biannual journal of jurisprudential principles of Islamic law Vol.17 no.1 spring and summer2024 Issue 33
|
Research Article
Investigating the jurisprudential foundations of the international defense of the Muslims of the world with the approach of the foreign policy of the Islamic Republic of Iran
Satar Jadri1, Hassan Heydari2, Ferkhunde Karnasi Dezfuli3
Received: 2024/08/25 Accepted: 2024/09/17
Abstract
According to the teachings of Islam and the verses of the Quran, defending against the encroachment and aggression of the enemy from the oppression of oppressors and oppressors is a universal duty and it is obligatory for all Muslims to defend themselves with all possible means, and everyone is responsible in this field as much as possible. is Therefore, from the point of view of Islamic jurisprudence and law, which is rooted in the Qur'an, the Seerah, and the Sunnah of the Messenger of God (PBUH), maintaining the superiority and supremacy of Muslims against infidels and non-Muslims is considered a basic principle and goal. The most important goals of the article are: explaining the most important The jurisprudential foundations of cross-border defense of the Muslims of the world in the approach of the foreign policy of the Islamic Republic of Iran, the general review of the defense doctrine of the Islamic Republic of Iran, the review of defense doctrines based on Islamic jurisprudence, the review of the defense and military views of Imam Khomeini (RA) and the Supreme Leader. The main question of the article is the preceding phrase. What are the most important jurisprudential foundations of the foreign policy of the Islamic Republic of Iran in the foreign policy approach of the Islamic Republic of Iran? The life and honor of Muslims in the region and the world is rooted in Islamic jurisprudence and Shiite religion influenced by the views of Imam Khomeini (RA) and the Supreme Leader. The findings of the article show that the foreign policy of the Islamic Republic of Iran in defense of Islam and Muslims is based on jurisprudence and The thoughts of Imam Khomeini and Hazrat Ayatollah Khamenei are firm and in defense policy, its most important indicators are: support for aligned groups such as Hezbollah and Hamas, deterrence strategy, populism, self-sufficiency, missile power, power and cyber defense. The method used in this article is descriptive and analytical.
Keywords: Overseas defense, world Muslims, jurisprudential foundations.
[1] - PhD student, Department of Fiqh and Fundamentals of Islamic Law, Ahvaz Branch, Islamic Azad University, Ahvaz, Iran.
[2] - Assistant Professor, Department of Law, Ahvaz Branch, Islamic Azad University, Ahvaz, Iran. (corresponding author) hassan2024@vatanmail.ir
[3] - Assistant Professor, Department of Islamic Studies, Ahvaz Branch, Islamic Azad University, Ahvaz, Iran.
مقاله پژوهشی
بررسی مبانی فقهی دفاع برون مرزی از مسلمانان جهان با رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
ستار جادری1، حسن حیدری2، فرخنده کرناسی دزفولی3
چکیده
براساس آموزههای اسلامی و آیات قرآن، دفاع در مقابل تجاوز و تهاجم دشمن از ظلم و ستم ظالمین و ستمگران، یک وظیفه همگانی میباشد وبرهمه مسلمین واجب است که بههروسیلهممکن بهدفاع برخاسته و هرکس به اندازه توان و به قدر امکان، در این زمینه مسئول است. لذا از منظر فقه و حقوق اسالمی که ریشه در قرآن و سیره و سنت رسول اهلل (ص) دارد، حفظ اعتال و برتری مسلمانان در تقابل با کفار و غیرمسلمانان یک اصل و هدف اساسی به شمار میرود. مهمترین اهداف مقاله عبارتند از: تبیین مهمترین مبانی فقهیدفاع برون مرزی ازمسلمانان جهان دررویکرد سیاست خارجی جمهوری اسالمی ایران، بررسی کلیات دکترین دفاعی جمهوری اسالمی ایران، بررسی آموزههای دفاعی بر اساس فقه اسالمی، بررسی دیدگاههای دفاعی و نظامی امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری. پرسش اصلی مقاله پیش روعبارت است از اینکه، مهمترین مبانی فقهی دفاع برون مرزی از مسلمانان جهان در رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسالمی ایران چیست؟ فرضیه مطرح شده نشان میدهد: مهمترین مبانی فقهی دفاع برون مرزی از مسلمانان جهان در رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسالمی ایران مبتنی برقاعده نفی سبیل و وجوب دفاع از جان و ناموس مسلمانان منطقه و جهان ریشه در فقه اسالم و مذهب شیعی متأثر دیدگاههای امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری دارد. یافتههای مقاله نشان میدهد، سیاست خارجی جمهوری اسالمی ایران در دفاع از اسالم و مسلمین مبتنی بر قواعد فقهی و اندیشههای امام خمینی و حضرت آیت اهلل خامنهای استوار و در سیاست دفاعی مهمترین شاخصهای آن عبارت است از: حمایت از گرووهای همسو همانند حزب اهلل و حماس، راهبرد بازدارندگی، مردم داری، خودکفایی، توان موشکی، قدرت و دفاع سایبری. روش مورد استفاده در این مقاله توصیفی تحلیلی میباشد.
واژگان کلیدی: دفاع برون مرزی، مسلمانان جهان، مبانی فقهی.
مقدمه
«جهاد» جنگ مشروع در راه خدا و عنوان یکی از ابواب فقه اسلامی و از فروع دین است که با هدف دفاع از مسلمانان و نیز مبارزه با دشمنان اسلام برای مقابله با هجوم آنان یا گسترش دعوت اسلامی انجام میشود. فقها در کتابهایشان جهاد را به جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی تقسیم کردهاند، این تقسیمبندی در کتابهای فقهی متقدم صریحاً ذکر نشده و آنان معمولاً احکام جهاد ابتدایی را به گونهای مبسوط و احکام جهاد دفاعی را به طور ضمنی بیان کردهاند. جهاد ابتدایی به معنای جنگ با مشرکان و کفار برای دعوت آنان به اسلام و توحید و برقراری عدالت است. در این نوع از جهاد، که مسلمانان آغازگر نبرد هستند، هدف، از بین بردن سیطره کفر و فراهم آوردن امکان گسترش دین الاهی است. جهاد دفاعی به معنای جنگ برای دفاع از مسلمانان و سرزمینهای اسلامی است.
بدون تردید جهاد ابتدایی و مبارزه با کفار برای دعوت آنان به اسلام در زمان حضور امام (ع) واجب است و در زمان غیبت به نظر فقها، اعمّ از قدما و متأخّرین، بدون تردید واجب نیست تا آنجا که بسیاری از متأخّرین و حتّی آنان که رساله مستقلّی درباره ولایت فقیه دارند و از اختیارات او به صورت مفصّل بحث کردهاند متعرّض ولایت بر جهاد نشده و گویا وضوح آن به حدّی است که نیاز به بحث ندارد. صاحب جواهر تنها فقیه از متأخّرین است که در کتاب «جهاد» ولایت فقیه را بر جهاد با نبود اجماع برخلاف آن و انتخاب عموم نیابت میپذیرد اما در کتاب «أمر به معروف» که متأخّر از کتاب «جهاد» است تردید را کنار گذاشته و همسو با دیگر فقها حضور امام معصوم (ع) را لازم میداند. امام خمینی در کتابالبیع میفرماید: در اختصاص جهاد غیردفاعی به امام (ع) جای بحث و تأمّل است و وجه تأمّل را بیان نفرموده است.
با توجه به اینکه نقش هر مسلمان در تعیین سرنوشت جامعهاش و بازتابی که اعمال دیگران در سرنوشت او دارد و تعهدی که باید در پذیرش مسئولیتهای اجتماعی داشته باشد، ایجاب میکند که وی ناظر و مراقب همه اموری باشد که در اطراف او و جامعهاش اتفاق میافتد و نسبت به این امور هیچ وقت بی توجه نباشد و همچنین توجه به این آموزههای قرآن کریم که همیشه بر ضرورت ظلم زدائی و ظلم ستیزی از جامعه بشری تاکید داشته و برای ظلم هیچ گونه جائی در نظام آفرینش قائل نشده، این وظیفه (ظلم زدائی) را مسئولیت اجتناب ناپذیر انسان دانسته و پذیرش ظلم و تن به ظلم دادن را محکوم کرده است و همیشه تاکید داشته که استکبار بزرگترین خطر در حیات سیاسی ملتها بوده، که آبادیها را خشک و ویران، و نسل انسانها را تباه میسازد، و با زیر پا گذاشتن حقّ، با زورگوئی، تمامی امکانات و نیروها و ارزشهای بشری را در خدمت هواهای نفسانی و خواستههای شیطانی فرد و یا گروه خاصی قرار میدهد و عامل گمراهی و مانع رشد و آگاهی و سدّ راه حرکتهای رهائی بخش مستضعفان میشوند، درصدد ابراز این نکته بوده است که از نظر قرآن و اسلام امنیت اطمینان بخش تا زمانیکه شرایط غیرعادلانه بر جهان حاکم بوده و تودههای وسیعی از مردم جهان تحت سیطره قدرتهای ظالم و سلطه جو باشند به نحوی که از حقوق اولیه خود و احراز آزادی، استقلال و حاکمیت بر سرنوشتشان محروم هستند، نمیتواند در جهان برقرارگردد، و استکبار در تمامی اشکالش منبع اصلی تشنجات و مناقشات جهانی است که همواره امنیت را به خطر انداخته است. فلذا بر همه مسلمانان جهان واجب و لازم است که در پیرو این رهنمونها به مبارزه با ظلم و استکبار برخاسته و از مواضع آنها اعلان بیزاری بکنند و در همین راستاست که مردم ایران نیز تحت رهبری بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی به مبارزه با ظلم و قدرتهای زورگوی دنیا پرداخته، و به حمایت از حقوق مظلومین جهان پرداخته است. در حال حاضر هم این اصل (ظلم ستیزی و اعلام حمایت از مظلومان و محرومان جهان) به عنوان یک عامل اساسی و جهت بخش در سیاست خارجی حکومت اسلامی، درآمده است که بر اساس آن، نهضتهای آزادی بخش و ضداستعمار و استبداد، در سطح جهانی مورد حمایت جدّی سیاسی-اقتصادی دولت اسلامی قرار میگیرند. به عبارتی یکی از اصول اساسی مکتب توحیدی اسلام، حمایت از مظلومان و ستمدیدگان بدون توجه به نژاد، رنگ و دین است. و بر این اساس، جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال، آزادی و حق و عدل را از حقوق طبیعی همه مردمان جهان قلمداد میکند. در این حالت، نظام اسلامی با توجه به اصل عدم مداخله در امور دیگر ملتها، با استفاده از ابزار حقوق اسلامی و حقوق بین المللی به یاری آنان شتافته و آنان را مورد حمایت معنوی و مادی خود قرار میدهد. تمامی این موارد به عنوان دفاع از اسلام و حزب الله و تا بر چیده شدن بساط استعمار و بر پا شدن حکومت جهانی واحد اسلام ادامه دارد.
بنابراین دفاع مشروع مربوط به قلمرو سرزمینی یک کشور است و دفاع در جایی معنا پیدا میکند که تهاجمی نسبت به مرزهای جغرافیایی یک کشور واقع شده باشد. در واقع بر اساس مبانی فقه اسلامی و نیز اصول پذیرفته شده در حقوق بینالملل، دفاع مشروع محدود به مرزهای جغرافیایی یک کشور است و دفاع در خارج از مرزهای جغرافیایی همواره محل اختلاف نظر صاحبنظران بوده است. اما مشروعيت ترديد ناپذير جهاد درفقه اسلامي چارهاي باقي نميگذارد که سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران که نظامي اسلامي است بر پايه انديشه ملهم از قانون جهاد پايهريزي و شالودهپردازي شود.
در این تحقیق، مشروعیت دفاع در خارج از مرز و دفاع برون مرزی از مسلمانان جهان از منظر فقهی (با تاکید بر دیدگاههای امام خمینی (ره) و حضرت آیت الله خامنهای) با رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
2- جهاد
جهاد بر وزن فعال از ریشه جهد (به فتح جیم) به معنای سختی و مشقت یا از ماده جهد (به ضم جیم) به معنای توان و طاقت است و از منظر شرعی به معنای به کار گرفتن توان جانی و مالی برای مبارزه با کفار و اعلای دین و بر پا داشتن شعایر دینی میباشد (طریحی، مجمع البحرین، 1، 418؛ ابن فهد حلی، المهذب البارع، 2، 296، محقق ثانی، جامع المقاصد، 3، 365 و مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة والبرهان، 7، 436).
