عناصر سنگین از جمله کادمیم، سرب، مس و روی که در نتیجه فعالیتهای عمده شهری و صنعتی و کشاورزی تولید میشوند باعث آلودگی وسیعی از آبها و خاکهای جهان شدهاند. با توجه به اینکه روشهای سنتی برداشت عناصر سنگین از خاک و آب بسیار پرهزینه و دشوار و اغلب ناموفق است، لزوم استفاده چکیده کامل
عناصر سنگین از جمله کادمیم، سرب، مس و روی که در نتیجه فعالیتهای عمده شهری و صنعتی و کشاورزی تولید میشوند باعث آلودگی وسیعی از آبها و خاکهای جهان شدهاند. با توجه به اینکه روشهای سنتی برداشت عناصر سنگین از خاک و آب بسیار پرهزینه و دشوار و اغلب ناموفق است، لزوم استفاده از گیاهان کاهش دهنده آلودگی خاک و آب ضروری است. از طرفی با توجه به نیاز روزافزون جنگلکاری در ایران، لازم است که تحقیقی جامع بر روی گونههای اکالیپتوس و نقش این گیاهان در جذب عناصر سنگین انجام شود. به این منظور مطالعهای در مناطق آلوده اکالیپتوسکاری شده جنوب تهران و استان خوزستان انجام گرفت و غلظتهای مس، روی، سرب و کادمیم در برگها و خاک پای درختان اکالیپتوس توسط دستگاه پلاسمای جفت شده القایی تعیین گردید. نتایج بدست آمده بر اساس تجزیه مرکب دادهها در چند منطقه انجام گرفت و نشان داده شد که مقدار عناصر روی، سرب و کادمیوم در مناطق مختلف اختلاف معنیداری با یکدیگر دارند. همچنین بین نمونههای خاک و گیاه و اثر متقابل نوع نمونه و مناطق در مورد عناصر روی و سرب اختلاف معنیداری در سطح (01/0P<) وجود داشت. حداکثر مقادیر مس، روی ، کادمیم و سرب در خاک به ترتیب 6/2±173، 7/2±123، 025/0±46/1 و 6/2±151 و در گیاه 76/0±33، 3/6±327، 05/0±9/2 و 1/4±220 میلیگرم بر کیلوگرم ماده خشک بود که بیانگر این است که اکالیپتوس توان انباشته سازی عناصر سرب و روی را دارد از طرف دیگر با توجه به اینکه عناصر سرب و روی به مقدار زیادی در اثر ترافیک و فعالیتهای صنعتی بوجود میآیند، در نتیجه میتوان از این گیاه جهت کاهش آلودگیهای محیط زیست استفاده نمود.
پرونده مقاله
اثر پتاسیم (K) با غلظتهای 5، 10، 15و20 میلی مولار و ژیبرلین (GA3) با غلظتهای 05/0 و 1/0 میلی مولار بطور جداگانه و با هم بر برخی از فرایندهای فیزیولوژیک مانند سنجش مقدار کلروفیل های برگ با استفاده از روش Arnon و سنجش مقدار کاروتنوئیدهای برگ با استفاده از روش Davies و پ چکیده کامل
اثر پتاسیم (K) با غلظتهای 5، 10، 15و20 میلی مولار و ژیبرلین (GA3) با غلظتهای 05/0 و 1/0 میلی مولار بطور جداگانه و با هم بر برخی از فرایندهای فیزیولوژیک مانند سنجش مقدار کلروفیل های برگ با استفاده از روش Arnon و سنجش مقدار کاروتنوئیدهای برگ با استفاده از روش Davies و پارامترهای رشد به روش Rodrigues در گیاه عدس (Lens culinaris L.) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مقادیر کلروفیل a و کلروفیل کل و کاروتنوئیدها با افزایش غلظتهای K و GA3 بصورت جداگانه به طور معنیداری افزایش یافت، ولی بر مقدار کلروفیل b تاثیر معنیداری ایجاد نکرد. همچنین پارامترهای رشد سرعت رشد نسبی (RGR) و میزان همگون سازی خالص (NAR) با افزایش K و GA3 افزایش معنیداری را نشان دادند. غلظتهای مختلف K و GA3 بر میزان رنگیزههای کلروپلاستی و پارامترهای رشد افزایش معنیداری نداشت.
