بررسی ارتباط بین میزان دینداری و رضایت از زندگی در بین شهروندان شهر شهرضا
محورهای موضوعی : مدیریت فرهنگیزینب شیرازی 1 , محمد علی چیت ساز 2 , ناصر حجازی 3
1 - دکتری تخصصی مدیریت آموزش عالی و مدرس متون تخصصی، دانشگاه تهران، ایران
2 - دکتری تخصصی مدیریت ورزشی، دانشگاه دامغان، سمنان، ایران. (نویسنده مسئول).
3 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان،جامعه شناسی
کلید واژه: رضایت از زندگی, دینداری, رضایت, احساس بهزیستی,
چکیده مقاله :
مقدمه و هدف: رضایت از زندگی یکی از ویژگیهای مهم روانی است که فرد واجد سلامت میبایست از آن برخوردار باشد. رضایت از زندگی مفهومی پایدار و فراگیر است که احساس و نظر کلی مردم یک جامعه را نسبت به جهانی که در آن زندگی میکنند منعکس میکند و بنابراین از حالت فردی محض خارج و جنبههای اجتماعی پیدا میکند. روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش همبستگی و ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS، به دنبال بررسی ارتباط بین میزان دینداری و رضایت از زندگی در بین شهروندان شهر شهرضا به عنوان هدف اصلی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شهر شهرضا میباشد که تعداد 384 نفر از شهروندان 18 سال به بالای آن با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است یافتهها: نتایج حاکی از آن است که بین میزان کل دینداری (34/0)، و ابعاد آن یعنی بعد اعتقادی (41/0)، بعد پیامدی (32/0)، بعد مناسکی (37/0)، بعد تجربی (25/0) و بعد عاطفی (23/0) ارتباط مثبت و معنادار با رضایت از زندگی وجود دارد؛ همچنین نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (Smart PLS) نیز نشان دادند که متغیر دینداری در مجموع 56/0 از واریانس متغیر رضایت از زندگی را تبیین میکند، با مدنظر قرار دادن مقادیر مربوط به حجم اثر شاخص ضریب تعیین این مقدار در حد متوسط 31/0 برآورد میشود نتیجهگیری: بنابراین میتوان با افزایش دینداری و ابعاد آن، رضایت از زندگی را افزایش داد نمود و گامی در جهت ایجاد سلامت اجتماعی برداشت.
Feeling well-being or life satisfaction is one of the most important psychological characteristics that a healthy person should have. Life satisfaction is a stable and pervasive concept that reflects the general feelings and opinions of the people of a society towards the world in which they live, and therefore goes beyond the purely individual state and finds social aspects.Due to the importance of life satisfaction, the present study uses correlation method and questionnaire research tool and SPSS and Smart PLS software, seeking to investigate the relationship between different dimensions of religiosity and life satisfaction among the citizens of Shahreza as a goal. Is original. The statistical population of the present study is the city of Shahreza, in which 384 citizens aged 18 and over have been studied using the Cochran's formula as the sample size.The results show that between the total amount of religiosity (0.34), and its dimensions, ie the belief dimension (0.41), consequential dimension (0.32), ritual dimension (0.37), experimental dimension (0.25) and emotional dimension (0.23) there is a positive and significant relationship; The results of the structural equation model (Smart PLS) also showed that the religiosity variable explains a total of 0.56 of the variance of the life satisfaction variable, taking into account the values of the volume of the effect of the coefficient of determination of this value to the average It is estimated to be 0.31.
_||_
بررسی ارتباط بین میزان دینداری و رضایت از زندگی در بین شهروندان شهر شهرضا
چکیده
احساس بهزیستی یا رضایت از زندگی یکی از ویژگی های مهم روانی است که فرد واجد سلامت می بایست از آن برخوردار باشد. رضایت از زندگی مفهومی پایدار و فراگیر است که احساس و نظر کلی مردم یک جامعه را نسبت به جهانی که در آن زندگی می کنند منعکس می کند و بنابراین از حالت فردی محض خارج و جنبه های اجتماعی پیدا می کند.
با توجه به اهمیت موضوع رضایت از زندگی، پژوهش حاضر با استفاده از روش همبستگی و ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS، به دنبال بررسی ارتباط بین ابعاد مختلف دینداری و رضایت از زندگی در بین شهروندان شهر شهرضا به عنوان هدف اصلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شهر شهرضا می باشد که تعداد 384 نفر از شهروندان 18 سال به بالای آن با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است.
نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل دینداری (34/0)، و ابعاد آن یعنی بعد اعتقادی (41/0)، بعد پیامدی (32/0)، بعد مناسکی (37/0)، بعد تجربی (25/0) و بعد عاطفی (23/0) ارتباط مثبت و معنادار با رضایت از زندگی وجود دارد؛ همچنین نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (Smart PLS) نیز نشان دادند که متغير دینداری در مجموع 56/0 از واريانس متغير رضایت از زندگی را تبيين مي کند، با مدنظر قرار دادن مقادير مربوط به حجم اثر شاخص ضريب تعيين اين مقدار در حد متوسط 31/0 برآورد مي شود. بنابر این می توان با افزایش دینداری و ابعاد آن، رضایت از زندگی را افزایش داد نمود و گامی درجهت ایجاد سلامت اجتماعی برداشت.
کلیدواژگان: دینداری، رضایت، احساس بهزیستی، رضایت از زندگی.
مقدمه و بیان مسئله
رضایت از زندگي1، مفهومي پيچيده و چند بعدي است كه تحت تأثير مولفه هايي چون زمان و مكان و ارزش هاي فردي و اجتماعي قرار دارد، و از اين رو معاني گوناگوني براي افراد و گروه هاي مختلف بر آن مترتب است. برخي آنرا به عنوان قابليت زيست پذيري يك ناحيه، برخي ديگر به عنوان اندازه اي براي ميزان جذابيت و برخي به عنوان رفاه عمومي، بهزيستی اجتماعي، شادكامي و مواردي از اين دست تعبير كرده اند (اپلی و منون2، 2008: 292 - 288)، به گونه ای که توافق عمومی در میان محققان، سیاست گذاران و برنامه ریزان در خصوص نیاز به مطالعه رضایت از زندگی وجود دارد و در حال حاضر این مفهوم به تمامی اقشار انسانی و در شکل های متفاوت و مختلف تسری یافته است (پورجعفر، 1384: 8).
احساس بهزیستی یا رضایت از زندگی یکی از ویژگی های مهم روانی است که فرد واجد سلامت می بایست از آن برخوردار باشد. رضایت از زندگی مفهومی پایدار و فراگیر است که احساس و نظر کلی مردم یک جامعه را نسبت به جهانی که در آن زندگی می کنند منعکس می کند و بنابراین از حالت فردی محض خارج و جنبه های اجتماعی پیدا می کند. چنانچه رضايت، آرامش، احساس سعادت يا برعكس، نارضايتي و احساس ناخشنودي در جامعه تسري يابد و عدة زيادي از اعضا را در بر بگيرد، نمي توان آن را به شرايط فردي نسبت داد، بلكه بايد اوضاع اجتماعي را در آن دخيل دانست و براين اساس جامعه را تحليل كرد. از آنجا كه بروز عواطف مثبت و منفي در اعضاي جامعه مي تواند بسياري از كنش هاي اجتماعي و انگيزة افراد را متأثر سازد، هيچ جامعه يا حكومتي نمي تواند خود را از بررسي شرايط رواني اعضا بی نیاز بداند (معیدفر و ذهانی، 1384: 136).
تداوم تعهد فرد به نظام اجتماعي ريشه در رضايت از خود، جامعه و به طور كلي شرايط زندگي فرد دارد. هر فرد از طريق تحليل شرايط پيرامون خود، ميتواند اوضاع فردي خويش را دريافته و به ارزيابي آن بپردازد. عواطف مثبت در مورد شرايط خود اگرچه عنصري ذهني است، ريشه در شرايط عيني دارد. اين حقيقت را نميتوان ناديده انگاشت كه مولفه هاي اصلي در ارزيابي مثبت و منفي هر فرد تحليل و ارزيابي ذهني او از شرايط خود و جامعه در مقايسه با ديگران است. چنانچه ارزيابي فرد از اوضاع شخصي يا زندگي خود به نتايج منفي بينجامد، اين احساس منفي در همان بخش محدود نمانده و بسياري از رفتارها و گرايشات فرد به وضعيت فردي و شرايط اجتماعي را تحت تاثير قرار می دهد و متحول می کند (سجودی و دیگران، 1394: 21).
از آنجا كه بروز رضایت در بین اعضاي جامعه مي تواند بسياري از كنش هاي اجتماعي و انگيزة افراد را متأثر سازد، هيچ جامعه يا حكومتي نمي تواند خود را از بررسي شرايط اعضایش بی نیاز بداند و بنابراین لازم و ضروری است که عوامل مرتبط با موضوع رضایت از زندگی شهروندان مورد بررسی قرار گیرد.
از جمله عوامل مرتبط با رضایت از زندگی میزان دینداری می باشد. دین اصل وحدت بخش و زمینه مشترکی را فراهم ساخته و به انسان اجازه می دهد تا با فائق آمدن بر تمایلات خودخواهانه اشان و به خاطر عشق به همنوعانشان فراتر از این خودخواهی ها عمل کنند. دین سنگ بنای سامان اجتماعی است و منبعی برای ارزشهای اجتماعی است و بر گزینش های فردی و بسیاری از زمینه های زندگی روزمره تأثیر می گذارد و همچنین به عنوان تجلّی روح جمعی و عامل همبستگی و یکپارچگی جامعه محسوب می شود (حقیقتیان و دیگران، 1394: 2).