2-2- جهاد در اصطلاح
در واقع جهاد به معناى بکارگيرى تمام توان موجود، در جنگ است که با يک خصوصيت داراى بار معنوى مثبت مىشود و آن قيد "فى سبيل اللَّه" است. در حقيقت جهاد، جنگى را گويند که "در راه خدا" باشد. صاحب مجمع البحرين مىگويد: جهاد از نظر شرعى بذل مال و جان براى اعتلاى اسلام و اقامه شعائر ايمانى است (طریحی، مجمع البحرین، همان، ج1، ص418).
راغب اصفهانى در «مفردات» خود جهاد را بر 3 قسم مىداند: يکى مجاهده با دشمن ظاهرى، ديگرى مجاهده با شيطان و در نهايت مجاهده با نفس امّاره.
وجه اشتراک بين اين 3 قسم مبارزه با دشمنان خدا و دشمنان انسانيّت است. امّا شرايط خاص جهاد عبارتند از: 1 - ايمان، 2 - اخلاص.
اوّل: ايمان: جهاد در اسلام فقط براى مؤمنين است و کسانى که ايمان ندارند مشمول قاعده جهاد نيستند. در جريان جنگ بدر حبيب بن يساف که مرد شجاعى بود به همراه قيس بن محدّث به سپاه رسول اللَّه پيوستند در حاليکه هنوز اسلام نياورده بودند. پيامبر وقتى آنها را ديد پرسيد: چه چيز باعث شد که شما هم به همراه ما از شهر خارج شويد؟ آن دو پاسخ دادند: تو پسر برادر ما و همسايه مايى و ما به همراه قوم خود براى بدست آوردن غنيمت خارج شدهايم. رسول اللَّه(ص) فرمود: کسى که هم دين ما نيست به هيچ وجه نبايد همراه ما - براى جنگ - بيايد. حبيب گفت: قوم من خوب مىدانند که من در جنگ پرفايده و جنگجويم بنابراين همراه تو بخاطر غنيمت مىجنگم و هرگز اسلام نخواهم آورد! پيامبر فرمود: نه، اسلام بياور سپس بجنگ. او هم در منطقهاى بنام روحاء - مجدّداً - نزد پيامبر آمد و اسلام آورد و بشارت به رسالت ايشان داد. (واقدی، المغازی، ج۱: ۴۷)
دوم: اخلاص: جهاد در اسلام با هدف اعتلاى کلمة اللَّه انجام مىشود و هيچ هدف ديگرى توجيهگر آن نيست. به عبارت ديگر آنچه در اسلام به نام جهاد خوانده مىشود "جهاد فى سبيل اللَّه" است.
در حقيقت اسلام جنگى را که در راه خدا نباشد تأييد نکرده و کشته در آن را عاقبت به خير نمىداند بلکه او جان خود را تلف کرده، مشمول نهى صريح قرآنى «وَلَاتُلْقُواْ بِأَيْدِيکمْ إِلَى التَّهْلُکةِ»(بقره/ ۱۹۵) واقع شده است. به همين خاطر است که رسول گرامی (ص) جهاد را مخصوص مؤمنين مىداند و قصد في سبيل اللَّه را در آن لازم مىشمرد.
3- بررسی مبانی فقهی دفاع و جهاد
جهاد در اسلام از موقعیت و اهمیت بالایی برخوردار است بگونه ای که جهاد از جانب خدا که نصيب هر کسى نمىشود به همين خاطر انتظار جهاد و فکر درباره آن نيز سازنده روح و جسم مسلمانان است. آنان خود را از نظر جسمى براى جهاد آماده مىکنند و نيرومندى بدن خود را تأمين مىنمايند و از جهت روحى هم خود را آماده مىکنند و با تمرين فضیلتهای اخلاقى مثل تواضع و احترام به ديگران و مهربانى و ساير فضايل تلاش مىکنند تا زمينه توفيقات الهى نسبت به شرکت در جهاد را در خود فراهم آورند. در حقيقت جهاد و شهادت در راه خدا نه تنها براى مسلمانان سخت نيست بلکه شيرين است چرا که آنرا زمينهساز کرامت و تکامل انسانى در جهان مىدانند آيا کسى پيدا مىشود که رشد ديگران را ببيند و لطف خود در حق آنان و تأثير اين لطف را هم مشاهده کند و ناراحت شود؟ اين لطف هم براى ديگران مفيد است و هم نشاط و شادابى را براى لطف کننده به ارمغان خواهد آورد. اما همه اینها موجب نمیشود که از اسلام به عنوان دین جنگ و ستیزه جو نام برد و میبایست به اصول اهداف جهاد و جایگاه اهمیت صلح در اسلام و قواعدو مقرراتی که بر جهاد حاکم است نیز اشاره کرد. بگونه ای که کرامت و حیات انسانی محترم شمرده میشود و از اهمیت بسزایی برخودار است. و آن برچهار قسم میباشد:
اول: جهاد بر سبیل دعوت است؛ یعنی دعوت مشرکان و کافران که در بلدان خود قرار و آرام و با احدی از مسلمین به هیچ وجه کاری ندارند، متعرض ایشان شدن و بر بلاد ایشان تاختن و ایشان را به اسلام دعوت کردن و هرگاه تخلف ورزند ایشان را کشتن، مخصوص امام و نایب امام است.
دوم: جهاد در صورت هجوم اهل شرک و ضلالت است بر بلاد مسلمانان؛ به نوعی که خائف باشند اهل بلاد از غلبه و استیلای اهل کفر بر بلدان، یا اگرچه قلیل باشد، اخذ مال ایشان و این نوع جهاد واجب است بر کافه مسلمانان که قادر باشند بر جهاد، از مردان و زنان و احرار و بندگان و اصحاب صحت و بیماران و ارباب بینش و کوران در جمیع اوقات و ازمان تا وقتی که کفایت کنند شرّ ایشان را جمعی از اهل ایمان، در این وقت ساقط میشود وجوبش از دیگران.
سوم: جهاد محارب و قطاع الطریق و دزدان است. این قسم جهاد را دفاع شمردن آشکارتر و این مجاهد را مدافع نام بردن سزاوارتر است.
چهارم: جهاد اهل بغی و عدوان و فساد و طغیان است. اهل بغی طغیان کننده و خروج کننده بر امام مفترض الطاعه است... و مقاتله باغیان هرگاه امر نماید امام زمان بر قاطبه مسلمانان واجب من باب کفایت است تا برگردند از راه گمراهی و عمی و رجوع نمایند به طاعت خلیفه خدا. (شاکرین، صلـح و جنـگ در اسلام: ۱۲).
3-1- مبانی فقهی دفاع
در فقه اسلام دو نوع جهاد ابتدايي و دفاع، وجود دارد كه هريك حدود و ضوابطي دارند. بحث مباني فقهي جهاد ابتدايي روشن ميكند كه جهاد ابتدايي فقط براي پايان دادن به فتنهگري دشمنان اسلام عليه مسلمانان، جلوگيري از آزار و اذيت مسلمانان توسط مشركان، دفع شر آنان از سر مسلمانان، نجات مظلومان و ستمديدگاني كه تحت سيطره ظالمان و ستمگران قرار دارند و بسط و گسترش حاكميت اسلام به منظور هدايت تودههاي مستضعف و تحقق احكام اسلام است و بس و هرگز به معناي تحميل عقيده و ايمان نيست. بدين ترتيب جهاد ابتدايي هرگز جهاد با افراد عادي مشرك به منظور وادار كردن آنان به مسلماني نيست، بلكه جهاد با سران كفر و شرك است.
در واقع براساس آموزههای فقهی و دینی، دفاع در مقابل تجاوز و تهاجم دشمن از ظلم و ستم ظالمین و ستمگران، یک وظیفه همگانی میباشد و برهمه مسلمین واجب است که به هر وسیله ممکن به دفاع برخاسته و هرکس به اندازه توان و به قدر امکان، در این زمینه مسئول است. لذا از منظر فقه اسلامی که ریشه در قرآن و سیره و سنت رسول الله (ص) دارد، حفظ اعتلا و برتری مسلمانان در تقابل با کفار و غیرمسلمانان یک اصل و هدف اساسی به شمار میرود. بر اساس فقه اسلامی، بویژه فقه تشیع امامیه، سلطه و چیرگی دشمنان بر جامعه اسلامی و مسلمانان امری ناروا به شمار میرود، بر همین اساس برتری کفار بر مسلمین چه در نظام تکوین و چه در نظام تشریع ممکن و پذیرفتنی نمیباشد. با توجه به این عقیده هرگونه مبادلات و مراوداتی که باعث افزایش و گسترش نفوذ غیرمسلمانان و بیگانگان در جامعه اسلامی گردد به نحوی که آنان بتوانند در امور مسلمین دخالت کنند، ممنوع و ناصحیح تلقی میشود.
فقهای اسلامی به اتفاق آرا دفاع از جان و ناموس مسلمین را وظیفه اساسی همه مسلمانان فرض کرده و از آن با عناوین مختلفی مانند دفاع از بلاد اسلام یا دار الایمان (الکافی فی الفقه، ج9، 32)، بیضه اسلام (المبسوط، 2: 8)، حوزه اسلام (النهایة، ص289)، و... یاد کردهاند. مصداق روشن و قطعی این عناوین سرزمین اسلامی است که انسان در آنجا زندگی میکند. «اگر از سوی بعضی کافران و جنگ طلبان بیم تجاوز به سرزمین مسلمانان برود، بر اهالی تمام اقلیمهاست که با دشمنان متجاوز نبرد کنند». (الکافی فی الفقه، 9: 31)
فقها با استفاده از آيات و روايات، احكام اقسام مختلف جهاد را استخراج كرده و به تفصيل بيان نمودهاند. در يك تقسيمبندي كلان جهاد يا ابتدايي است و به منظور دعوت كافران به اسلام و برداشتن موانع رشد و گسترش اسلام انجام ميگيرد، و يا دفاعي. اكثريت قاطع فقها دفاع از كيان اسلام و مسلمين، دفاع از سرزمينهاي اسلامي را قسمي از جهاد شمرده و آن را مشمول اطلاقات و عمومات ادلّه دانستهاند و از اين پندار كه «آيات و روايات همگي مربوط به جهاد ابتدايي است و احكام جهاد بر دفاع جاري نميشود»، پاسخ دادهاند. گرچه بين جهاد ابتدايي و جهاد دفاعي از نظر فروع و احكام تفاوتهايي وجود دارد، اما در بسياري از احكام نيز با يكديگر مشتركند. فقيهان وجود تفاوتها را در پارهاي احكام، موجب خروج دفاع از دايره جهاد ندانستهاند.
