هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تعدیلکنندگی بهرهوری نیروی انسانی در رابطه بین اعتماد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی انجام شد. روش: تحقیق از لحاظ مبانی فلسفی پژوهش در گروه پارادایم اثبات گرا قرار میگیرد، از حیث جهتگیری، کاربردی و از نظر نحوة گردآوری دادهها توصیفی چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تعدیلکنندگی بهرهوری نیروی انسانی در رابطه بین اعتماد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی انجام شد. روش: تحقیق از لحاظ مبانی فلسفی پژوهش در گروه پارادایم اثبات گرا قرار میگیرد، از حیث جهتگیری، کاربردی و از نظر نحوة گردآوری دادهها توصیفی (غیرآزمایشی) و پیمایشی از نوع همبستگی مبتنی بر مدلسازی معادلات ساحتاری است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه بوده که نمونه انتخابی 118 نفره به روش نمونه گیری تصادفی- طبقهای انتخاب گردید. جمع آوری دادهها بر اساس پرسشنامههای اعتماد سازمانی دیکینسون (2009)، رفتار شهروندی سازمانی راولیز (2008) و بهرهوری نیروی انسانی هرسی و گلداسمیت (1981) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آنها به ترتیب 4/88%، 7/88% و 5/79% بهدست آمد و روایی صوری و محتوایی آنها با استفاده از نظر متخصصان و کارشناسان خبره و روایی سازه به کمک تحلیل عاملی تأییدی تأیید شد. در راستای اهداف و سؤالات پژوهشی، جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و آمار استنباطی به کمک نرم-افزارهای SPSS 22 و Amos 22 استفاده گردید. یافته ها: یافتههای تحقیق نشان داد که اعتماد سازمانی منجر به بروز رفتار شهروندی سازمانی شده بهطوری که با در نظر گرفتن بهرهوری نیروی انسانی به عنوان متغیر تعدیلکننده، شدت رابطه بین اعتماد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی افزایش مییابد. نتایج: مسئولین و متولیان با سرمایهگذاری در اعتماد سازمانی و مدیریت بهره وری نیروی انسانی میتوانند شاهد ارتقای هر چه بیشتر رفتار شهروندی سازمانی باشند.
پرونده مقاله
هدف تحقیق حاضر، ساخت مقیاس سنجش بین المللی شدن دانشگاهها است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعه آماری شامل کلیه اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات بوده که بر اساس شیوه نمونه گیری در دسترس، تعداد 112 نفر انتخاب شدند. پس از بررسی پیشینه پژوهش و مبانی نظری، ف چکیده کامل
هدف تحقیق حاضر، ساخت مقیاس سنجش بین المللی شدن دانشگاهها است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعه آماری شامل کلیه اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات بوده که بر اساس شیوه نمونه گیری در دسترس، تعداد 112 نفر انتخاب شدند. پس از بررسی پیشینه پژوهش و مبانی نظری، فهرستی از مولفههای بین المللی شدن دانشگاهها انتخاب شده و برای تعیین روایی و پایایی در اختیار نمونههای آماری قرار داده شد. نتایج تحلیل دادهها با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی حاکی از آن است که مقیاس سنجش بین المللی شدن دانشگاهها دارای ابعاد 8 گانه(چشم انداز و سیاستگذاری بین المللی، فناوری های نوین اطلاعاتی، برنامه های درسی بین المللی، همکاری های علمی و تحقیقاتی بین المللی، رتبه بندی بین المللی دانشگاهی، اقتصاد دانش محور، خدمات آموزشی بین المللی، یکپارچگی با استانداردهای آموزشی بین المللی) است. مقیاس ساخته شده دارای روایی محتوایی و روایی سازه و اعتبار 94/0 است و در مجموع 60/78 از واریانس بینالمللی شدن دانشگاهها را تبیین میکند.کلید واژهها:بین المللی شدن دانشگاهها، سنجش، ساخت مقیاس
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی نظام آموزشهای فنی حرفهای بر اساس مدل تعالی سازمانی EFQM مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش به منظور شناخت بهتر موضوع در زمینه تعالی سازمانی و همچنین شناسایی ابعاد و مولفه های آن، و شناسایی عوامل موثر بر آن، از طریق مصاحبههای عمیق و ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی نظام آموزشهای فنی حرفهای بر اساس مدل تعالی سازمانی EFQM مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش به منظور شناخت بهتر موضوع در زمینه تعالی سازمانی و همچنین شناسایی ابعاد و مولفه های آن، و شناسایی عوامل موثر بر آن، از طریق مصاحبههای عمیق و اکتشافی بهصورت انفرادی با 15 نفر از مطلعین کلیدی و خبرگان برگزیدهی سازمان فنی و حرفهای شامل رؤسا و معاونین سازمان، معاونت منابع انسانی و آموزش، رؤسای ادارات کل استانها و مدیران و اساتید آموزشکدهها و نیروهای استخدامی رسمی با سابقه کار بیش از 5 