تبیین سرعت تعدیل ساختار سرمایه به کمک مدل دینامیک ساختار سرمایه بهینه با تاکید بر عامل رقابت بازار محصول
محورهای موضوعی : دانش مالی تحلیل اوراق بهادار
1 - کارشناس ارشد مدیریت مالی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
2 - استاد و عضو هیات علمی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
کلید واژه: ساختار سرمایه دینامیک, نظریه توازی, سرعت تعدیل, تخمینزننده گشتاورهای تعمیمیا, عامل رقابت بازار محصول,
چکیده مقاله :
بیش از 50 سال مطالعه پیرامون ساختار سرمایه، نظریه های مختلف و گهگاه ضد و نقیضی به دانش مالی شرکتی معرفی شده است. در بین این نظریات، نظریه توازی (بده-بستان) با سابقه ای طولانی، حجم گسترده ای از مطالعات ساختار سرمایه را به خود اختصاص داده است و هنوز هم مورد توجه پژوهشگران این حوزه قرار دارد. از جدیدترین رویکردهایی که به عنوان زیر شاخه ای از این نظریه مطرح شده است، نظریه توازی دینامیک (پویا) می باشد. این پژوهش بر اساس نظریهتوازی دینامیک، به دنبال شناخت و تخمین سرعت تعدیل ساختار سرمایه در بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور از یک مدل تعدیل جزئی دینامیک با دادههای پنل (تلفیقی) بهره گرفته شده است تا به کمک روش های اقتصادسنجی پیشرفته ای مانند روش گشتاورهای تعمیمیافته به تخمینی معقول از این سرعت دست یابیم. نمونه مورد بررسی شامل 225 شرکت در دوره زمانی 20 ساله (1371 تا 1390) است. نتایج این بررسی نشان داد که شرکت های ایرانی با سرعت زیادی به سمت نسبت بدهی هدف حرکت می کنند. (در حدود 48% براساس روش متغیرهای ابزاری و 26% بر اساس روش گشتاورهای تعمیم یافته). این سرعتهای تعدیل بالا، تاییدی بر توضیح دهندگی نظریه توازی در بین شرکت های ایرانی است. هدف دیگر این پژوهش بررسی تاثیر متغیر عامل رقابت بازار محصول (که به کمک Q توبین محاسبه شده است) بر روی ساختار سرمایه شرکت های ایرانی است. نتایج به دست آمده از مدل تخمینی به کمک روش گشتاورهای تعمیمیافته بیانگر رابطه ای مثبت بین این دو متغیر است که هماهنگ با مدل های بدهی محدود است.
Over 50 years of researching into capital structure provides different and sometimes conflicting theories in corporate finance. Among these theories, the trade-off theory with a long background; has been considered in many studies and still is being considered. One of the latest approaches of this theory is dynamic trade-off theory. Regarding to this approach, we have tried to identify the capital structure adjustment speed among the companies of Tehran stock exchange (TSE) in this thesis. Hence we employed a partial dynamic adjustment model with panel data and tried to estimate this speed with advanced econometric methods such as generalized method of moments. Our sample consists of 225 firms for 20 years (1992-2012). The results reveal that Iranian firms adjust quickly toward their target leverages (around 48% per year, according to instrumental variable method and 26% per year, according to generalized method of moments). These rapid adjustment speeds confirm the explanatory power of trade-off theory among Iranian firms in the analyzed period. The other purpose of this thesis is to analyze the relationship between product market competition (measured by Tobin’s Q) and the capital structure of Iranian firms. The results of generalized method of moments estimation, detect a positive relationship between the intensity of competition and leverage ratio, which supports the limited liability models.