شهيد ثاني در بيان اقسام جهاد، پس از آنكه از جهاد ابتدايي سخن گفته، قسم دوم جهاد را جهاد دفاعي دانسته، هنگامي كه دشمنان كافر بر مسلمانان هجوم آوردند و قصد تسلط بر سرزمينهاي اسلامي يا به اسارت گرفتن مسلمانان يا گرفتن اموال و چپاول ثروتهايشان و يا تعرض به حريم و زن و فرزند آنان را داشته باشند، زمان جهاد دفاعي است. «و الثاني ان يدهم المسلمين عدوّ من الكفار يريد الاستيلاء علي بلادهم او اسرهم او اخذ ما لهم و ما اشبهه من الحريم و الذريه» (شهیدثانی، ۱۴۱۳: ۷۹)
شيخ جعفر كاشف الغطاء براي جهاد پنج قسم قائل است كه يك قسم آن ابتدايي و چهار قسم نيز دفاعي است. گاه جهاد براي حفظ اساس اسلام در برابر هجوم كفار به سرزمينهاي مسلمين و شهرها و روستاهاي مسلمانهاست «الجهاد لحفظ بيضة الاسلام اذا اراد و الكفار الهجوم علي اراضي المسلمين و بلدانهم و قراهم» و هدفش محو اسلام و حاكم كردن كفر و نشانههاي آن است. گاه جهاد براي دفع متجاوزان به خون مسلمانان و نواميس آنهاست. گاه جهاد براي دفاع از گروهي از مسلمانهاست كه با گروهي از كافران درگير شده و خوف استيلاي كفار بر آنان ميرود و بالأخره گاه جهاد به منظور بيرون راندن كافراني است كه بر سرزمينهاي مسلمين مسلط شده و نجات مسلمانان از دست متجاوزان است. «الجهاد لدفعهم عن بلدان المسلمين و قراهم و اراضيهم و اخراجهم منها بعد التسلط علیها و اصلاح بيضة الاسلام بعد كسرها و اصلاحها بعد ثلمها و السعي في نجاة المسلمين من ايدي الكفرة الملاعين» وي در ادامه با بيان تكليف مسلمانان در راه آزادسازي سرزمينهاي اسلامي با بذل آبرو و مال و سلاح و تدبير، اين نوع از جهاد را برترين اقسام جهاد شمرده و بزرگترين وسيله نيل به قرب الهي و افضل از جهاد ابتدايي براي دعوت كفار به اسلام ميخواند. «و هذا القسم افضل اقسام الجهاد و اعظم الوسائل الي ربّ العباد و افضل من الجهاد الردّ الكفار الي الاسلام كماكان في ايام النبي عليه و آله افضل الصلوة و السلام» (کاشف الغطا، کشف الغطاء عن خفیات مبهمات شریعه الغراء، 218).
اصرار فقها بر جهاد دانستن دفاع آن است كه بگويند ارزشي كه در مكتب اسلام براي جهاد در ركاب امام معصوم (ع) ترسيم شده، احكامي كه بر جهاد و مجاهد در راه خدا مترتب گشته، منحصر به جهاد ابتدايي نبود، بلكه دفاع را هم در بر ميگيرد. براي اين منظور به اطلاق و عموم آيات و احاديث استناد كردهاند. معقول هم نيست آن همه فضائل كه جهاد در راه خدا دارد، نصيب افرادي معدود شود كه در زمان معين و محدودي در ركاب امام معصوم ميجنگند و اكثريت مسلمانان مؤمن و با اخلاص كه در عصر غيبت زندگي ميكنند، از آن محروم باشند، آيا كسي كه براي رضاي خدا و دفاع از دين او و جامعه اسلامي و سرزمينهاي مسلمانان در برابر هجوم دشمن از جان و مال خود ميگذرد، با كسي كه در زمان حضور در ركاب امام (ع) با دشمن ميجنگد، تفاوت دارد؟ بعيد است كه از نظر خداوند حكيم ميان آنان تفاوتي باشد، چرا كه هر دو در راه خدا جهاد كردهاند، بلكه شايد بتوان گفت قدر و منزلت كسي كه در زمان غيبت امام جان و مال خود را در راه خدا فدا ميكند بيش از آن كسي است كه در زمان حضور چنين ميكند. چرا كه به قول ميرزاي قمي «حضور امام و ظهور معجز و تأثير نفس شريعت امام در مبادرت به امتثال و حصول يقين به حقيقت، مدخليت تمام دارد در امتثال و فرمانبرداري كه آن در زمان غيبت نيست پس اجر اين عمل در زمان غيبت بيشتر خواهد بود و چنان كه در اخبار وارد شده است در مدح ايمان به غيب» (قمی، جامع الشتات: 371)
میرزای قمی دفاع را از ضروریات بشری میداند. وی در پاسخ به سؤالی که دفع طایفه منحوس روسیه شرعاً واجب و لازم است یا نه؟ میفرماید: «هرگاه منظور ایشان تغییر شرایع و احکام اسلام یا اذیّت به نفوس و اعراض مسلمانان و نهب و غارت اموال ایشان است، بلی واجب است لیکن الاقرب فالااقرب. و در هر طبقه از قرب هرگاه جمعیتی که هست به بعض آنها کفایت در دفاع حاصل شود، بر هر یک از طوایف آنها واجب کفایی است، هرگاه جماعتی که نزدیک به آنها هستند، کفایت نمیکنند، بر آنهایی که نزدیکترند به آنها واجب است امداد به عنوان وجوب کفایی، و اگر کفایت حاصل نشود الّا به اجتماع جمیع بر همه واجب میشود که امداد کنند و متعیّن میشود.» (قمی، جامع الشتات: 374)
میرزای قمی دفاع را به دو دسته دفاع عمومی و دفاع خصوصی تقسیم مینماید. دفاع عمومی زمانی است که کفار [دشمن] به کشور اسلامی به قصد از میان بردن دین اسلام یا تغییر احکام آن و قتل و نهب و غارت حمله میکنند و دفاع در صورت نیاز بر همه اعم از زن و مرد واجب است و «وجوب مدافعه بر عبد و مرأه (بنده و زن) هرگاه به آنها به هم رسد (همان: 381) دفاع خصوصی، دفاع از جان و عرض و مال در مقابل دزد و قطاع الطریق و غیره است که بر همه واجب است از مال و ناموس و جانش دفاع کند. ایشان دفاع را بر حج واجب نیز مقدم داشته و میفرماید: «اگر در صورت خوف هجوم و غلبه مشرکین بر بلاد مسلمین و لزوم مدافعه و مجاهده با آنها، رفتن به حج و یا زیارت عتبات عالیات، در اینجا در صورت تعیّن وجوب دفاع بر مستطیع حج، دفاع را باید مقدّم داشت بر حج» (همان: 394)
براساس فقه اسلامی دفاع سازمانيافته مشتمل بر انواع مختلفی به شرح ذیل میباشد:
1. از دولت خود در برابر تهاجم بيگانه
2. براي حمايت از جان و مال اتباع
3. دفاع از دولت ديگر؛ این نوع از دفاع سازمان یافته خود مشتمل بر چهار مورد میباشد: 1) دولت اسلامي ديگر در برابر تهاجم دولت غيرمسلمان. 2) دولت اسلامي ديگر در برابر تهاجم دولت مسلمان (ثالث). 3) دولت كافر ديگر در برابر تهاجم دولت اسلامي. 4) دولت كافر ديگر در برابر تهاجم كافر ديگر. (برجی، ۱۳۸۴: ۳۴)
3-2- قواعد فقهی دفاع
3-2-1- قاعده نفی سبیل:
اندیشمندان و فقهای اسلامی برای حفظ عزت و عظمت مسلمانان با استناد به آیات قرآن کریم و روایات ائمه اطهار (ع) قاعده فقهیای را به عنوان قاعده نفی سبیل تأسیس کردهاند.
قاعده نفي سبيل از اصول مهمي است كه نفي ولايت و سلطه كفار بر مسلمانان را اثبات میکند. بنابراين در ارتباط با بيگانگان اصول و شرايطي میبایست مدنظر قرار گيرد و ارتباط و مودت با بيگانگان داراي شرايط حدود و استثناهايي میباشد. دوستي با كفار نبايد به اطلاع آنها بر اسرار مسلمانان يا دوستي يك جانبه ختم شود. «ولايت و سلطه كفار بر مسلمانان يكي از استثناهاي ارتباط و مودت با بيگانگان است كه از آن به اصل نفي سبيل تعبير میشود. اين قاعده، استقلال، آزادي و خودكفايي را براي جامعه اسلامي تضمين مینماید. خداوند براساس اين اصل، در قوانين و شريعت اسلام، هيچ گونه راه نفوذ و تسلطي را براي كفار نسبت به مسلمانان باقي نميگذارد.» (حقيقت، 1376: 186) بنابراين نفی سبیل به معنای بستن راه سلطه است. با توجه به عزت و سیادتی که خداوند برای مسلمانان قرار داده است، هرگونه سلطه غیرمسلمان بر مسلمان منع شده است. بنابراین برقراری هرگونه رابطه و انجام اعمالی که منجر به سلطه کافران بر مسلمانان شود، حرام است (قبادی، 1387: 125).
قاعده نفی سبیل، یکی از قواعد فقهی است که در ابواب مختلف، اعم از عبادات و معاملات، مستند حکم قرار گرفته و احکامی از آن به دست آمده است که در رابطه میان مسلمانان در جامعه اسلامی؛ از یک سو و اقلیتهای دینی از سوی دیگر و نیز در ارتباط جوامع اسلامی با ملتهای دیگر که بیرون از سیطره دولت اسلامی بسر میبرند، تأثیرگذار میباشد. در ارتباط میان امت اسلامی و ملل غیر مسلمان قاعده یاد شده ایجاب میکند همواره مسلمانان دست بالا را داشته باشند به هیچ وجه تعهد یا داوری و به طور کل تعاملی را نپذیرند که موجب تسلط غیر مسلمانان بر ایشان یا منجرّ به تساوی آنان با کافران گردد.
آیه «... وَ لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکٰافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا»؛ (نساء، 141) (و خدا هرگز هیچ راه سلطهاى به سود کافران بر ضد مؤمنان قرار نداده است) مستند فقیهان در قاعده نفى سبیل است.
البته این در مقام تشریع است؛ یعنی مسلمانان نباید رویکردی را دنبال کنند که نتیجهاش تسلط کفار بر آنان باشد، اما اینکه در عمل چه رخ خواهد داد، باید گفت آنچه تضمین شده است، پیروزی همیشگی منطق خداجویان است، اما ممکن است در دنیای مادی، کافران برتریهایی نیز نسبت به مسلمانان به دست آورند.
در همین راستا در روایتی، «سبیل» در این آیه شریفه به معناى حجّت و منطق دانسته شده است؛ امام رضا (ع) میفرماید: «مقصود از این فرموده خدا "وَ لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا" این است که خدا از براى کافر بر مؤمن حجتى قرار نداده است؛ یعنى کافر نمیتواند مؤمن را در منطق ایمانی او مغلوب کند و او را دلیلى نباشد که به سبب آن ظفر یابد، اما با این وجود حقتعالى از کفاری خبر داده است که پیامبران را به ناحق کشتند و چنین قتلی ناقض نفی سبیل نیست؛ زیرا قاتلان نتوانستند از لحاظ منطقی بر آنان چیره شوند» (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، 2، 204).
البته این معنا منافاتی با آنچه در فقه از آن بحث میشود ندارد؛ زیرا حجت و دلیل هم یکی از مصادیق «سبیل» است و همانطور که در روایت به آن اشاره شده است، کافر نمیتواند مسلمان و مؤمن را در دلیل و استدلال ایمان مغلوب کند و بر او پیروز شود.
براساس این قاعده، راه هر نوع نفوذ و تسلط کفار بر جوامع اسلامی در حوزههای مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی باید مسدود شود. از نظر سیاسی نپذیرفتن تحت الحمایگی، نفی ظلم و استبداد و استعمار، جایز نبودن مداخله بیگانگان در امور داخلی کشورهای اسلامی و تصمیمگیریهای سیاسی مورد تأکید است و از نظر نظامی تسلط بر مقدرات و تدبیر نظامی را نیز در بر میگیرد. امام خمینی (ره) معتقد است: اگر این ترس پیش آید که کفار از نظر سیاسی و اقتصادی بر سرزمینهای مسلمانان استیلا یابند و این استیلا منجر به آن شود که مسلمانان اسیر سیاسی و یا اقتصادی کفار شوند و اسلام و مسلمانان خوار و ضعیف گردند، دفاع واجب است؛ دفاع با وسایلی که شبیه به وسایل کفار باشد و همچنین دفاع با مقاومت منفی از قبیل نخریدن کالای دشمن و ترک استفاده از آن و ترک معامله و ترک ارتباط با آنان به طور مطلق (تحریر الوسیلة، 1: 485).
بنابراین، کفار در هیچ زمینهای نمیتوانند شرعاً بر سرنوشت مسلمانان مسلط باشند. خداوند هرگز (نه در گذشته و نه در آینده) برای کافران راه تسلط بر اهل ایمان را باز نگذاشته است. (نساء/ 141) منظور این آیه بسته شدن راه تسلط تشریعی و تقنینی کفار نسبت به مسلمانان است؛ یعنی قوانین فقه و حقوق بینالملل اسلامی هیچگونه راه تسلط کفار و غیر مسلمان بر سرنوشت و حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی مسلمانان را شرعاً و عقلاً مجاز و روا نمیشمارد.