سال در مجموعه سازمان فنی و حرفهای و خبرگان دانشگاهی انجام شد. ا این مفاهیم، عوامل و مقولهها مبنای تدوین ابزار (پرسشنامه) برای شناخت ابعاد و مؤلفههای تعالی سازمانی در بین کارکنان شاغل در سازمان فنی و حرفهای شهر تهران گردید. برای حصول اطمینان از روایی بخش کیفی پژوهش، از نظرات ارزشمند اساتید آشنا با این حوزه و متخصصان دانشگاهی که در این حوزه خبره و مطلع بودند استفاده شد. پایایی بازآزمون و روش توافق درون موضوعی نیز، برای محاسبه پایایی مصاحبههای انجام گرفته استفاده شد. فرایندها، مدیریت اثربخش و بعد نتایج شامل مولفههای اثربخشی کارکنان، اثربخشی عملکرد، اثربخشی ذینفعان و ارزشآفرینی برای جامعه شناسایی شدند. بر اساس شاخصهای به دست آمده، پرسشنامه ای محقق ساخته شامل 70 گویه طراحی شد و د راختیار 315 نفر از ارکنان شاغل در سازمان فنی و حرفهای شهر تهران قرار گرفت.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی الگوی آموزش مدیریت استرس بر کیفیت زندگی کاری دبیران بود. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی و طرح مورد استفاده در این پژوهش طرح پیشآزمون ـ پسآزمون-پیگیری دو گروهی است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران زن دوره متوسطه اول شهر شهریار بودند که در سال مشغول چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی الگوی آموزش مدیریت استرس بر کیفیت زندگی کاری دبیران بود. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی و طرح مورد استفاده در این پژوهش طرح پیشآزمون ـ پسآزمون-پیگیری دو گروهی است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران زن دوره متوسطه اول شهر شهریار بودند که در سال مشغول به تدریس بودند. از این جامعه 60 نفر به تصادف و با استناد به فرمول کوکران انتخاب شده و در دو گروه 30 نفری قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون (1973) بود که روایی و پایایی این ابزار در پژوهشهای متعددی مورد تأیید قرار گرفته است. دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج تحلیل آماری نشان داد وجود تفاوت معنادار در متغیر کیفیت زندگی دبیران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، تأیید می گردد(p
پرونده مقاله
این پژوهش تلاش کوچکی در جهت تبیین رابطه ی هوش موسیقیایی دانش آموزان وپیشرفت تحصیلی آنان است. در پژوهش حاضر رابطه بین دو مولفه ی هوش موسیقیایی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان منطقه کهریزک تبیین شده است واز جامعه آماری که 350 نفربوده است تعداد 181 نفر به چکیده کامل
این پژوهش تلاش کوچکی در جهت تبیین رابطه ی هوش موسیقیایی دانش آموزان وپیشرفت تحصیلی آنان است. در پژوهش حاضر رابطه بین دو مولفه ی هوش موسیقیایی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان منطقه کهریزک تبیین شده است واز جامعه آماری که 350 نفربوده است تعداد 181 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی-همبستگی است. اطلاعات مربوط به متغیر های این تحقیق از آزمون هوش چند گانه گاردنر و یک پرشسنامه ی محقق ساخته و جهت سنجش پیشرفت تحصیلی از میانگین نمرات درسی دانش آموزان که در پایان سال تحصیلی کسب کرده اند، استفاده شده است. بعد از به دست آوردن داده ها با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون نتایج نشان داد که مولفه ی هوش موسیقیایی رابطه مثبت و معناداری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد. علاوه براین آزمون نشان داد که سطح تحصیلات والدین با هوش موسیقیایی فرزندان دارای ارتباط است. همچنین نتایج نشان داد که دانش آموزانی که مادران آنها خانه دار هستند از هوش موسیقیایی بالاتری برخوردارند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر خودتنظیمی و خودکارآمدی دانش آموزان شهر تهران در سال 1397 بود. روش مورد استفاده در این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنی چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر خودتنظیمی و خودکارآمدی دانش آموزان شهر تهران در سال 1397 بود. روش مورد استفاده در این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنیها بود. جامعه آماری شامل کلیهی دانشآموز دختر مقطع دوم دوره متوسطه بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی تعداد 24 نفراز دانشآموزان در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه آموزش مهارتهای زندگی دیدند و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه خودتنظیمی پینتریچ و همکاران (1991) و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) استفاده شد. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار این ضریب برای هر دو پرسشنامه بالای 0.7 بهدست آمد. همچنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات بهدست آمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرمافزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافتهها نشان داد، آموزش مهارتهای زندگی باعث افزایش خودتنظیمی دانش آموزان شده، همچنین براساس نتایج یافتهها، آموزش مهارتهای زندگی باعث افزایش خودکارآمدی در دانشآموزان شد. بنابراین به نظر میرسد، آموزش مهارتهای زندگی میتواند باعث ارتقا خودتنظیمی دانشآموزان شده و تکنیکهای موثری را برای افزایش خودکارآمدی ارایه کند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه فرهنگ سازمانی مبتنی بر ارزشهای اسلامی با اشتیاق کاری در کارکنان شهرداری منطقه 16 استان تهران انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان شهرداری منطقه 16 تهران بهتعداد 482 نفر بود که تعد چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه فرهنگ سازمانی مبتنی بر ارزشهای اسلامی با اشتیاق کاری در کارکنان شهرداری منطقه 16 استان تهران انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان شهرداری منطقه 16 تهران بهتعداد 482 نفر بود که تعداد 226 نفر از میان آنها با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش، پرسشنامههای فرهنگ سازمانی زارعیمتین (1378) و اشتیاق کاری سلانوا و شافلی (2001) بودند. با استفاده از روشهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام بهگام فرضیههای پژوهش آزمون شدند. نتایج مربوط به ضرایب همبستگی پیرسون نشان میدهند از 24 ضریب همبستگی مربوط به مؤلفههای فرهنگ سازمانی اسلامی تنها ضریب همبستگی مربوط به مؤلفه برگزاری و شرکت در نماز جماعت با اشتیاق کاری رابطه معنی دار ندارد. ۲۳ مؤلفه دیگر با مقادیر ضرایب همبستگی بین ۴۶۲/۰ برای مؤلفه خود نظارتی تا ۱۹۴/۰ برای مؤلفه تعاون و همکاری همبستگیهای معنی دار دارند. و فرضیههای مربوط به آنها تأیید شدهاند. همچنین، ضریب همبستگی کل فرهنگ سازمانی مبتنی بر ارزشهای اسلامی و اشتیاق کاری با مقدار ۵۴۳/۰ رابطه معنیداری است. ضریب همبستگی چندگانه رگرسیون گام بهگام نیز با سه متغیر برگزیده احساس مسؤلیت، خلاقیت و نوآوری و خود نظارتی و با مقاار ۵۶۰/۰ معنیدار است. نتایج این تحقیق با نتایج تحقیقات دیگر در این زمینه همسویی دارند. بر اساس این نتایج توصیههایی به سازمانها به عمل آمده است.
پرونده مقاله
این پژوهش به بررسی رابطه برنامه ریزی استراتژیک با بازاریابی کار آفرینانه در بانک صادرات منطقه شمال تهران پرداخته است. روش تحقیق از نظر ماهیت روشجمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی است،و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شاغل در بائک صادرات منطقه چکیده کامل
این پژوهش به بررسی رابطه برنامه ریزی استراتژیک با بازاریابی کار آفرینانه در بانک صادرات منطقه شمال تهران پرداخته است. روش تحقیق از نظر ماهیت روشجمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی است،و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شاغل در بائک صادرات منطقه شمال تهران به تعداد 1200 نفر در پنج حوزه و شش شعبه ممتاز است، که 350 نفر زن، و 850 نفر مرد می باشند. برای تعیین حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان ، تعداد 291 نفر تعیین ، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت، 85 زن و 206 مرد به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات دو پرسشنامه برنامه ریزی استراتژیک بر مبنای مدل برایسون (1999)، پرسشنامه بازاریابی کارآفرینانه فیور و همکاران (2013) است. هر دو پرسشنامه استاندارد بوده و از روایی محتوایی برخوردارند. پایایی با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای پرسشنامه برنامه ریزی استراتژیک 72/0 و پرسشنامه بازاریابی کارآفرینانه به میزان 87/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نشان داد رابطه همبستگی معنی داری بین برنامه ریزی استراتژیک با چهار مولفه بازاریابی کارآفرینانه شامل فرصت هشیاری(69/0)، نوآوری معطوف به مصرف کننده (82/0)، ایجاد ارزش (51/0)، و مدیریت ریسک (90/0) وجود دارد. مدیریت ریسک و فرصت هشیاری از مولفه های بازاریابی کارافرینانه در بانک صادرات منطقه شمال تهران (آماره 4.105 t = ، با مقدار 0.012= Sig. ؛ آماره 2.023 t = ، با مقدار 0.037 = Sig.) بیشترین تاثیر را از یرنامه ریزی استراتژیک می پذیرد. و کمترین تاثیر مربوط به مولفه ایجاد ارزش با (آماره 1.545- t = ، با مقدار 0.280 = Sig) می باشد.
پرونده مقاله