تحلیل اثر بلایای طبیعی و آلودگی محیط زیست بر روی شاخص توسعه انسانی (مطالعه موردی: مقایسه کشورهای توسعه یافته صادرکننده و واردکننده خالص مواد غذایی)
Translator
محورهای موضوعی : دو فصلنامه علمی - تخصصی اقتصاد توسعه و برنامه ریزی
رویا سیفی پور
1
*
,
مرجان دامن کشیده
2
,
امیررضا کیقبادی
3
,
کامران نوابی زند
4
1 - استادیار و عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تهران مرکزی
2 - استادیار و عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تهران مرکزی
3 - استادیار و عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تهران مرکزی,
4 - دانشکده اقتصاد و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی , واحد تهران مرکزی
کلید واژه: باربیماری , حفاظت از محیط زیست , شاخص توسعه انسانی , هزینه رفاه ناشی از مرگ زودرس,
چکیده مقاله :
امروزه , شدت گرفتن تغييرات اقليمي , انتشار گازهاي گلخانه اي , آلودگي محيط زيست و بروز بلاياي طبيعي ابعاد تازه اي از تهديد را متوجه پايداري اقتصادي و كيفيت زندگي ميكند. شاخص توسعه انساني , ابزاري مناسب براي سنجش اثرات اين مخاطرات در مسير توسعه كشورها محسوب ميشود. اين مطالعه به مقايسه كشورهاي منتخب توسعه يافته صادركننده و واردكننده خالص مواد غذايي طي سالهاي2010 تا 2019 به روش پنل ديتا ميپردازد.مجموعه متغيرهاي كليدي شامل هزينه رفاه ناشي از مرگ زودرس منتسب به بلاياي طبيعي و آلودگي محيط زيست , بار بيماري آنها , مخارج بهداشتي فردي , تغييرات دمايي , آنتشار آلاينده هاي سوخت فسيلي , مخارج حفاظت از محيط زيست و مالياتهاي زيست محيطي , عوامل تعيين كننده چارچوب تحليلي مقاله ميباشند. اين متغيرها , به صورت مستقيم يا غير مستقيم بر سرمايه انساني , امنيت غذايي و تاب آوري اثرگذارند. تاثيرات اين پديده ها از سطح سلامت فردي تا سياستگذاري كلان اقتصادي , بازتاب خود را در HDI نشان ميدهند. شاخص HDI بازتابي از تعامل ميان فشارهاي زيست محيطي , سلامت عمومي و ظرفيتهاي نهادي كشورها در دستيابي به توسعه پايداراست. طبق نتايج: اثرات منفي و معنادار هزينه هاي رفاه ناشي از مرگ زودرس بلاياي طبيعي(گرما وسرماي شديد) و آلودگي محيط زيست(ذرات وازن محيطي) و بار بيماري ناشي از آنها و همچنين اثر مثبت و معنادارمخارج بهداشتي فردي بر روي شاخص توسعه انساني در كشورهاي توسعه يافته صادركننده خالص مواد غذايي بيشتر از كشورهاي توسعه يافته واردكننده خالص مواد غذايي مي باشند.
in recent decades , the intensification of climate change ,greenhouse gas emissions,environmental pollution , and natural disasters have introduced new dimensions of threats to economic sustainability and quality of life. the HDI,as a comprehensive measure, serves as an appropriate tool to assess the impacts of these hazards on countries'development trajectories.this study,which compares selected developed countries that are net importers and exporters of food products from 2010 to 2019 using panel data methods,considers a set of key variables within an analytical framework.these variables include disease burden,welfare costs resulting from natural disasters and environmental pollution,individual healthcare expenditures, temperature changes,fossil fuel-related pollutant emissions,environmental protection expenditures and environmental taxes.these factors can directly or indirectly affect human capital,food security,and social resilience. the effects of these phenomena, from individual health to macroeconomic policymaking,are refelected in the HDI. the HDI is not merely a statistical indicator but a reflection of the interaction between enviromental pressures,public health,and institutional capacities in achieving sustainable development.according to the results, the negative and significant effects of welfare costs due to premature death attributed to natural disasters(extreme heat and cold) and environmental pollution(ambient particulate matter and ozone), as well as the disease burden resulting from these factors,along with the positive and significant impact of individual healthcare expenditures in the HDI, are more pronounced in developed countries that are net food exporters compared to developed countries that are net food importers
امیرانی, م. (1379). اثرات و پیامدهای بلایای طبیعی بر منابع طبیعی. جهاد, (230 و 231).
افتخاری, ع.ر., وزین, ن., و پورطاهری. (1386). فرآیند مدیریت بلای طبیعی در دو شیوه بومی و جدید: روستاهای بخش خورش رستم (شهرستان خلخال). مدرس علوم انسانی, 13(1).
صفریپور, م. (1387). مدیریت زیستمحیطی و ریسک بلایا. همایش زمینشناسی و محیط زیست, دوره 4.
نصیری, ج., و علامه, ع. (1388). خشکسالی و توسعه پایدار. همایش ملی اثرات خشکسالی و راهکارهای مدیریت آن.
شکیبایی, ع., و یعقوبی, ر. (1394). تأثیر بلایای طبیعی (سیل, زلزله, خشکسالی, طوفان) بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب. فصلنامه جغرافیا.
دالایی, ح., علیجانی, ب., و احمدی, م. (1388). تحلیل آماری دماهای یخبندان با رویکرد مدیریت ریسک یخبندانهای جادهای در استانهای لرستان و چهارمحال و بختیاری. فصلنامه مهندسی حملونقل, (2).
میرموسوی, س.ح., و حسینبابایی, م. (1390). مطالعه توزیع زمانی-مکانی احتمال وقوع یخبندان در استان زنجان. مجله جغرافیا و برنامهریزی محیطی, 22(3), شماره پیاپی 43.
علینژاد, ک., و قنادی, م. (1396). مفهوم و محاسبه شاخص DALYs در برآورد بار بیماریها. نشریه علوم و مهندسی آب و فاضلاب, 2(3).
احمدیان, م., جبلعاملی, ف., عبدلی, ق., شعبانخواه, م., و خراسانی, ع. (1396). اثر تخریب محیط زیست بر رشد اقتصادی (شواهدی از 32 کشور در حال توسعه). پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی, 7(27).
ندافی, ک, مصداقینیا, ع., سعیدی, ر., حسنوند, م., و ابطحی, م. (1398). مروری بر مطالعات بار بیماریهای منتسب به عوامل خطر محیطی در ایران: دستاوردها, محدودیتها و برنامههای آینده. فصلنامه سلامت و محیط زیست, 12(2).
پاکدامن, م., عاملی, ا., رنجبر, م., عسکری, ر., و جامبرسنگ, س. (1398). تأثیر مخارج سلامت بر شاخص توسعه انسانی (HDI) در ایران. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم, 13(10).
پندار, م., بهرامی, س., و پوراصغر سنگاچین, ف. (1399). تحلیل و تبیین رابطه همبستگی شاخص توسعه انسانی و شاخص توسعه پایدار و تطبیق این شاخصها در ایران. فصلنامه آموزش محیط زیست و توسعه پایدار, 9(1).
مریانجی, م., و وجدانی نوذر, ف. (1399). اثرات مخاطرات اقلیمی بر فعالیتهای زراعی (کشت لوبیا) روستاییان در شهرستان ازنا. فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی, 9(34).
ملکوتیخواه, م., و فرجزاده, ع. (1399). اثر تغییر اقلیم بر رشد اقتصادی ایران. اقتصاد و توسعه کشاورزی, 34(2)
نورالدینی, ص., سقدل, ح., آرانی, ع., و فرجی دیزجی, س. (1400). اثر اقتصادی بیماریهای مزمن بر هزینه و درآمد خانوار ایرانی. پژوهشها و سیاستهای اقتصادی, 29(98)
Abbey, D. E., Nishino, N., McDonnell, W. F., Burchette, R. J., Knutsen, S. F., Lawrence Beeson, W., & Yang, J. X. (1999). Long-term inhalable particles and other air pollutants related to mortality in nonsmokers. American Journal of Respiratory and Critical Care Medicine, 159(2), 373–382.
Audibert, M., Combes Motel, P., & Drabo, A. (2012). Global burden of disease and economic growth. HAL Working Papers, halshs-00678713.
Banik, B., Roy, C. K., & Hossain, R. (2022). Healthcare expenditure, good governance and human development. EconomiA, 24(1), 108–128
. Bento, A., Goulder, L., Jacobsen, M., & von Haefen, R. (2009). Distributional and efficiency impacts of increased U.S. gasoline taxes. American Economic Review, 99(3), 667–699.
Bӧhringer, C., Rutherford, T. F., & Schneider, J. (2002). Carbon tax and joint implementation: A computable general equilibrium analysis for Germany. Environmental and Resource Economics, 22(3), 287–310.
Bloom, D. E., Canning, D., & Sevilla, J. (2004). The effect of health on economic growth: A production function approach. World Development, 32(1), 1–13.
Bloom, D. E., & Canning, D. (2008). Global demographic change: Dimensions and economic significance. Population and Development Review, 34, 17–51
Bretschger, L., & Valente, S. (2011). Climate change and uneven development. Journal of Economics, 113(4), 559–583
Cooray, A. (2009). Government expenditure, governance and economic growth. Comparative Economic Studies, 51(3), 401–418. Gong, L., Li, H., & Wang, D. (2012). Health investment, physical capital accumulation, and economic growth. China Economic Review, 23(4), 1104–1119.
Kazemi, E., Salehi, M., Azizmohammad Looha, M., Zayeri, F., & Vahabi, N. (2021). Trend analysis of disability adjusted life years due to cardiovascular diseases: Results from the Global Burden of Disease Study 2019. BMC Public Health, 21(1), 1–12.
Khan, M. T. I., Anwar, S., Sarkodie, S. A., Yaseen, M. R., & Nadeem, A. M. (2023). Do natural disasters affect economic growth? The role of human capital, foreign direct investment, and infrastructure dynamics. Heliyon, 9(1), e12345.
Kjellstrom, T., Gabrysch, S., Lemke, B., & Dear, K. (2009). The Hothaps programme for assessing climate change impacts on occupational health and productivity: An invitation to carry out field studies. Global Health Action, 2(1), 1–3.
Kumar, R., & Sarpe, S. (2008). Public health expenditure and human development: A cross-country analysis. Journal of Health Economics, 27(2), 274–289.
Lee, M., Villaruel, M. L., & Gaspar, R. (2016). Effects of temperature shocks on economic growth and welfare in Asia. Asian Development Bank Working Paper Series, No. 499.
Lelieveld, J., Evans, J. S., Fnais, M., Giannadaki, D., & Pozzer, A. (2015). The contribution of outdoor air pollution sources to premature mortality on a global scale. Nature, 525(7569), 367–371.
Lloyd, S. J., Kovats, R. S., & Chalabi, Z. (2011). Climate change, crop yields, and undernutrition: Development of a model to quantify the impact of climate scenarios on child undernutrition. Environmental Health Perspectives, 119(12), 1817–1823.
Lopez-Casasnovas, G., Rivera, B., & Currais, L. (2005). Health and economic growth: Findings and policy implications. MIT Press. Martinez, G. S., Williams, E., & Yu, S. S. (2015). The economics of health damage and adaptation to climate change in Europe: A review of the conventional and grey literature. Climate, 3(3), 522–541.
Mihai, M., Surcel, T., & Florea, A. (2025). Exploring the influence of high-technology and environmental factors on Human Development Index. Cogent Economics & Finance, 13(1), 2473642.
OECD. (2020). Mortality, morbidity and welfare cost from exposure to environment-related risks. Paris: OECD Publishing.
Onofrei, M., Gavrilu, A. F., Bostan, I., Filip, B. F., Popescu, C. L., & Jitaru, G. (2020). Impacts of the allocation of governmental resources for improving the environment: An empirical analysis on developing European countries. International Journal of Environmental Research and Public Health, 17(8), 2787.
Oueslati, W. (2014). Environmental tax reform: Short-term versus long-term macroeconomic effects. Journal of Macroeconomics, 40, 190–201.
Owusu, P. A., & Sarkodie, S. A. (2020). Global estimation of mortality, disability-adjusted life years and welfare cost from exposure to ambient air pollution. Science of the Total Environment, 742, 140636.
Pelling, M. (2003). Natural disasters and development in a globalizing world. Routledge.
Petro, F., González, P., & Smith, J. (2022). Extreme weather events and human development: Assessing welfare costs in advanced economies. Climatic Change, 172(3), 24–39.
Prüss-Ustün, A., Rapiti, E., & Hutin, Y. (2003). Global burden of disease from sharps injuries to health-care workers (Environmental Burden of Disease Series, No. 3). Geneva: World Health Organization.
Skidmore, M., & Toya, H. (2002). Do natural disasters promote long-run growth? Economic Inquiry, 40(4), 664–687.
UNDP – United Nations Development Programme. (2021). Human Development Report 2021/2022: Uncertain times, unsettled lives – Shaping our future in a transforming world. New York: UNDP.
UNDP – United Nations Development Programme. (2022). Sustainable development and human well-being: Annual report 2022. New York: UNDP.
UNEP – United Nations Environment Programme. (2011). Environmental tax reform in developed, emerging, and transition economies. German Development Institute (DIE)
World Bank. (2017). State and trends of carbon pricing 2017. Washington, DC: World Bank.
World Health Organization (WHO). (2014). Quantitative risk assessment of the effects of climate change on selected causes of death, 2030s and 2050s. Geneva: WHO.
World Health Organization (WHO). (2021). Air quality guidelines: Global update 2021. Geneva: WHO.
World Health Organization (WHO). (2023). Global monitoring report on health expenditure. Geneva: WHO.
Zhang, F., & da Silva, C. G. (2022). Impact of environmental taxes on energy consumption and intensity: Evidence from OECD countries. Cogent Economics & Finance, 10(1), 2156094.