دین و جهان بینی های توحیدی ساختارهای ذهنی شخصی افراد را وسعت بخشیده، قابلیت، ظرفیت، تفسیر و تحلیل شناختی را بهبود می بخشد و بدین سان، توانایی کل نگری افراد افزایش می یابد. در انسان معتقد به دین احساس آشفتگی عدم کنترل و رهاشدگی رخ نمی دهد. دین و جهان بینی های فرهنگی با تدارک زمینه ای که در آن، فرد خودش را با ارزش و با شکوه تصور می کند، عزّت نفس نسبتاً پایداری را ایجاد می نمایند و در نتیجه منجر به رضایت از زندگی در ابعاد مختلف می شود (پیزنکی3 و دیگران، 1990: 56).
دینداری علاوه بر ایجاد امیدواری و خوشبینی در افراد متدین، حس معنادار بودن در زندگی به آنها می بخشد. مومنان با اعتقاد به اینکه زندگی در این دنیا و سختی های «موقتی بوده و خداوند خواسته های آنان را در جهان دیگر اجابت خواهد کرد، در برابر سختی و مشکلات بردباری خواهند کرد و در نتیجه منجر به سلامت افراد می شود. دین غالباً می تواند عامل نیرومند تعیین کننده ی پدیده های اجتماعی باشد، به نهادها شکل بدهد، بر ارزش ها تأثیر بگذارد و روابط را زیر نفوذ خود بگیرد (زاکرمن4، 1384: 175). دینداری عامل اساسی اجتماعی شدن و انسجام فکری، عملی و جهت گیری در رفع مشکلات و پدیده ها و مسائل اجتماعی است (هدن5، 1983؛ به نقل از نازکتبار و دیگران، 1385: 234) و بنابراین می تواند عاملی در بهبود رضایت از زندگی افراد باشد. به طور کلی، اعمال و باورهای دینی با سلامتی فردی و اجتماعی افراد یک جامعه مرتبط است (دی6، 2009: 220-219).
توجّه جدّی به رضایت از زندگی افراد جامعه امری لازم و اجتنابناپذیر است و توجّه بیشتر مسئولان و مقامات و دستاندرکاران این امر را میطلبد. باتوجه به مشکلات گسترده اجتماعی و فرهنگی در جامعه کنونی ما و خیل عظیم مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در سطوح مختلف جامعه و تاثیر سویی بر کیفیت زندگی آحاد مردم به نظر می رسد مولفه های مهمی بر آن نقش داشته باشند، و ما بدنبال تعیین رابطه پایبندی مذهبی با کیفیت زندگی شهروندان هستیم. لذا با توجه به توضیحات داده شده بررسی ارتباط بین دینداری و رضایت از زندگی مسئله ای مهم و اساسی است و در همین راستا پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی می باشد که آیا بین ابعاد مختلف دینداری با رضایت از زندگی در بین شهروندان شهر شهرضا ارتباط وجود دارد؟
مبانی نظری
نظریه های رضایت از زندگی
هومنز7 با تبیین روابط بین فردي بر اساس سود و زیان به بحث از رضایت می پردازد. از نظر او انسان در تمام کنش هاي خود به دنبال به دست آوردن بیش ترین سود و دفع ضرر از خود است. بر این اساس هرگاه انسان پاداش و سودي که به دنبال آن بوده است کسب کند، به ویژه اگر پاداش بیش از حد چشم داشتش باشد، یا با تنبیه مورد انتظارش روبه رو نشود، احساس خرسندي خواهد کرد. در این صورت، احتمال بیش تري می رود که آن شخص رفتار تأییدآمیزي از خود نشان دهد و نتایج رفتارش نیز برایش ارزشمندتر می شود. بر همین اساس هومنز عدالت توزیعی را به کار می برد. عدالت توزیعی به این پرسش اشاره دارد که آیا پاداش ها و خسار تها در بین افراد درگیر منصفانه توزیع شده است یا خیر؟ (ریتزر، 1389: 431). غالباً افراد گوناگون در جامعه پاداش هاي یکسانی کسب نمی کنند. این امر موجب سرخوردگی و احساس ناعدالتی در جامعه می شود. به عبارت دیگر افرادي که احساس می کنند به آن چه استحقاق آن را داشته اند نرسیده اند، نسبت به وضع موجود احساس نارضایتی پیدا می کنند (دیلینی، 1389: 400).
داینر8 معتقد است که رضایت از زندگی نه در یک بعد بلکه با شاخص های مختلفی سنجیده می شود. اين نظريات که بر محور اهداف مي چرخند، بر اين امر تأکيد مي کنند که رضایت از زندگی زماني بوجود مي آيد که برخي اهداف يا نيازها تأمين شود و آرزوهاي افراد برآورده شوند؛ زيرا پيشرفت به سمت اهداف و استانداردها موجب بوجود آمدن عواطف و احساسات مثبت مي شود و عکس آن، عواطف و احساسات منفي را باعث مي شود. داینر نظریه پرداز اصلی این پژوهش مقیاسی چند وجهی را برای رضایت از زندگی استفاده کرد. رضایت از سلامت جسمی، رضایت از خانواده، رضایت از وضعیت مالی، رضایت از خود و رضایت از دوستان مهم ترین همگی مواردی هستند که باعث می شود در مجموع رضایت از کیفیت زندگی یک فرد افزایش پیدا کند (داینر و دیگران، 2000: 56).
به نظر اینگلهارت9 بهبود وضعیت اقتصادي و رفاهی بعد از جنگ جهانی دوم به تحولی تاریخی منجر شد که در آن نیاز به احترام، رابطه با دیگران، رضایت ذهنی و زیبایی شناختی مهم تر از تلاش براي به دست آوردن غذا و امنیت شد. از نظر او اگر در گذشته هدف بیش تر مردم بهبود بخشیدن به شرایط مادي زندگی خود بود، امروزه به دست آوردن ارزش هاي فرامادي از اولویت بسیار بیش تري برخوردار است. اینگلهارت براي تبیین چنین تحولی به دو فرضیه اشاره می کند: فرضیۀ کمیابی و اجتماعی شدن. فرضیۀ کمیابی بیان می کند که مردم بیش تر نگران نیازهاي فوري و آن چه تهدیدشان می کند هستند تا نیازهایی که دور از دسترس و غیر ضروري به نظر می رسد. به عبارت دیگر، اولویت هاي ارزشی فرد بازتاب محیط اجتماعی و اقتصادي اوست. اما فرضیۀ اجتماعی شدن بیان می کند که ارزش هاي فرد تا حدود زیادي انعکاس شرایطی است که در طول سال هاي قبل از بلوغ وي حاکم بوده است (اینگلهارت، 1373: 61). در نظریۀ اینگلهارت، احساس رضایت از زندگی بازتاب توازن بین آرزوها و وضعیت موجود است. زمانی که وضعیت فرد با آرزوها و توقعاتش تطبیق می یابد، به فرد احساس رضایت بالا دست می دهد، زمانی که فرد در یافتن این تطابق دچار مشکل می شود، احساس نارضایتی و ناخشنودي می کند و تا زمانی که به تطابق نرسد، این احساس در او باقی خواهد ماند (برزگر، 1386: 69).
سوزا و لابوميرسكي نیز در نتیجه تحقیقات مختلف دریافته اند که روابط اجتماعی بالا به عنوان یکی از شاخص های اصلی سرمایه اجتماعی همبستگي بالايي با سطوح بالاي رضايت از زندگي دارد. براي مثال فردي كه مي تواند نام پنج نفر يا بيشتر را به عنوان دوستش ذكر كند، راضي تر از كسي است كه دوستان چنداني ندارد (ابراهیمی و دیگران، 1398: 40).
گیدنز در نظریه خود که در خصوص مدرنیته و پیامدهای آن است، عنوان می کند که مدرنیته و پیشرفت های حاصل از تمدن احتمال خطر را در بعضی حوزه ها کاهش داده است، اما در عین حال خطرها و ناامنی های دیگری را جایگزین ساخته است. از جمله عوامل تهدید کننده رضایت اجتماعی از نظر گیدنز عبارتند از: تهدید های خشونت آمیز ناشی از صنعتی شدن جنگ، متزلزل شدن ریشه های اعتماد به نظام های انتزاعی و احساس ناامنی وجودی. همچنین، از جمله عوامل تأمین کننده رضایت زندگی از نظر گیدنز را می توان اعتماد همراه با احتیاط نسبت به نظام های انتزاعی، اعتماد و واگذاری امور زندگی به دست نظام های تخصصی، و دگردیسی صمیمیت و شکل گیری تعهدات در رابطه ناب دانست (چلبی و موسوی، 1387: 38).
بر اساس نظريه سلیگمن و دانر سه نوع منبع براي رضایت اجتماعی وجود دارد که عبارتند از:
1) لذايذ زندگي
2) انسجام اجتماعی ناشی از دلبستگی ها
3) تعهد به انجام کارهاي مفيد و هدفمند
دو مورد اول سليقه اي هستند و به برداشت شخصي فرد از وقايع و رويدادهاي زندگي بستگي دارند، مورد دوم در سایه ی تعاملات هستند و اما مورد سوم به نظر سليگمن به معناي تعهد به انجام کارهايي است که به منظور دستيابي به ارزش ها صورت مي گيرند و هدفي فراتر از ارضاي تمايلات فردي را دنبال مي کنند. به نظر وي رضایت اجتماعی تلفيقي از سه مورد فوق الذکر به شمار مي رود و خوشبختي و شادی واقعي زماني حاصل مي شود که فرد به اين سه منبع رضایت اجتماعی دست يافته باشد (سلیگمن10، 2002: 3).