با توجه به اینکه در فقه اسلامی دفاع مشتمل بر انواع و شرایط مختلفی اعم از جان، ما و ناموس و ... میباشد، مهمترین وجه دفاع که در این رساله نیز مورد نظر میباشد، دفاع از جان مسلمین و دولت اسلامی میباشد، که از آن تحت عنوان جهاد دفاعی نام میبرند و آن در جايي است كه مسلمانان مورد هجوم واقع شودند. لذا در چنین شرایطی عقل و دين حكم میکند كه در اين جا مسلمانان حق دارند براى دفاع از خود بپا خيزند و براى حفظ موجوديت خود مبارزه كنند.
ابوالصلاح حلبی از فقهای اهل سنت در اهمیت دفاع از جان مسلمانان و حکومت اسلامی مینویسد: «بر مسلمانانی که از منطقه جنگ بدورند، واجب است در صورتی که مسلمانان در حال نبرد با متجاوزان، به یاری آنان نیازمند باشند، به منطقه جنگی کوچ نمایند و با متجاوزان نبرد کنند. (الکافی فی الفقه، 9: 31)
ابوعمر یوسف بن عبدالله نمری مالکی نیز معتقد است: «اگر مسلمانان یک کشور از مقابله با دشمن عاجز باشند، بر مسلمانان کشورهای مجاور لازم است که برای دفاع از کشور همسایه خود خارج شوند» (الکافی فی فقه اهل المدینة، 12: 223).
فقهای تشیع نیز همانند شهید اول، شهید ثانی، نجفی صاحب جواهر الکلام و ... نیز بر دیدگاههای فوق را مورد تایید قرار دادهاند. بنابراین در براساس آموزههای فقهی و حقوقی اسلامی تا آنجا كه امكان دارد از جنگ پرهيز مىشود. ولى آنجا كه موجوديت امتى به خطر مىافتد، يا اهداف والاى مقدسش در معرض سقوط قرار مىگيرد، در اينجا جنگ يك ارزش مىشود و عنوان «جهاد فى سبيل اللَّه» به خود مىگيرد.
بنابراين جهاد اسلامى هرگز براي تحميل عقيده نيست، و اصولاً عقيده تحميلى در اسلام ارزشى ندارد. جهاد در واقع مربوط به مواردى است كه دشمن جنگ را بر امت اسلامى تحميل مىكند، يا آزاديهاى خداداد را از او مىگيرد، يا مىخواهد حقوق او را پايمال كند، و يا ظالمى گلوى مظلومى را مىفشارد كه بر مسلمانان واجب است به يارى مظلوم بشتابند، هر چند منجر به درگيرى با قوم ظالم شود.
براساس قاعده نفی سبیل، خداوند در قوانین و شریعت اسلام هیچگونه راهی را برای نفوذ و تسلط کفار بر مسلمین باز نگذاشته است. مبنای این اصل آیات 41، 43 و 44 سوره نساء و حدیث معتبر اعتلا است.
3-2-2- قاعده تترس (تُرس)
در فقه بحث مفصلی است که زنان و بچهها کفار را نمیشود کشت. اما در این جا دو سوال مطرح است که عبارتند از: اگر کفار زنان و بچهها را سپر قرار دادند حکم چیست؛ آیا قتل زن و بچه جایز است یا خیر؟؛ اگر کفار اسیران مسلمان اعم از زن و بچه را سپر قرار داند حکم چیست؟
صاحب جواهر این بحث را در چند جا مطرح کرده است. از جمله مینویسد: و لو تترسوا بالنساء و الصبیان منهم و نحوهم ممن لا یجوز قتله منهم کالمجانین کف عنهم مع إمکان التوصل إلیهم بغیر ذلک للمقدمة، و إلا کما أشار إلیه المصنف بقوله إلا فی حال التحام الحرب جاز و إن استلزم قتل الترس... و کذا لو تترسوا بالأسارى من المسلمین و إن قتل الأسیر إذا لم یمکن جهادهم إلا کذلک بل مقتضى إطلاق الخبر المزبور جوازه و إن لم یتوقف علیه، بل فی التحریر لو تترس الکفار بنسائهم و صبیانهم فإن کانت الحرب ملتحمة جاز قتالهم... (نجفی، جواهر الکلام؛ 21: 68 و 69) اگر افرادی که سپر قرار داده شدهاند مسلمان نباشد، مساله دو صورت دارد: اول اینکه اگر بدون کشتن زنان و بچهها امکان تسلط وجود دارد؛ کشتن آنها جایز نیست. صورت دوم این است که راهی برای سلطه بر کفار وجود ندارد جز کشتن کسانی که دشمن آنها را سپر قرار داده است؛ در این صورت کشتن آنان جایز است. اما اگر دشمن مسلمانان را سپر قرار دهد و راهی برای پیروزی اسلام نیست مگر کشتن آنان، کشتن آنان جایز است. صاحب جواهر عبارت فقهاء را در این بحث بیان میکند مانند علامه در تحریر، تبصره و ارشاد و تذکره و شهید در دروس و لمعه و شرح لمعه؛ بنابراین اصل این مطلب یعنی کشتن انسانهائی که سپر قرار داده شدهاند در صورت ضرورت امری جایز است. «یجوز قتل ترس» صاحب جواهر بحث تترس در باب قتال با بغات نیز مطرح میکند و مینویسد: و لو تترسوا بالأطفال و نحوهم ممن هو غیر مقاتل و لم یمکن التوصل إلیهم إلا بقتلهم قتلوا کما سمعته فی المشرکین... (همان؛ 21: 342-343)
مستند کشتن ترس روایات است که یکی از آنها روایت حفص است.
وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ مَدِینَةٍ مِنْ مَدَائِنِ الْحَرْبِ هَلْ یَجُوزُ أَنْ یُرْسَلَ عَلَیْهَا الْمَاءُ أَوْ تُحْرَقَ بِالنَّارِ أَوْ تُرْمَى بِالْمَنْجَنِیقِ حَتَّى یُقْتَلُوا وَ مِنْهُمُ النِّسَاءُ وَ الصِّبْیَانُ وَ الشَّیْخُ الْکَبِیرُ وَ الْأُسَارَى مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ التُّجَّارِ فَقَالَ یُفْعَلُ ذَلِکَ بِهِمْ وَ لَا یُمْسَکُ عَنْهُمْ لِهَؤُلَاءِ وَ لَا دِیَةَ عَلَیْهِمْ لِلْمُسْلِمِینَ وَ لَا کَفَّارَةَ الْحَدِیثَ(حر عاملى،وسائل الشیعة؛ 15 ؛ ص62). روایت حفص در کشتن ترس صراحت دارد. امکان الغاء خصوصیت از این روایت کاملا امکان دارد البته در صورتی که راهی جز کشتن اینها وجود ندارد. به عبارت دیگر دو راه پیش روی ما است. اول اینکه دلسوزی کنیم لذا برای نجات این افراد تُرس عقب نشینی کنیم و دشمن مسلط شود؛ یا اینکه تُرس را بکشیم که قطعا شهید محسوب می شوند. الغاء خصوصیت چنین است که اگر قتل تُرس جایز چون راهی جز این نیست، عملیات استشهادی نیز جایز است چون راهی دیگری غیر از عملیات استشهادی نیست.
بنابراین بر اساسق اعده تترس اگر دشمنى مهاجم که براى جامعه اسلامى خطر دارد، مىخواهد حمله کند و آثار حملهاش هم پیشبینى مىشود که [اگر] بیاید چه آثار سوئى دارد، براى اینکه مانع دفاع و حمه ما بشود به عدهاى از مسلمانهایی که در دست او اسیرند- که بدون شک بىگناه هستند- تترُّس (تترّس از ماده «تُرس» است و تُرس یعنى سپر) کرده باشد (همین کارى که در قدیم هم معمول بوده) یعنى آنها را سپر قرار داده باشد و در پیشاپیش خودش حرکت بدهد که اگر دشمن بخواهد تیراندازى کند یا شمشیر بزند، مجبور است اول مسلمانها را بکشد تا بعد به آنها دست پیدا کند، اینجا مسلمانان در محظور قرار مىگیرند: یا باید به خاطر این مسلمانهایی که سپر قرار گرفتهاند دست از دفاع بکشند و به دشمن این امکان را بدهند که بیاید حمله کند و ده برابر این مسلمانها را بکشد و صد برابر اینها صدمه به عالم اسلام وارد کند و یا براى اینکه جلو دشمن را بگیرند و او را از بین ببرند، حمله کنند و مقدمتاً همان مسلمانهای بىگناهى را که سپر قرار گرفتهاند بکشند تا بتوانند به آنها دسترسى پیدا کنند. اینجا تکلیف چیست؟ گفتهاند اگر خطرى که از دشمن پیشبینى مىشود مهمتر و عظیمتر است از ضرر کشتن این مسلمانها، باید این مسلمانها را کشت و آنها شهید در راه خدا هستند، جزو مجاهدین در راه خدا شمرده مىشوند و شهیدى هستند که به عمد به دست خود مسلمانها کشته شدهاند. اینجاست که دو حرمت با یکدیگر تزاحم پیدا مىکنند: حرمت کوچکتر و حرمت بزرگتر، و حرمت کوچکتر فداى حرمت بزرگتر مىشود. (مطهرى، مجموعه آثار، 21: 290-291)
صاحب جواهر در این زمینه میفرمایند: «و لو تترسوا بالنساء و الصبیان منهم و نحوهم ممن لا یجوز قتله منهم کالمجانین کف عنهم مع إمکان التوصل إلیهم بغیر ذلک للمقدمه، و إلا جاز و إن استلزم قتل الترس، خصوصاً إذا خیف من الکف عنهم الغلبه... و کذا لو تترسوا بالأسارى من المسلمین و إن قتل الأسیر إذا لم یمکن جهادهم إلا کذلک» «اگر کفار در جنگ زنان و بچههای خود وکسانی که کشتن آنها جایز نیست همچون مجانین را سپر قرار دهند، اگر امکان دسترسی به کفار بدون کشتن این افراد باشد، باید از کشتن افرادی که سپر قرار داده شدهاند، خودداری نمود در غیر این صورت کشتن آنها جایز است خصوصاً زمانی که رها کردن کفار موجب غلبه آنها بر مسلمانها بشود ... و همچنین است اگر اسیران مسلمان را سپر قرار بدهند، که در صورتی که امکان جهاد با آنها بدون قتل این افراد امکان پذیر نباشد، هدف قرار دادن آنها جایز است» (نجفی، جواهر الکلام، 1404ق، 21: 68)
3-3- مبانی فقهی جهاد
بر اساس فقه اسلامی، جهاد در راه خدا از اصول انکارناپذیر اسلامی میباشد (نجفی، ۱۳۹۰: ۲۵۶) همچنین جهاد در راه خدا تكليف و عبادت بلكه از بالاترين و با ارزشترين دستورات الهي است. از اين رو همانند ديگر عبادات شرايطي دارد كه بايد در آن رعايت شود، از جمله:
قصد قربت، اخلاص، پرهيز از هوا و هوس، عجب، فخر فروشي، منتگذاري بر ديگران و نيز بايد از هر گونه انگيزههاي نفساني مانند غضب، انتقام جوئي، دست يابي به موقعيتهاي اجتماعي و تحصيل اموال دنيا به دور باشد و جنگجو اين عمل را به عنوان يك عمل مقدس انجام دهد. اين نگاه به جنگ و جهاد موجب ميشود نه تنها رزمنده بسياري از قواعد و اصولي را كه تحت عنوان حقوق بشر دوستانه در مخاصمات از سوي مؤسسات خيريه همانند صليب سرخ بينالمللي مورد تاکيد قرارگرفته رعايت كند بلكه فراتر از آن را كه به ذهن و فكر بشر عادي خطور نميكند نيز رعايت خواهد کرد؛ مثل اينكه در نبرد با دشمن قصد و نيت او انتقام جوئي نباشد بلكه تحصيل رضايت خدا و بر كرسي نشان دادن حق و عدالت باشد.
