اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر کیفیت زندگی کاری دبیران
محورهای موضوعی : مدیریت آموزشیزهرا نکوکار 1 , قدسی احقر 2 , امینه احمدی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه مدیریت آموزشی، دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی، دانشگاه آزاداسلامی واحد تهران جنوب، تهران، ایران
2 - دانشیار سازمان پژوهش و برنامهریزی، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، تهران، ایران.
3 - دانشیار گروه علوم تربیتی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: کیفیت زندگی کاری, دبیران, الگوی آموزش مدیریت استرس,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی الگوی آموزش مدیریت استرس بر کیفیت زندگی کاری دبیران بود. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی و طرح مورد استفاده در این پژوهش طرح پیشآزمون ـ پسآزمون-پیگیری دو گروهی است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران زن دوره متوسطه اول شهر شهریار بودند که در سال مشغول به تدریس بودند. از این جامعه 60 نفر به تصادف و با استناد به فرمول کوکران انتخاب شده و در دو گروه 30 نفری قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون (1973) بود که روایی و پایایی این ابزار در پژوهشهای متعددی مورد تأیید قرار گرفته است. دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج تحلیل آماری نشان داد وجود تفاوت معنادار در متغیر کیفیت زندگی دبیران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، تأیید می گردد(p
The purpose of this study was to determine the effectiveness of stress management model on the quality of working life of teachers. The method of this research was quasi-experimental study and the design used in this research was pre-test, post-test, follow-up design. The statistical population consisted of all the high school teachers of the city of Shahriyar who were teaching in the 2018. From this community, 60 people were selected randomly and based on the Cochran formula and were divided into two groups of 30 people. The research tool was Walton Quality of Work Life Questionnaire (1973), whose validity and reliability have been confirmed in numerous studies. Data were analyzed using covariance analysis. The results of the statistical analysis showed that there was a significant difference in the quality of life of the teachers in the experimental group compared with the control group (p
_||_