دوفصلنامه علمي- تخصصي اقتصاد توسعه و برنامهريزي/ پاییز و زمستان 1403/ سال یازدهم/ شماره دوم 241
تحلیل اثر بلایای طبیعی و آلودگی محیط زیست بر شاخص توسعه انسانی (مقایسه کشورهای توسعه یافته صادرکننده و واردکننده خالص مواد غذایی)
کامران نوابی زند1، رویا سیفی پور2، مرجان دامن کشیده3، امیررضا کیقبادی4
چکیده
در دهههای اخیر، شدت گرفتن تغییرات اقلیمی، انتشار گازهای گلخانهای، آلودگی محیطزیست و بروز بلایای طبیعی، ابعاد تازهای از تهدید را متوجه پایداری اقتصادی و کیفیت زندگی ساخته است. شاخص توسعه انسانی (HDI) ابزاری مناسب برای سنجش اثرات این مخاطرات بر مسیر توسعه کشورها محسوب میشود. این مطالعه به مقایسه کشورهای منتخب توسعهیافته واردکننده و صادرکننده خالص مواد غذایی در طی سالهای 2010 تا 2019 میپردازد و از روش برآورد الگوهای رگرسیونی مبتنی بر دادههای تابلویی5بهره میگیرد و به نرخ رشد متغیرهای کلیدی شامل : بار بیماری ، هزینههای رفاهی ناشی از مرگ زودرس منتسب به بلایای طبیعی و الودگی محیط زیست ، مخارج بهداشتی فردی، میانگین تغییرات سالانه دما6، انتشار آلاینده های ناشی از سوخت فسیلی، مخارج حفاظت از محیطزیست و مالیاتهای محیطزیستی بهعنوان عوامل تعیینکننده در چارچوب تحلیلی توجه کرده است. این متغیرها میتوانند بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم بررشد شاخص توسعه انسانی اثرگذار باشند. تأثیرات این پدیدهها از سطح سلامت فردی تا سیاستگذاری کلان اقتصادی، بازتاب خود را در HDI نشان میدهد . طبق نتایج: ضمن پذیرش اثرات منفی و معنا دار رشد هزینه های رفاه ناشی از مرگ زودرس منتسب به بلایای طبیعی(گرماو سرمای شدید) و آلودگی محیط زیست( ماده ذرات محیط و ازن محیطی) ورشد بار بیماری ناشی از آنها بر رشد شاخص توسعه انسانی در كشورهاي توسعه یافته منتخب ،اثرات منفی رشد این متغیرها ، بر رشد شاخص توسعه انسانی در كشورهاي توسعه یافته صادر كننده خالص مواد غذايي بیشتر از كشورهاي توسعه یافته وارد کننده خالص مواد غذايي می باشند
واژگان کلیدی : باربیماری، حفاظت از محیط زیست، شاخص توسعه انسانی، هزینه رفاه ناشی از مرگ زودرس
طبقه بندی JEL : Q53، Q84 ، O15، I10
1. مقدمه
شاخص توسعه انسانی در دهههای اخیر بهعنوان یکی از مهمترین شاخصهای ترکیبی برای ارزیابی کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی جوامع مطرح شده است(برنامه توسعه سازمان ملل7، 2020). این شاخص، که از ترکیب مؤلفههای آموزش، بهداشت و درآمد سرانه شکل میگیرد، میتواند بهعنوان یک جایگزین مناسب برای سنجش سطح توسعه اقتصادی کشورها در نظر گرفته شود. در این میان، بخش کشاورزی همواره نقشی کلیدی در فرایند توسعه ایفا کرده است، چرا که علاوه بر تأمین امنیت غذایی، سهم قابل توجهی در اشتغال، صادرات و پایداری محیطی دارد. با این حال، پویاییهای جدیدی همچون تغییرات اقلیمی و فشارهای زیستمحیطی، بر رابطه میان توسعه کشاورزی و شاخص توسعه انسانی تأثیرات پیچیدهای برجای گذاشتهاند(هیئت دولتی تغییرات آبوهوایی8،2022).یکی از ابعاد مهم این موضوع،بار بیماری ناشی از بلاياي طبيعي و آلودگی محیط زیست است که مستقیماً بر کیفیت زندگی و توانایی نیروی کار اثر میگذارد. وقوع رخدادهایی نظیر گرما و سرمای شدید، سیل یا طوفان از یکسو، و آلودگی ناشی از ذرات معلق و ازن محیطی از سوی دیگر، بار مضاعفی بر سیستمهای بهداشت عمومی و رفاه اجتماعی وارد میسازد(واتس و همکاران9،2021). این پیامدها علاوه بر آثار بهداشتی، به شکل غیرمستقیم موجب کاهش بهرهوری نیروی کار، افزایش هزینههای درمانی و کند شدن روند رشد اقتصادی میشوند. همچنین، انتشار گازهای گلخانهای و تغییرات اقلیمی بهعنوان عوامل تشدیدکننده بحرانهای محیطی، زمینه ساز افزایش آسیبپذیری کشورها در برابر بلاياي طبيعي هستند. در این شرایط، هزینه رفاه ناشی از مرگ زودرس مرتبط با بلاياي طبيعي و آلودگی محیط زیست به یکی از چالشهای اساسی سیاستگذاران تبدیل شده است، چرا که نه تنها موجب کاهش امید به زندگی میشود، بلکه اثرات منفی مستقیمی بر شاخص توسعه انسانی برجای میگذارد(سازمان همکاری و توسعه اقتصادی10، 2021). در مقابل، ابزارهای سیاستی نظیر مخارج بهداشتی، سرمایهگذاری در حفاظت از محیط زیست و اعمال مالیاتهای زیستمحیطی میتوانند در تعدیل این اثرات نقشآفرینی کنند. افزایش مخارج بهداشتی، دسترسی و کیفیت خدمات درمانی را ارتقا داده و از شدت بار بیماری میکاهد. همچنین، سرمایهگذاری در حفاظت از محیط زیست و اعمال سیاستهای مالیاتی میتواند ضمن کاهش انتشار آلایندهها، زمینهساز ارتقای تابآوری جوامع در برابر تهدیدهای محیطی شود(هالگات و همکاران11، 2016).
این تحقیق به مطالعه و بررسی اثر متغیرهای زیست محیطی بر رشد شاخص توسعه انسانی در کشورهای توسعهیافته صادرکننده و واردکننده خالص مواد غذایی میپردازد. در همین راستا، ساختار مقاله بهگونهای تنظیم شده است که در بخش نخست، مبانی نظری پژوهش مطرح میشود؛ در این قسمت متغیر وابسته و متغیرهای مستقل معرفی و ارتباط کلی آنها با متغیر وابسته تبیین میگردد. در بخش دوم، پیشینه پژوهشهای داخلی و خارجی مرور شده و شکاف تحقیق و نوآوری مطالعه در همین چارچوب تشریح میشود. بخش سوم به روش تحقیق اختصاص دارد که شامل جامعه آماری، رویکرد مدلسازی پانلی، آزمونهای تشخیصی و نحوه برآورد مدلهاست. در ادامه، دو مدل اصلی تحقیق که هر یک در دو بخش الف (بلایای طبیعی) و ب (آلودگی محیط زیست) طراحی شدهاند، استخراج و برای دو گروه کشورهای توسعهیافته صادرکننده و واردکننده خالص مواد غذایی برآورد میشوند. در پایان، یافتهها مقایسه شده و نتیجهگیری همراه با ارائه راهکارهای سیاستی ارائه میشود.
2. مبانی نظری
شاخص توسعه انسانی (HDI) یکی از معتبرترین شاخصهای چندبعدی برای سنجش کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی است که بر سه مؤلفه اساسی امید به زندگی، آموزش و درآمد سرانه استوار است. این شاخص فراتر از رشد اقتصادی صرف، بر توسعه همهجانبه انسانی تمرکز دارد و نشان میدهد که رفاه پایدار تنها در سایه سلامت، آموزش و دسترسی عادلانه به منابع اقتصادی ممکن است. به همین دلیل، در بسیاری از پژوهشها HDI بهعنوان جایگزین شاخص توسعه اقتصادی به کار میرود و مبنای مناسبی برای بررسی اثر بلایای طبیعی و آلودگی محیط زیست بر رفاه جوامع محسوب میشود(برنامه توسعه سازمان ملل، 2020).
بلایای طبیعی به رخدادهایی اطلاق میشود که خسارات مستقیم و غیرمستقیم بر جوامع انسانی و محیط زیست وارد کرده و فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را مختل میسازند (افتخاری و همکاران، 1386). این بلایا بهطور کلی سه اثر عمده دارند: نخست، اثرات مستقیم شامل تخریب سرمایههای انسانی و فیزیکی مانند زیرساختها، زمینهای زراعی و محصولات کشاورزی که سلامت، رفاه و کیفیت زندگی را تضعیف میکنند. دوم، اثرات غیرمستقیم مانند کاهش تولید و درآمد، افزایش هزینهها و محدود شدن فرصتهای آموزشی و رفاهی. سوم، پیامدهای کلان اقتصادی که متغیرهایی چون رشد، اشتغال و سرمایهگذاری را تحت فشار قرار داده و در نهایت موجب کاهش شاخص توسعه انسانی میشوند (یعقوبی و شکیبایی، 1394). بر اساس منبع ایجاد، بلایای طبیعی به سه دسته جوی مانند سیل و خشکسالی، زمینشناختی مانند رانش زمین و زمینساختی مانند زلزله تقسیم میشوند (امیرانی، 1371). تمرکز این تحقیق بر تغییرات اقلیمی است، زیرا این پدیده اثر مستقیمتر و ماندگارتری بر توسعه انسانی دارد.
تغییرات اقلیمی از طریق تغییر دما، بارش و بروز رخدادهای شدید آبوهوایی، سلامت، کشاورزی و منابع اقتصادی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. شاخص توسعه انسانی که شامل آموزش، سلامت و درآمد است، مستقیماً در معرض اثرات منفی این تغییرات قرار میگیرد. کاهش بهرهوری کشاورزی، تخریب منابع طبیعی، مهاجرت اجباری، افزایش فقر و شیوع بیماریها از جمله پیامدهایی هستند که امید به زندگی را کاهش داده، درآمد سرانه را محدود و فرصتهای آموزشی را مختل میسازند. به همین دلیل، تغییرات اقلیمی تهدیدی جدی برای پایداری توسعه انسانی محسوب میشود(برنامه توسعه سازمان ملل، 2022)
آلودگی زیستمحیطی نیز از مهمترین چالشهای انسانی و اقتصادی است که به ورود مواد مضر به آب، هوا و خاک اطلاق میشود و موجب کاهش سلامت عمومی، افت کیفیت زندگی و کاهش بهرهوری اقتصادی میگردد. آلودگی هوا بهویژه ناشی از ذرات معلق ریز (PM2.5)، ازن، دیاکسید گوگرد و نیتروژن، مهمترین تهدید برای سلامت به شمار میآید و با افزایش بیماریهای قلبی-تنفسی، امید به زندگی را به طور مستقیم کاهش میدهد (کنگ و لی، 2012). ارتباط این پدیده با شاخص توسعه انسانی از مسیر افزایش بیماریها، کاهش بهرهوری نیروی کار، تضعیف کیفیت آموزش و فشار اقتصادی بر خانوارها برقرار میشود. در مراحل اولیه توسعه، نبود سیاستهای سختگیرانه زیستمحیطی شدت آلودگی را بالا میبرد، اما با رشد درآمد و ارتقای حکمرانی، اجرای سیاستهای زیستمحیطی میتواند آلودگی را کاهش داده و کیفیت زندگی و HDI را بهبود بخشد(کنگ و لی12، 2012؛سازمان بهداشت جهانی، 132021).
از منظر سلامت عمومی، شاخص سالهای عمر تعدیلشده با ناتوانی (DALYs) ابزاری برای کمیسازی بار بیماریهاست (لوپز و موری، 1993). تغییرات اقلیمی و آلودگی محیط زیست با افزایش بیماریهای قلبی، تنفسی، سوءتغذیه و بیماریهای عفونی، موجب افزایش DALYs میشوند. افزایش این شاخص نشانگر کاهش کیفیت و کمیت زندگی است و افت مستقیم در مؤلفههای HDI شامل امید به زندگی، سطح آموزش و درآمد سرانه را بازتاب میدهد. بنابراین، DALYs حلقه واسطی میان تهدیدهای زیستمحیطی و توسعه انسانی به شمار میرود (فرجی دیزجی و همکاران، 1400).
در کنار بار بیماریها، یکی از مهمترین پیامدهای بلایا و آلودگی، مرگ زودرس است که به معنای فوت افراد قبل از رسیدن به سن امید به زندگی تعریف میشود. این پدیده نه تنها از منظر انسانی و اجتماعی زیانبار است، بلکه آثار اقتصادی گستردهای دارد. مرگ زودرس موجب کاهش نیروی کار فعال، افزایش هزینههای درمانی، کاهش بهرهوری و تضعیف پسانداز خانوارها میشود. مهمتر از همه، پیامد آن در قالب «هزینه رفاه ناشی از مرگ زودرس» قابل مشاهده است که ارزش اقتصادی و اجتماعی سالهای ازدسترفته زندگی را نشان میدهد. در کشورهایی که به دلیل بلایای طبیعی یا آلودگی محیط زیست نرخ مرگ زودرس بالا است، این هزینه بخش قابل توجهی از منابع اقتصادی را جذب کرده و مانع سرمایهگذاری در حوزههایی چون آموزش، سلامت و تغذیه میشود. این امر به کاهش امید به زندگی، افزایش نابرابری و افت شاخص توسعه انسانی منجر میگردد.( اسمیت و همکاران 14، 2023) برآوردها نشان میدهد هزینه رفاه ناشی از مرگ زودرس ناشی از مخاطرات محیط زیستی در جهان تا سال ۲۰۶۰ میتواند به ۱۸ تا ۲۵ تریلیون دلار در سال برسد (دفتر مدیریت و بودجه کاخ سفید15، ۲۰۱۹). بنابراین، مدیریت مؤثر این هزینهها و اتخاذ سیاستهای پیشگیرانه برای کاهش مرگهای زودرس نقشی کلیدی در ارتقای HDI دارد.