در واقع در فرهنگ دینی ما جهاد و دفاع مقدس مورد توجه جدی واقع شده است، در این زمینه به برخی از آیات و روایات اشاره میکنیم. لذا قرآن میفرماید: «وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَ لَا تَعْتَدُوا اِنَّ اللهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» «و در راه خدا با کسانی که با شما میجنگند نبرد کنید، و از حد تجاوز نکنید که خدا تعدی کنندگان را دوست نمیدارد» (بقره: /190)
و درجای دیگر چنین میگوید: «وَ فَضَّلَ اللهُ المُجَاهِدینَ عَلَی الْقَاعِدینَ اَجْرًا عَظِيمًا».«و خدا مجاهدان را بر قاعدان (ترک کنندگان جهاد) با پاداش عظیمی برتری بخشیده است» (نسا / ۹۵)
در ضمن حدیثی از رسول گرامی اسلام (ص) نقل شده که فرمود: «فَمَنْ تَرَکَ الْجِهَادَ البَسَهُ اللهُ ذُلًّا فِی نَفْسِهِ وَ فَقْراً فِي مَعِیشَتِهِ وَ مَحْقاً فِي دِینِهِ اِنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی اَعَزَّ اُمَّتِی بِسَنَابِکِ خَیْلِهَا وَ مَرَاکِزِ رِمَاحِهَا» «هر کس جهاد را ترک کند خدا بر اندام او لباس ذلت میپوشاند و فقر بر زندگی او و تاریکی بر دینش سایه میافکند، خداوند پیروان مرا به وسیله سم ستورانی که به میدان جهاد پیش میروند و به وسیله پیکان نیزهها، عزت میدهد» (مجلسی، همان، 97: 8) و در حدیثی دیگر فرمود: «اغْزُوا تُورِثُوا اَبْنَاءَکُمْ مَجْداً» «به میدان نبرد بروید تا مجد و عظمت برای فرزندانتان به میراث بگذارید» (کافی، 5: 8)
سه نکته مهم در جنگ از دیدگاه اسلام
1- جنگ باید برای خدا انجام شود و «فی سبیل الله» باشد.
هدف اصلی از جنگ در اسلام انتقام گرفتن، جاه طلبی و ریاست، کشورگشایی، به دست آوردن غنیمت و تصرف و اشغال سرزمین دیگران نیست، این قبیل هدفها برای جنگ کردن از نظر اسلام محکوم است، به جهاد و دفاع پرداختن تنها وقتی صحیح و مقدس است که در راه خدا و عدالت و توحید و ریشهکن نمودن ظلم و ستم و انحراف باشد.
2- جنگ باید با نظامیان و افراد مسلح باشد، با آنان که به مبارزه با حق پرداختهاند و با ارزشهای اصیل اسلامی پیکاری مسلحانه دارند.
3- در جنگ از حد اعتدال تجاوز نشود و حقوق غیر نظامیان و اسیران جنگی رعایت گردد، حتی آنان که اسلحه را بر زمین نهادهاند و یا توانایی نبرد را از دست دادهاند. در یک سخن کوتاه با هر کس و با هر وسیله و ابزار و هر شکل و شیوهای نباید جنگید.
در واقع ازجمله مسائل مهم در جهان اسلام، و ضعيت جهاد و يا همان وضعيت جنگ و صلح و شرايط و انواع آن میباشد، كه علاوه برآنكه داراي ابهامات و پیچیدگیهای خاص خودش است، دارای قداست خاصي نيز میباشد. به گونهای که شیعه وسنی بر روی آن اتفاق نظر داشته و يكي از اركان مهم دين اسلام به شمار میرود. بنابراین فقه کلاسیک اسلامی، اعم از اهل سنت و شیعه، جهاد را بردو نوع ابتدائی و دفاعی تقسیم میکند. در دیدگاه کلاسیک اصل بر جهاد است و منظور از جهاد هم جهاد ابتدایی است که حداقل به صورت واجب کفایی بر هر مسلمانی واجب است. این دیدگاه بویژه در اهل سنت آیات جهاد را «ناسخ» آیات صلح در قرآن میداند. وبنا براین، جهاد را از وظایف دینی تعلیق ناپذیر مسلمانان تا روز قیامت و پایان تاریخ تلقی میکند. ابوبکر محمد بن ابی السهل السرخسی (مرگ482ق)، از فقیهان مکتب حنفی اهل سنت، آیات قرآن را به گونهای چیده است که گویی احکام رابطة مسلمانان با غیر مسلمانان، از اعراض و ترک رابطه تا دعوت به اسلام از راه موعظه، تا جنگ دفاعی در صورت تهاجم دشمن، و سر انجام تا تهاجم ابتدایی به غیر مسلمانان، تحول یافته و در این آخری به عنوان حکم نهایی تثبیت شده است. وی مینویسد؛ «رسول الله ابتدا مأمور به اعراض از مشرکان بود، سپس دستور یافت که آنان را با موعظه و جدال احسن به دین فرا خواند. سپس مأمورشد که در صورت هجوم ابتدایی (آنان) اقدام به جنگ کند و سر انجام مأمور به جنگ ابتدایی گردید. بدین سان، امر بر فریضة جهاد با مشرکین تثبیت و مستقر گردید و آن واجبی است که تا قیام قیامت استوار خواهد بود؛ و هو فرضٌ قائمٌ الی قیام الساعه». امام محمد شافعی (150-204ق)، رهبر مذهب شافعی [یکی از مذاهب فقهی چهار گانة اهل سنت] عقیده دارد که آیات ناظر به صلح و نهی از جنگ تا شروع تهاجم دشمن، ونیز منع جنگ در ماههای حرام شرعی، همه با نزول آیة «وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه» (بقره/193) منسوخ شده است. ابو محمد المقدسی (540-620ق)، از بزرگان فقه حنبلی نیز همانند شافعی بر نظریة جهاد ابتدایی، حد اقل سالی یک بار تأکید دارد. ابو عمر یوسف بن عبد الله القرطبی (463ق) از رهبران مذهب مالکی نیز البته چنین مسیر فقاهتی در باب جهاد ابتدایی را طی کرده است. ابو البرکات مالکی در شرح کبیر، جهاد را حتی با وجود والی و امیر جائر نیز واجب دانسته است (فیرحی، 1387: 139).
اما در بسياري از ادیان جهاد به هيچ وجه وجود ندارد و همه چيز بر محور توصیهها، نصايح و اندرزها دور میزند، حتي بعضي هنگامي که میشنوند جهاد مسلحانه، يکي از ارکان برنامههای اسلامي است در تعجب فرو میروند که مگر دين میتواند، توأم با جنگ باشد؟ تاجایی که دنیای مسیحیت مسئله جهاد را برای اسلام نقطه ضعف میداند و میگوید که اسلام دین جنگ است نه دین صلح. اما با توجه به اينکه هميشه افراد زورمند و خودکامه و فرعونها و نمرودها و قارونها که اهداف انبياء را مزاحم خويش میدیده اند، در برابر آن ايستاده و جز به محو دين و آيين خدا راضي نبودهاند روشن میشود که دينداران راستين، در عين تکيه بر عقل و منطق و اخلاق بايد در مقابل اين گردنکشان ظالم و ستمگر بايستند و راه خود را با مبارزه و در هم کوبيدن آنان به سوي جلو باز کنند. تجاوز بد است نه صلح و هر جنگی تجاوز نیست. «اساساً فلسفه جهاد در اسلام برقراری عدالت و تأمین مصالح واقعی و آزادیهای مردم براساس ارزشهای انسانی و دینی بوده است» (نصیری،1384: 112) اصولاً جهاد يکي از نشانههای موجود زنده است و يک قانون عمومي در عالم حيات است، تمام موجودات زنده اعم از انسان و حيوان و گياه، براي بقاي خود، با عوامل نابودي خود در حال مبارزهاند.
امیرالمومنین علی (ع) میفرمایند: جهاد دری از درهای بهشت است، لباس عزتی است که خداوند برتن خواص خود میپوشاند (نهج البلاغـه، خطبه21). این بیان و بیاناتی از این دست نشان میدهد که عمق تفکر جهادی در اندیشههای بزرگان اسلام مورد عنایت قرار گرفته است. از افتخارات مسلمانان، آميختن دين با مسأله حکومت و داشتن دستور جهاد در برنامههای ديني است، منتها بايد ديد جهاد اسلامي چه اهدافي را تعقيب میکند؟ آنچه مسلمانان را از ديگران جدا میسازد جواب به همين سوال است. لکن اهداف جهاد از دیدگاه مفسران تفکر جهادی مرتباً دستخوش دگرگونی شده است. جهاد در اسلام براي چند هدف مجاز شمرده شده است.
3-3-1- جهاد ابتدايي
اندیشة جهاد ابتدایی در آثار حنفی نیز با همان سیاق دیگر مکاتب فقهی و کلاسیک اهل سنت تأکید شده است. نویسندة «تبیین الحقایق» مینویسد؛ «برما واجب است که به جنگ علیه آنان [مشرکین] شروع کنیم، هرچند که آنان اقدام و شروع به تهاجم علیه ما نداشته باشند. زیرا خداوند قتال مشرکین را واجب دانسته و هرگز جور جائر و عدل عادل قادر به ابطال این واجب نمیباشد تا اینکه مردمان لا اله الا الله گویند». همو در تبیین وجوب کفایی جهاد، به «اجماع امت» نیز به عنوان یک دلیل فقهی اشاره و استناد میکند. فقه کلاسیک شیعه، از لحاظ روش شناسی و شیوة استدلال، همسان اهل سنت بوده و چنانکه از آیت الله بروجردی (1292-1380ق) نقل شده است، چونان حاشیهای انتقادی بر فقه سنی میباشد. با این تفاوت که از حیث اصول اعتقادی بر مبنای امامت امام معصوم استوار است. این تفاوت کلامی موجب شده است که دستگاه فقه شیعه «اخبار امامان معصوم شیعه» را چونان منبع مفسر قرآن و سنت پیامبر اسلام (ص) تلقی کنند. در نتیجه، بخصوص در باب ماهیت جهاد، اندیشة شیعه تفاوتی تعیین کننده با فکر سنی پیدا کرده است (فیرحی، 1387: 140)
بنابر مطالب فوق جهاد ابتدايي يا به تعبيري ديگر جهاد آزاديبخش، جهادي است براي تكامل سعادت بشري. يعني اينكه خداوند دستورها و برنامههایی براي سعادت و آزادي و تکامل و خوشبختي و آسايش انسانها طرح کرده است و پيامبران خود را موظف ساخته که اين دستورها را به مردم ابلاغ کنند. حال اگر فرد يا جمعيتي ابلاغ اين فرمانها را مزاحم منافع پست خود ببينند و سر راه دعوت انبياء موانعي ايجاد نمايند، آنها حق دارند نخست از طريق مسالمت آميز و اگر ممکن نشد با توسل به زور اين موانع را از سر راه دعوت خود بر دارند و آزادي تبليغ را براي خود کسب کنند.
به عبارت ديگر؛ مردم در همه اجتماعات اين حق را دارند که نداي مناديان راه حق را بشنوند و در قبول دعوت آنها آزاد باشند. حال اگر کساني بخواهند آنها را از حق مشروعشان محروم سازند و اجازه ندهند صداي مناديان راه خدا به گوش جان آنها برسد و از قيد اسارت و بردگي فکري و اجتماعي آزاد گردند، طرفداران اين برنامه حق دارند براي فراهم ساختن اين آزادي از هر وسیلهای استفاده کنند. از اينجا ضرورت جهاد ابتدايي در اسلام و ساير اديان آسماني روشن میگردد. تدابیر اسلام برای جهاد تا آنجاست که پیامبر اسلام، برای مجاهدان جهادگر و تشویق و تضمین پیروزی آنان از شیوههای بسیاری استفاده میکردند. ازجمله: استقبال از رزمندگان و بدرقه آنان، برخورد جدی با کانونهای شایعه سازی و ضدجنگ، نوید پیروزی و تشویق رزمندگان، طرح مسئله شهادت به عنوان کمال آرمانی انسان، بیان اهمیت جهاد در راه خدا، سهیم کردن زنان در تشویق مجاهدان (نصیری، ۱۳۸۸: 112-113). تشکیلات القاعده جهاد را عامل مهمی در برانگیختن انگیزه مسلمانان عراق برای غلبه بر آمریکاییها میداند.