پرونده مقاله
به منظور بررسی واکنشهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک یک رقم کلزا با نام طلائیه تحت تنش آبی خاک، آزمایشی در گلخانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پنج سطح رطوبتی، با فاصله 7 (شاهد)، 14، 21، 28 و 35 روز آبیاری با چهار تکرار در قالب طرح کاملا تصاد چکیده کامل
به منظور بررسی واکنشهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک یک رقم کلزا با نام طلائیه تحت تنش آبی خاک، آزمایشی در گلخانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پنج سطح رطوبتی، با فاصله 7 (شاهد)، 14، 21، 28 و 35 روز آبیاری با چهار تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. تحت سطوح خشکی، و در پایان مرحله رشد، مقادیر وزن خشک گیاه، طول ساقه و ریشه، کلروفیل کل برگ ها، کل قندهای محلول و پرولین گیاه، سدیم و پتاسیم برگ ها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که با افزایش تنش خشکی، مقدار کلروفیل کل و پتاسیم برگ ها نسبت به شاهد کاهش معنی داری یافت. وزن خشک گیاه کاهش و تنها در دو تیمار 28 و35 روز آبیاری نسبت به شاهد معنی دار بود. کاهش طول ساقه به جز در تیمار 14 روز آبیاری نسبت به شاهد معنی دار بود. مقادیر سدیم برگ ها افزایش معنی دار نشان داد. افزایش طول ریشه همراه با افزایش تنش خشکی معنی دار نبود. میزان کل قندهای محلول و پرولین گیاه افزایش یافت. افزایش قندهای محلول و پرولین همراه با افزایش تنش خشکی برای تنظیم اسمولاریته و تحمل به شرایط تنش میباشد. کاهش پتاسیم باعث افزایش مقاومت روزنه ای و کاهش فتوسنتز و رشد شد.
پرونده مقاله
به منظور بررسی اثرات شوری بر گیاه سه گوش (Carpobrotus edulis L.)، سه نمونه خاک با هدایت الکتریکی 1، 8 و 12 دسی زیمنس بر متر برای انجام آزمونهای گلدانی انتخاب گردید و پس از تکثیر رویشی گیاه، تیمار اسید اسکوربیک قبل از تیمارهای NaCl و CaCl2 در دو غلظت 5/2 و 5 میلی مول ر چکیده کامل
به منظور بررسی اثرات شوری بر گیاه سه گوش (Carpobrotus edulis L.)، سه نمونه خاک با هدایت الکتریکی 1، 8 و 12 دسی زیمنس بر متر برای انجام آزمونهای گلدانی انتخاب گردید و پس از تکثیر رویشی گیاه، تیمار اسید اسکوربیک قبل از تیمارهای NaCl و CaCl2 در دو غلظت 5/2 و 5 میلی مول روی برگ ها پاشیده شد و تیمارهای CaCl2 نیز به میزان 25 و 50 درصد تیمارهای نمک به خاک اضافه گردید. نتایج نشان داد که با افزایش شوری (EC)، CaCl2 و آسکوربات در مقایسه با تیمار شاهد مقدار سدیم، کلر، کلسیم و پتاسیم برگ ها افزایش معنیداری داشتند. تیمارهای CaCl2 و آسکوربات بر شدت تنش شوری و جذب سدیم اثر کاهنده نداشته اند. گیاه از قندهای محلول و پرولین به عنوان اسمولیت برای افزایش فشار اسمزی استفاده نکرد. مقدار گلیسین بتائین و پروتئین کل با افزایش شوری افزایش یافته و گیاه در زمره گیاهان با استراتژی تولید و تجمع تنها گلیسین بتائین قرار گرفت و از پرولین به عنوان اسمولیت استفاده ننمود. تیمار کلسیمی مناسب برای بهبود فعالیت آنزیم پراکسیداز جهت پاک سازی انواع اکسیژن فعال در شوری متفاوت بود. مورفولوژی اکسالات کلسیم، رافیدها و تعداد دستههای رافید در مقطع عرضی برگهای گیاه سه گوش و تعداد سوزنهای رافید در واحد حجم از روند فیزیولوژیکی خاصی تبعیت نکرده و تغییرات معنیداری نداشته و تحت تاثیر شوری خاک، غلظت کلسیم و تیمارهای آسکوربات قرار نگرفت.