در برابر این تهدیدها، مخارج حفاظت محیط زیست بهعنوان سیاستی پیشگیرانه مطرح است. این مخارج شامل سرمایهگذاریها و برنامههایی است که برای کاهش آسیبهای زیستمحیطی، مدیریت منابع طبیعی و سازگاری با تغییرات اقلیمی انجام میشوند (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، 2022). اثرات مثبت این مخارج به وضوح در کاهش مرگهای زودرس، ارتقای سلامت عمومی و بهبود کیفیت زندگی مشاهده میشود که مستقیماً HDI را تقویت میکند. با این حال، در کوتاهمدت ممکن است فشار مالی بر دولتها و بخش خصوصی وارد کرده و منابع سرمایهگذاری در بخشهای آموزشی و تولیدی را محدود کند. طراحی سیاستهای متوازن در این زمینه ضروری است تا مخارج حفاظت محیط زیست منجر به ارتقای پایدار توسعه انسانی گردد.
ابزار دیگر سیاستی برای کاهش آسیبهای زیستمحیطی، مالیاتهای زیستمحیطی است. این مالیاتها با هدف کاهش انتشار آلایندهها و اصلاح رفتارهای مخرب محیط زیستی طراحی میشوند (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، 2022). مالیات زیستمحیطی از طریق بهبود سلامت عمومی، کاهش آلودگی و تقویت امنیت غذایی، HDI را ارتقا میدهد. اما آثار منفی کوتاهمدت نیز دارد: افزایش هزینه تولید، کاهش رقابتپذیری و فشار مالی بر خانوارها بهویژه در کشورهای با شاخص توسعه انسانی پایینتر. در صورت طراحی کارآمد، درآمد حاصل از مالیاتهای سبز میتواند به حمایت از گروههای آسیبپذیر و سرمایهگذاری در آموزش و سلامت اختصاص یابد و بدینترتیب اثر مثبت خالصی بر توسعه انسانی داشته باشد (تول16، 2020).
در کنار این متغیرها، هزینههای بهداشتی فردی که سهم پرداختهای مستقیم خانوار از هزینههای سلامت را نشان میدهد، رابطهای دوگانه با توسعه انسانی دارد (بانک جهانی، 2020). از یک سو، افزایش این هزینهها در صورتی که منجر به بهبود کیفیت خدمات درمانی شود، امید به زندگی و بهرهوری نیروی کار را ارتقا میدهد. از سوی دیگر، هزینههای سنگین سلامت میتواند پسانداز خانوارها را کاهش داده، فرصتهای آموزشی را محدود و درآمد سرانه را تضعیف کند. در کشورهای توسعهیافته، بلایای طبیعی و تغییرات اقلیمی موجب افزایش این هزینهها میشوند و در صورت نبود حمایت نهادی، نابرابری در دسترسی به خدمات سلامت افزایش یافته و شاخص توسعه انسانی افت میکند (کمیته دولتی تغییرات اقلیمی، 2022).
بهطور کلی، HDI برخلاف شاخصهای صرفاً اقتصادی، تصویری چندبعدی از توسعه ارائه میدهد و رابطهای مستقیم و متقابل با متغیرهای زیستمحیطی دارد. تغییرات اقلیمی و بلایای طبیعی با کاهش سلامت و امنیت غذایی و افزایش مهاجرت اجباری، آلودگی محیط زیست با افزایش بیماریها و کاهش امید به زندگی، و مرگ زودرس و هزینه رفاه ناشی از آن با تضعیف نیروی کار و کاهش سرمایهگذاری آموزشی، همگی تهدیدهایی جدی برای توسعه انسانیاند. در مقابل، مخارج حفاظت از محیط زیست و مالیاتهای زیستمحیطی در صورت طراحی صحیح میتوانند اثرات مثبتی بر سلامت عمومی، کیفیت زندگی و ارتقای پایدار HDI داشته باشند(گارسیا وهمکاران17، 2021) بنابراین، مدیریت صحیح این متغیرها و سیاستگذاری جامع برای کاهش آسیبهای زیستمحیطی، بهبود سرمایه انسانی و پایداری بخش کشاورزی، لازمه دستیابی به توسعه انسانی و اقتصادی پایدار است. افزون بر این، نقش حکمرانی کارآمد و سرمایه انسانی توانمند در این میان حیاتی است؛ چراکه تنها در صورت وجود سیاستهای هوشمندانه، مشارکت اجتماعی و سرمایهگذاری در آموزش و بهداشت، میتوان آثار منفی بلایا و آلودگی را مهار کرده و مسیر توسعه انسانی را در جهت پایدار و مقاوم هدایت کرد. (تودارو و اسمیت18، 2020)
3.پیشینه تحقیق
الف. مطالعات داخلی
زارعی و سجادی (۱۴۰۳) در پژوهشی به روش همجمعی، رابطه بین مخاطرات طبیعی (تعداد وقوع زلزله) و هزینههای حفاظت از محیط زیست با شاخص توسعه انسانی در ایران طی دوره ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ را تحلیل کردند. آنان دریافتند که اگرچه بلایای طبیعی در کوتاهمدت توسعه انسانی را مختل میکند، اما تخصیص بودجه به حفاظت محیطزیست در بلندمدت جبرانکننده این اثرات منفی بوده و به بهبود شاخص نیز منجر شده است.
رحیمی و همکاران (۱۴۰۲) به بررسی تأثیر آلودگی هوا (ذرات PM2.5) و بلایای طبیعی (سیل) بر شاخص توسعه انسانی در ۱۵ استان پرجمعیت ایران طی دوره ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ با استفاده از رگرسیون دادههای تابلویی پرداختند. یافتهها نشان داد که افزایش یک واحد انحراف معیاری در غلظت ذرات معلق، منجر به کاهش ۰.۰۲ واحدی در شاخص توسعه انسانی شده و خسارات مالی ناشی از سیل نیز رابطه منفی و معناداری با این شاخص دارد.
فتحی و احمدی (۱۴۰۱) اثر تغییرات اقلیمی (شاخص دمای سالانه) و بار بیماریهای منتسب به محیط زیست را بر مؤلفه امید به زندگی شاخص توسعه انسانی در ۲۰ کشور خاورمیانه از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ با روش GMM بررسی کردند. نتایج حاکی از آن بود که افزایش دما و بار بیماریها، امید به زندگی را به طور مستقیم و غیرمستقیم (از طریق کاهش درآمد سرانه) کاهش داده و تأثیر منفی بر توسعه انسانی دارد.
پندار و همکاران (1399)، در مقاله " تحلیل و تبیین رابطه همبستگی شاخص توسعه انسانی و 17 شاخص توسعه پایدار و تطبیق این شاخصها در ایران" به بررسی 154 کشور طی سال 2017 با استفاده از نرم افزار SPSS پرداختند، طبق نتایج بین 15 هدف و شاخص توسعه انسانی رابطه قوی و معنی دار وجود دارد و فقط اهداف 15 و 17 ارتباط معنی داری با شاخص توسعه انسانی ندارند.
ب.مطالعات خارجی
گارسیا و همکاران19(۲۰۲۴) اثر اقدامات حفاظت از محیط زیست (شاخص عملکرد محیط زیستی) و فراوانی بلایای طبیعی بر شاخص توسعه انسانی را در ۳۰ کشور عضو OECD طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۲ با استفاده از مدل تصحیح خطای برداری (VECM) مطالعه کردند. نتایج نشان داد که در بلندمدت، بهبود شاخص عملکرد محیط زیستی اثر مثبت و بلایای طبیعی اثر منفی مستقیم و معناداری بر شاخص توسعه انسانی دارند.
اسمیت و همکاران 20(۲۰۲۳) تأثیر مرگومیر زودرس ناشی از آلودگی هوا و بلایای اقلیمی بر شاخص توسعه انسانی را در ۴۵ کشور در حال توسعه طی دوره ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۰ با استفاده از مدل رگرسیون چندسطحی بررسی کردند. نتایج نشان داد که مرگومیر زودرس قویترین رابطه منفی را با امید به زندگی و در نتیجه شاخص توسعه انسانی دارد، در حالی که سرمایهگذاری در حفاظت از محیط زیست این رابطه منفی را تعدیل میکند.
کومار و همکاران21(2022)، در مقاله ای با عنوان هزینه های مراقبت های بهداشتی، حکمرانی خوب و توسعه انسانی به بررسی ۱۶۱ کشور در بازه زمانی ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۹ به روش GMM پرداختند. طبق نتایج، اختصاص بیشتر بودجه به بخش بهداشت به تنهایی برای بهبود توسعه انسانی کافی نیست. در کشورهای کم درآمد، به دلیل مشکلاتی مانند فساد گسترده، نبود خدمات پایه سلامت، ضعف سیستم بهداشت عمومی، و زیرساختهای قدیمی، نه هزینههای سلامت و نه تعامل آن با حکمرانی، اثر مثبت ندارند و میزان مرگ و میر بالاست اما در کشورهای با درآمد بالاتر از حد متوسط این مشکلات کمتر دیده می شود.
صالحی و همکاران22(2021)، در مقاله ای با عنوان : تحلیل روند سالهای زندگی تعدیل شده ناتوانی ناشی از بیماری های قلبی عروقی، به بررسی بار جهانی بیماری در کشورهای منتخب طی سالهای 1990 تا 2019 پرداختند، نتایج بهدستآمده نشاندهنده روند نزولی قابلتوجهی با میانگین درصد تغییر سالانه 1-، 3/. - و 1/1- در هر 100000 جمعیت، به ترتیب برای DALY، مجموع سال هاي زندگي از دست رفته به علت مرگ زودتر از اميد به زندگی(YLLs) وسالهایی از زندگی که با معلولیت (YLDs) بود. همچنین کشورهایی با سطوح بالا/خیلی بالا از HDI نسبت به کشورهایی که در سطوح پایینتر از HDI در طول دوره مورد مطالعه قرار دارند، شیب کاهشی تندتری را تجربه کردهاند.
گاوریلو و همکاران23(2020)، به تأثیرات تخصیص منابع دولتی برای بهبود محیط زیست در 11 کشور منتخب در حال توسعه اروپایی طی سالهای 2000 تا 2017 به روش پنل(اثرات ثابت و تصادفی) پرداختند، هدف آنها ارزیابی تأثیر شرایط متغیر محیط زیست و اقدامات دولتی در زمینه حفاظت از محیط زیست بر زندگی شهروندان، یعنی بر امید به زندگی آنها به عنوان مولفه ای از شاخص توسعه انسانی بود. طبق نتایج، بین شاخص پایداری محیط زیست و امید به زندگی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد، اما الودگی زیست محیطی و مرگ و میر های زودرس منتسب به آنها رابطه منفی با امید به زندگی از طریق شاخص پایداری محیط زیست دارد. از طرفی شرایط محیطی خوب و اقدامات پایدار دولتی در زمینه حفاظت از محیط زیست باعث می شود، جمعیت از شرایط سلامتی بالاتری برخوردار بوده و امید به زندگی افزایش مییابد.
اووسو و سارکودی24(2020)، در تحقیق خود با عنوان" برآورد جهانی مرگ و میر، سالهای زندگی تعدیل شده با ناتوانی و هزینه رفاهی ناشی از قرار گرفتن در معرض آلودگی هوای محیط" به بررسی رابطه بین ذرات معلق محیط، مرگ و میر، DALYs و هزینه رفاه در 195 کشور طی سالهای 1990 تا 2017 با استفاده از روشتخمین پانل پویا پرداختند. نتایج نشان داد که هیچ یک از 195 کشور مورد مطالعه دستورالعملهای WHO را برای کیفیت هوا رعایت نمیکنند و بین آلودگی هوای بیرون، مرگومیر، مرگهای زودرس،DALY و هزینه های رفاهی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد .
باردی و پیرینی25 (2013) در پژوهش خود به بررسی روند امید به زندگی سالم در کشورهای اروپایی پرداختند. نتایج نشان داد که این شاخص تا سالهای ابتدایی دهه 2000 روندی صعودی داشت اما از سال 2003 به بعد کاهش یافت. این کاهش عمدتاً ناشی از موج گرمای شدید اروپا در سال 2003 بود که به مرگ هزاران نفر، بهویژه سالمندان و بیماران قلبی - ریوی منجر شد. یافتهها بیانگر آن است که تغییرات اقلیمی و افزایش مخاطرات زیستمحیطی از طریق افزایش مرگهای زودرس میتوانند بر شاخصهای کلان رفاه و توسعه انسانی اثر منفی بگذارند. همچنین این رویدادها سبب فشار بیشتر بر نظام سلامت عمومی میشوند و نهایتا نتیجه میگیرند که تغییرات اقلیمی و بحرانهای زیستمحیطی باید در سیاستگذاری های سلامت و توسعه بهعنوان تهدیدی جدی مدنظر قرار گیرند.
شایان ذکر است بیشتر مطالعات پیشین اثرات بلایای طبیعی یا آلودگی محیطزیست را بهطور منفرد و عمدتاً بر شاخصهای اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی بررسی کردهاند، در حالی که توجه کمتری به شاخص توسعه انسانی (HDI) بهعنوان شاخصی چندبعدی از رفاه داشتهاند. همچنین، بخش قابلتوجهی از این پژوهشها متغیرهای سلامتمحور و هزینههای رفاهی ناشی از مرگ زودرس را وارد مدل نکرده و تفاوت ساختاری میان کشورهای توسعهیافته صادرکننده و واردکننده خالص مواد غذایی را نادیده گرفتهاند. این در حالی است که ماهیت و شدت اثر بلایا و آلودگی میتواند در این دو گروه کشور بهطور اساسی متفاوت باشد.
نوآوری مطالعه حاضر، بکارگیری متغیرهای سلامتمحور شامل نرخ رشد بار بیماری (DALYs) و نرخ رشد هزینه رفاه ناشی از مرگ زودرس، که بهطور مشخص در دو بعد بلایای طبیعی، هزینه رفاه ناشی از مرگهای زودرس منتسب به گرما و سرمای شدید و همچنین از نظر آلودگی محیطزیست، هزینه رفاه ناشی از مرگهای زودرس مرتبط با ازن محیطی و ذرات معلق (PM) است.
بنابراین با توجه به اهمیت لازم است موارد زیر بررسی گردند:
1. افزایش رشد هزینه رفاه ناشی از مرگ زودرس مرتبط با بلای طبیعی(گرما و سرمای شدید) و الودگی محیط زیست (ماده ذرات محیط وازن محیطی) اثر منفی و معنی دار بر رشد شاخص توسعه انسانی کشورهای توسعه یافته منتخب دارند.