3-3-2- جهاد براي حمايت از مظلومان
شاخه ديگري از جهاد که در آيات ديگر قرآن به آن اشاره شده، جهاد براي حمايت از مظلومان است، «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِيّاً وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِيراً»4 به اين ترتيب، قرآن از مسلمانان مي خواهد که هم در راه خدا و هم مستضعفان مظلوم، جهاد کنند و اصولاً اين دو از هم جدا نيستند و با توجه به اينکه در آيه فوق قيد و شرطي نيست، اين مظلومان و مستضعفان در هر نقطه جهان باشند، بايد از آنها دفاع کرده نزديک و دور، داخل و خارج کشور تفاوت نمي کند.
به تعبير ديگر حمايت از مظلومان در مقابل ظالمان در اسلام يک اصل است که بايد مراعات شود، حتي اگر به جهاد منتهي گردد، اسلام اجازه نمیدهد مسلمانان در برابر فشارهايي که به مظلومان جهان وارد میشود بي تفاوت باشند و اين دستور يکي از ارزشمندترين دستورات اسلامي است که از حقانيت اين آيين خبر میدهد. اما اين انتقاد را بر مسلمانان و اسلام به عنوان مردم و مذهبي جنگ طلب و خونريز وارد میسازد. متأسفانه تصويري كه از جهاد نزد دشمنان اسلام وجود دارد نوعي جنگ و خشونت خونريزي بدون منطق و مبتني بر كشورگشايي است كه دين اسلام را دين خشونت و اصول آن را منافي با حقوق بشر و آزادي معرفي میکند. بنابراين القاعده با توسل به آياتي كه در ارتباط با جهاد و حمايت بدون قيد شرط از مظلومان و جهاد عليه ظالمين است به توجيه اعمال و جنایتهای خويش میپردازند. در حاليكه به بسياري از اصول و قواعد دين اسلام كه جنگ را محدود میسازد و صلح و رحمت را پيش میگذارد بي توجه هستند. اسلام وفاي به عهد و رعايت معهدات و قراردادها را مغتن شمرد كه تحت عنوان اصل وفاي به عهد از آن ياد میشود. هم چنين اصل حرمت آغاز جنگ و اصل عدالت و رحمت در جنگ همراه با اصالت صلح در اسلام از اصول مهم اسلامي در ارتباط با صلح دوستي و عدم خشونت مسلمانان میباشد. «در واقع مراد از اصالت صلح قاعدهي صلح میباشد. اسلام منا را بر صلح و دوستي روابط مسالمت آميز قرار داده و جنگ را در موارد معدود و استثنايي مجاز شمرده است» (حقيقت، 1376: 341-340).
3-3-3- جهاد دفاعي
آيا صحيح است کسي به انسان حمله کند و او از خود دفاع ننمايد؟ يا ملتي متجاوز و سلطه گر هجوم بر ملت ديگر ببرند و آنها دست روي دست گذارده نابودي کشور و ملت خويش را تماشا کنند؟ در اينجا تمام قوانين آسماني و بشري به شخص يا جمعيتي که مورد هجوم واقع شده حق میدهد براي دفاع از خويشتن به پا خيزد و آنچه در قدرت دارد به کاربرد و از هرگونه اقدام منطقي براي حفظ موجوديت خويش فروگذار نکند. اين نوع جهاد را، جهاد دفاعي مینامند، جنگهایی مانند جنگ احزاب، احد، موته، تبوک، حنين و بعضي ديگر از غزوات اسلامي جزو اين بخش از جهاد بوده وجنبه دفاعي داشته است. از دید القاعده، مبارزه برای آزادی عراق از زیر سلطه استکبار با توجه به اینکه عراق را جزئی از جهان اسلام میداند، نوعی جهاد دفاعی است و پشتوانه تفکر سلفیسم (بازگشت به گذشته) در این مسیر، توجیه ایدئولوژیک پیدا میکند.
4- بررسی دیدگاههای امام خمینی (ره):
مباحث مرتبط به جهاد در تحریر الوسیلة، کشف الاسرار، و مباحث مرتبط به دفـاع مـقدس در استفتائات و در بیانات امام خمینی مطرح شده است. امام خمینی (س) همچون سایر فقهای امامیه، در کتاب کشف الاسرار ـ از اوّلین آثار ایشان ـ در تقسیم جهاد مینویسند: «در اسـلام دو گـونه جنگ است، یکی را جهاد میگویند و آن کـشورگیری است، با شرطهایی که برای آن شده است و دیگری جنگ برای استقلال کشور و دفع اجانب از آن است» (خمینی، بی تا: ۲۲۹).
در کتاب تحریر الوسیلة نیز، در خاتمة کـتاب امـر به معروف، تنها بـه ذکـر فصلی در باب دفاع اکتفا کردهاند و متعرض احکام جهاد ابتدائی نشده اند. ایشان با توجه به گونههای تهاجم دشمن به چهار قسم جهاد دفاعی (دفاع سیاسی، دفاع اقتصادی، دفاع فرهنگی، دفاع نـظامی) اشـاره کردهاند و در همة فروض، دفاع را بر مسلمین لازم و واجب دانستهاند (همو، بی تا،1: ۴۸۵-۴۸۷).
4-1- ادلههای امام خمینی در جهاد دفاعی
تأکید امام خمینی بر ماهیت دفاعی جنگ ایران به وفور مـشاهده میشود. ایـشان در بیانات متعدد در طول هشت سال جنگ ایـران، پدیـدة تـجاوز دشـمن را «دفـاع» نامیدهاند و برای تصریح منظور خویش بارها اصطلاح «دفاع مقدس» یا «جنگ تحمیلی» را به کار بردهاند. ایشان بر وجوب و لزوم دفاع مقدس، افزون بر فطری بودن آن، به حکم عقل، شـرع و وجدان استناد کردهاند و آن را تکلیف شرعی، انسانی و ملی آحاد مردم دانستهاند. در ادامه به برخی از بیانات ایشان اشاره میشود: این که مسلمین از جان و مال و نوامیس خود دفاع کنند، این را، هم خدا و هم عـقل و هـم شرع اجازه میدهد (صحیفه امام، ۱۶: ۴۹۰). شما میدانید که این جنگ به کشور ایران تحمیل شده و ما از کشور خود دفاع میکنیم؛ دفاعی که عقلاً و شرعاً واجب است (همان، ۱۳: ۲۵۵). دفاع از اسلام و کـشور اسـلامی، امری است که در مواقع خطر، تکلیف شرعی، الهی و ملی است (همان، ۱۲: ۱۵۹). دفاع که یک مسئلة عقلی است. یک مسئلهای است که حتی حـیوانات هـم اصلاً وقتی بخواهند حمله کـنند، دفـاع میکنند. دفاع یک مسئله طبیعی است (همان، ۱۶: ۳۱۸). جنگ دفاعی از تکلیفهای شرعی و وجدانی و انسانی همه است (همان، ۱۵: ۴۰۱).
همچنین در تحریر الوسیلة نیز مینویسد: اگر دشمنی کـه از حـملة او بر اساس اسلام و اجـتماع مـسلمین ترس است، شهرهای مسلمین یا مرزهای آنان را مورد هجوم قرار دهد، دفاع از مرزها بر مسلمانان به هر وسیلهای که ممکن است؛ ولو با بذل مال و جان، واجب است (همان، بی تا، ج۱: ۴۸۵).
5- بررسی دیدگاههای حضرت آیت الله خامنهای (حفظه الله)
انديشه دفاعى مقام رهبرى، جهاد را مقدس مىداند. لذا بهترين بندگان كسانى هستند كه در اين راه مجاهدهت نمايد. همچنين معنويت ركن اساسى انديشه دفاعى امام خامنهاى بوده، چارچوب و ستون هر كارى از جمله حوزه مسايل نظامى است. در منظومه فکري آیت الله خامنهاي نیز، همچون حضرت امام (ره)، فقه اسلام یعنی «مقررات ادارة زندگی مردم» (بیانات: 1382/3/14) و دامنه فقه الله و فقه الدین، هم فقه اکبر و هم فقه اصغر که اولی اصول و امهات دین و دومی به فروع تعبیر میشوند، شامل میشود (بیانات: 15/4/1383)
ایشان فلسفه و عرفان اسلامی را همان فقه اکبر بر میشمارند که «مبناى همهى معارف دینى در ذهن و عمل خارجى انسان است» و بر لزوم گسترش و استحکام آن تاکید میورزند. از اینرو، از جمله مشکلات اساسی در جامعه را، به ویژه نسبت با غرب، عدم امتداد سیاسی و اجتماعی فلسفه اسلامی میدانند که ضعف در صورتبندي مسائل در ابعاد مختلف حیات انسان مبتنی بر دستگاه فلسفی اسلامی و همچنین فقدان تعریف و تبیین دقیق از شأن مردم، حکومت، جامعه و چگونگی تعامل آنها با یکدیگر و همچنین نوع سیستمهاي اجتماعی، سیاسی، اقتصادي از طریق این نردبان مستحکم، ذیل آن قرار میگیرند.