فينچام و برادبوري بر اساس نظریه سبک اسنادي معتقدند که علل رويدادها توسط مردم در ميزان رضایت از زندگی اجتماعی حائز اهميت است. افراد افسرده روش خاصي در تبيين رويدادهاي نامطلوب دارند. يعني اينکه خود را مقصر مي دانند؛ يا علل مشکلات را دروني تلقي مي کنند. نشان دادند که اسنادهاي مشابه درباره رفتار در پيش بيني موفقيت مؤثر است. برخي شواهد نشان مي دهند که افراد شاد خود را سرزنش نمي کنند؛ بلکه برعکس خود را مسؤل مسائل مثبتي مي دانند که براي آن روي مي دهد. به عبارت ديگر بر اين باورند که مي توانند وقايع متعدد و مختلف را به کنترل خود در بياورند. اين مقوله همان کنترل دروني که در حقيقت يک ويژگي شخصيتي است و بر اين باور استوار است که هر کسي مي تواند وقوع اتفاقات را کنترل کند (آرگايل، 1383: 87).
نظریه های دینداری
دورکیم نظریه پردازی است که بیشترین تاثیر را بر جامعه شناسی دین داشته است .وی برای شناخت همه ادیان بشری به ابتدایی ترین و ساده ترین صورت دین توجه می کند (همیلتون 171:1389). وی نه به ماهیت دین بلکه به کارکرد های آن می پردازد و نقش دین در انسجام اجتماعی جوامع سنتی را مهم قلمداد می کند (ریتزر 23:1389).
وبر از جمله جامعه شناسان کلاسیک است که بخش قابل توجهی از آثارش به دین اختصاص دارد. وبر از دو نوع دین شریعتی و رستگاری یاد می کند و یا از دو نوع خداشناسی زاهدانه و عارفانه سخن می گوید. او مصداق دین شریعتی را کنفوسیوس و یهودیت تلمودی می داند که مومنان در خدمت شرع مقدس اند و همراه با اهتمامات مناسکی در صدد سازگاری با دنیا هستند ولی در دین رستگاری مومنان اهتمامشان تماما صرف آخرت و تاملات درونی می باشد. مصداق نزدیک دین رستگاری بودیسم و مسیحیت است که پیروان خویش را در تنش دائمی با دنیا قرار داده اند (فروند 191:1383).
از نظر لنسکی دین عامل موثری است که اندیشه و عمل فرد را حتی در جوامع مدرن متاثر می سازد.او برای سنجش این تاثیر گذاری به مهم ترین جنبه های دینداری یعنی «جهت گیری دینی11» و « میزان درگیر بودن با گروه دینی12» می پردازد . لنسکی دو جهت گیری راست کیشی13و عبودیتی14را در دین یهودی – مسیحی مهم قلمداد می کند. این دو جهت گیری به لحاظ فعال و منفعل بودن ، پذیرش یا عدم پذیرش در دنیای مدرن و همچنین تاثیرات متفاوتشان بر الگوی فکر و عمل از هم متمایز اند .به اعتقاد لنسکی درگیر بودن گروه دیندار، از دو جنبه ی مشارکتی15و معاشرتی 16برخوردار است که می تواند کم یا زیاد باشد. او بعد مشارکتی را از لحاظ میزان حضور در برنامه ها و فعالیت های رسمی و جمعی نهاد دین و بعد معاشرتی را از حیث داشتن پیوند های دوستانه و عاطفی هم کیشان و اعضای کلیسای خود مورد توجه قرار می دهد (لنسکی، 1963: 24).
رابرتسون اسميت يكي از روانشناسان كاركردگرا معتقد است دين را نبايد وسيله اي براي تكريم و نجات ارواح تلقي كرد بلكه بايد آن را طريقهاي در صيانت و رفاه جامعه قلمداد نمود. اديان باستاني جزيي از نظم عمومي اجتماعي خويش بودند كه خدا و بشر را تواماً در بر ميگرفتند. وي مذهب را تنها يك ترس مبهم و فرزند هراس و وحشت نميداند بلكه آن را حافظ مقررات، نواميس و نظم اخلاقي جامعه نيز ميداند و آنچه براي او مهم است عملكردهاي دين است و نه باورداشتها. به استدلال او عملكردهاي ديني مانند تشريفات و مناسك اهميتي بنيادي دارند و براي شناخت دين نخست بايد شيوههاي مردم را تحليل كرد و نه باورداشتهاي آنها را. به طور كلي به ادعاي رابرتسون دين دو كاركرد عمده دارد:يكي تنظيم كننده و ديگري برانگيزاننده، تنظيم كننده رفتار فردي براي خير همگان و يا به سخن ديگر براي گروه و برانگيزاننده احساس مشترك جهت وحدت اجتماعي كه از طريق مناسك مذهبي انجام ميشود(هميلتون، 1389: 170).
رادکلیف براون نيز همانند رابرتسون بر اين عقيده است كه عملكردهاي مذهبي از باورداشت هاي ديني اهميت بيشتري دارند. به همين دليل است كه وي با اين قضيه كاري ندارد كه آيا باورداشت ها حقيقت دارند يا خير. به نظر او باورداشت ها واقعاً اهميتي نداشته و تنها آنچه مردم درعمل انجام ميدهند، اهميت اساسي دارد. از اين رو به نظر براون، باورداشتها، دليل تراشيها و توجيههاي مناسكاند و ميتوان گفت كه مناسك بيان نمادين و تنظيم شدهی برخي احساساتاند. پس ميتوان نشان داد كه مناسك كاركردهاي اجتماعي خاصي دارند كه ضمن تنظيم و حفظ احساساتي كه بناي ساختمان جامعه را تشكيل ميدهند، آن را از نسلي به نسل ديگر انتقال ميدهند (هميلتون، 1389: 199).
چارلز گلارك و رادنی استارک طي دو دهة 50- 60 ميلادي در تلاش براي فهم و تبيين دين در امريكا بودند. وي بحث ابعاد التزام ديني را در اين كشور زنده كرد و با همكاري رادني استارك در سال 1965، به شرح و بسط الگوي جديدي از دينداري پرداخت. هدف اصلي آنها، عموماً درك شيوههاي گوناگوني بود كه مردم با توسل به آن، خود را مذهبي تلقي ميكردند. گلاك و استارك بر اين عقيده بودند كه به رغم آنكه اديان جهاني در جزييات بسيار متفاوتند، اما داراي حوزههاي كلي هستند كه دينداري در آن حوزهها و يا ابعاد ـ جلوهگر ميشود.
آنها براي دينداري چهار بعد اصلي «عمل»، «باور»، «تجربه»، «دانش يا معرفت» را تحت عنوان ابعاد عمومي الزام ديني مطرح كردهاند. اين ابعاد چهارگانه، در سطح مقياسهاي اوليه به پنچ شاخص يا مقياس تقسيم شدهاند كه افزايش آن، ناشي از تفكيك بُعد عمل به دو بخش شاخص مناسكي و عبادي است (گلاک و استارک، 1970).
- بعد باور (اعتقادی): آن چيزي است كه انتظار ميرود پيروان يك دين بدان اعتقاد داشته باشند
- بعد مناسكي(عمل): نظام اعتقادي در هر ديني وجود دارد، اما اين اعتقادات به صورت مناسك نمود عيني مييابند.
- بعد تجربی (عاطفی): تجربه ديني با احساسات، تجربيات و درون فرد ديندار مرتبط است. احساسات و عواطف ديني وجه عاليتري از دينداري است كه كاملاً قلبي و دروني بوده و برخلاف مناسك و مراسم آييني نمود بيروني ندارد.
- بعد عاطفی: بعد معرفتي، عقلاني يا دانش با بعد عقيدتي بسيار نزديك است. تفاوت اين دو بعد، مربوط به آگاهي و شناخت در اعتقادات در بُعد دانش است.
- بعد پيامدي: اين بُعد، به دليل بيشترين انتقادات، در ميان ابعاد الگوي دينداري گلاك و استارك پس از مدتي حذف شد، از جمله اين كه، بعد پيامدي في نفسه پيامد دينداري است، نه بعدي از ابعاد آن. بعد پيامدي دينداري، كه با اين انتقاد از الگوي دينداري كنار گذاشته شد، به اعمالي گفته ميشود كه از عقايد، احساسات و اعمال مذهبي ريشه ميگيرد و از ثمرات و نتايج ايمان در زندگي و كنشهاي بشر است (گلاک و استارک، 1970).
کینگزلی دیویس معتقد است كه تفاوت معناداري بين داوري و تبيين محقق با فهم كنشگر ديني مشاهده مي شود. بنابراين نظريهپردازان جديد كاركردگرايي با اهميت دادن بيشتر به كنشگر ديني و وارد كردن عنصر روانشناختي و تلفيق آن با نظريهي كاركردگرايي، تبيين بهتري از دين ارائه دادهاند. ديويس از اين دست جامعهشناسان است. ديويس در كتابش تحت عنوان جامعه شناسی انسان به ارائه كاركردهاي مثبت دين پرداخته و دين را به عنوان عامل انسجام بخش در جامعه ميستايد و اضافه ميكند كه افراد از طريق شركت در مراسم ديني، وابستگيشان را به اهداف گروهي افزايش ميدهند. ديويس از تمايز بين امر مقدس و نا مقدس استفاده كرده و آنرا داري خصلتي نمادين ميداند (حیدرخانی و دیگران، 1396: 46).
پیشینه پژوهش
تحقیقات داخلی
- ابراهیمی و دیگران (1398) پژوهشی را با عنوان «عوامل موثر بر میزان رضایت از کیفیت زندگی (مطالعه موردی منطقه 2 بیرجند)» به انجام رساند. در این پژوهش که بر پایه نظریات ابراهام مازلو صورت گرفته نقش عوامل موثر بر رضایت از کیفیت زندگی در منطقه 2 شهر بیرجند بررسی شد برای این تحقیق از پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی استفاده و پس از جمع آوری داده ها میزان همبستگی بین فاکتورهای موثر بوسیله آزمون ویلکاکسون سنجیده شد و در پایان مشخص شد. میزان رضایت از کیفیت زندگی در منطقه 2 بیرجند بیشتر از حد متوسط است. و مهمترین فاکتور در رضایت از کیفیت زندگی، رفاه مادی می باشد و پس از آن امنیت محل سکونت و امکان تفریح و استراحت قرار دارند.