2.افزایش رشد بار بیماری(DALY) مرتبط با بلای طبیعی(گرما و سرمای شدید) و الودگی محیط زیست (ماده ذرات محیط وازن محیطی) اثر منفی و معنی دار بر رشد شاخص توسعه انسانی کشورهای توسعه یافته منتخب دارد.
3. میزان اثرات رشد هزینه رفاه ناشی از مرگ زودرس و بار بیماری(DALY) مرتبط با بلایای طبیعی و آلودگی محیط زیست بر رشد شاخص توسعه انسانی در كشورهاي توسعه یافته صادر كننده خالص مواد غذايي بیشتر از كشورهاي توسعه یافته وارد کننده خالص مواد غذايي می باشند
4. روش تحقیق
روش تحقیق از نوع علی – همبستگی از دسته تحقیقهای توصیفی است و همچنین به منظور تطبیق تئوری های اقتصادی با واقعیتهای جامعه، روابط علی بین متغیرها را با استفاده از آمار و ارقام مورد بررسی قرار میدهیم. در این تحقیق، از دو مدل اصلی استفاده شده است که بر اساس مقاله های پایه گاوریلو و همکاران(2020)، باردی و پیرینی(2013) وکومار و همکاران(2022) تنظیم شده اند؛ مدل 1 شامل 20 کشور توسعه یافته26 صادر کننده خالص27 مواد غذایی و مدل 2 شامل 21 کشورتوسعه یافته28 وارد کننده خالص مواد غذایی29 می باشند که طی بازه زمانی 2010 تا 2019 بررسی شده اند. از نظر روششناسی، انتخاب این بازه زمانی به این دلیل اصلی است که از سال 2020 به بعد به دلیل پیامدهای همهگیری کرونا و اختلال در نظامهای آماری، دادههای بهروزشده برای برخی متغیرهای کلیدی این تحقیق 30، منتشر نشده است. بنابراین، دوره انتخابشده آخرین بازهای است که امکان مقایسه فراگیر بین کشورها را فراهم میکند. از طرفی، هریک از مدلها به دو بخش الف و ب تقسیم بندی می شوند، که بخش الف : بعد بلایای طبیعی و بخش ب: بعد آلودگی محیط زیست را در نظر می گیرد.دربخش الف(بعد بلایای طبیعی) و بخش ب(بعد آلودگی محیطی زیست)مدلها، متغیرهای مستقل کلیدی لحاظ شده به ترتیب مرتبط با بلایای طبیعی و آلودگی محیطی زیست می باشند. این تفکیک علاوه بر آنکه امکان شناسایی دقیقتر کانالهای اثرگذاری هر نوع مخاطره را فراهم میکند، باعث میشود شدت و ماهیت تأثیر بلایای طبیعی و آلودگی محیطزیست بر متغیر وابسته بهصورت مستقل و مقایسهای قابل ارزیابی باشد و سیاستگذاری متناسب برای هر حوزه طراحی گردد. همچنین، از نظر تعریف متغیرها، تمامی متغیرهای اقتصادی و اجتماعی به صورت نرخ رشد محاسبه شدهاند. این انتخاب از دو جنبه قابل دفاع است: نخست، بسیاری از دادههای کلانکشوری در سطح خود ناایستا هستند و استفاده از نرخ رشد موجب رفع این مشکل و افزایش اعتبار برآوردها میشود. دوم، نرخ رشد امکان مقایسه پویاییها و سرعت تغییرات را در کشورهایی با سطح متفاوت توسعه، درآمد یا جمعیت فراهم میسازد. به عنوان مثال، در مورد شاخص توسعه انسانی،تغییرات سطحی این شاخصها در بازههای کوتاهمدت بسیار اندک است و تمرکز بر نرخ رشد آن، تصویری دقیقتر از سرعت بهبود یا افت آنها ارائه میکند. این رویکرد در ادبیات بینالمللی نیز سابقه دارد (هیساج، 2025 ؛ آرلانو و همکاران31، 2024). در مقابل، متغیرهای فیزیکی مانند میانگین سالانه دما در سطح خود وارد مدل شدهاند، زیرا محاسبه نرخ رشد برای دما نه از نظر علمی و نه از نظر تفسیری معنا ندارد. مطالعات متعددی در حوزه اقتصاد اقلیم نیز دما را بهصورت سطحی وارد مدل کردهاند (لی و همکاران، 2016 ؛ روزن32، 2021).
با توجه به موارد فوق، مدلهای کشورهای توسعه یافته صادر کننده و وارد کننده خالص مواد غذایی به صورت زیر قابل استخراج هستند:
بخش الف(بعد بلایای طبیعی):
Rhdiijt=F(rhltempijt، temchngijt، rophexpndijt، rhldalyijt، rentaxijt، rexenprijt)
بخش ب(بعد آلودگی محیط زیست):
Rhdiijt =F(rozapmatijt، rghgijt، rophexpndijt، ropdalyijt، rentaxijt، rexenprijt)
که اندیسi : نشان دهنده دو گروه کشورهای توسعه یافته صادر کننده خالص و وارد کننده خالص مواد غذایی، اندیس j نشان دهنده کشورهای هر گروه و t نشان دهنده زمان (10 سال) می باشند.شایان ذکر است که در جدول 1، شرح متغیرها و منبع استخراج آنها ذکر شده است:
جدول 1- شرح متغیرها
نماد نمایش متغیر | نام متغیر | نام مدل33 (بخش) | تعریف متغیرها | منبع جمع آوری داده |
RHDI | نرخ رشد شاخص توسعه انسانی34 | مدل 1و2 (الف و ب) | سه بُعد امید به زندگی، آموزش و درآمد سرانه را ترکیب میکند و تصویر جامعتری از کیفیت زندگی ارائه میدهد. | سایت نوئما(Knoema) |
Rhltemp | نرخ رشد هزینه رفاه ناشی از مرگ زودرس منتسب به بلایای طبیعی(گرما و سرمای شدید) 35 | مدل 1 و 2(الف) | ارزش اقتصادی کاهش یافته و رفاه از دست رفته جامعه به دلیل مرگ زودرس افراد بر اثربلایای طبیعی /آلودگی زیست محیطی می باشدو همچنین این هزینه شامل درآمد های از دست رفته در طول عمر مورد انتظار و کاهش رضایت از زندگی یا مطلوبیت فردی است می شود | سایت سازمان همکاری اقتصادی و توسعه(OECD) |
Rozapmat | نرخ رشد هزینه رفاه ناشی از مرگ زودرس منتسب (ماده ذرات محیط و ازن محیطی) 36 | مدل 1 و 2(ب) | ||
Rhldaly | نرخ رشد بار بیماری ناشی از بلایای طبیعی (گرما و سرمای شدید) 37 | مدل 1 و 2(الف) | نشان دهنده از دست دادن معادل یک سال سلامت کامل است. اصل اساسی در برآورد این شاخص , شدت اثربیماری است که دامنه آن از صفر برای بهترین حالت سلامت تا یک برای بیماری ها و حوادث طبیعی و غیر طبیعی منجر به مرگ , متغیر است | سایت سازمان همکاری اقتصادی و توسعه(OECD) |
Ropdaly | نرخ رشد بار بیماری ناشی از آلودگی محیط زیست (ماده ذرات محیط وازن محیطی) 38 | مدل 1 و 2(ب) | ||
temchng | تغییرات میانگین سالانه دما39 | مدل 1 و 2(الف) | به تفاوت میانگین دمای ثبتشده در یک سال خاص نسبت به میانگین بلندمدت آن منطقه یا جهان اطلاق میشود، این شاخص برای تحلیل اثرات اقلیمی بر اکوسیستم، سلامت انسان، و توسعه پایدار استفاده میشود40. | سایت هیئت بین دولتی تغییرات اقلیمی(IPCC) |
RGhg | نرخ رشد انتشارالاینده های ناشی از احتراق سوختهای فسیلی41 | مدل 1 و 2(ب) | میزان آلودگی تولیدشده از مصرف انرژیهای فسیلی در بخشهای مختلف اقتصادی است | آژانس بینالمللی انرژی (IEA) |
Rophexpnd | نرخ رشد هزینه فردی بهداشتی42 | مدل 1و2 (الف و ب) | نشاندهنده سهمی از هزینههای مراقبتهای بهداشتی و درمانی است که مستقیماً توسط خانوارها و بدون حمایت مالی از سوی بیمهها یا دولت پرداخت میشود | سازمان بهداشت جهانی (WHO) |
Rexenpr | نرخ رشد هزینه حفاظت از محیط زیست43 | مدل 1و2 (الف و ب) | به تمامی مخارجی اطلاق میشود که برای پیشگیری، کاهش یا حذف آلودگیها و تخریبهای زیستمحیطی انجام میگیرد | سایت اقتصاد جهانی(global economy) |
Rentax | نرخ رشد مالیاتهای زیستمحیطی44 | مدل 1و2 (الف و ب) | پرداختهایی است که برای فعالیت های آلاینده یا بهره برداری از منابع طبیعی انجام میشود، و پایه آن تأثیر منفی این فعالیتها بر محیط زیست است | سایت اقتصاد جهانی |
* برآورد مدل
ابتدا آزمون واریانس ناهمسانی وایت و خود همبستگی بروش گادفری و آزمون استقلال مقاطع پسران45 برای مدلهای فوق انجام شد، که نتایج آن در جدول 2 آمده است:
جدول 2-آزمون واریانس ناهمسانی و خود همبستگی و استقلال مقاطع پسران
کشورها | مدل ها | آزمون | آماره آزمون | احتمال | نتیجه |
کشورهای توسعه یافته صادرکننده خالص مواد غذایی | الف | واریانس ناهمسانی | 1.896332 | 0.0078 | وجود ناهمسانی واریانس |
خود همبستگی | 6.223731 | 0.0024 | وجود خود همبستگی | ||
وابستگی مقاطع | 2.275254 | 0.0229 | وجود وابستگی مقاطع | ||
ب | واریانس ناهمسانی | 1.651241 | 0.0298 | وجود ناهمسانی واریانس | |
خود همبستگی | 3.424568 | 0.0346 | وجود خود همبستگی | ||
وابستگی مقاطع | 2.157326 | 0.0310 | وجود وابستگی مقاطع | ||
کشورهای توسعه یافته وارد کننده خالص مواد غذایی | الف | واریانس ناهمسانی | 1.907277 | 0.0070 | وجود ناهمسانی واریانس |
خود همبستگی | 3.226912 | 0.0417 | وجود خود همبستگی | ||
وابستگی مقاطع | 2.721330 | 0.0065 | وجود وابستگی مقاطع | ||
ب | واریانس ناهمسانی | 1.718478 | 0.0203 | وجود ناهمسانی واریانس | |
خود همبستگی | 3.882681 | 0.0222 | وجود خود همبستگی | ||
وابستگی مقاطع | 3.116509 | 0.0018 | وجود وابستگی مقاطع |
منبع: یافته های پژوهش
نتایج آزمونهای تشخیصی حاکی از آن است که در دادههای پانلی مربوط به کشورهای توسعهیافته (اعم از صادرکننده و واردکننده خالص مواد غذایی)، مشکلات آماری ناهمسانی واریانس، خودهمبستگی و وابستگی مقطعی بهطور معناداری وجود دارد.
سپس با استفاده از آزمون لوین، لین و چو می توان ایستایی هر یک از داده ها را آزمون نمود. فرضیه صفر در این آزمون بیانگر این است که سری زمانی دارای ریشه واحد بوده و فرضیه مخالف ایستایی سری زمانی را نشان می دهد.
جدول 3-آزمون لوین . لین و چو
گروه | |||||
صادرکننده غذایی | وارد کننده غذایی | ||||
آماره | احتمال | متغیر | آماره | احتمال | متغیر |
5.96607- | 0.0000 | rentax | 6.57050- | 0.0000 | Rentax |
13.6434- | 0.0000 | rexenpr | 13.3391- | 0.0000 | Rexenpr |
7.76484- | 0.0000 | rophexpnd | 5.37665- | 0.0000 | Rophexpnd |
2.36343- | 0.0091 | rozapmat | 3.74148- | 0.0001 | Rozapmat |
12.0474- | 0.0000 | rhltemp | 12.4300- | 0.0001 | Rhltemp |
16.3114- | 0.0000 | rhdi | 16.1895- | 0.0000 | rhdi |
13.3726- | 0.0000 | rhldaly | 15.6924- | 0.0000 | Rhldaly |
2.39089- | 0.0084 | ropdaly | 4.23795- | 0.0000 | Ropdaly |
4.40712- | 0.0000 | temchng | 3.45083- | 0.0000 | Temchng |
15.2452- | 0.0000 | rghg | 12.6075- | 0.0000 | Rghg |
منبع : یافته های پژوهش
با توجه به خروجی این آزمون در جدول 3، در مدلهای فوق، نتایج آزمون لوین، لین و چو فرضیه وجود ریشه واحد مشترک را رد می کنند. وبرای جلوگیری از بروز رگرسیون کاذب قبل از برآورد مدل می توان با استفاده از آزمونهای همجمعی وجود رابطه بلند مدت را بررسی نمود. در جدول4،آزمون کائو نشان می دهد که وجود همجمعی در مدل پذیرفته می شود.
جدول 4-آزمون کائو
گروه | مدل ها | آماره t | احتمال | نتیجه |
صادرکننده غذایی | الف | 4.613022- | 0.0000 | وجود هم جمعی |
ب | 2.456948- | 0.0070 | وجود هم جمعی | |
وارد کننده غذایی | الف | 4.415381- | 0.0000 | وجود هم جمعی |
ب | 5.396313- | 0.0000 | وجود هم جمعی |
منبع : یافته های پژوهش
پیش از تخمین مدل بايد مشخص شود آيا عرض از مبدأ مدل براي مقاطع مختلف مدل(کشورهای در نظر گرفته شده) يکسان است يا متفاوت؟ برای این منظور از آزمون F(آزمون چاو) استفاده می شود.