پرونده مقاله
جنس مریم گلی با نام علمی Salvia متعق به تیره Lamiaceae در ایران دارای 58 گونه میباشد که در حدود 17 گونه (از جمله گونه مورد بررسی) بومی هستند. برخی از گونههای این جنس در طب سنتی سراسر دنیا، به واسطه دارا بودن خواص ضد میکروبی و ضد توموری و همچنین بوی خوش و ترکیبات معطر چکیده کامل
جنس مریم گلی با نام علمی Salvia متعق به تیره Lamiaceae در ایران دارای 58 گونه میباشد که در حدود 17 گونه (از جمله گونه مورد بررسی) بومی هستند. برخی از گونههای این جنس در طب سنتی سراسر دنیا، به واسطه دارا بودن خواص ضد میکروبی و ضد توموری و همچنین بوی خوش و ترکیبات معطر مورد استفاده قرار میگیرد. در این تحقیق اندام هوایی گیاه مریم گلی سهندی در دو مرحله رویشی و زایشی از دامنههای کوه سهند، نزدیک شهرستان سردرود، واقع در استان آذربایجان شرقی جمع آوری گردید. اسانس آن به روش تقطیر در آب (کلونجر) جمع آوری و توسط دستگاههای GC و GC/MS مورد آنالیز قرار گرفت. بازده اسانس در مرحله رویشی (W/W 3/0%) و مرحله گلدهی (W/W 1/1%) برآورد شد. در اسانس مرحله رویشی، 32 ترکیب شیمیایی با 5/98 درصد کل شناسایی گردید. آلفا- پینن (5/28%)، بتا- پینن (1/26%)، سابینن (3/10%)، ژرماکرن- D (6/9%) و 1،8- سینئول(9/4%) ترکیبات عمده اسانس در مرحله رویشی بودند. در اسانس مرحله گلدهی، 35 ترکیب شیمیایی با 8/99 درصد کل شناسایی شد. آلفا- پینن(9/18%)، بتا- پینن(5/18%)، 1، 8- سینئول (9/13%)، لینالیل استات (4/8%)، بی سیکلوژرماکرن (2/8%)، سابینن (6/7%) و لینالول (3/5%) ترکیبات عمده در اسانس مرحله گلدهی بودند.
پرونده مقاله
در این پژوهش برای دستیـابی بـه روشی موفـق جهت نـگهداری طولانی مدت بـذور در شرایط دمـای فـراسرد از روش ویتریفیکاسیون استفاده شد. بدین منظور از بذور یونجه یکسالهMedicago polymorpha L. که در دمای °C4 سازگاری سرمایی یافته بودند استفاده گشت. بذور با قرار گرفتن در مجاورت چکیده کامل
در این پژوهش برای دستیـابی بـه روشی موفـق جهت نـگهداری طولانی مدت بـذور در شرایط دمـای فـراسرد از روش ویتریفیکاسیون استفاده شد. بدین منظور از بذور یونجه یکسالهMedicago polymorpha L. که در دمای °C4 سازگاری سرمایی یافته بودند استفاده گشت. بذور با قرار گرفتن در مجاورت سیلیکاژل در دسیکاتور برای 4 روز آبگیری شدند. سپس جهت حفاظت اسمزی به مدت 20 دقیقه در دمای °C25 با محلول گلیسرول M2 در ساکاروز M 6/0 بارگیری گشتند. بذور بارگیری شده به منظور دهیدراتاسیون و حفاظت به کرایوویالهای حاوی ml 5/0 محلول PVS2 صفر درجه سانتیگراد انتقال یافته و بلافاصله در نیتروژن مایع ذخیره شدند. کرایوویالهای حاوی نمونه پس از یک هفته از نیتروژن مایع خارج گشتند و بلافاصله در حمام آبی C°37 به مدت 2 دقیقه گرمادهی شدند. در مرحله بعد به منظور آبدهی و شستشوی مواد نگهدارنده به ترتیب به مدت 5، 10 و 15 دقیقه در دمای °C 22 در داخل محلول شستشوی حاوی سوکروز M 2/1 در نمکهای محیط کشت MS قرار گرقتند. بازیابی نمونهها به سه روش صورت گرفت: (الف و ب) قرار دادن بذور به مدت نیم ساعت و 24 ساعت در زیر آب جاری و سپس انتقال آنها بر روی پتریدیشهای حاوی کاغذ صافی مرطوب به منظور تولید دانهرست، (ج) استریل بذور با استفاده از هیپوکلریت سدیم 2% و سپـس انتقال آنها به محیـط کشت جامد MS حاوی mg/lit 5/0 GA3. درصد زندهمانی بذور نگهداری شده در دمای فراسرد در روشهای بازیابی الف و ب (به ترتیب 37/94% و 21/98%) در سطح 5% با شاهد (بذوری که تحت تیمار فراسرد قرار نگرفتند) دارای اختلاف بود درحالیکه، این اختلاف در روش ج (زندهمانی 16/76%) فاقد اختلاف معنیدار بود.