5-1- سياست دفاعي جمهوري اسلامي ايران
جمهوري اسلامي ايران از ابتداي پايهريزي نظام خود در سال 1357 به دنبال كسب اهداف عاليهاي بوده است كه عبارتاند از حاكميت، استقلال، حفظ ارزشهای مبتني بر نهاد قانون اساسي، نهادها و سرزمين، حفظ جان و امنيت مردم، رفاه و آرامش ملت. دستيابي به اين اهداف، نيازمند شرايطي در محيط بينالمللي ج. ا.ا است: 1مناطق حساس داراي ثبات باشند، 2 هنجارها و ارزشها مورد تعرض قرار نگيرد، 3نقاط حياتي امنيت اقتصادي فارغ از هر گونه تهديد و ناامني باشد، 4پراكندگي تسليحاتي، و ديگر سلاحهای برهم زننده ثبات و امنيت ج. ا.ا قابل مهار باشد 5. روندهاي بينالمللي متعارض با منافع ج. ا.ا نباشند 6 شرايط فعاليت نظام در محيط اولاً با اهداف هماهنگي داشته باشد، و ثانياً تعرضي نسبت به آن وجود نداشته باشد (خبیری، ۱۳۸۲: ۲۵). اين در شرايطي است كه جمهوري اسلامي ايران به عنوان يكي از اعضاي نظام بينالملل، هيچگاه از مشكل تعريف محيط امن فارغ نبوده و همواره دغدغة تأمين امنيت در هر دو بعد داخلي و خارجي را داشته است. بر اين اساس مفروضههاي استراتژي دفاعي ج. ا.ا موارد زير را در بر ميگيرد (طالبی، ۱۳۹۶: ۱۷۸): منافع ج. ا.ا مواجه با تهديدات گوناگون است.- ج. ا.ا نياز دارد تا اهداف استراتژيك و باثباتي را براي خود طراحي نمايد. حفظ استقلال و تماميت ارضي، ارزشهای بنيادين و نهادينه شده، كسب اهداف اقتصادي، داشتن متحديني با رابطه منطقي و متناسب با منافع و اهداف ملي، وجود شرايط باثبات در جهان، همگي از اهداف اين استراتژي دفاعي ميباشند.- تهديدات ج. ا.ا چهره متحول دارد. به همين جهت ج. ا.ا نيازمند يك استراتژي چند وجهي براي پاسخگويي به تهديدات نامتقارن دارد. اين تهديدات طيف وسيعي از تهديدات ارضي، تا سلاحهای كشتار جمعي و تروريسم را در بر ميگيرد. ج. ا.ا نياز به اولويتبندي در تهديدات و نوع پرداخت به آنان دارد.- ج. ا.ا ميبايد با تقسيمبندي تهديدات، استراتژي دفاعي و امنيتي خود را برمبناي تهديداتي صورت دهد كه از درجه اولويت و فوريت بالاتري قرار دارند. براي پرداختن به تهديدات، ج. ا.ا نيازمند بالا بردن توان اطلاعاتي خود در هر دو حوزه جمعآوري و پردازش است، به گونهاي كه مطابق با نوع تهديدات باشد.- استراتژي چند وجهي ج. ا.ا بايد براي پاسخگويي به چند تهديد همزمان طراحي شود. ج. ا.ا نيازمند است تا بر مبناي منافع و ضرورتهای امنيتي خود، دست به اتحاد و ائتلاف بزند.- براي اين منظور ايران نيازمند طراحي سیاستهایی براي ائتلاف با كشورهايي است كه ميتوانند اولویتهای امنيتي اين كشور را تأمين نمايند. اين امر رابطه تنگاتنگ بخش دفاع با ديپلماسي را ضروري قلمداد ميكند. ج. ا.ا براي جلب متحدين، نيازمند برداشتن گامهایی در جهت قدرتمند كردن خود در هر دو حوزه نرمافزاري و سختافزاري است. اين امر شامل طيف وسيعي از اقدامات از كارآمدتر كردن نيرو تا بالا بردن توان تكنولوژيك را در بر ميگيرد. ج. ا.ا بايد به شدت از ورود به ترتيباتي كه در اولويت امنيتي اين كشور قرار ندارد پرهيز نمايد.- ج. ا.ا به دليل محيط متحول پيراموني خود نياز دارد تا در ترتيباتي شركت نمايد كه تأمين منافع اين كشور را در بر داشته باشد. اين امر ميتواند هم شكل روندها و هم شامل اتحادها و ائتلافها باشد. ورود به ترتيبات غير ضروري ميتواند تنها هزينهبر باشد. ج. ا.ا التؤام التزام دارد، در ترتيباتي شركت نمايد كه از درجه ثبات بالايي برخوردار باشد. ثبات اين ترتيبات به علت وجودي آن و بازيگران شركت كننده در آن بستگي دارد. ج. ا.ا نياز دارد تا نوعي فرهنگ مشترك را در خصوص مسئله امنيت و دفاع ايجاد نمايد.- دستيابي به يك اجماع عمومي در خصوص امنيت و منافع ملي- نگرش واحد در شناسايي تهديداتدستيابي به سازوكارهاي مشخص و وحدت نظري در خصوص اهداف، امنيت عمومي، امنيت ملي، و استراتژيهاي امنيت ملي.- ايجاد وحدت رويه در ميان مراكز مسئول در حوزه مسايل امنيت و دفاع.- نقش مجلس شوراي اسلامي و شوراي عالي امنيت ملي در اين حوزه قابل اهميت است (طالبی،۱۳۹۶: ۱۷۹). با توجه به اين مفروضهها، حداقل چهار اقدام در خصوص سياست دفاعي ج. ا.ا ضروري به نظر ميرسد. اين موارد عبارتاند از:
1. تنظيم استراتژي. نقش استراتژي تنظيم اولويتهايي است كه از ميان وظايف بيشمار، اتخاذ آنان لازم به نظر ميرسد. در حقيقت نوع اولويتها و پاسخهای نظام به محيط خارجي خود در قالب استراتژي بيان ميگردد.
2. برنامهريزيها و بودجهبنديها بايد حالتي مشخص به خود بگيرد. تنها با اتخاذ يك استراتژي نميتوان به اهداف رسيد، بلكه بايد اولويتها در بودجه و برنامههاي دفاعي مشخص گردد.
3. ضرورت تعديل سازمان و مديريت دفاعي. اين تعديل بايد بر مبناي محيط امنيتي ج. ا.ا در هر زمان و با توجه به تهديدات، چالشها و فرصتها شكل بگيرد.
4. برنامهريزي دفاعي بايد به گونهاي صورت گيرد كه تحولات جهاني را مد نظر خود قرار دهد. اين امر بخصوص شامل روند جهاني شدن است. اگر ج. ا.ا بتواند از اين روند به خوبي استفاده نمايد، ميتواند ان را به مثابه يك فرصت در نظر داشته باشد. در غير اين صورت جنبه تهديد به خود خواهد گرفت و هزينهبر است. نكته مهم آن كه چگونگي دخالت ايران در اين روند را استراتژي معين ميكند و نميتواند مبتني بر تصميمات مقطعي فردي باشد (مینایی، ۱۳۸۸: ۹۰).
5-2- راهبردهای دفاعی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران خارج از مرزها
راهبردهای نظامی و امنيتی جمهوری اسلامی ايران در خارج از مرزها مانند هر کشور ديگری مبتنی بر برداشت آن از منافع ملی و تهديدات و فرصتهای فراروی آن است. بدون تردید، اولويتدارترين منفعت ملی ايران که سياست خارجی و امنيتی به طورخاص بدان معطوف است، حفظ تماميت ارضی و استقلال ملی و پايهگذاری يک محيط امنيتی منطقهای با ثبات در منطقه خاورميانه و آسيای جنوب غربی بوده است. جمهوری اسلامی به دليل متفاوتی نظير مجاورت با همسايگانی نامطمئن که عمدتاً برای حفظ امنيت خود متکی به قدرتهای بزرگ بيگانه و فرامنطقهای اند، با درک اين واقعيت که ايران برای حفظ پيشبرد امنيت ملی خود نمیتواند بر جامعه بين المللی تکيه کند و به ناچار بايد بر قابلیتهای منطقهای خود متکی باشد و همچنين با درک اين واقعيت که اکثر تهديدات فراروی امنيت ايران دارای ماهيت و زيربنای فرامنطقهایاند، يعنی تهديدات فراروی ايران تابعی از نقش و کارکرد قدرتهای بزرگ و به ويژه آمريکاست، سياست نيل به موازنهسازی و حداکثر بازدارندگی را اتخاذ کرده است. (حق پناه، بیدالله خانی، ۱۳۹۲: ۱۰۸) برای دست یابی به اهداف فوق جمهوری اسلامی ایران طی سالیان گذشته همواره بر اصول «عزت، حکمت و مصلحت» به عنوان محورهای ثابت و کلیدی در سیاست خارجی خود تاکید کرده است. که مهمترین نمود از اصول فوق را میتوان در رویکرد جمهوری اسلامی ایران نسبت به مواضع تهران درباره مبارزه با افراط گرایی و گروههای تروریستی مانند داعش دانست. در شرایطی که موجی از تندرویها منطقه را در بر گرفته بود، مصلحت بر این قرار گرفت که تهران برای حفظ عزت مسلمانان و تامین امنیت آنان هوشیارانه به اقدامی حکیمانه دست بزند. از این رو، پس از تامین امنیت در داخل مرزهای کشور، دوراندیشی و مصالح نظام و مردم اقتضا میکرد رویارویی با تروریسم افراطگرا بیرون از مرزهای کشور نیز در نظر گرفته شود تا مرزها و مردم کشورمان از گزند این گروههای تندرو در امان باشند. البته این امر پس از اعلام نیاز دولتهای مرکزی در کشورهای عراق و سوریه و هماهنگی با آنها رخ داد تا بیشترین دستاوردها را داشته باشد. از مهمترین تحولات منطقهای در سالهای اخیر که موجبات سیاست خارجی تهاجمی عربستان در قبال ایران را رقم زده است ظهور داعش و مقابله نظامی ایران در کشورهای عراق و سوریه میباشد.
6- نتیجه گیری
پر واضح است اگر مسلمانان با نیروي ایمان خود به دفاع از اسلام و ارزشهاي آن نپردازند خوي استکباري و توسعهطلبي و تبهکاري دشمنان همیشه در كمین است تا فرصتي ایجاد شود كه مسلمانان تضعیف شوند تا راه براي آنها باز شده و نیات خود را براي از بین بردن پایگاههاي اسلام و فساد و تباهي، عملي سازند پس یکي از دلایل دفاع از بین بردن مفاسد و برچیده شدن آن از روي زمین است.
در اسلام تا آنجا كه امكان دارد از جنگ پرهيز مىشود. ولى آنجا كه موجوديت امتى به خطر مىافتد، يا اهداف والاى مقدسش در معرض سقوط قرار مىگيرد، در اينجا جنگ يك ارزش مىشود و عنوان "جهاد فى سبيل اللَّه" به خود مىگيرد. بنا بر اين جهاد اسلامى هرگز براي تحميل عقيده نيست، و اصولاً عقيده تحميلى در اسلام ارزشى ندارد. جهاد در واقع مربوط به مواردى است كه دشمن جنگ را بر امت اسلامى تحميل مىكند، يا آزادیهای خداداد را از او مىگيرد، يا مىخواهد حقوق او را پايمال كند، و يا ظالمى گلوى مظلومى را مىفشارد كه بر مسلمانان واجب است به يارى مظلوم بشتابند، هر چند منجر به درگيرى با قوم ظالم شود.
پس، ميتوان بدرستي نتيجه گرفت كه جهاد اسلامي بسان جهاد ديگر پيامبران براي اين نبود که ديني را به زور به مردم تحميل كنند، بلکه چون قدرتها وحکومت هايي که مصالح شخصي آنها در جلوگيري از آگاهي مردم بود اجازه تبليغ دين الهي را نمیدادند ومبلغان ومؤمنان را میکشتند و شکنجه میدادند، خداي تعالي امر فرمود كه اين موانع از سر راه مبلغان برداشته شود تا آيين الهي به صورت واقعي به مردم عرضه شود. بنابراين، جهاد براي رفع موانع و دفاع از حريم و آزادي شخصي و گروهي است نه براي تحميل عقيده به ديگران.
در نگاه قرآن كریم، انسانها براي رفع نیازهاي خود كه سراسر وجودشان را دربرگرفته زندگي اجتماعي و جوامع بشرى را پدید آوردهاند تا ضمن آن، منافع بیشتري جلب نمایند. در این بین، تضاد منافع و افزونخواهي عدهاي، بروز جنگ را ناگزیر ساخته است. طوري كه وقوع جنگ و مبارزه در میان بشر امري طبیعي و حتميالوقوع شده است. خصوصاً كساني كه تسلیم افزون خواهيها نميشوند و یا در صدد طرد زیادهخواهان برآیند. در این راستا، خداوند دفاع در مقابل دشمن را حق طبیعى انسانها و جوامع قرار داده است و ابزار دفاع و برخوردارى از این حق را در وجود همه به ودیعه نهاده است. در سطح جهاني نیز، كشورها در شرایط گوناگون و به دلایل مختلف مانند افزونخواهي قدرتهاي سركش، نیازمند دفاع هستند. جهاني كه سلطه جویان از راه جنگ، در صدد گسترش دامنة نفوذ و سلطة خویش اند؛ عدالت خواهان نیز، براي حراست از جامعه و سرزمین خویش به دفاع روي آورده، و میدان كارزار را در برابر تجاوزگران رها نميسازند. لذا دفاع در حقوق اسلامي و در فقه سیاسي اسلام نیز یک اصل مسلم ميباشد. که تحت عنوان جهاد مطرح میشود و البته جهاد خود بر دوبخش جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی تقسیم بندی میشود. جهاد ابتدایی عبارت است از این که مسلمانان برای دعوت به اسلام به کشورهای کفر و الحاد میروند و آنها را به اسلام دعوت میکنند. هدف در این جهاد، برداشتن موانع گسترش اسلام و دعوت کفار به اسلام است. جهاد دفاعی عبارت است از اینکه کشور اسلامی مورد تهاجم قرار میگیرد و مسلمانان در بـرابر تـهاجم دشمن، از اسلام و از خود دفاع میکنند. هدف در این جهاد حفظ کیان اسلام و حفظ مال، جان و عِرض مسلمانان است.
البته باید توجه داشته باشیم که بررسي آیات قرآن و روایات اسلامي در مورد آداب دفاع این حقیقت را به وضوح ثابت میکند كه اسلام مسائل اخلاقي و انساني را حتي در خشونتبارترین صحنههاي زندگي یعني میدان جنگ و دفاع نادیده نگرفته و همه جا قهر را با لطف و خشونت را با رحمت، عجین ساخته و به یقین حکومت اسلامي باید این آداب را كه اثر عمیقي در طرز قضاوت بیگانگان از اسلام دارد و میتواند وسیلهاي براي جلب توجه آنان و بازنگري دربارهي اسلام شود به كار بندد.