جدول 5-آزمون F لیمر
گروه | مدل ها | آماره | درجه آزادی | احتمال | نتیجه |
صادرکننده غذایی | الف | 1.913719 | (19،174) | 0.0156 | انتخاب پنل |
ب | 1.678707 | (19،174) | 0.0437 | انتخاب پنل | |
وارد کننده غذایی | الف | 1.874982 | (20،183) | 0.0165 | انتخاب پنل |
ب | 2.096129 | (20،183) | 0.0057 | انتخاب پنل |
منبع : یافته های پژوهش
در جدول 5 با توجه به خروجی این آزمون، فرضيه صفر مبني بر مساوي بودن عرض از مبدأ همه کشورها رد ميشود و اثرات گروه پذیرفته می شود. پس می توان از روش پانل جهت برآورد استفاده نمود.
برای این که مشخص گردد کدام روش(اثرات ثابت یا تصادفی) جهت برآورد مناسب تر است از آزمون هاسمن استفاده می شود. فرضیه صفر در این آزمون به این معنی است که ارتباطی بین جزء اخلال مربوط به عرض از مبدا و متغیرهای توضیحی وجود ندارد و آن ها از یکدیگر مستقل هستند. در جدول 6 با توجه به خروجی این آزمون، مدل ها باید به صورت اثرات ثابت تخمین زده شوند.
جدول 6-آزمون هاسمن
گروه | مدل ها | آماره | درجه آزادی | احتمال | نتیجه |
صادرکننده غذایی | الف | 17.041706 | 6 | 0.0091 | اثرات ثابت |
ب | 13.803585 | 6 | 0.0319 | اثرات ثابت | |
وارد کننده غذایی | الف | 14.934125 | 6 | 0.0208 | اثرات ثابت |
ب | 16.293794 | 6 | 0.0123 | اثرات ثابت |
منبع : یافته های پژوهش
بنابراین، با توجه به مشکلات موجود، اصلاحات و تصحيحات لازم46 انجام شد و مدلها با استفاده ازروش حداقل مربعات تعمیمیافته47 همراه با خطاهای استاندارد اصلاحشده پنل48 برآورد گردیدند که نتایج تخمین مدلها در جدول 6 آمده است؛ یادآوری می شود، از نظر اقتصادسنجی، این روش، کارایی برآوردها را افزایش داده و ناهمسانی واریانس مقطعی را کنترل میکند. افزون بر آن، برای محاسبه خطاهای استاندارد و کوواریانس از روش برآورد با استفاده از خطاهای استاندارد تصحیحشده پنل استفاده می شود. این رویکرد که نخستین بار توسط بک و کاتز49 مطرح شد، در مطالعات کلانکشوری یک استاندارد پذیرفتهشده محسوب میشود و دقت برآورد ضرایب را بهویژه در حضور وابستگی مقطعی افزایش میدهد. انتخاب این روش نشان میدهد که نتایج تحقیق از استحکام آماری برخوردار بوده و بر مبنای رویههای علمی معتبر بهدست آمدهاند.
جدول 7-نتایج برآورد مدل ها
مدل 1: کشورهاي صادر كننده خالص مواد غذايي | مدل 2: کشورهاي وارد کننده خالص مواد غذايي | ||||
شرح | بخش الف | بخش ب | شرح | بخش الف | بخش ب |
متغیرها | (احتمال) ضریب | (احتمال) ضریب | متغیرها | (احتمال) ضریب | (احتمال) ضریب |
Rhltemp | (0.0005) 0.017- | - | Rhltemp | (0.0009) 0.011- | - |
Temchng | (0.0001) 0.103- | - | temchng | (0.0000) 0.11- | - |
Rophexpnd(-2) | (0.019) 0.006 | - | Rophexpnd(-1) | (0.0364) 0.002 | - |
Rophexpnd | - | (0.000) 0.0047 | Rophexpnd | - | (0.0018) 0.003 |
Rhldaly | (0.07) 0.0052- | - | Rhldaly | (0.0276) 0.003- | - |
Ropdaly | - | (0.06) 0.0058- | Ropdaly | - | (0.0443) 0.004- |
Rghg(-2) | - | (0.0002) 0.0072- | Rghg(-2) | - | (0.0010) 0.0070- |
Rentax(-1) | (0.000) 0.008- | (0.000) 0.009- | Rentax(-1) | (0.0001) 0.0076- | (0.0196) 0.0067- |
Rozapmat | - | (0.000) 0.012- | Rozapmat | - | (0.0020) 0.0089- |
Rexenpr(-1) | (0.089) 0.0006 | - | Rexenpr | (0.0055) 0.0014 | (0.0286) 0.001 |
Rexenpr | - | (0.0017) 0.001 | - | - | - |
C | (0.000) 0.512 | (0.000) 0.310 | C | (0.0000) 0.55 | (0.0000) 0.36 |
F | (0.000) 5.3 | (0.000) 10.079 | F | (0.0000) 5.56 | (0.0000) 5.32 |
DW | 2.067 | 2.065 | DW | 1.88 | 2.16 |
منبع : یافته های پژوهش
* تفسیر مدل
- بررسی و مقایسه مدلهای 1 و 2
نتایج برآورد مدلها حاکی از آن است که کلیه متغیرهای مستقل تاسطح اطمینان ۹۰٪ (سطح معناداری 0.1) دارای اثرگذاری معنادار بر متغیر وابسته هستند؛ این انتخاب به این دلیل انجام شد تا احتمال بروز خطای نوع دوم (یعنی ناتوانی در شناسایی اثرات واقعی) کاهش یابد. در مطالعات بینکشوری بهویژه در حوزه محیطزیست، اندازهگیری متغیرها معمولاً با خطا همراه است و خطاهای استاندارد نسبتاً بزرگتری ایجاد میشود. در چنین شرایطی انتخاب سطح 0.10 باعث میشود که اثرات واقعی نادیده گرفته نشوند.همچنین، آماره F و سطح احتمال مربوط به آن، معناداری کلی رگرسیون را تأیید میکند. افزون بر این، مقادیر آماره دوربین- واتسون در دامنه مطلوب قرار دارد که نشاندهنده عدم وجود خودهمبستگی در باقیمانده های مدلها است.
درمدل 1، با توجه به بخش الف و ب : با رشد 1 درصدی هزینه رفاه ناشی از مرگ زودرس بلایای طبیعی (گرما و سرمای شدید هوا) و آلودگی محیط زیست(ماده ذرات محیط و ازن محیطی) به ترتیب 0.017 و 0.012
درصد رشد شاخص توسعه انسانی تضعیف می شود؛ اما در مدل 2 با توجه به بخش الف و ب مدل : با رشد 1 درصدی هزینه رفاه ناشی از مرگ زودرس بلایای طبیعی( گرما و سرمای شدید هوا) و آلودگی محیط زیست(ماده ذرات محیط و ازن محیطی) به ترتیب 0.011 و 0.0089درصد رشد شاخص توسعه انسانی کاهش می یابد .
در کشورهای توسعهیافته، اثر منفی رشد هزینههای رفاهی ناشی از مرگ زودرس بر رشد شاخص توسعه انسانی (HDI) بسته به منشأ آن متفاوت است. در بسیاری موارد، اثر منفی ناشی از بلایای طبیعی شدیدتر از اثر منفی مرتبط با آلودگی محیطزیست است. دلیل این امر در چند عامل کلیدی نهفته است: نخست، بلایای طبیعی مانند امواج گرما و سرمای شدید معمولاً ناگهانی و غافلگیرکنندهاند و برخلاف آلودگی مزمن که بهتدریج و قابل پیشبینی رخ میدهد، شوکهای شدید اقتصادی، اجتماعی و روانی ایجاد میکنند (پترو وهمکاران،202250). دوم، ساختار جمعیتی کشورهای توسعهیافته با سهم بالای سالمندان موجب میشود گروههای آسیبپذیر بیشتر در معرض مرگهای ناگهانی ناشی از دماهای افراطی قرار گیرند؛ چنین مرگهای زودرسی کاهش امید به زندگی و افت کیفیت رفاه را به دنبال دارد. سوم، بلایای طبیعی اثرات چندلایهای بر زیرساختها، حملونقل، کشاورزی و خدمات بهداشتی دارند و هزینههای رفاهی فراتر از مرگومیر صرف تولید میکنند. چهارم، این رخدادها علاوه بر پیامدهای فیزیکی، اختلالات روانی جمعی ایجاد کرده و مشارکت اجتماعی و سرمایه انسانی را تضعیف میکنند( سازمان بهداشت جهانی،2014). از این رو، شدت و سرعت آثار بلایای طبیعی، چه در گرماهای افراطی و چه در سرمای شدید، موجب میشود هزینههای رفاهی ناشی از آنها نسبت به آلودگی محیطی اثر منفی قویتری بر رشد HDI داشته باشند.
تفاوت ساختاری میان کشورهای توسعهیافته صادرکننده و واردکننده خالص مواد غذایی نیز در این زمینه اهمیت دارد. در کشورهای صادرکننده، وابستگی بالا به تولید داخلی باعث میشود رشد هزینه رفاهی ناشی از مرگ زودرس مرتبط با گرما یا سرمای شدید ضربه بیشتری به HDI وارد کند. مرگ زودرس نیروی کار کشاورزی و صنایع وابسته بهطور مستقیم مؤلفه درآمدی HDI را کاهش داده و امنیت غذایی داخلی را تهدید میکند. در مقابل، کشورهای واردکننده به دلیل تنوعبخشی اقتصادی و اتکا به واردات، بخشی از این آسیب را تعدیل میکنند. بهویژه سرمای شدید، علاوه بر افزایش بیماریهای قلبی–عروقی و تنفسی، هزینههای گرمایش و فشار مضاعف بر خانوارها را بالا میبرد؛ این موضوع رشد بار بیماری (DALYs) و هزینههای رفاهی را تشدید کرده و در نهایت کیفیت زندگی را کاهش میدهد. این اثر در صادرکنندگان که نیروی کار زیادی در فضاهای باز فعال است، شدیدتر احساس میشود(سازمان خواربار و کشاورزی ملل51، 2019).
در بعد آلودگی محیطزیست، رشد هزینههای رفاهی ناشی از مرگ زودرس منتسب به ذرات معلق (PM) و ازن محیطی از مهمترین چالشهای توسعه انسانی محسوب میشود. این آلایندهها با افزایش بیماریهای قلبی– ریوی، کاهش امید به زندگی و افت کیفیت زندگی موجب کاهش رشد HDI میشوند. شدت این آثار در کشورهای صادرکننده بیشتر است، زیرا نیروی کار کشاورزی و صنعتی در معرض مستقیم آلایندهها قرار دارد و مرگ زودرس این گروهها کاهش تولید و رفاه را به دنبال دارد. در کشورهای واردکننده، بهدلیل نظام سلامت پیشرفتهتر و اتکای کمتر به کشاورزی، بخشی از این آسیب تعدیل میشود و افت HDI محدودتر است. با این حال، در صادرکنندگان آلودگی علاوه بر مرگ زودرس، موجب افزایش هزینههای بهداشت عمومی و فشار بر منابع مالی میشود و مانع سرمایهگذاری در آموزش و نوآوری میگردد. این امر نابرابری و مهاجرت اجباری را تشدید کرده و سرمایه انسانی بیننسلی را تضعیف میکند. در مقابل، کشورهای واردکننده با برخورداری از اقتصاد متنوعتر و ابزارهای تجاری گستردهتر، انعطافپذیری بیشتری دارند و بخشی از ضربه را خنثی میکنند(براون و همکاران، 2015 ؛ گاسپرینی و همکاران،201552).
بهطور کلی، نتایج نشان میدهد که هم بلایای طبیعی (گرما و سرمای شدید) و هم آلودگی محیطزیست (ذرات معلق و ازن محیطی) اثرات منفی معناداری بر رشد شاخص توسعه انسانی دارند، اما شدت و مسیر اثرگذاری آنها در کشورهای توسعهیافته صادرکننده و واردکننده خالص مواد غذایی متفاوت است. بلایای طبیعی به دلیل آثار فوری و چندوجهی، فشار شدیدتری بر HDI وارد میکنند، در حالی که آلودگی محیطزیست آثار تدریجی اما ماندگارتری دارد. این تفاوتها نشان میدهد سیاستگذاری در حوزه بلایا باید بر مدیریت شوکهای کوتاهمدت، تابآوری زیرساختی و حمایت از گروههای آسیبپذیر تمرکز کند، در حالی که سیاستهای مقابله با آلودگی باید رویکردی پایدار و بلندمدت در زمینه کاهش انتشار و ارتقای کیفیت هوا داشته باشند(برنامه توسعه ملل متحد، 2020)
در مدل1، با توجه به بخش الف و ب : با افزایش 1 درصدی رشد DALY ناشی از بلایای طبیعی و آلودگی زیست محیطی، رشد شاخص توسعه انسانی به ترتیب میزان 0.0052 و 0.0058 درصد کاهش می یابند؛ اما در مدل2، با توجه به بخش الف و ب : با افزایش 1 درصدی رشد DALY ناشی از بلایای طبیعی و آلودگی زیست محیطی، رشد شاخص توسعه انسانی به ترتیب میزان 0.003 و 0.004 درصد تضعیف می شود.
در کشورهای توسعهیافته، تأثیر رشد بار بیماری بر شاخص توسعه انسانی (HDI) بسته به منشأ آن متفاوت است. مطالعات نشان دادهاند که در بسیاری موارد، اثر منفی ناشی از آلودگی محیطزیست بهویژه آلودگی هوا بیشتر از اثر منفی ناشی از بلایای طبیعی مانند گرما و سرمای شدید است. این تفاوت به ماهیت مزمن و ماندگار آلودگی هوا بازمیگردد. تماس طولانیمدت با آلایندههایی نظیر ذرات معلق (PM2.5) و ازن محیطی عامل اصلی بیماریهای غیرواگیر مانند بیماریهای قلبی–عروقی، تنفسی و سرطانهاست و به افزایش شاخص سالهای از دسترفته عمر همراه با ناتوانی (DALYs) منجر میشود. در مقابل، بلایای طبیعی در کشورهای پیشرفته به دلیل وجود زیرساختهای مقاوم و مدیریت بحران اغلب آثار فوری و محدودتری بر مرگومیر دارند. به همین دلیل، آلودگی هوا به عنوان یک عامل پنهان اما مؤثر سهم بیشتری در افزایش بار بیماری و کاهش رشد HDI ایفا میکند(للیولد و همکاران 2015، سازمان بهداشت جهانی 2021؛ ابی و همکاران، 201853). علاوه بر این، کیفیت نهادی و اثربخشی مخارج مصرفی دولت نقش تعیینکنندهای در کاهش نسبی بار بیماری دارند؛ کشورهایی با نهادهای کارآمدتر قادرند از طریق هزینههای بهداشتی مؤثر بار بیماری را کاهش داده و به ارتقای شاخص توسعه انسانی کمک کنند (کورای، 2009، راج کومار و سارپ، 200854).