- رفیعی بهابادی و حاجیانی (1394) پژوهشی را با عنوان « بررسی رضایت از زندگی و عوامل مؤثر بر آن (با استفاده از نتایج پیمایش ملی )» به انجام رساندند. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد 15 تا 65 ساله خانوارهای معمولی شهری و روستایی ساکن در 30 استان کشور است و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای، 4879 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میانگین رضایت از زندگی شهروندان ایرانی در سال 1384 به طرز معناداری از حالت متوسط پایین تر بوده است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیر امید به آینده اجتماعی بیشترین قابلیت را برای تبیین متغیر رضایت از زندگی در بین متغیرهای پژوهش داشته است. بعد از آن به ترتیب متغیرهای اعتماد اجتماعی، احساس بی قدرتی، پایگاه اقتصادی اجتماعی و احساس عدالت توزیعی قرار دارد.
- اکبری امرغان و عبد یوسفخانی (1394) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطه بین پایبندی مذهبی و رضایت از زندگی» بیان داشتند؛ دادههای پژوهش از 278 نفر آزمودنی گردآوری شده است که براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه پایبندی مذهبی جان بزرگی (1388) و پرسشنامه رضایت از زندگی (swls) دینر و همکاران (1985) بوده است. برای تحلیل نتایج از روش همبستگی پیرسون استفاده شد. یافتههای بدست آمده از این تحقیق نشان داد که بین پایبندی مذهبی و رضایتمندی زندگی رابطه مستقیم معناداری وجود دارد.
- حسین زاده و دیگران (1393) پژوهشی را با عنوان «حمايت اجتماعي و رضايت از زندگي در نوجوانان: نقش واسطه اي خودکارآمدي و حرمت خود» به انجام رساندند. هدف پژوهش حاضر ارائه يک مدل براي ارتباط حمايت اجتماعي، خودکارآمدي، حرمت خود و رضايت از زندگي بود. 213 دانش آموز مقطع دبيرستان (111 دختر، 102 پسر) براي شرکت در اين مطالعه شرکت کردند. در مجموع يافته ها نشان دادند حمايت اجتماعي بر رضايت از زندگي اثر مستقيم دارد و به واسطه خودکارآمدي و حرمت خود بر رضايت از زندگي به صورت غيرمستقيم تاثير گذار است. نتايج اين پژوهش ضرورت توجه به منابع حمايت اجتماعي در تقويت خودکارآمدي، حرمت خود و رضايت از زندگي نوجوانان را مورد تاکيد قرار داد.
- نوابخش (1393) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی (مطالعه موردی: منطقه 16 شهر تهران)» بیان داشت؛ این مقاله قصد دارد رابطه میان سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در منطقه 16 تهران را بررسی کند. شاخص های مورد استفاده برای سنجش کیفیت زندگی عبارت است از: کیفیت محیطی، کیفیت مادی، وضعیت آموزش، تغذیه و وضعیت سلامت. درخصوص سنجش سرمایه اجتماعی نیز از شاخص های امنیت محلی، کیفیت دسترسی به خدمات عمومی، اعتماد اجتماعی و ارتباطات بهره بردیم. نتایج کلی بررسی که با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون حاصل شد، نشان دهنده ارتباط معناداری میان دو مفهوم در منطقه 16 شهر تهران است.
تحقیقات خارجی
- فيليپس17 (2017) با انجام پژوهشي تحت عنوان «مشارکت اجتماعي و رضایت اجتماعی» در بين افراد بزرگسال نيوها مشاهير آمریکا و با حجم نمونه 750 نفري چنين نتيجه مي گيرد که مشارکت اجتماعي موجب افزايش رضایت اجتماعی مي گردد.
- کور و کور و ونکاتيشان18 (2015) در تحقیقی با عنوان «عوامل تعيين کننده ی حمایت خانواده و رضایت از کيفيت زندگی» به شناسایی عوامل تعيين کننده ی رضایت از کيفيت زندگی و حمایت خانواده از افراد سالمند پرداخته اند. یافته ها نشان می دهد که افرادی که آموزش رسمی دریافت کرده بودند، کسانی بودند که از لحاظ مالی مستقل بودند، کسانی که فعاليت هاي روزانه شان را به صورت مستقل انجام می دادند و افرادي که از طرف اعضاي خانواده شان حمایت می شدند، کيفيت زندگی بالایی داشتند. این مطالعه نشان داد که عوامل مختلفی از جمله جنسيت، تحصيلات، استقلال مالی، و حمایت خانوادگی رضایت از کيفيت زندگی را تعيين می کند. به طور مشابه، آموزش، ثروت و حمایت خانوادگی پيش بينی کننده ی حمایت خانوادگی افراد بود.
- زینال19 و دیگران (2012) پژوهشی را با عنوان «شرايط مسکن و رضایت از زندگی فقرای شهری در مالزی» به انجام رساندند. نتایج نشان دادند که رابطه معناداری بین شرايط مسکن، بهداشررت، ايمنی، و حمايت اجتماعی و کیفیت زندگی وجود دارد و مسکن نه تنها يک سرپناه فیزيکی بلکه نقش مهمی در سلامت جسمی، روانی و عاطفی فرد با توجه به ابعاد کیفی ارائه شده توسط شرايط مسکن و محیط اطراف منطقه مسکن دارد.
- اوکتای و روستملیا20 (2010) پژوهشی را با عنوان «اندازه گیری رضایت از زندگی شهری و رضايت محله؛ منطقه مورد مطالعه: فاماگوستا» به انجام رساندند. نتایج نشان دادند که در مقايسره با رضايت يک فرد از خانه، همسرايگان نزديک و ويژگی های آن، رضايت از کیفیت کلی زندگی شهری در فاماگوستا پايین تر است. در حالی که تقريبا دو سوم از نمونه به طور کلی از محله خود راضی بودند، فقط 21 درصد از کیفیت زندگی راضی بودند.
– بررسی لاگلین و هیوبنر21 (2010) رضایت از زندگی اجتماعی را ارزیابی شناختی فرد از کیفیت زندگی خود دانسته، با توجه به کاستی های پژوهش های انجام شده در زمینه رضایت از زندگی در میان نوجوانان به معرفی مقیاس مناسب نوجوانان و مؤلفه های آن پرداخت.
- بلک و گاهایاشی22 (2005) پژوهشی تحت عنوان «کنش های متقابل فضایی و اجتماعی: کیفیت زندگی سرمایه اجتماعی و شبکه های اجتماعی» را در مناطق متعددی در ژاپن انجام دادند. روش اصلی تحقیق شبیه سازی و مدل سازی مبتنی بر داده های کمی است. هدف این مدل سازی، رسیدن به الگویی مناسب جهت ارزیابی صحیح جنبه های درون زای فرآیند شهری شدن با تأکید بر نقش سرمایه اجتماعی به عنوان پشتوانه کنش های متقابل و شبکه های اجتماعی به عنوان بستر بروز و ظهور سرمایه های اجتماعی بوده است. در مورد ارتباط بین سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی تأکید نویسندگان بیشتر بر جنبه های غیرمادی کیفیت زندگی بوده است. بر اساس برخی نتایج ارائه شده در این مقاله توجه به جایگاه مهم سالمندان (در جامعه ژاپن) به عنوان مرکز ثقل شبکه های اجتماعی و دارندگان سطح بالای سرمایه اجتماعی در تعیین و ارزیابی صحیح سطح کیفیت زندگی مورد تأیید قرار گرفته است.
- جانسون23 و دیگران (2004) پژوهشی را با عنوان «تأثيرات دينداري بر افسردگي در ميان آمريكائيان آفريقايي تبار» به انجام رساندند. كه مي توان به نوعي تأثير دينداري بر سرماية اجتماعي را در آن مشاهده كرد. در تحليل اطلاعات ارزيابي شده از اين پژوهش آمده است كه آئين كاتوليك با تشويق انجمن ها و افراد به صداقت و ديگر ارزش ها ي اخلاقي باعث بالا رفتن سرماية اجتماعي افراد از طريق ايجاد اعتماد و صداقت در روابط آنها و تعاملات مثبت ميان آنان است . بنابر اين بر اساس نتايج مشاهده شده محققان به تأثير مثبت دينداري بر سرماية اجتماعي دست يافتند.
جدول شماره (۱): خلاصه ی و جمع بندی ادبیات و پیشینه تجربی استفاده شده در مقاله
متغیر مستقل | متغیر وابسته | نظریه پرداز یا محقق | شرح نظریه یا نتایج تحقیقات پیشین |
دینداری | رضایت از زندگی | دورکیم(1904) | موثربودن دینداری بر رضایت از زندگی |
رابرتسون اسميت(1890) | موثربودن دینداری بر رضایت از زندگی | ||
گری لنسکی(2010) | موثربودن دینداری بر رضایت از زندگی | ||
چارلز گلارك و رادنی استارک(1970) | موثربودن دینداری بر رضایت از زندگی | ||
کینگزلی دیویس(1963) | موثربودن دینداری بر رضایت از زندگی | ||
کبری امرغان وعبدیوسفخانی(1394) | موثربودن دینداری بر رضایت از زندگی | ||
کور و کور و ونکاتيشان (2015) | موثربودن دینداری بر رضایت از زندگی | ||
جانسون و دیگران (2004) | موثربودن دینداری بر رضایت از زندگی |
چارچوب نظری پژوهش
در پژوهش حاضر از نظریات مختلفی به عنوان مبانی نظری استفاده شده است. اما تنها تعدادی از نظریات که مبنای استخراج فرضیه ها هستند چارچوب نظری پژوهش حاضر را تشکیل می دهد.