یکي از ابعاد عرصهي دفاعي كشورها، مباحث حقوقي مرتبط با آن است. حقوق دفاع عرصهاي است كه در آن نظریة دفاعي تبدیل به یک بنیان حقوقي میشود تا امکان ایجاد تفاهم و اجماع ملي از یک سو و چانهزني بینالمللي از سوي دیگر، فراهم آید. یکي از مؤلفههاي نرمافزاري قدرت دفاعي كشورها، ظرفیتهاي حقوقي دفاع یا حقوق جنگ در آن كشورها است. حقوق دفاع مبنایي براي اعتبار و مشروعیت اقدامات دفاعي كشورها فراهم میکند، به گونهای كه هر اندازه این مبناي حقوقي داراي استحکام و انسجام بیشتري باشد، به همان اندازه، قدرت تفاهم ملي و چانه زني بین المللي نظام دفاعي كشورها افزایش خواهد یافت. یکي از لوازم تحول در نظامهای حقوقي، تحول و بازسازي مفاهیم و اصول پایه است.
آنچه به عنوان مهمترین نتایج این تحقیق مستفاد میشود این است که از منظر فقه و حقوق اسلامی که ریشه در آیات و احادیث اسلامی دارد، مسلمانان باید آمادگى رزمى كامل، ازنظر تجهیزات، نفرات و ... داشته باشند و از پیش آماده مقابله با خیانت و حمله دشمن باشند. هدف از آمادگى نظامى، حفظ مکتب و وطن مسلمانان است، نه غارت و استعمار و امثال آن. دولت باید حداكثر توان خود را در تأمین بودجه براى دفاع از نظام اسلامى و ترساندن دشمنان خدا و خود تخصیص دهد. تمام مسلمانان باید آماده رویارویى با توطئههاى دشمن باشند و دورههاى رزمى را دیده باشند. همه جا گفتگو و مذاكره كارساز و كافى نیست، گاهى هم باید توان و قدرت به میدان آید. در هر زمان، پیشرفتهترین امکانات رزمى را براى دفاع آماده كنید و از هیچ چیز فروگذار نکنید، چه قدرت سیاسى و نظامى، چه امکانات تبلیغى و تداركاتى. ایجاد رعب در دل دشمن به هر وسیله حتى با ظاهرسازى هم لازم است. براى ارعاب و ترساندن دشمنان، حتى آموزش نظامى براى زنان كارساز است. به امکانات امروز قانع نباشید و تجهیزات نظامى و دفاعى را تا مرز تهدید دشمنان گسترش دهید. وحدت و یکپارچگى هم نوعى قدرت است كه باید فراهم شوند، چون با وجود تفرقه، نمیتوان دشمن را ترساند. در اسلام، همه مسلمانان سربازند و بسیج مردمى ضرورى است. اسبهای جنگى آن روز و ابزار نظامى امروز، باید به حال آمادهباش تغذیه و نگهدارى شوند. هم آمادگى نیروها لازم است، هم تجهیزات. اسلام، باید نظام و حکومت داشته باشد، چون بدون آن، دشمنان هرأسى ندارند. باید بُنیه دفاعى مسلمانان در زمینههاي فرهنگى، اقتصادى، سیاسى، نظامى، عقیدتى و ... چنان قوى باشد كه دشمن از هر جهت بترسد و توطئههایش خنثى شود. هم ارزشهای الهى باید حفظ شود و هم حقوق انسانى. در اسلام، مکتب و كرامت انسانى مطرح است، نه اغراض شخصى، نژادى و قومى. همه دشمنان، شناختهشده نیستند. تنها براى دشمنان شناختهشده برنامهریزى نکنید، بلکه پیشبینى لازم حتى براى دشمنان ناشناخته آینده هم داشته باشید. تأمین قدرت دفاعى، بودجه لازم دارد، موعظه و شعار كافى نیست. مردم باید در بودجه جنگ و تأمین جبهه، مشاركت كنند و این تنها مخصوص زمان جنگ نیست.
بر همین اساس جمهوری اسلامي ایران در طول مدت حيات خود عليرغم تحریمها و تهدیدهای نظام سلطه، پيشرفتهای چشمگيری در زمينه صنایع دفاعي داشته است. این امر علاوه بر شکوفایي توانمندیهای بومي، موجب بازدارندگي گستردهای برای کشور شده است. جمهوری اسلامي ایران باتوجه به تجربههای گرانبها در هشت سال دفاع مقدس تلاش خود را بر استقرار نظام دفاعي امنيتي مستقل قرار داده است. براین اساس، جمهوری اسلامي ایران به عنوان یک کشور مستقل و درحال پيشرفت و صنعتي شدن، یکي از اهداف اصلي خود را ارتقای امنيت کشور باتوجه به مؤلفه فناوری در نظام بينالملل تعيين کرده است.
در بیان دیدگاههای فقهی امام خمینی و حضرت آیت الله خامنهای در ابعاد جهاددفاعی نیز میتوان گفت: به همان میزان كه دفاع مقدس از فرهنگي جامع برخوردار است و پیامهای گوناگون به نسل امروز منتقل ميسازد و پشتوانههاي نیرومند فکري، اعتقادي، فرهنگي، اخلاقي و نظامي به وجود میآورد، تفکرات و رهنمودهاي حضرت امام خمیني درباره دفاع مقدس نیز داراي جامعیت موضوع و درسها و پیامهای ماندگار و تحولزا است. دفاع در اندیشهي امام خمیني ماهیتي الهي و انساني دارد. بدین جهت است كه به تعبیر ایشان حضور توده مردم درصحنه جهاد و دفاع در جهت اطاعت خدا مطرح است.
نفس دفاع در انديشه مقام رهبرى كه برگرفته از تعاليم ائمه عليه السلام است، مقدس بوده، همه افراد جامعه مكلف به دفاع از آرمانهاى ايمانى و ملى خويش هستند. هر عمل ايشان در راه حفظ دين و امت و مملكت عبادت و نبردشان از روى بصيرت به اذن خداوند، افضل اعمال است. در اين انديشه متعالى، مفهومى به نام جنگ شناخته شده نيست و آنچه مهم است دفاع از جان، مال و ناموس مسلمين در برابر دشمنان اسلام است. انديشه دفاعى مقام رهبرى، جهاد را مقدس مىداند. لذا بهترين بندگان كسانى هستند كه در اين راه مجاهدت نمايد. همچنين معنويت ركن اساسى انديشه دفاعى امام خامنهاى بوده، چارچوب و ستون هر كارى از جمله حوزه مسايل نظامى است.
برابر آنچه كه از سخنان، عملكرد و واكنشهاى فرمانده محترم كل قوا مطرح شده، دفاع در برابر تعدّى و تجاوز نظامى بيگانه به حدود قلمرو جامعه اسلامى در زمره نخستين و مهمترین اولويت به شمار میرود. همين اهميت و توجه موجب مىگردد تا تدافعى بودن جنگ و اقدام نظامى در مركز ثقل انديشه دفاعى مقام معظم رهبرى قرار بگيرد.
اهميت و جايگاه اين موضوع در انديشه مقام رهبرى به اندازهاى است كه ايشان مشروعيت هر گونه جنگ و جهاد و هر اقدام نظامى را منوط به تدافعى بودن آن نموده و آحاد ملت را از کوچکترین تجاوز و تعدّى به حريم جغرافيايى ديگران بازداشته است.
لذا از ديدگاه مقام عظماى رهبرى متوسل شدن به قوه قهريه در برابر كشورهاى ديگر اقدامى پسينى تلقى مىگردد و تا زمانىكه تجاوزى رخ نداده باشد، جنگ و يا دست بردن بر ابزار نظامى، جايگاهى در سياست خارجى كشور اسلامى نخواهد داشت.
فهرست منابع
کتب
قرآن کریم
نهج البلاغه
1. ابن ادریس، محمدبن احمد (۱۴۱۰ق)، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی (و المستطرفات) ، محقق: موسوی، حسن بن احمد؛ ابن مسیح، ابوالحسن، قم: جامعة مدرسین حوزة عـلمیة قـم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ج۲.
2. ابـن براج، عبدالعزیز طرابلسی (۱۴۰۶ق)، المهذب، قم: جامعة مدرسین حوزة علمیة قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اوّل، ج۱.
3. ابو الصلاح حلبی، تقی الدین بن نجم الدین (۱۴۰۳ ق) ، الکافی فی الفقه، اصفهان: کتابخانة عمومی امام امیر المؤمنین، چاپ اوّل.
4. امام خمینی، سیدروح الله مـوسوی (۱۳۷۸) ، صـحیفه امام، تهران: موسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ج۱۰.
5. امام خمینی، سیدروح الله مـوسوی (۱۴۲۲ق) ، استفتاءات، قم: جامعة مدرسین حوزة علمیة قم، دفتر انتشارات اسلامی، چـاپ پنـجم، ج۱ و ۳.
6. امام خمینی، سیدروح الله مـوسوی (بی تا)، تحریر الوسیلة، قم: مؤسسة مطبوعات دار العلم، چاپ اوّل، ج۱.
7. ایوانز، گراهام (1381)، فرهنگ روابط بینالملل، ترجمه: حمیرا مشیر زاده، تهران: نشر میزان.
8. پلینو، جک. سی؛ آلتون، روی (1375) فرهنگ روابط بینالملل، ترجمه حسن پستا، تهران: فرهنگ معاصر.
9. حرّ عاملی، محمدبن حسن (ق۱۴۰۹) ، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، قم: تـحقیق: گـروه پژوهش مـؤسسة آل البیت (مؤسسة آل البیت)، لإحیاء التراث، چاپ اوّل، ج۱ و۲و۱۵و۱۶.
10. حرّ عاملى، شیخ، وسائلالشیعه، تحقیق عبدالرحیم الربّانى الشیرازى، بیروت، دارإحیاء التراثالعربى.
11. حقيقت، سیدصادق (1376)، مسئله شناسی فقه سیاسی، قم، انتشارت بوستان کتاب، چاپ اول.
12. خرازی، سیدمحسن (۱۳۹۶)، کتاب الجهاد، قم: مؤسسة در راه حق، چاپ اوّل.
13. خویی، سیدابوالقاسم (۱۴۱۰ق)، منهاج الصالحین، قم: نشر مدینة العلم، چـاپ بـیست و هـشتم.
مقالات
14. افتخاری، اصغر(1384) تحلیل انتقادی امنیت، فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره ۳۲، پاییز.
15. افتخاری، اصغر، شبستانی، علی، (1390)، راهبرد جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تروریسم، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی
16. بوزان، باری (1379)، «مردم ،دولت ها و هراس»، ترجمه مطالعات راهبردی »، تهران، مطالعات راهبردی.
17. بیلیتس و اسمیت، جان و استیو (1383)، جهانی شدن سیاست: روابط بین الملل در عصر نوین، ترجمه ابوالقاسم راه چمنی و دیگران، تهران، موسسه فرهنگی و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر.
18. حسنخاني، محمد، «بررسي تطبيقي مباني حقوق بشردوستانه در اسلام و مسيحيت»، دانش سياسي، ش 4، پاييز و زمستان 1385.
19. حسینخانی، نورالله (1392)، مبانی نظری اندیشههای دفاعی امام خامنهای (مدظله العالی)، صفحه: ۶۱، یاران شاهد، تهران – ایران.
20. خبیری، کابک (1382)، راهبرد دفاعی جمهوری اسلامی ایران (ملزومات و راهکارها)، وبسایت بصیرت، منتشر شده در تاریخ ۲۹/۲/۹۳، قابل بازیابی در پیوند زیر: http://basirat.ir/fa/news/266904
[1] - دانشجوی دکتری، گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
[2] - استادیار، گروه حقوق، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران. (نویسنده مسئول) hassan2024@vatanmail.ir
[3] - استادیار، گروه معارف اسلامی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
[4] 1- «چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکاني که به دست ستمگران تضعيف شده اند پيکار نمي کنيد، همان افراد (ستمديده اي) که مي گويند: خدايا! ما را از اين شهر (مکه) که اهلش ستمگرند بيرون ببر و براي ما از سوي خود ولي قرار ده و براي ما از سوي خود يار و ياوري معين فرما»، سوره نساء، آیه 75.