اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر خودتنظیمی و خودکارآمدی دانش آموزان
محورهای موضوعی : مدیریت آموزشیسونا اسمعیلی 1 , محمدجواد عزتی نیا 2
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه روانشناسی، رشته روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، تهران، ایران
2 - دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه روانشناسی، رشته روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، تهران، ایران
کلید واژه: خودکارآمدی, خودتنظیمی, آموزش مهارت های زندگی,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر خودتنظیمی و خودکارآمدی دانش آموزان شهر تهران در سال 1397 بود. روش مورد استفاده در این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنیها بود. جامعه آماری شامل کلیهی دانشآموز دختر مقطع دوم دوره متوسطه بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی تعداد 24 نفراز دانشآموزان در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه آموزش مهارتهای زندگی دیدند و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه خودتنظیمی پینتریچ و همکاران (1991) و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) استفاده شد. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار این ضریب برای هر دو پرسشنامه بالای 0.7 بهدست آمد. همچنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات بهدست آمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرمافزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافتهها نشان داد، آموزش مهارتهای زندگی باعث افزایش خودتنظیمی دانش آموزان شده، همچنین براساس نتایج یافتهها، آموزش مهارتهای زندگی باعث افزایش خودکارآمدی در دانشآموزان شد. بنابراین به نظر میرسد، آموزش مهارتهای زندگی میتواند باعث ارتقا خودتنظیمی دانشآموزان شده و تکنیکهای موثری را برای افزایش خودکارآمدی ارایه کند.
The purpose of this study was to investigate the effectiveness of life skills training on self-regulation and self-efficacy of Tehran students in 1397. The method used in this study was applied in terms of purpose and in terms of data collection, a quasi-experimental design with pretest-posttest design with control group and random sampling. The statistical population consisted of all fmale secondary school students who were randomly selected. A sample of 24 students in two experimental groups (12 people) and control (12 people) were considered as the sample size. The experimental group received 8 life skills training sessions, and the control group did not receive any treatment.. In order to collect information, two self-regulation questionnaires (Pintrich et al., 1991) and self-efficacy questionnaire (Shirer et al., 1982) were used. To assess the reliability of the questionnaire, Cronbach's alpha coefficient was used and the coefficient for each questionnaire was higher than 0.7. Content validity was also used to assess the validity of the questionnaire, which was approved by the relevant experts. Data analysis was performed using SPSS software in two sections: descriptive and inferential (covariance analysis). Findings showed that life skills training increased self-regulation of students, Based on the results of the findings, life skills training increased self-efficacy among students. Therefore, it seems that life skills training can promote self-regulation of students and provide effective techniques to increase self-efficacy.
_||_