در پژوهش حاضر از نظریه های متفاوتی استفاده شده است، اما از این میان تنها نظریه هایی مبنای استخراج فرضیه ها قرار می گیرند چارچوب نظری پژوهش را تشکیل می دهند.
دورکیم معتقد است که «نقش وظیفه و مثبت دین» نه تنها در همبستگی اجتماعی و روابط اجتماعی غیرقابل انکار است بلکه در حل و فصل و مشکلات اجتماعی، در ایجاد یگانگی و در معنویتی که در جامعه بوجود میآید نیز سخت اهمیت دارد. به علاوه دین موجبات، استمرار و پایداری جامعه میشود (توسلی، 1380: 59).
اودآ شش کارکرد را برای فرد و جامعه برمیشمارد:
1- دین برای انسان حمایت و تسلی به بار میآورد و از این طریق ارزشها و هدفهای تثبیت شده را پشتیبانی میکند.
2- دین از طریق آیینها و مراسم، امنیت عاطفی ایجاد میکند و این کارکرد دین، به نظم اجتماعی استواری میبخشد و غالبا به حفظ وضع موجود کمک میکند.
3- دین به هنجارها تقدس میبخشد و هدفهای گروهی را بر فراز هدفهای فردی قرار میدهد.
4- دین معیارها را به عنوان مبنای انتقاد از الگوهای اجتماعی موجود، فراهم میسازد. این همان کارکرد پیامبرانه دین است و میتواند مبنایی را برای اعتراض اجتماعی ایجاد کند.
5- دین به انسان در شناخت خودش کمک میکند و باعث میشود که او احساس رضایت رضایت از زندگی کند.
6- دین در فراگرد رشد انسان بسیار اهمیت دارد زیرا به افراد در بحرانهای زندگی از یک وضعیت به وضعیت کمک میکند و در نتیجه، بخشی از فراگرد اجتماعی شدن به شمار میآید.
ديويس معتقد است افراد پديدههاي نامحسوس را در قالب احكامي كه براي نظم اجتماي ضرورياند در مي آورند. در واقع واقعيت هاي فراتجربي براي دستيابي به انسجام اجتماعي، هدف هاي گروهي را با كنشهاي فرد پيوند ميزنند.او معتقد است قلمرو فراطبيعي دو كاركرد فرا جبراني هم دارد:
1) با وعده دادن اينكه جهاده بي معنا نيست و كيفر و پاداشي وجود دارد كه كاركرد اجتماعي ايجاد ميكند و ارزش نمايي را حفظ ميكند.
2) هدفهايي كه جامعه براي جهان دارد براي برخي از گروه ها دست يافتني نيستند. بنابراين دين از ناخرسندي همگان با ايجاد هدف خوبي كه هر كس ميتواند به آنها برسد جلوگيري ميكند و در نتیجه رضایت آنها را تأمین می کند (حیدرخانی و دیگران، 1396: 48 - 47).
بنابراین از نظریه های دورکیم، اودآ، دیویس و بکر این فرضیه اصلی استخراج می شود که:
- بین دینداری و رضایت از زندگی ارتباط وجود دارد.
با توجه به ابعاد دینداری در نظریه گلاک و استارک با ابعاد مختلف اعتقادی، پیامدی، مناسکی، تجربی و عاطفی، این فرضیه های فرعی استخراج می شوند که:
- بین بعد اعتقادات دینی و رضایت از زندگی در بین شهروندان ارتباط وجود دارد.
- بین بعد پیامدهای دینی و رضایت از زندگی در بین شهروندان ارتباط وجود دارد.
- بین بعد مناسک دینی و رضایت از زندگی در بین شهروندان ارتباط وجود دارد.
- بین دینداری تجربی و رضایت از زندگی در بین شهروندان ارتباط وجود دارد.
- بین بعد عاطفی دینداری و رضایت از زندگی در بین شهروندان ارتباط وجود دارد.
مدل نظری پژوهش
روش شناسی تحقیق
تحقیق حاضر با استفاده از روش همبستگی انجام گرفته شده است. همچنین این تحقیق از نظر هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خرد و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است. در این مطالعه برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. پیش از آغاز تحقیق، پرسشنامه ی ابتدایی مورد آزمون اولیه قرار گرفت و با استفاده از نتایج به دست آمده، نقایص موجود برطرف و پرسشنامه نهایی تنظیم شد. در جهت اطمینان از اعتبار پرسشنامه به مشاوره و بهره گیری از نظرات اساتید و کارشناسان مربوطه و همچنین از آزمون آلفای کرونباخ جهت پایایی پرسشنامه اقدام شده است و بر اساس ضریب آلفا ضریب پایایی تمامی متغیرها بالاتر از 7/0 می باشد.
جدول شماره (۲): پایایی پرسشنامه نهایی بر اساس ضریب آلفای کرون باخ مطابق جدول ذیل است:
متغیر | شاخص | ضریب آلفا |
دینداری | بعد اعتقادی | 754/0 |
بعد پیامدی | 820/0 | |
بعد مناسکی | 845/0 | |
بعد تجربی | 788/0 | |
بعد عاطفی | 759/0 | |
رضایت از زندگی | رضایت از وضعیت سلامتی | 805/0 |
رضایت از وضعیت اجتماعی | 821/0 | |
رضایت از وضعیت اقتصادی | 788/0 | |
رضایت از دولت | 745/0 |
جامعه آماری این مطالعه تمامی هروندان 18 سال به بالای شهر شهرضا می باشد که تعداد آنها بر اساس سرشماری سال 1395 در حدود
هزار نفر است. از آنجا که به طور طبیعی امکان مطالعه دیدگاه های تمامی ساکنان وجود نداشت از شیوه ی «نمونه گیری» برای تبیین نظریات افراد مورد مطالعه استفاده شده است و بر اساس فورمول کوکران تعدادی از افراد (384 نفر) که معرف جامعه آماری تشخیص داده شدند به عنوان حجم نمونه انتخاب و مطالعه شده است.
جدول شماره (۳): مربوط به نمونه آماری پژوهش
نام شهرستان | جنس | جامعه آماری | جامعه نمونه | |||||||||||
تعداد جمعیت 13-18 ساله | درصد | تعداد جمعیت 13-18 ساله | درصد | |||||||||||
شهرضا | زن | 49882 | 1/49% | 188 | 1/49% | |||||||||
مرد | 51793 | 9/51% | 196 | 9/51% | ||||||||||
جمع |
| 101675 | 100% | 384 | 100% |
روش نمونه گیری در این پژوهش شيوه نمونه گيري دو مرحله اي با استفاده از نمونه گيري خوشه ای و سپس نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. بدین صورت که تعدادی از محله های شهر شهرضا انتخاب و از هر مرحله به صورت تصادفی نمونه نهایی مورد مطالعه قرار گرفت. پس از گردآوری داده ها تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و Smart PLS انجام گردید و در این رابطه برای آزمون فرضیات، تست های آماری متناسب بکار گرفته شد.
تعریف متغیرهای پژوهش
- رضایت از زندگی
تعریف مفهومی: رضایت را باید یکی از عناصر وفاق اجتماعی دانست که فقدان آن (نارضایتی) هر نظام اجتماعی را دچار مشکل خواهد کرد. رضايت از زندگی به عنوان سطحي از آگاهي فردي و يا به عبارت بهتر، ارزيابي شناختي از كيفيت زندگي تعريف شده كه ممكن است يك ارزيابي كلي و جامع را به همان خوبي يك ارزيابي در حوزه هاي اختصاصي زندگي (خانواده، خود، ...) منعكس نمايد (رستمی و دیگران، 1396: 96).
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر رضایت از زندگی با شاخص های رضایت از وضعیت اقتصادی، رضایت از وضعیت اجتماعی و رضایت از سلامتی مورد بررسی قرار گرفته شده است.
- دینداری
تعریف مفهومی: «دين» در لغت به معناي قيد و بند، التزام، تعهد، تكريم، تقدس و شريعت، مذهب، ورع و پاداش انقياد، خضوع، پيروي، تسليم و جزاست. و در اصطلاح، عبارت است از: اعتقاد به قواي لاهوتي و ماوراءالطبيعي و رعايت سلسله قواعد اخلاقي حقوقي و سياسي اقتصادي و اجتماعي در زمينه ارتباط با خود، ساير بندگان و خدا و انجام مناسك عبادي در جهت كسب تقرب خالق و جلب رضايت او به منظور تعالي روح. دينداري به معناي التزام عملي و ذهني به باورهاي ديني است. به عبارت ديگر پيروي پيروان دين از آن و از زيرمجموعههاي آن است (احمدی، 1388: 20 – 19).
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر دینداری با شاخص های بعد اعتقادی، بعد پیامدی، بعد مناسکی، بعد تجربی و بعد عاطفی مورد بررسی قرار گرفته شده است.
یافته ها
آمار توصیفی
آمار توصیفی متغیرهای جمعیتی
نتایج فراوانی متغیر جنس نشان می دهد که 55 درصد پاسخگویان مرد و 45 درصد زن هستند.
نتایج فراوانی متغیر سن نشان می دهد که 16 درصد پاسخگویان 18 تا 21 سال، 12 درصد پاسخگویان 22 تا 25 سال، 20 درصد پاسخگویان 26 تا 29 سال، 22 درصد پاسخگویان دارای سن 30 تا 35 سال، 14 درصد پاسخگویان دارای سن 36 تا 40 سال، 11 درصد پاسخگویان دارای سن 41 تا 50 سال، 51 تا 60 سال و 5 درصد پاسخگویان دارای سن بالاتر از 60 سال هستند.
نتایج فراوانی متغیر تحصیلات نیز نشان می دهد که 35 درصد پاسخگویان دارای مدرک دیپلم، 24 درصد پاسخگویان دارای مدرک کاردانی، 33 درصد پاسخگویان دارای مدرک کارشناسی و 8 درصد پاسخگویان نیز دارای مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر می باشند.