علاوه بر این، در کشورهای توسعهیافته صادرکننده خالص مواد غذایی، رشد بار بیماری ناشی از بلایای طبیعی اثرات منفی قابل توجهی بررشد HDI دارد. وابستگی بالای این کشورها به کشاورزی موجب میشود کاهش توان نیروی کار در اثر بیماریهای ناشی از گرما و سرمای شدید به افت تولید و درآمد سرانه منجر شود و مؤلفه استاندارد زندگی در HDI تضعیف گردد. جمعیت روستایی گسترده نیز در معرض مستقیم این شرایط است و بیماریها و مرگومیر ناشی از آن امید به زندگی و کیفیت زندگی را کاهش میدهد. علاوه بر این، دسترسی محدود به زیرساختهای درمانی در مناطق کشاورزی شدت اثرات بار بیماری را افزایش میدهد. هزینههای بالای درمان برای دولت و خانوادهها نیز منابع را از حوزههای آموزش و رفاه منحرف میکند. در نهایت، کاهش بهرهوری کشاورزی و درآمدهای صادراتی اثر منفی مستقیم بر توسعه انسانی دارد. در مقابل، در کشورهای واردکننده خالص مواد غذایی، اثر مستقیم رشد بار بیماری ناشی از گرما و سرما بر رشد HDI کمتر است؛ چراکه جمعیت شهری بیشتر و وابستگی به کشاورزی پایینتر است. زیرساختهای بهداشتی و خدمات درمانی گستردهتر نیز در این کشورها شدت اثر بار بیماری را محدود میکند و تمرکز اقتصادی بر صنعت و خدمات مانع از بروز آثار شدید بر HDI میشود(سازمان بهداشت جهانی،2021 ؛ سازمان خواربار و کشاورزی جهانی، 2021).
در بعد آلودگی محیطزیست، رشد بار بیماری منتسب به ذرات معلق و ازن محیطی در کشورهای صادرکننده اثر منفی بارزی بر رشد HDI دارد. فعالیتهای کشاورزی گسترده، استفاده از سوختهای فسیلی و کودهای شیمیایی موجب افزایش آلودگی هوا در مناطق روستایی میشود و سلامت نیروی کار را تهدید میکند. کاهش توان نیروی کار در اثر بیماریهای تنفسی یا قلبی باعث افت تولید و درآمد سرانه میشود و مؤلفه استاندارد زندگی HDI را تضعیف میسازد(سازمان بهداشت جهانی،2021) همچنین هزینههای درمانی بالا منابع دولت و خانوار را از آموزش و زیرساختهای رفاهی منحرف میکند. این بار بیماری با افزایش غیبت کاری و کاهش بهرهوری در کشاورزی بهطور مستقیم بر توسعه انسانی اثر میگذارد. علاوه بر آن، آلودگی کیفیت محصولات کشاورزی را کاهش داده و بر درآمد صادراتی و سرمایهگذاری در توسعه انسانی اثر غیرمستقیم دارد. فشار روانی و اجتماعی ناشی از بیماریهای مرتبط با آلودگی نیز سلامت اجتماعی را تضعیف کرده و مشارکت جمعیت فعال را کاهش میدهد. در کشورهای واردکننده خالص مواد غذایی، اثر مستقیم رشد بار بیماری ناشی از آلودگی محیطی بررشد HDI کمتر است، زیرا جمعیت شهری بالاتر و وابستگی اقتصادی به کشاورزی کمتر است. این کشورها به دلیل زیرساختهای درمانی بهتر و دسترسی به فناوریهای کاهش آلودگی، شدت اثر بار بیماری را کنترل میکنند. همچنین تمرکز بر صنعت و خدمات موجب میشود اختلالهای ناشی از بیماریهای آلودگی اثر مستقیم بزرگی بر رشد HDI نداشته باشد(سازمان بهداشت جهانی،2021 ؛ سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، 2020).
در مجموع، یافتهها نشان میدهد که در کشورهای توسعهیافته، هرچند بلایای طبیعی و آلودگی محیطی هر دو بر رشد شاخص توسعه انسانی اثر منفی دارند، اما شدت و مسیر اثرگذاری آنها در کشورهای صادرکننده و واردکننده متفاوت است. در کشورهای صادرکننده، وابستگی به کشاورزی و جمعیت روستایی گسترده باعث میشود هر دو نوع مخاطره اثرات شدیدتری داشته باشند، در حالی که در کشورهای واردکننده زیرساختهای بهداشتی و تنوع اقتصادی مانع از بروز آثار شدید بر HDI میشود. این تفاوتها بیانگر ضرورت سیاستگذاری متناسب برای کاهش بار بیماری و ارتقای توسعه انسانی در هر دو گروه کشورهاست.
در مدل1، با توجه به بخش الف و ب: اثر منفی 1 درجه ای تغییرات میانگین سالانه دما و اثرمنفی رشد 1 درصدی آلاینده های منتشر شده(با وقفه دوساله) بر رشد شاخص توسعه انسانی به ترتیب 0.103 و 0.0072 درصد می باشند ؛ اما در مدل2، با توجه به بخش الف و ب : اثر منفی 1 درجه ای تغییرات میانگین سالانه دما و رشد آلاینده های منتشر شده(با وقفه دوساله) بر رشد شاخص توسعه انسانی به ترتیب0.11 و 0.0070درصد می باشند. در هر دو گروه کشورهای توسعهیافته صادرکننده و واردکننده خالص مواد غذایی، اثر منفی یک درجه افزایش در تغییرات میانگین سالانه دما بر رشد شاخص توسعه انسانی شدیدتر از اثر یک درصد افزایش در انتشار آلایندههای ناشی از احتراق سوختهای فسیلی است، دلیل اصلی این موضوع آن است که تغییرات دما مستقیماً بر سلامت عمومی، بار بیماریها، بهرهوری کشاورزی و امنیت غذایی تأثیر گذاشته و به سرعت به افت امید به زندگی و کاهش رفاه منجر میشود (کمیته دولتی تغییرات اقلیمی، 2022). در حالیکه آلودگی ناشی از سوختهای فسیلی گرچه زیانبار است، اما آثار آن عمدتاً تدریجی و در بازه زمانی بلندمدت آشکار میگردد (سازمان بهداشت جهانی، 2021). از این رو، شوکهای اقلیمی مرتبط با دما نسبت به آلایندههای فسیلی آثار فوریتر و شدیدتری بر شاخص توسعه انسانی دارند.
همچنین نتایج نشان میدهد که در کشورهای توسعهیافته صادرکننده خالص مواد غذایی، اثر منفی تغییرات میانگین دما بر رشد شاخص توسعه انسانی (HDI) تا حدودی کمتر از کشورهای توسعه یافته واردکننده خالص مواد غذایی است. دلیل اصلی این تفاوت به ظرفیت تطبیق ساختاری و اقتصادی صادرکنندگان بازمیگردد؛ این کشورها به دلیل وابستگی به بخش کشاورزی و تجربه مکرر مواجهه با تغییرات اقلیمی، سیاستهای سازگاری کارآمدتری مانند فناوریهای نوین آبیاری، تنوع کشت و سرمایهگذاری در تابآوری زیرساختی اتخاذ کردهاند که اثرات منفی تغییرات دما را تعدیل میکند (سازمان خواربار و کشاورزی،2021؛ کمیته تغییرات اقلیمی، 2022). در مقابل، کشورهای واردکننده خالص مواد غذایی به دلیل اتکای بالاتر به واردات و تمرکز جمعیتی در مناطق شهری متراکم، بیشتر در معرض پیامدهای غیرمستقیم تغییرات دما قرار دارند؛ مانند افزایش تقاضا برای واردات محصولات کشاورزی، فشار بر قیمتها، آسیبپذیری سلامت عمومی و اختلال در زنجیره تأمین غذا، که همگی بر امید به زندگی و رفاه انسانی تأثیرگذار است (لوبل و همکاران55،2011). با این حال، در بعد آلودگی محیطزیست، افزایش رشد انتشار آلایندههای ناشی از سوختهای فسیلی اثر منفی تقریباً مشابهی در هر دو گروه کشورها دارد، زیرا مکانیزمهای زیانبار آلایندهها از طریق افزایش بیماریهای قلبی–عروقی و تنفسی تقریباً مستقل از ساختار اقتصادی عمل کرده و آثار همگنی بر سلامت و در نتیجه بر HDI بر جای میگذارد (سازمان بهداشت جهانی، 2021).
در مدل 1، با توجه به بخش الف: با رشد 1 درصدی هزینه های بهداشتی فردی(با وقفه دو ساله) و هزینه های حفاظت از محیط زیست(با وقفه 1 ساله)،رشد شاخص توسعه انسانی به ترتیب0.006 و 0.0006 درصد افزایش می یابد و در مدل 1، با توجه به بخش ب، با رشد1درصدی این متغیرها(بدون وقفه) رشد شاخص توسعه انسانی به ترتیب 0.0047 و 0.001 درصد افزایش می یابد؛ اما در مدل 2، با توجه به بخش الف، با رشد 1 درصدی هزینه های بهداشتی فردی(با وقفه 1 ساله) و هزینه های حفاظت از محیط زیست، رشد شاخص توسعه انسانی 0.002 و 0.0014 درصد افزایش می یابد و در مدل 2، با توجه به بخش ب، با رشد1درصدی این متغیرها(بدون وقفه) رشد شاخص توسعه انسانی به اندازه 0.003 و 0.001درصد افزایش می یابد.
هزینههای شخصی بهداشتی از عوامل کلیدی ارتقای شاخص توسعه انسانی (HDI) محسوب میشوند، زیرا اغلب به سمت خدمات سلامت پیشگیرانه، تغذیه سالم، معاینات منظم و فناوریهای سلامتمحور هدایت میگردند. چنین سرمایهگذاریهایی در سطح فردی با کاهش ناتوانی (DALY) و مرگ زودرس، امید به زندگی و بهرهوری نیروی کار را افزایش داده و بار مالی کمتری بر نظام بهداشت عمومی تحمیل میکند. در نتیجه، جمعیت سالمتر به رفتارهای پایدار زیستمحیطی مانند مصرف کمتر منابع آلاینده، تغذیه محیطزیستدوستانه و مشارکت در فعالیتهای اجتماعی تمایل بیشتری دارد (سازمان بهداشت جهانی 2023، برنامه توسعه سازمان ملل متحد 2022).در کنار این موضوع، هزینههای صرفشده برای حفاظت محیط زیست (EPE) نیز اثرات چندبعدی بر توسعه انسانی دارد. این هزینهها از طریق کاهش بار بیماری و مرگ زودرس ناشی از آلودگی و بلایای اقلیمی، به بهبود شاخص سلامت و امید به زندگی کمک میکنند. علاوه بر این، مقاومسازی زیرساختها مانع از خسارات اقتصادی بلایای طبیعی شده و پایداری درآمدی خانوارها و دولتها را تقویت میکند. همچنین، کاهش اختلال در آموزش و اشتغال در زمان بحرانهای زیستمحیطی به حفظ سرمایه انسانی و استمرار توسعه منجر میشود (آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر، 2020 برنامه توسعه سازمان ملل،562021).با وجود مزایای هزینههای بهداشت فردی، اثر رشد آن در دو گروه کشورها یکسان نیست. در کشورهای واردکننده خالص مواد غذایی، سطح بار بیماری و هزینه رفاه ناشی از مرگ زودرس پایینتر است و وابستگی کمتری به فعالیتهای پرریسک کشاورزی دارند. به همین دلیل، فشار مستقیم بر رشد شاخص توسعه انسانی(HDI) کمتر است و در نتیجه، تأثیر مثبت رشد هزینههای بهداشت فردی نیز نسبت به کشورهای صادرکننده ضعیفتر و محدودتر جلوه میکند.
کاهش بار بیماری هرچند فشار مالی دولت را میکاهد و امکان سرمایهگذاری در بخشهای دیگر را فراهم میسازد، اما بازده سرمایهگذاری فردی در سلامت کمتر احساس میشود. در مقابل، در کشورهای صادرکننده که بار بیماری و مرگ زودرس بالاتر است، هر یک درصد افزایش هزینههای بهداشتی بازده بیشتری در بهبود امید به زندگی و بهرهوری نیروی کار ایجاد میکند. ساختار اقتصادی متکی بر کشاورزی پرخطر و جمعیت در معرض ریسک سبب شده اثر مثبت هزینههای بهداشت فردی پررنگتر باشد و این تفاوت یکی از محورهای اصلی اختلاف میان دو گروه کشورها در رشد HDI محسوب میشود(سازمانه بهداشت جهانی؛،برنامه توسعه سازمان ملل، 2023).
در بعد بلایای طبیعی، اثر مثبت رشد EPE بررشد HDI در کشورهای صادرکننده ضعیفتر از واردکنندگان است. این موضوع به دلایلی همچون سهم بالای اشتغال کشاورزی روباز و ریسک بالای مرگومیر ناشی از گرما و سرما، کارایی نهادی پایینتر در اجرای برنامههای سلامتمحور، شوکهای قیمتی و مالی ناشی از بلایای طبیعی و پراکندگی جمعیت روستایی بازمیگردد. در مقابل، واردکنندگان با اقتصاد شهریتر، زیرساختهای سلامت گستردهتر و تنوع واردات غذایی، بازدهی بیشتری از EPE در ارتقای HDI کسب میکنند(کمیته دولتی تغییرات اقلیمی، 2022).
