تخمین ضایعات قندی در ملاس تولیدی کارخانه¬های شکر بر اساس کیفیت تکنولوژیکی چغندر قند
محورهای موضوعی : میکروبیولوژی مواد غذاییمسعود هنرور 1 , احمد کلباسی اشتری 2 , خاطره کریمی 3
1 -
2 -
3 -
کلید واژه:
چکیده مقاله :
چکیده مقدمه: از جمله عوامل مؤثر در تولید و استحصال شکر در کارخانجات قند کیفیت تکنولوژیکی چغندر قند می باشد. مهمترین ناخالصی های موجود در چغندر قند که کیفیت تکنولوژیکی را تحت تأثیر قرار می دهد عبارت از سدیم، پتاسیم و ازت مضره می باشد که میزان این ناخالصی ها تحت تأثیر شرایط آب و هوایی و مناطق جغرافیایی مختلف متفاوت می باشد. استان آذربایجان غربی در شمال غرب ایران یکی از مساعدترین مناطق کشت چغندر قند در ایران محسوب می شود که به دلیل آب و هوا و شرایط اقلیمی به عنوان دومین قطب تولید چغندر قند در ایران است. با توجه به راندمان بالای استحصال شکر در کارخانجات قند واقع در این استان در مقایسه با دیگر واحدهای تولید قند در ایران این تحقیق با هدف بررسی و شناسایی ویژگی های کیفی چغندر قند تولیدی در این استان با توجه به محدوده کمی ناخالصی های مورد نظر انجام گرفته و به دلیل کنترل دقیق مقدار ضایعات قندی در ملاس به صورت واقعی کارخانه قند ارومیه که فاقد بخش قندگیری از ملاس بوده است انتخاب گردیده است. مواد و روش ها: در این تحقیق که در سال 1386 در کارخانه قند ارومیه صورت پذیرفته است از مجموع 28000 محموله ارسالی توسط کامیون به کارخانه از نقاط مختلف استان 1130 نمونه به طور تصادفی در طول بهره برداری کارخانه انتخاب و توسط دستگاه بتالایزر تجزیه گردیده است. همچنین با توجه به میزان ناخالصی های موجود، مقدار قند موجود در ملاس با استفاده از دو مدل راینفلد و برانشویک تخمین و با مقدار واقعی قند ملاس حاصل از کل بهره برداری مقایسه شده است. یافته ها :نتایج این تحقیق نشان می دهد حداقل میزان قند در نمونه ها از 4/8% تا حداکثر 5/20% نوسان داشته است و بیشترین فراوانی با 27% مربوط به محدوده 7/16 5/15% بوده است و در عین حال 69% نمونه ها مربوط به محدوده 0/18 3/14% می باشد. مقدار پتاسیم از حداقل 3/2 تا حداکثر 3/9 میلی اکی والان متغیر بوده و مقدار سدیم از حداقل 8/0 تا 4/7 میلی اکی والان نوسان داشته است. همچنین میانگین ازت مضره 4/4 میلی اکی والان تعیین گردیده است. نتیجه گیری :تخمین قند ملاس بر اساس مدل راینفلد برای کل نمونه های مورد ارزیابی به طور میانگین 3% محاسبه و بر اساس مدل برانشویک 4/2% برآورد گردیده است که در مقایسه با مقدار واقعی قند ملاس گزارش شده در پایان بهره برداری کارخانه معادل 1/2% به نظر می رسد در ارزیابی کیفی چغندر قند تولیدی با میزان ناخالصی هایی که در محدوده فوق الذکر بوده و در مقایسه با دیگر مناطق کشور ایران کمتر می باشد مدل برانشویک مناسبتر می باشد. واژه های کلیدی: بتالایزر، ضریب استحصال، کیفیت تکنولوژیکی، ناخالصی