آمار توصیفی متغیر دینداری و ابعاد آن
جدول شماره (۴):. توزیع پاسخگویان بر حسب دینداری و ابعاد آن
مؤلفه های دینداری | خیلی کم | کم | متوسط | زیاد | خیلی زیاد | میانگین | |||||
فراوانی | درصد | فراوانی | درصد | فراوانی | درصد | فراوانی | درصد | فراوانی | درصد | ||
اعتقادی | 8 | 08/2 | 14 | 65/3 | 95 | 74/24 | 144 | 50/37 | 123 | 03/32 | 93/3 |
پیامدی | 16 | 16/4 | 37 | 63/9 | 128 | 33/33 | 141 | 71/36 | 62 | 15/16 | 51/3 |
مناسکی | 60 | 62/15 | 62 | 15/16 | 117 | 46/30 | 105 | 34/27 | 40 | 41/10 | 03/3 |
تجربی | 29 | 55/7 | 20 | 21/5 | 163 | 45/42 | 90 | 43/23 | 82 | 35/21 | 42/3 |
عاطفی | 13 | 38/3 | 121 | 51/31 | 97 | 26/25 | 105 | 35/27 | 48 | 5/12 | 14/3 |
میزان کل دینداری |
| 41/3 |
جدول شماره 2 مربوط به متغیر سرمایه فرهنگی و مؤلفههای آن، نشان میدهد که در میان مؤلفه های دینداری بیشترین میانگین مربوط به بعد اعتقادی (93/3) و کمترین میانگین مربوط به بعد مناسکی (03/3) می باشد. میانگین بعد پیامدی (51/3)، بعد تجربی (42/3) و بعد عاطفی (14/3) و میانگین کلی دینداری نیز (41/3) می باشد که میزان آن بالاتر از متوسط است.
آمار توصیفی متغیر رضایت از زندگی و ابعاد آن
جدول شماره (۵): توزیع پاسخگویان بر حسب رضایت از زندگی و ابعاد آن
مؤلفه های رضایت از زندگی | خیلی کم | کم | متوسط | زیاد | خیلی زیاد | میانگین | |||||
فراوانی | درصد | فراوانی | درصد | فراوانی | درصد | فراوانی | درصد | فراوانی | درصد | ||
رضایت از وضعیت اقتصادی | 90 | 43/23 | 110 | 65/28 | 118 | 73/30 | 49 | 76/12 | 17 | 43/4 | 46/2 |
رضایت از سلامتی | 14 | 42/4 | 26 | 34/8 | 108 | 78/25 | 170 | 23/43 | 66 | 23/18 | 64/3 |
رضایت از وضعیت اجتماعی | 56 | 58/14 | 67 | 46/17 | 138 | 93/35 | 81 | 09/21 | 42 | 94/10 | 96/2 |
رضایت از دولت | 42 | 94/10 | 79 | 57/20 | 174 | 31/45 | 69 | 96/17 | 20 | 21/5 | 86/2 |
میزان کل رضایت از زندگی |
| 02/3 |
جدول شماره 3 مربوط به متغیر رضایت از زندگی و مؤلفههای آن، نشان میدهد که در میان مؤلفه های رضایت از زندگی بیشترین میانگین مربوط به رضایت از سلامتی (64/3) و کمترین میانگین مربوط به رضایت از وضعیت اقتصادی (46/2) می باشد. میانگین رضایت از وضعیت اجتماعی (96/2) و رضایت از دولت و میانگین کلی رضایت از زندگی نیز (02/3) می باشد که میزان آن در حد متوسط است.
آمار استنباطی
بررسی وضعیت نرمال توزیع داده ها
براي استفاده از آزمونهاي پارامتريک، پيش شرطهايي وجود دارد که عبارتند از: شرط نرمال بودن داده ها. جهت بررسي نرمال بودن عاملها از آزمون تک نمونهاي کلموگروف ـ اسميرنف استفاده شده است.
Ho: دادهها از توزيع نرمال برخوردارند
H1: دادهها از توزيع نرمال برخوردار نيستند
جدول شماره (۶): آزمون کلموگروف ـ اسميرنوف براي تعيين نرمال بودن متغيرهاي پژوهش
خرده مقیاسها | بعد اعتقادی | بعد پیامدی | بعد مناسکی | بعد تجربی | بعد عاطفی | رضایت از زندگی |
تعداد | 384 | 384 | 384 | 384 | 384 | 384 |
مقادير کلموگروف- اسمينرف | 14/2 | 01/2 | 28/2 | 39/2 | 02/3 | 47/2 |
سطح معناداري (دو دامنه) | 14/0 | 21/0 | 28/0 | 071/0 | 066/0 | 17/0 |
با توجه به جدول شماره 4 ميتوان نتيجه گرفت که چون مقادير سطح معناداري کليه متغيرهاي پژوهش بيشتر از 05/0 مي باشند پس ميتوان گفت که اين عامل نرمال بودن توزيع دادهها را ميرساند و ميتوان در تحليل فرضيههاي پژوهش، آزمون هاي پارامتريک را بکار گرفت.
آزمون فرضیه ها
- بین ابعاد مختلف دینداری (اعتقادی، پيامدي، مناسكي، تجربی و عاطفی) با رضایت از زندگی شهروندان ارتباط وجود دارد.
جهت بررسی فرضیه های پژوهش مبنی بر ارتباط بین ابعاد مختلف دینداری (اعتقادی، پيامدي، مناسكي، تجربی و عاطفی) با رضایت از زندگی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته ها به شرح جدول زیر می باشد.
جدول شماره (۷): همبستگی بین متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق
جدول 5. همبستگی بین متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق | |||
نام متغیر شاخص ها | رضایت از زندگی | ||
ضریب همبستگی | سطح معناداری | ||
دینداری | اعتقادی | 41/0 | 000/0 |
پيامدي | 32/0 | 000/0 | |
مناسكي | 37/0 | 000/0 | |
تجربی | 25/0 | 001/0 | |
عاطفی | 23/0 | 002/0 | |
میزان کل دینداری | 34/0 | 000/0 |
یافته ها حاکی از آن است که بین تمامی ابعاد دینداری و همچنین میزان کل آن با رضایت از زندگی از دیدگاه شهروندان رابطه مثبت و مستقیم و معنادار وجود دارد. در این میان رابطه بین بعد اعتقادی دینداری و رضایت اجتماعی (41/0) دارای بیشترین ضریب همبستگی و رابطه بین بعد عاطفی دینداری و رضایت از زندگی دارای کمترین ضریب همبستگی (23/0) می باشند.
همچنین رابطه بین بعد مناسكي دینداری (37/0)، بعد پيامدي دینداری (32/0) و بعد تجربی دینداری (25/0) با رضایت از زندگی از دیدگاه شهروندان دارای ضریب همبستگی مثبت و معنادار می باشد. بنابراین میتوان استدلال کرد که هر چه میزان دینداری (34/0) و ابعاد آن بیشتر شود میزان رضایت از زندگی شهروندان بیشتر می شود و تمامی فرضیه های پژوهش حاضر تأیید می شوند.
مدل معادله ساختاری (Smart PLS) در جهت برسی تعیین شدت و جهت تأثیر ابعاد مختلف دینداری بر رضایت از زندگی:
یافته های حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان دادند که بین تمامی ابعاد دینداری و همچنین میزان کل آن با رضایت از زندگی در شهر شهرضا رابطه مثبت، مستقیم و معنادار وجود دارد. اکنون به منظور تعیین شدت و جهت تأثیر ابعاد مختلف دینداری بر رضایت از زندگی از یک مدل معادله ساختاری بهره گرفته می شود. در این پژوهش با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری به آزمون مدل های معادله ساختاری پژوهش پرداخته شده است. رویکرد در این قسمت، رویکرد دو مرحله ای است. بدین معنی که پس از تدوین مدل نظری پژوهش لازم است تا به بحث برآورد مدل یا به عبارتی دیگر برآورد پارامترهای آزاد در مدل و تحلیل شاخص های جزئی و کلی مدل پرداخت تا مشخص شود که آیا داده های تجربی در مجموع حمایت کنندهی مدل نظری تدوین شده هستند یا خیر.
مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات (PLS) برخلاف روش کواریانس محور (نرم افزارهایی نظیر AMOS،LISREL و EQS) فاقد شاخصهای برازش مدل مبتنی بر کای دو جهت بررسی میزان مطابقت مدل نظری با دادههای گردآوری شده میباشد، این امر به ماهیت پیشبین محورPLS بستگی دارد. بنابراین شاخصهای برازش که به همراه این رویکرد توسعه یافتهاند مربوط به بررسی کفایت مدل در پیشبینی متغیرهای وابسته میشوند؛ مانند شاخصهای افزونگی24 و حشو25 یا شاخصGOF میباشد. در واقع این شاخصها نشان میدهند که برای مدل اندازهگیری معرفها تا چه حد توانائی پیشبینی سازه زیربنایی خود را دارند و برای مدل ساختاری، متغیرهای برونزا تا چه حد و با چه کیفیتی توانائی پیشبینی متغیرهای درونزا مدل را دارند.
برآوردهاي مربوط به شاخص هاي ارزيابي کليت مدل ساختاري و پارامترهاي اصلي اين مدل (اثر متغير دینداری بر رضایت از زندگی) در شکل و جداول زير گزارش شده است:
شکل 1: مدل معادله ساختاري اثر دینداری بر رضایت از زندگی
جدول شماره (۸): برآورد شاخص هاي ارزيابي کليت مدل معادله ساختاري
شاخص | GOF | SRMR | NFI |
مقدار | 80/0 | 081/0 | 91/0 |
شاخص هاي ارزيابي کليت مدل معادله ساختاري در مجموع بيانگر اين است که داده ها مدل نظري پژوهش را حمايت مي کنند، به عبارت ديگر برازش داده ها به مدل برقرار است و شاخص ها دلالت بر مطلوبيت مدل معادله ساختاري دارند.