اما در بعد آلودگی محیط زیست ناشی از ذرات معلق و ازن، اثر مثبت رشد EPE بر رشد HDI در هر دو گروه کشور تقریباً مشابه است. علت این امر، ماهیت مشترک آلودگی هوا بهعنوان محصول صنایع غیرکشاورزی و حملونقل شهری، وجود زیرساختهای مشابه پایش و کنترل آلودگی، تعهدات بینالمللی در زمینه کاهش انتشار و پوششهای بیمهای و درمانی است که تفاوتهای ساختاری را تعدیل میکند. به همین دلیل، تفاوت مثبت اثررشد EPE بررشد HDI در بعد آلودگی میان دو گروه ناچیز گزارش میشود.
6. در مدل1، با توجه به بخش الف و ب، افزایش 1 درصدی رشد مالیاتهای زیست محیطی(با وقفه 1 ساله)،رشد شاخص توسعه انسانی به میزان 0.008 و 0.009 درصد تضعیف می شود. اما در مدل2، با توجه به بخش الف و ب، این افزایش 1 درصدی مالیاتهای زیست محیطی(با وقفه 1 ساله)، رشد شاخص توسعه انسانی را به میزان 0.0076 و 0.0067 درصد تضعیف می کند. مالیاتهای زیستمحیطی در برخی شرایط میتوانند بهطور غیرمستقیم اثرات منفی بر رشد شاخص توسعه انسانی (HDI) برجای گذارند. از یکسو، این مالیاتها عمدتاً غیرمستقیم هستند و بار مالی بیشتری بر دوش خانوارهای کمدرآمد میگذارند، بهویژه در حوزه انرژی و سوخت که سهم بالایی از هزینههای ضروری خانوار را تشکیل میدهد (بنتو و همکاران 572009). از سوی دیگر، اجرای سریع یا بدون حمایت اجتماعی این مالیاتها هزینه تولید در صنایع آلاینده را افزایش داده و کاهش اشتغال و درآمد را به دنبال دارد، که در جوامع وابسته به سوختهای فسیلی پیامدهای اجتماعی قابلتوجهی دارد(بورینگر وهمکاران، 582002).همچنین، افزایش قیمت انرژی و حملونقل ناشی از مالیاتها میتواند دسترسی گروههای محروم و روستایی به خدمات عمومی را محدود کرده و نابرابری اجتماعی را تشدید نماید (بانک جهانی 2017). این عوامل به کاهش مؤلفههای کلیدی HDI شامل آموزش، سلامت و درآمد منجر میشوند.
با توجه به ساختار اقتصادی، شدت این اثرات میان کشورهای توسعهیافته صادرکننده و واردکننده خالص مواد غذایی متفاوت است. در کشورهای صادرکننده، بخش کشاورزی سهم عمدهای در سرمایه انسانی و بهرهوری کل عوامل دارد. در نتیجه، افزایش هزینههای ناشی از مالیات زیستمحیطی مستقیماً قیمت تمامشده محصولات کشاورزی را افزایش داده، صادرات و ارزآوری را کاهش میدهد و نهایتاً رفاه اجتماعی و مؤلفه درآمدی HDI را تضعیف میکند(بانک جهانی،2017). در مقابل، واردکنندگان با اقتصادی متکیتر به صنعت و خدمات و سهم کمتر کشاورزی در GDP، اثرات منفی کمتری را تجربه میکنند. از منظر سلامت نیز نیروی کار کشاورزی در صادرکنندگان بیشتر در معرض آلودگی محیطی ناشی از ذرات معلق و ازن است؛ افزایش هزینه انرژی و نهادهها هزینه زندگی و درمان را بالا میبرد و دسترسی گروههای کمدرآمد به خدمات بهداشتی کاهش یافته و امید به زندگی تضعیف میشود. در واردکنندگان، پوشش بیمهای گستردهتر و زیرساختهای درمانی پیشرفتهتر این آثار منفی را تعدیل میکند. همچنین، در بعد امنیت غذایی، افزایش هزینه تولید در صادرکنندگان قیمت داخلی غذا را بالا برده و کیفیت تغذیه خانوارها را کاهش میدهد، در حالی که واردکنندگان به دلیل تنوع واردات اثرات محدودتری را تجربه میکنند(بنتو و همکاران، 2009).
با این حال، در بعد بلایای طبیعی ناشی از گرما و سرمای شدید، هر دو گروه کشورها اثرات منفی تقریباً مشابهی از رشد مالیاتهای زیستمحیطی بر رشد HDI تجربه میکنند. در صادرکنندگان، کاهش تولید کشاورزی و افزایش سرمایهگذاری اجباری در فناوریهای سبز فشار وارد میکند، و در واردکنندگان، شوک قیمتی جهانی و رشد هزینه واردات بار مشابهی بر خانوار و دولت ایجاد مینماید. بنابراین، اگرچه منشأ فشار متفاوت است، اما اثر نهایی بر توسعه انسانی همراستا شده و تفاوت معناداری میان دو گروه کشور مشاهده نمیشود. این همپوشانی بیانگر آن است که مالیاتهای زیستمحیطی در شرایط اقلیمی نامساعد، برای هر دو گروه کشور پیامدی نزدیک به برابری نسبی بر سطح توسعه انسانی دارند.
5. نتیجه گیری و پیشنهادات
نتایج مدلها نشان داد که رشد هزینه رفاه ناشی از مرگ زودرس منتسب به بلایای طبیعی(گرما و سرمای شدید) و آلودگی محیط زیست(ماده ذرات محیطی و ازن محیطی و بار بیماری ناشی از آنها، اثر منفی و معنا داری بر رشد شاخص توسعه انسانی دارد، از طرفی، رشد مالیاتهای زیست محیطی،تغییرات میانگین سالانه دما ورشد انتشارالاینده های ناشی از احتراق سوختهای فسیلی نیز تاثیر منفی و معنا داری بر رشد شاخص توسعه انسانی داشتند، اما اثر نرخ رشد هزینه های حفاظت از محیط زیست بر رشد شاخص توسعه انسانی مثبت بود .همچنین، اثرات منفی و معنا دار رشد هزینه های رفاه ناشی از مرگ زودرس منتسب به بلایای طبیعی(گرماو سرمای شدید) و آلودگی محیط زیست( ماده ذرات محیط و ازن محیطی) ورشد بار بیماری ناشی از آنها بر رشد شاخص توسعه انسانی در كشورهاي توسعه یافته صادر كننده خالص مواد غذايي بیشتر از كشورهاي توسعه یافته وارد کننده خالص مواد غذايي شدند. بطور کلی، کشورهای توسعهیافته صادرکننده خالص مواد غذایی، به دلیل وابستگی بالا به کشاورزی و اشتغال وسیع در فضاهای باز، آسیبپذیری بیشتری در برابر مرگ زودرس، بار بیماری (DALY) و هزینههای رفاهی ناشی از آلودگی محیطزیست و بلایای طبیعی دارند. این کشورها با کاهش بهرهوری کشاورزی، افت صادرات و فشار مضاعف بر منابع عمومی مواجهاند که در نهایت رشد شاخص توسعه انسانی (HDI) را تضعیف میکند. در مقابل، کشورهای توسعهیافته واردکننده خالص مواد غذایی به دلیل اتکای بیشتر به بخش خدمات و صنعت، شبکه نهادی پیشرفتهتر و توانایی تنوعبخشی تجاری، ظرفیت بالاتری برای جذب شوکهای زیستمحیطی داشته و افت رشد HDI در آنها محدودتر است. در حوزه هزینههای سلامت فردی، اثر مثبت این رشد در صادرکنندگان پررنگتر است زیرا شدت بار بیماری بالاتر بوده و بازدهی هر واحد سرمایهگذاری بیشتر است؛ در حالی که واردکنندگان به دلیل بار بیماری کمتر، اثر مثبت ضعیفتری را تجربه میکنند. رشد مخارج حفاظت از محیطزیست (EPE) در هر دو گروه به بهبود رشد HDI کمک میکند، اما در بعد بلایای طبیعی بازدهی در واردکنندگان بالاتر است زیرا جمعیت شهری و زیرساختهای نهادی کارآمدتر پوشش گستردهتری ایجاد میکنند. در نهایت، رشد مالیاتهای زیستمحیطی در صادرکنندگان اثر منفی قویتری بررشد HDI دارد، زیرا افزایش هزینه تولید و قیمت مواد غذایی مستقیماً بر درآمد و امنیت غذایی تأثیر میگذارد، اما واردکنندگان به دلیل اقتصاد متنوعتر اثرات را بهتر مدیریت میکنند. با این وجود، در شرایط بلایای طبیعی شدید، اثر منفی مالیاتها تقریباً در هر دو گروه کشور هموزن است. این نتایج بیانگر آن است که ساختار اقتصادی، کیفیت نهادی و نوع وابستگی تجاری تعیینکننده اصلی شدت اثر عوامل زیستمحیطی بر شاخص توسعه انسانی در کشورهای توسعهیافته هستند.
با توجه به یافتههای تحقیق، مجموعهای از سیاستهای کاربردی برای بهبود رشد شاخص توسعه انسانی (HDI) در کشورهای توسعهیافته صادرکننده و واردکننده خالص مواد غذایی پیشنهاد میشود. نخست، در کشورهای صادرکننده ضروری است تنوعبخشی بخشی و نهاد در دستور کار قرار گیرد تا وابستگی بیش از حد به کشاورزی کاهش یافته و سهم خدمات و صنایع دانشبنیان در اقتصاد افزایش یابد. همزمان، تقویت نظام سلامت روستایی و پوشش بیمهای کارگران کشاورزی از طریق ایجاد کلینیکهای سیار و برنامههای سلامت– محیط میتواند بار بیماری و مرگ زودرس ناشی از فعالیتهای پرریسک کشاورزی را کاهش دهد. در هر دو گروه کشور، سرمایهگذاری در حفاظت از محیطزیست (EPE) از جمله گسترش زیرساختهای سبز، سیستمهای هشدار سریع، حملونقل پاک و انرژیهای تجدیدپذیر، نقشی کلیدی در کاهش هزینههای رفاهی ناشی از آلودگی و بلایای طبیعی دارد. از سوی دیگر، اصلاح مالیاتهای زیستمحیطی با طراحی پلکانی و بازتوزیع درآمد به نفع خانوارهای کمدرآمد، مانع از اثرگذاری منفی آن بر مؤلفههای سلامت و درآمدی HDI خواهد شد. همچنین، ایجاد ذخایر استراتژیک و تقویت همکاریهای تجاری چندجانبه بهویژه برای مدیریت شوکهای قیمتی و تضمین امنیت غذایی ضرورت دارد. در سطح اجتماعی، گسترش آموزش و آگاهی زیستمحیطی برای ترویج تغذیه سالم، رفتارهای پایدار و مشارکت جمعی در مقابله با تغییرات اقلیمی باید مورد توجه قرار گیرد. نهایتاً، تقویت حکمرانی و ظرفیت نهادی از طریق شفافیت، پاسخگویی و کارایی بیشتر نهادهای عمومی در تخصیص منابع به سلامت و محیطزیست، بازدهی مخارج عمومی را افزایش داده و همزمان به ارتقای رشد HDI و شاخص پایداری زیستمحیطی کمک میکند.
6. فهرست منابع
امیرانی، م. (1379). اثرات و پیامدهای بلایای طبیعی بر منابع طبیعی. جهاد، (230 و 231).
افتخاری، ع.ر.، وزین، ن.، و پورطاهری. (1386). فرآیند مدیریت بلای طبیعی در دو شیوه بومی و جدید: روستاهای بخش خورش رستم (شهرستان خلخال). مدرس علوم انسانی، 13(1).
صفریپور، م. (1387). مدیریت زیستمحیطی و ریسک بلایا. همایش زمینشناسی و محیط زیست، دوره 4.
نصیری، ج.، و علامه، ع. (1388). خشکسالی و توسعه پایدار. همایش ملی اثرات خشکسالی و راهکارهای مدیریت آن.
شکیبایی، ع.، و یعقوبی، ر. (1394). تأثیر بلایای طبیعی (سیل، زلزله، خشکسالی، طوفان) بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب. فصلنامه جغرافیا.
دالایی، ح.، علیجانی، ب.، و احمدی، م. (1388). تحلیل آماری دماهای یخبندان با رویکرد مدیریت ریسک یخبندانهای جادهای در استانهای لرستان و چهارمحال و بختیاری. فصلنامه مهندسی حملونقل، (2).
میرموسوی، س.ح.، و حسینبابایی، م. (1390). مطالعه توزیع زمانی-مکانی احتمال وقوع یخبندان در استان زنجان. مجله جغرافیا و برنامهریزی محیطی، 22(3)، شماره پیاپی 43.
علینژاد، ک.، و قنادی، م. (1396). مفهوم و محاسبه شاخص DALYs در برآورد بار بیماریها. نشریه علوم و مهندسی آب و فاضلاب، 2(3).
احمدیان، م.، جبلعاملی، ف.، عبدلی، ق.، شعبانخواه، م.، و خراسانی، ع. (1396). اثر تخریب محیط زیست بر رشد اقتصادی (شواهدی از 32 کشور در حال توسعه). پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی، 7(27).
ندافی، ک، مصداقینیا، ع.، سعیدی، ر.، حسنوند، م.، و ابطحی، م. (1398). مروری بر مطالعات بار بیماریهای منتسب به عوامل خطر محیطی در ایران: دستاوردها، محدودیتها و برنامههای آینده. فصلنامه سلامت و محیط زیست، 12(2).
پاکدامن، م.، عاملی، ا.، رنجبر، م.، عسکری، ر.، و جامبرسنگ، س. (1398). تأثیر مخارج سلامت بر شاخص توسعه انسانی (HDI) در ایران. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم، 13(10).
پندار، م.، بهرامی، س.، و پوراصغر سنگاچین، ف. (1399). تحلیل و تبیین رابطه همبستگی شاخص توسعه انسانی و شاخص توسعه پایدار و تطبیق این شاخصها در ایران. فصلنامه آموزش محیط زیست و توسعه پایدار، 9(1).
مریانجی، م.، و وجدانی نوذر، ف. (1399). اثرات مخاطرات اقلیمی بر فعالیتهای زراعی (کشت لوبیا) روستاییان در شهرستان ازنا. فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی، 9(34).