پرونده مقاله
عملکرد و اجزاء عملکرد بیست ژنوتیپ گندم نان در شرایط دوبار آبیاری در مراحل گلدهی و پر شدن دانه و عدم آبیاری در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان، در سال زراعی 86-1385 بررسی و مقایسه شد. دو طرح جداگانه، هردو در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام گردید. پس از اعمال چکیده کامل
عملکرد و اجزاء عملکرد بیست ژنوتیپ گندم نان در شرایط دوبار آبیاری در مراحل گلدهی و پر شدن دانه و عدم آبیاری در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان، در سال زراعی 86-1385 بررسی و مقایسه شد. دو طرح جداگانه، هردو در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام گردید. پس از اعمال تیمارهای آبیاری و عدم آبیاری بر 20 ژنوتیپ گندم نان تعداد دانه در سنبله، وزن هزاردانه، تعداد سنبله در واحد سطح و عملکرد دانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس ساده نشان داد که بین ژنوتیپها درهر یک از شرایط آبیاری تکمیلی و عدم آبیاری از نظر عملکرد دانه و سایرصفات مورد مطالعه تفاوت آماری معنیدار در سطح 1 درصد وجود دارد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب دو محیط آبیاری تکمیلی و عدم آبیاری نیز نشان داد که تعدادی از صفات یاد شده تفاوت معنیداری در سطح 1 درصد نشان میدهند. به علت بارندگیهای با پراکنش مناسب در طول دوره زندگی گیاه زراعی که به استناد آمار هواشناسی 350 میلی متر از آذر ماه 1385 تا خرداد 1386 بوده است، محیط عدم آبیاری، بارندگی منظم و مناسبی را دریافت نمود که عملکرد آن را به طور قابل ملاحظه ای بالا برد. محیط آبیاری تکمیلی علاوه بر دریافت آّب باران، آبیاری تکمیلی نیز شد. نتایج بدست آمده نشان داد که آبیاری تکمیلی در چنین شرایطی بدلیل ایجاد سله عمیق در خاک محیط ریشه و شستشوی مواد غذایی خاک، نه تنها سبب افزایش عملکرد نشد، بلکه بعنوان یک عامل محدود کننده عملکرد ژنوتیپها نیز عمل کرد. در شرایط آبیاری تکمیلی و عدم آبیاری، عملکرد دانه با تعداد سنبله در متر مربع و وزن هزاردانه، همبستگی مثبت و معنیدار نشان داد.
پرونده مقاله
باتوجه به تاثیرات سوء کنترل شیمیایی استفاده از مواد گیاهی در کنترل بیماری ها جذابیت بیشتری یافته است. تاثیر پودر بذر چریش بر روی نماتود مولد گره (Kofoid & White) Chitwood. Meloidogyne incognita گوجهفرنگی در شرایط گلخانه مورد آزمایش قرار گرفت و با اثر نماتودکش کربوف چکیده کامل
باتوجه به تاثیرات سوء کنترل شیمیایی استفاده از مواد گیاهی در کنترل بیماری ها جذابیت بیشتری یافته است. تاثیر پودر بذر چریش بر روی نماتود مولد گره (Kofoid & White) Chitwood. Meloidogyne incognita گوجهفرنگی در شرایط گلخانه مورد آزمایش قرار گرفت و با اثر نماتودکش کربوفوران مقایسه گردید. در این تحقیق تیمارها شامل شاهد، نماتود، نماتود و کربوفوران، نماتود و پودر بذر چریش بودند. گیاهان گوجه فرنگی در مرحله گیاهچه ای توسط 2000 عدد لارو سن دوم نماتود به ازای هر گیاه تلقیح شدند. آزمایشات در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. شاخص هایی مرفولوژیکی از قبیل وزن تر و خشک ریشه و اندامهای هوایی، ارتفاع ساقه، طول ریشه، جمعیت نهایی نماتود، نرخ تولید مثل و شاخص تولید گال پس از 60 روز در شرایط گلخانه در دمای 25 تا 30 درجه سانتی گراد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که تیمارهای پودر بذر چریش و کربوفوران بیشترین تأثیر را بر روی رشد گیاه داشته و سبب تولید کمترین تعداد گال بر روی ریشه می شدند. از طرفی این تیمارها سبب کاهش معنی داری (P=0.01) در کل جمعیت نهایی نماتودهای موجود در خاک و ریشه نیز شدند. بیشترین وزن تر ریشه، 72/4 ، بیشترین وزن خشک ریشه، 15/0 و همچنین بیشترین ارتفاع شاخه،23/25 هنگام کاربرد تیمار پودر چریش ثبت گردید و نسبت به شاهد باعث 3/. درصد کاهش جمعیت نماتود در گلدان های تیمار شده با پودر بذر چریش شد، بنابراین در این تحقیق نشان داده شد چریش نسبت به کربوفوران تاثیر بهتری در کنترل جمعیت نماتود داشته است.
پرونده مقاله