جدول شماره (۹): برآورد اثر متغير دینداری بر رضایت از زندگی
متغير مستقل | مسير | متغير وابسته | ضريب تعيين | ضريب اثر | مقدار بحراني | سطح معناداري |
دینداری | <---
| رضایت از زندگی | 313/0 | 560/0 | ½ | 002/0 |
مقادير برآورد شده در جدول بالا بيانگر اين است: 1) متغير دینداری در مجموع 56/0 از واريانس متغير رضایت از زندگی را تبيين مي کند، با مدنظر قرار دادن مقادير مربوط به حجم اثر شاخص ضريب تعيين اين مقدار در حد متوسط (313/0) برآورد مي شود، به عبارت ديگر متغير دینداری در ابعاد مختلف در حد متوسط توان تبيين واريانس متغير رضایت از زندگی را دارد. 2) اثر متغير دینداری بر رضایت از زندگی به لحاظ آماري معنادار است. بنابراين فرضيه ی کلی پژوهش مبني بر اينکه متغير دینداری بر رضایت از زندگی تأثير دارد، تأييد مي شود. با توجه به مقدار ضريب تأثير مي توان گفت اثر متغير دینداری بر متغير رضایت از زندگی مثبت، مستقيم و در حد متوسط برآورد مي شود، به اين معنا که افزايش ميزان دینداری مي تواند در حد متوسط منجر به رضایت از زندگی گردد.
نتیجه گیري
همانطور که ذکر شد چنانچه رضايت، آرامش، احساس سعادت يا برعكس، نارضايتي و احساس ناخشنودي در جامعه تسري يابد و عدة زيادي از اعضا را در بر بگيرد، نمي توان آن را به شرايط فردي نسبت داد، بلكه بايد اوضاع اجتماعي را در آن دخيل دانست و براين اساس جامعه را تحليل كرد. از آنجا كه بروز عواطف مثبت و منفي در اعضاي جامعه مي تواند بسياري از كنش هاي اجتماعي و انگيزة افراد را متأثر سازد، هيچ جامعه يا حكومتي نمي تواند خود را از بررسي شرايط رواني اعضا بی نیاز بداند، بنابراین لازم و ضروری است که عوامل مرتبط با موضوع رضایت از زندگی شهروندان مورد توجه قرار گیرد. در همین راستا، با توجه به اهمیت و ضرورت بررسی رضایت از زندگی در این پژوهش به تحلیل و بررسی ابعاد مختلف دینداری (اعتقادی، پیامدی، مناسکی، تجربی و عاطفی) به عنوان متغیرهای مستقل و ارتباط آن با رضایت از زندگی در بین شهروندان 18 سال به بالای شهر شهرضا به عنوان متغیر وابسته پرداخته شد.
یافته ها حاکی از آن است که بین تمامی ابعاد دینداری و همچنین میزان کل آن با رضایت از زندگی از دیدگاه شهروندان رابطه مثبت و مستقیم و معنادار وجود دارد. در این میان رابطه بین بعد اعتقادی دینداری و رضایت اجتماعی (41/0 P=) دارای بیشترین ضریب همبستگی و رابطه بین بعد عاطفی دینداری و رضایت از زندگی دارای کمترین ضریب همبستگی (23/0=P) می باشند. همچنین رابطه بین بعد مناسكي دینداری (37/0 =P)، بعد پيامدي دینداری (32/0= P) و بعد تجربی دینداری (25/0= P) با رضایت از زندگی از دیدگاه شهروندان دارای ضریب همبستگی مثبت و معنادار می باشد. بنابراین میتوان استدلال کرد که هر چه میزان دینداری (34/0 =P) و ابعاد آن بیشتر شود میزان رضایت از زندگی شهروندان بیشتر می شود و تمامی فرضیه های پژوهش حاضر تأیید می شوند.
نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (Smart PLS) نیز نشان دادند که متغير دینداری در مجموع 56/0 از واريانس متغير رضایت از زندگی را تبيين مي کند، با مدنظر قرار دادن مقادير مربوط به حجم اثر شاخص ضريب تعيين اين مقدار در حد متوسط (31/0) برآورد مي شود، به عبارت ديگر متغير دینداری در ابعاد مختلف در حد متوسط توان تبيين واريانس متغير رضایت از زندگی را دارد.
یافته های پژوهش حاضر مبنی بر ارتباط بین دینداری و رضایت از زندگی منطبق با نظریه های دورکیم(1904)، رابرتسون اسميت(1890)، گری لنسکی(2010)، کینگزلی دیویس(1963) و دومايس، هايس و سلیگمن و دانر می باشد همچنین نتایج بدسته امده با یافته های پژوهشی کبری امرغان وعبدیوسفخانی(1394)، جانسون و دیگران (2004) ، کور و کور و ونکاتيشان (2015) و اکبرزاده و دیگران (1392) همخوانی دارد. هرکدام از پژوهشگران و نظریه پردازان فوق در پژوهش های خود به این نتیجه رسیدند که بین دینداری و رضایت از زندگی در ابعاد مختلف ارتباط وجود دارد.
پیشنهادات :
با توجه به تأثیر مستقیم پایبندی مذهبی بر رضایت زندگی پیشنهاد میشودکه خانواده ها و نهاد آموزش و پرورش در جهت ارتقای پایبندی مذهبی فرزندان این مرز وبوم اقدامات لازم را مبذول فرمایند.
همچنین پیشنهاد می شود باگسترش فرهنگ دینی و تبلیغ صدا و سیما و رسانه هت در تحکیم مذهب دربین آحاد جامعه در جهت ارتقای رضایت زندگی خانوادهها اقدام نماید.
همچنین پیشنهاد می شود باگسترش فرهنگ دینی و تبلیغ صدا و سیما و رسانه ها در تحکیم مذهب دربین آحاد جامعه در جهت ارتقای رضایت زندگی خانوادهها اقدام نمایدهمچنین پیشنهاد می شود باگسترش فرهنگ دینی و تبلیغ صدا و سیما و رسانه هت در تحکیم مذهب دربین آحاد جامعه در جهت ارتقای رضایت زندگی خانوادهها اقدام نمایدبا توجه به تأثیر مستقیم مشارکت اجتماعی بر کیفیت زندگی از یک طرف و پایین بودن مشارکت اجتماعی دربین مردم ازطرف دیگر پیشنهاد میشودکه بخش دولتی در حوزه قانونگذاری، سیاستگذاری و ارائه طرحها ولوایح در زمینه جذب مشارکتعمومی مردم عمل نماید و زمینه فعّال مردم در انجمنهای داوطلبانه را فراهم سازد.
پیشنهاد میشود از طریق تقویّت رسانه های جمعی و محلّی سطح ارزشهای اخلاقی و انسانی و در نهایت میزان برخورداری از سطح کیفیت زندگی بالا را برد.
سرمایه اجتماعی و مؤلّفه های آن بر کیفیت زندگی تأثیر بسزایی دارد. لذا مسؤلین امر در خصوص افزایش سرمایه اجتماعی شهروندان و درگیر ساختن آنان در فعالیّتهای شهری باید بیش از پیش تلاش به عمل آورند.
بنابراین مشاهده می شود که دینداری یکی از منابع مهم رضایت از زندگی در بین مردم است و با افزایش دینداری در ابعاد مختلف میزان رضایت از زندگی افزایش پیدا می کند. در این راستا می توان به این نتیجه رسید که دين اسلام و به ويژه مذهب تشيعِ آن به دليل ماهيت جمعي فراواني كه دارد مي تواند نقش بسيار مهمي در افزايش رضایت شهروندان ايفا نمايد. انواع مراسم و مناسك های مذهبي كه در ماه هاي مختلف سال و به مناسبت هاي مهم برگزار مي گردد يكي از مزايايي است كه استفاده ی مطلوب از اين پتانسيل مي تواند از طریق افزایش همبستگی، انسجام و مشارکت سطح رضایت از زندگی را به طور قابل ملاحظه اي افزايش دهد.
علاوه بر این، شیوه های ارتباط افراد در سطح اجتماع با یکدیگر از جمله مسائلی است که دین اسلام بر آن تاکید داشته است و این توصیه هاي دینی در ارتباط با پذیرش اجتماعی می باشد و افراد داراي این ویژگی، روابط اجتماعی بیشتري داشته و بیشتر به اطرافیان اعتماد می کنند. همچنین، نقش فعالیت مذهبی در پذیرش اجتماعی بدین دلیل می تواند باشد که فعالیت دینی موجب افزایش روابط افراد، اعتماد به یکدیگر و کوشش بیشتر براي بهبود وضعیت از زندگی است؛
دین اسلام از طريق تأكيد بر ارزش هاي كلي و دسترسي پذير يعني ارزش هايي چون رستگاري و يا توجيه رنج، ناكامي و محروميت و نظاير آن، سازمان اخلاقي جامعه را حفظ ميكند و بنابراین موجب پيوند اعضاي جامعه و همبستگي اجتماعي می شود. بنابراین دین اسلام دارای پتانسیل های بالایی در جهت رضایت افراد اجتماعی هستند و مناطق حاشیه ای نیز مکان هایی هستند که از این پتانسیل برخوردارند تا از طریق ابعاد مختلف دینداری زمینه های بالا بردن از زندگی در ابعاد مختلف را برای افراد فراهم سازد.
منابع
- آرگايل، مايكل. (1383). روانشناسي شادي. ترجمهي مسعود گوهري اناركي، حميد طاهر نشاط دوست، حسن پالاهنگ و فاطمه بهرامي. اصفهان: انتشارات: جهاد دانشگاهي اصفهان.