ملکوتیخواه، م.، و فرجزاده، ع. (1399). اثر تغییر اقلیم بر رشد اقتصادی ایران. اقتصاد و توسعه کشاورزی، 34(2)
نورالدینی، ص.، سقدل، ح.، آرانی، ع.، و فرجی دیزجی، س. (1400). اثر اقتصادی بیماریهای مزمن بر هزینه و درآمد خانوار ایرانی. پژوهشها و سیاستهای اقتصادی، 29(98)
زارعی، ا.، و سجادی، ج. (1403). رابطه بلندمدت مخاطرات طبیعی، هزینههای حفاظت از محیط زیست و شاخص توسعه انسانی در ایران. فصلنامه علم و فناوری محیط زیست، 16(1).
فتحی، ر.، و احمدی، ت. (1401). تغییرات اقلیمی، بیماریهای محیطی و تأثیر آن بر شاخص توسعه انسانی در خاورمیانه. مجله اقتصاد کاربردی ایران، 12(4).
رحیمی، م.، علیپور، س.، و محمدی، ح. (1402). تأثیر آلودگی هوا و بلایای طبیعی بر شاخص توسعه انسانی در استانهای ایران. مجله مطالعات علوم محیطی، 8(2).
Abbey، D. E.، Nishino، N.، McDonnell، W. F.، Burchette، R. J.، Knutsen، S. F.، Lawrence Beeson، W.، & Yang، J. X. (1999). Long-term inhalable particles and other air pollutants related to mortality in nonsmokers. American Journal of Respiratory and Critical Care Medicine، 159(2)، 373–382.
Audibert، M.، Combes Motel، P.، & Drabo، A. (2012). Global burden of disease and economic growth. HAL Working Papers، halshs-00678713.
Banik، B.، Roy، C. K.، & Hossain، R. (2022). Healthcare expenditure، good governance and human development. EconomiA، 24(1)، 108–128.
Bento، A.، Goulder، L.، Jacobsen، M.، & von Haefen، R. (2009). Distributional and efficiency impacts of increased U.S. gasoline taxes. American Economic Review، 99(3)، 667–699.
Bӧhringer، C.، Rutherford، T. F.، & Schneider، J. (2002). Carbon tax and joint implementation: A computable general equilibrium analysis for Germany. Environmental and Resource Economics، 22(3)، 287–310.
Bloom، D. E.، Canning، D.، & Sevilla، J. (2004). The effect of health on economic growth: A production function approach. World Development، 32(1)، 1–13.
Bloom، D. E.، & Canning، D. (2008). Global demographic change: Dimensions and economic significance. Population and Development Review، 34، 17–51
Bretschger، L.، & Valente، S. (2011). Climate change and uneven development. Journal of Economics، 113(4)، 559–583
Cooray، A. (2009). Government expenditure، governance and economic growth. Comparative Economic Studies، 51(3)، 401–418.
Gong، L.، Li، H.، & Wang، D. (2012). Health investment، physical capital accumulation، and economic growth. China Economic Review، 23(4)، 1104–1119.
Kazemi، E.، Salehi، M.، Azizmohammad Looha، M.، Zayeri، F.، & Vahabi، N. (2021). Trend analysis of disability adjusted life years due to cardiovascular diseases: Results from the Global Burden of Disease Study 2019. BMC Public Health، 21(1)، 1–12.
Khan، M. T. I.، Anwar، S.، Sarkodie، S. A.، Yaseen، M. R.، & Nadeem، A. M. (2023). Do natural disasters affect economic growth? The role of human capital، foreign direct investment، and infrastructure dynamics. Heliyon، 9(1)، e12345.
Kjellstrom، T.، Gabrysch، S.، Lemke، B.، & Dear، K. (2009). The Hothaps programme for assessing climate change impacts on occupational health and productivity: An invitation to carry out field studies. Global Health Action، 2(1)، 1–3.
Kumar، R.، & Sarpe، S. (2008). Public health expenditure and human development: A cross-country analysis. Journal of Health Economics، 27(2)، 274–289.
Lee، M.، Villaruel، M. L.، & Gaspar، R. (2016). Effects of temperature shocks on economic growth and welfare in Asia. Asian Development Bank Working Paper Series، No. 499.
Lelieveld، J.، Evans، J. S.، Fnais، M.، Giannadaki، D.، & Pozzer، A. (2015). The contribution of outdoor air pollution sources to premature mortality on a global scale. Nature، 525(7569)، 367–371.
Lloyd، S. J.، Kovats، R. S.، & Chalabi، Z. (2011). Climate change، crop yields، and undernutrition: Development of a model to quantify the impact of climate scenarios on child undernutrition. Environmental Health Perspectives، 119(12)، 1817–1823.
Lopez-Casasnovas، G.، Rivera، B.، & Currais، L. (2005). Health and economic growth: Findings and policy implications. MIT Press.
Martinez، G. S.، Williams، E.، & Yu، S. S. (2015). The economics of health damage and adaptation to climate change in Europe: A review of the conventional and grey literature. Climate، 3(3)، 522–541.
Mihai، M.، Surcel، T.، & Florea، A. (2025). Exploring the influence of high-technology and environmental factors on Human Development Index. Cogent Economics & Finance، 13(1)، 2473642.
OECD. (2020). Mortality، morbidity and welfare cost from exposure to environment-related risks. Paris: OECD Publishing.
Onofrei، M.، Gavrilu، A. F.، Bostan، I.، Filip، B. F.، Popescu، C. L.، & Jitaru، G. (2020). Impacts of the allocation of governmental resources for improving the environment: An empirical analysis on developing European countries. International Journal of Environmental Research and Public Health، 17(8)، 2787.
Oueslati، W. (2014). Environmental tax reform: Short-term versus long-term macroeconomic effects. Journal of Macroeconomics، 40، 190–201.
Owusu، P. A.، & Sarkodie، S. A. (2020). Global estimation of mortality، disability-adjusted life years and welfare cost from exposure to ambient air pollution. Science of the Total Environment، 742، 140636.
Pelling، M. (2003). Natural disasters and development in a globalizing world. Routledge.
Petro، F.، González، P.، & Smith، J. (2022). Extreme weather events and human development: Assessing welfare costs in advanced economies. Climatic Change، 172(3)، 24–39.
Prüss-Ustün، A.، Rapiti، E.، & Hutin، Y. (2003). Global burden of disease from sharps injuries to health-care workers (Environmental Burden of Disease Series، No. 3). Geneva: World Health Organization.
Skidmore، M.، & Toya، H. (2002). Do natural disasters promote long-run growth? Economic Inquiry، 40(4)، 664–687.
UNDP – United Nations Development Programme. (2021). Human Development Report 2021/2022: Uncertain times، unsettled lives – Shaping our future in a transforming world. New York: UNDP.
UNDP – United Nations Development Programme. (2022). Sustainable development and human well-being: Annual report 2022. New York: UNDP.
UNEP – United Nations Environment Programme. (2011). Environmental tax reform in developed، emerging، and transition economies. German Development Institute (DIE)
World Bank. (2017). State and trends of carbon pricing 2017. Washington، DC: World Bank.
World Health Organization (WHO). (2014). Quantitative risk assessment of the effects of climate change on selected causes of death، 2030s and 2050s. Geneva: WHO.
World Health Organization (WHO). (2021). Air quality guidelines: Global update 2021. Geneva: WHO.
World Health Organization (WHO). (2023). Global monitoring report on health expenditure. Geneva: WHO.
Zhang، F.، & da Silva، C. G. (2022). Impact of environmental taxes on energy consumption and intensity: Evidence from OECD countries. Cogent Economics & Finance، 10(1)، 2156094.
Smith، J.، Brown، A.، & Davis، K. (2023). The impact of pollution-induced premature mortality and climate disasters on the Human Development Index. *Global Environmental Change، 75، 102555
Garcia، M.، Rodriguez، P.، & Kumar، S. (2024). Environmental protection، natural disasters، and human development: Evidence from OECD countries. Sustainable Development، 32(1)، 450-465.
Analysis of the Impact of Natural Disasters and Environmental Pollution on the Human Development Index(Case Study: Comparison of Developed Countries as Net Food Exporters and Importers)
Kamran Navabi Zand59، Roya Seifipour60، Marjan Damankeshideh61، Amirreza Keyghobadi62
Abstract
In recent decades، the intensification of climate change، greenhouse gas emissions، environmental pollution، and the occurrence of natural disasters have introduced new dimensions of threats to economic sustainability and quality of life. The Human Development Index (HDI) serves as an appropriate tool for assessing the impacts of these risks on the development trajectory of countries. This study compares selected developed net food-importing and net food-exporting countries during the period 2010–2019، employing panel data regression models. The analysis focuses on the growth rates of key variables، including disease burden (DALYs)، welfare costs of premature deaths attributed to natural disasters and environmental pollution، out-of-pocket health expenditures، average annual temperature changes، emissions from fossil fuel combustion، environmental protection expenditures، and environmental taxes as determining factors within the analytical framework. These variables may directly or indirectly influence the growth of the HDI. The effects of these phenomena، ranging from individual health outcomes to macroeconomic policy، are reflected in HDI dynamics. The results indicate that while the negative and significant effects of the growth of welfare costs of premature deaths due to natural disasters (high temperature and cold temperature) and environmental pollution (ambient particulate matter and ground-level ozone)، as well as the growth of disease burden، are evident in the selected developed countries، the adverse impacts of these variables on HDI growth are stronger in developed net food-exporting countries than in developed net food-importing countries.
Keywords: Disease burden، Environmental protection، Human development index، Welfare costs from premature deat
[1] . گروه اقتصاد، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران Kamran.navabi@yahoo.com
[2] .گروه اقتصاد، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران(نویسنده مسئول) roy.seyfipour@iau.ac.ir
[3] . گروه اقتصاد، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانm.damankeshideh@iau.ac.ir
[4] . گروه مدیریت صنعتی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران a.keghobadi@iauctb.ac.ir
[5] . مدل ها با استفاده از روش PCSE +Panel EGLS استفاده گردید که دقت آماری نتایج را ارتقا میدهد.
[6] . محاسبه نرخ رشد برای دما نه از نظر علمی و نه از نظر تفسیری معنا ندارد و در حوزه اقتصاد اقلیم نیز دما را بهصورت سطحی وارد مدل کردهاند
[7] . United Nations Development Programme
[8] . Intergovernmental Panel on Climate Change
[9] . Watts et al.
[10] . Organisation for Economic Co-operation and Development(OECD)
[11] . Hallegatte et al.
[12] . Kong & Li
[13] . World Health Organization(who)
[14] . Smith et al.
[15] . White House Office of Management and Budget
[16] . Tol
[17] . García et al.
[18] . Todaro & Smith
[19] . Garcia et al.
[20] . Smith et al.
[21] . Banna Banik et al.
[22] . Salehi et al.
[23] . Onofrei et al.
[24] . Owusu & Sarkodie
[25] . Bardi & Pierini
[26] . استرالیا. بلاروس.بلژیک.دانمارک.مجارستان.ایرلند.لتونی.لیتوانی.مولداوی.لهستان.روسیه.اکراین.آمریکا. بلغارستان. هلند. نیوزیلند . کانادا. ایسلند.اسپانیا .نروژ
[27] . صادر کننده خالص کشور یا سرزمینی است که ارزش کالاها و خدمات صادراتی بالاتر از کالاها و خدمات وارداتی آن در یک بازه زمانی مشخص باشد و برعکس آن در وارد کننده خالص می باشد به سایت انکتاد(unctad) مراجعه شود.
[28] . اتریش.کرواسی .قبرس .جمهوری چک.استونی.فنلاند.فرانسه. آلمان.یونان.ایتالیا .ژاپن.لوکزامبورگ.مالت.پرتغال.رومانی.اسلواکی .اسلوونی .سوئد.سوئیس .کره جنوبی.بریتانیا
[29] . UNCTAD/STAT/CLASSIF/2022/1 CLASSIFICATION UPDATE – APRIL 2022
[30] . هزینههای رفاه ناشی از مرگ زودرس، بار بیماریهای منتسب به بلایای طبیعی و آلودگی محیط زیست
[31] . Hysaj et al.
[32] . Rosen
[33] . مدل1: کشورهای توسعه یافته صادرکننده خالص مواد غذایی و مدل 2: کشورهای توسعه یافته وارد کننده خالص مواد غذایی بوده و بخش الف:مربوط به بعد بلایای طبیعی و بخش ب مربوط به بعد آلودگی محیط زیست میباشند
[34] . Human Development Index(growth rate)
[35] . Welfare cost of premature deaths due to high and low temperature،per capita (USD 2015 ،growth rate)
[36] . Welfare cost of premature deaths due to ambient particulate matter and ambient ozone، per capita (USD 2015، growth rate)
[37] . Disability-adjusted life years (DALYs) attributable to high and low temperatures، number (growth rate)
[38] . Disability-adjusted life years (DALYs) attributable to ambient particulate matter and ambient ozone، number (growth rate)
[39] . Mean Temperature Change,
[40] . Intergovernmental Panel on Climate Change,2021
[41] . emissions from fuel combustion(growth rate)
[42] . Out-of-pocket health expenditure، % of current health expenditure (growth rate)
[43] . Expenditure on environmental protection، % of GDP (growth rate)
[44] . Environmental taxes، % of GDP (growth rate)
[45] . Pesaran CD
[46] . روش اصلاحات: استناد به کتاب افلاطونی، عباس. تجزیه و تحلیل آماری با Eviews در تحقیقات حسابداری و مدیریت مالی. انتشارات ترمه.
[47] . Panel Estimated Generalized Least Squares
[48] . Panel-Corrected Standard Errors(PCSE)
[49] . Beck & Katz
[50] . Petro et al.
[51] . Food and Agriculture Organization of the United Nations
[52] . Brown et al. Gasparrini et al.
[53] . Ebi et al.
[54] . Cooray, Rajkumar & Swaroop
[55] . Lobell et al.
[56] . International Renewable Energy Agency, United Nations Development Programme1
[57] . Bento et al.
[58] . Böhringer et al.
[59] . Department of Economics, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran. Kamran.navabi@yahoo.com
[60] Department of Economics, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.(Corresponding author)roy.seyfipour@iau.ac.ir
[61] . Department of Economics, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran. m.damankeshideh@iau.ac.ir
[62] . Department of Industrial Managemen, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.a.keghobadi@iauctb.ac.ir