- ابراهیمی، اعظم و مالکی مقدم، محمداسماعیل. (1398). عوامل موثر بر میزان رضایت از کیفیت زندگی(مطالعه موردی منطقه 2 بیرجند)، چهارمین همایش ملی روانشناسی و علوم تربیتی ایران، جیرفت: همایش گستران.
- احمدی، یعقوب. (1388). وضعيت دينداري و نگرش به آينده دين در ميان نسلها مطالعه موردي شهر سنندج. معرفت فرهنگی اجتماعی، سال اول، شماره اول، زمستان.
- اکبری امرغان، حسین و عبدیوسفخانی، زینت. (1394). بررسی رابطه بین پایبندی مذهبی و رضایت از زندگی. پژوهشنامه تربیتی، دوره دهم، شماره پیاپی ۴۳. 48 – 37.
- اینگلهارت، رونالد (1373). تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی، ترجمه مریم وتر، تهران: کویر.
- برزگر، لیلا. (1386). سنجش میزان احساس خوشبختی شهروندان. تهران: پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه الزهرا.
- پورجعفر، محمدرضا، افشين كوكبي و علي اكبر تقوايي. (1384). برنامه ريزي كيفيت زندگي در مراكز شهري، تعاريف و شاخص ها، جستارهاي شهرسازي، شماره 12، بهار.
- چلبی، مسعود و موسوی، سیدمحسن. (1387). بررسی جامعهشناختی عوامل مؤثر بر شادمانی. مجله جامعه شناسی ایران. دوره 9، شماره 1- 2، بهار.
- حسين زاده، علي اصغر؛ عزيزي، مرتضي؛ توكلي، حسين. (1393). حمايت اجتماعي و رضايت از زندگي در نوجوانان: نقش واسطه اي خودکارآمدي و حرمت خود. فصلنامه روانشناسي تحولي (روانشناسان ايراني). دوره یازدهم، شماره 41، پاییز. 114 – 103.
- دیلینی، تیم. (1389). نظریه های کلاسیک جامعه شناسی. ترجمه بهرنگ صدیقی وحید طلوعی. تهران: نشرنی.
- رستمی, سعید؛ مهرداد نامداری؛ محمد حسین رحمانی و احسان فرهادیان. (1396). بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و رضایت از زندگی (مطالعه موردی زوجین شهرستان دلفان )، پنجمین کنگره علمی پژوهشی سراسری توسعه و ترویج علوم تربیتی و روانشناسی،جامعه شناسی و علوم فرهنگی اجتماعی ایران، تهران، انجمن علمی توسعه و ترویج علوم و فنون بنیادین. 99 – 80.
- رفیعی بهابادی، مهدی و حاجیانی، ابراهیم. (1394). بررسی رضایت از زندگی و عوامل مؤثر بر آن (با استفاده از نتایج پیمایش ملی). جامعه شناسی مسائل اجتماعی ایران، سال دوم، شماره 5.
- ریتزر، جورج. (1389). نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر. ترجمه محسن ثلاثی. تهران: نی.
- زاکرمن، فیل. (1384). درآمدی بر جامعه شناسی دین. فیل زاکرمن، خشایار دیهیمی. تهران: لوح فکر.
- حقیقتیان، منصور و حیدرخانی، هابیل. (1393). بررسی رابطه ابعاد سرمایه اجتماعی و دیدگاه شهروندان نسبت به توسعه شهری (نمونه مورد مطالعه: شهر کرمانشاه). دوره پنجم، شماره 20، بهار.
- حیدرخانی، هابیل؛ نوربخش، یونس و قنبری، نوذر. (1396). بررسی ارتباط بین دینداری در ابعاد مختلف و سلامت اجتماعی جوانان مناطق حاشیهای شهر کرمانشاه. برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی، دوره 8، شماره 30، بهار، 66-31.
- سجودی، عادل؛ معصومی راد، رضا؛ آوردیده، سولماز؛ عبدی، فرزین. (1394). بررسی عوامل اجتماعی موثر بر رضایت از زندگی (مطالعه موردی دانشجویان پیام نور شفت). سال چهارم، شماره ۳، پاییز. 30 – 19.
- فروند، ژولین. (1383). جامعه شناسی ماکس وبر. ترجمه: عبدالحسین نیک گهر. تهران: نشر توتیا.
- معیدفر، سعید و ذهانی، قربانعلی. (1393). بررسی میزان نارضایتی شغلی معلمان و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن (مطالعه موردی معلمان شهر نیشابور). جامعه شناسی ایران سال ششم، بهار، شماره 1. 150 – 135.
- نازکتبار، حسین؛ زاهدي، محمدجواد و نايبي، هوشنگ. (1385). نقش دينداري در ممانعت از بزهکاري جوانان شهر تهران. رفاه اجتماعی، دوره 6، شماره 22 .
- نوابخش، مهرداد و ثانوی، نسیم. (1393). بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی (مطالعه موردی: منطقه 16 شهر تهران). علوم اجتماعی شوشتر، سال هشتم، شماره 2. 74 – 51.
- همیلتون، ملکم. (1389). جامعه شناسی دین. ترجمه محسن ثلاثی. تهران: تبیان.
- Black, John & Gahayashy. (2005). Social and spatial interactions: quality of life, social capital and social networks. Nagoya University – Japan: WCTRS Meeting. July.
- Day, J. M. (2010). Religion, spirituality and positive psychology in adulthood: A developmental view. Journal of Adult Development, 17(4), 215-229.
- Diener, E. E., Sun, M., Lucas, R. E., & Smith, H. L. (2000). Subjective well being: Three decades of progress. Psychological Bulletin, 125, 276-302.
- Epley, D. & Menon, M (2008). A Method of Assembling Cross-sectional Indicators into a Community Quality of Life, Soc Indic Res, 281-296.
- Glock C. and Stark , R. (1970). Religion and Society in Tension, US, Rand McNally & Company.
- Johnson R. Byron, and Jang, Sung Joon. (2004). Explaining Religious Effects on Distress Among African Americans. Journal for the Scientific Study of Religion, Vol. 43, pp. 239-260.
- Kaur, H., Kaur, H., & Venkateashan, M. (2015). Factors determining family support and quality of life of elderly population. International Journal of Medical Science and Public Health, 4(8), 1049-1053.
- Laughlin, J. E., & Huebner, E. S. (2010). Life experience, locus of control and school satisfaction in adolescence, Social Indicators Research, 55, 156-183.
- Lenski. G. (1963). The Religious Factor: A Sociological Study of Religion’s Impact on Politics. Economics, and Religious Life, Rev. ed. Garden City, N.Y. : Doubleday, Anchor
- Oktay, D. and Rustemli, A. (2010). Measuring The Quality of Urban Life and Neighbourhood Satisfaction: Findings From Gazimagusa (Famagusta) Area Study, international journal of social sciences and humanity studies, Vol. 2, No. 2, Pp. 27-37.
- Philips. D. L. (2017). Mental health status, social partici pation and happiness. Journal of Health and social behaviour 18: 285_291.
- Pyszenki, Tom; Geenbery, Jeff, Solomon, Sheldon; and Hamilt on, Jams (1990). A Terror management analysis of self- awareness and anxitey: The hierarchy of terror. In schwarzer, Ralf; wickland, Robert, London: harwood academic Publishers.
- Seligman, M. E. P. (2002). Authentic happiness: Using the new positive psychology to realize your potential for lasting fulfillment. New York: Free Press.
- Tsai, K & Wang, J.(2004). “The R & D Performance in Taiwan's Electronic Industry". R & D Management, Vol. 34, No. 2, pp. 179 – 189.
- Zainal, Nor Rashidah, Gurmit Kaur, Nor ‘Aisah Ahmad & Jamaliah Mhd.Khalili. (2012), Housing Conditions and Quality of Life of the Urban Poor in Malaysia, ASEAN Conference on Environment- Behaviour Studies, Bangkok, Thailand, 16-18 July.
Investigate the relationship between different dimensions of religiosity and life satisfaction among the citizens of Shahreza
Abstract
Feeling well-being or life satisfaction is one of the most important psychological characteristics that a healthy person should have. Life satisfaction is a stable and pervasive concept that reflects the general feelings and opinions of the people of a society towards the world in which they live, and therefore goes beyond the purely individual state and finds social aspects.
Due to the importance of life satisfaction, the present study uses correlation method and questionnaire research tool and SPSS and Smart PLS software, seeking to investigate the relationship between different dimensions of religiosity and life satisfaction among the citizens of Shahreza as a goal. Is original. The statistical population of the present study is the city of Shahreza, in which 384 citizens aged 18 and over have been studied using the Cochran's formula as the sample size.
The results show that between the total amount of religiosity (0.34), and its dimensions, ie the belief dimension (0.41), consequential dimension (0.32), ritual dimension (0.37), experimental dimension (0.25) and emotional dimension (0.23) there is a positive and significant relationship; The results of the structural equation model (Smart PLS) also showed that the religiosity variable explains a total of 0.56 of the variance of the life satisfaction variable, taking into account the values of the volume of the effect of the coefficient of determination of this value to the average It is estimated to be 0.31.
Keywords: religiosity, social satisfaction, life satisfaction, Shahreza city.
[1] . Life satisfaction
[3] .Pyszenki
[4] . Zuckerman
[5] .Heden
[6] . Day
[7] . Homans
[8] . Diener
[9] . Inglehart
[10] . Seligman
[11] . Religious Orientation
[12] . Degree Of Group Invoinvolvement
[13] . Orthodoxy
[14] . Devotionalism
[15] . Association
[16] . Communal
[17] . Philips
[18] . Kaur; Kaur & Venkateashan
[19] . Zainal
[20] . Oktay and Rustemli
[21] . Laughlin & Huebner
[22] . John Black and Gahayashy
[23] . Johansson
[24] . Communality
[25] . Redundancy