شاخص های مناسب برای ارزشیابی فرایند خط مشی گذاری توسعه صنعتی مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی
محورهای موضوعی : خطمشیگذاری عمومی در مدیریتنادر نارویی 1 , عبدالعلی کشتگر 2 , بهاره ناصری 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه مدیریت، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران
2 - دانشیار، گروه مدیریت، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
3 - استادیار، گروه مدیریت، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران. 3
کلید واژه: توسعه صنعتی, ارزشیابی فرایند خط مشی گذاری, نظریهای داده بنیاد, بهره وری منابع انسانی,
چکیده مقاله :
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی شاخص های مناسب برای ارزشیابی فرایند خط مشی گذاری توسعه صنعتی مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی می باشد. روشها: تحقیق حاضر از نظر ماهیت و هدف، تحقیق کاربردی محسوب میشود. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه کارکنان اداره کل صنعت، معدن و تجارت استان سیستان و بلوچستان و سازمانهای تابعه آن است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها، برای شناسایی ابعاد و مولفههای پژوهش ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانهای گسترده و بررسی متون و ادبیات پژوهش، ابعاد اولیه پژوهش شناسایی شدند. به منظور فهم عوامل و مولفههای مناسب برای ارزشیابی فرایند خطمشیگذاری توسعه صنعتی، نظریهای داده بنیاد طرح و تدوین گردید سپس به منظور شناسایی ابعاد پژهش، به مصاحبه نیمهساختاریافته اقدام شد.یافتهها: نوزده شاخص که دارای حداکثر 25 درصد کمتر از شاخص ذینفعگرا بودن خطمشیهای توسعه صنعتی شناسایی شد.نتیجهگیری: سازمانها و نهادهای مختلف اجتماعی، با حجم بالایی از مسائل مختلف روبرو هستند که کارکرد آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. مسائلی همچون، محیط زیست، توسعه صنعتی، رفاه اجتماعی، توسعه منابع انسانی و بسیاری دیگر که با اهداف متعارض و در یک محیط واحد خودنمایی میکنند. این موضوعات، خطمشیگذاران را با چالشهای بزرگی روبرو میکنند، بطوری که فرایند نظمدهی را با دشواری فراوانی روبرو میکنند.
Background and Aim: The purpose of this study is to identify appropriate indicators for evaluating the industrial development policy-making process based on human resource value creation.In terms of nature and purpose, the present study is applied research. The statistical population in this study includes all employees of the General Directorate of Industry, Mining and Trade of Sistan and Baluchestan Province and its affiliated organizations. In order to analyze the data, to identify the dimensions and components of the research, first using extensive library studies and reviewing the texts and literature of the research, the initial dimensions of the research were identified. In order to understand the appropriate factors and components for evaluating the industrial development policy-making process, data foundation theories were designed and developed, and then a semi-structured interview was conducted to identify the dimensions of the research.Nineteen indicators with a maximum of 25% less than the index of utilitarianism of industrial development policies were identified.Different social organizations and institutions face a high volume of different issues that affect their functioning. Issues such as the environment, industrial development, social welfare, human resource development and many others that manifest themselves with conflicting goals and in a single environment.
احمدی، سیروس. (1395). تحلیل تاریخی موانع توسعه صنعتی ایران. فصلنامه راهبرد توسعه، 46(0)، 21-36.
اخوان، مریم. (1398). تأثیر آموزش کارکنان بر بهرهوری منابع انسانی با بررسی نقش میانجیگرایانه چابکی سازمانی و سرمایه فکری (مورد مطالعه: پایگاه هشتم شکاری شهید بابایی اصفهان). فصلنامه علمی آموزش در علوم انتظامی. 7(26)، 25-54.
آهنگری، عبدالمجید؛ افقه، سیدمرتضی و شاولی، طیبه. (1396). ارزیابی درجه توسعه صنعتی استان خوزستان و مقایسه با سایر استان ها در سال های 1384 و 1393. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید چمران، اهواز.
جعفری، امیر معمارزاده طهران، غلامرضا. (1396). شناسایی مولفه های موثر بر بهره وری کارکنان در یک سازمان بهداشت و درمان نظامی. فصلنامه طب جنوب، 19(3)، 234-244.
حیدری، غلامحسن؛ اخباری، محمد و عزیزنژاد، خوشنود. (1391). بررسی عدم تعادلهای فضایی توسعه صنعتی در سطح ملی از دیدگاه جغرافیای سیاسی (مطالعه موردی استان ایلام). پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی.
خاکساری، علی؛ جمعه پور، محمود؛ کلانتری، خلیل و مهدوی، محمود. (1390). بررسی و سنجش شکاف توسعه صنعتی استانهای ایران (سال مورد بررسی: 1385)، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.
خرمی، قاسم و غفاری، مسعود. (1396). دولت، بورژوازی صنعتی و توسعه صنعتی در ایران-1376-1368. رساله دکتری، دانشگاه تربیت مدرس.
دانایی فرد، حسن؛ شکری، زینب؛ خیرگو، منصور و فانی، علی اصغر. (1397). چگونگی ارزشیابی کیفیت خط مشی های عمومی در ایران: پژوهشی اکتشافی مبتنیبر روش شناسی ترکیبی. فصلنامه علمی مدیریت سازمانهای دولتی، 6(2)، 79-94.
داناییفرد، حسن؛ شکری، زینب؛ فانی، علی اصغر و فروزنده، لطف الله. (1395). ارائه الگوی عوامل تأثیرگذار بر ارزشیابی کیفیت خط مشیهای عمومی ایران. فصلنامه مدیریت نظامی، 16(64)، 42-66.
رضاییمنش، بهروز؛ عبدالحمید، مهدی؛ پورعزت، علی اصغر و شریفزاده، فتاح. (1393). الگوی ارزشیابی خطمشیهای عمومی در پرتو معرفت علوی. فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ، 7(28)، 123-152.
عباسی، غلامرضا؛ امینی، علیرضا و رفعتی آلاشتی، صغری. (1392). تحلیل عوامل موثر بر بهره وری نیروی کار: مطالعه موردی صنایع منتخب داروسازی. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی.
عصار، محمد تقی. (1395). بررسی رابطه مهارت های مدیریتی با افزایش بهره وری منابع انسانی. نشریه علمی دانش انتظامی، 18(3)، 142-161.
فقیه نصیری, م., وجدانی طهرانی, ه., محجوب, ا., شهسواری, ک. (1382). از سیاست اقتصادی تا سیاست صنعتی. نقدی بر طرح استراتژی توسعه صنعتی کشور. انتشارات سیاست صنعتی.
شریف زاده، ف، قربانی زاده، و ؛ سید نقوی، م و حسینپوری، م.(1395). ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر خط مشی گذاری در صنعت نفت و گاز از منظر کارآفرینی. فصلنامة علمی- پژوهشی مدیریت سازمان های دولتی. دورة 5، شمارة 3،
لطیفیان، احمد و دعایی، حبیب الله. (1392). ترسیم مدل مفهومی بهرهوری کارکنان با استفاده از رهیافت مدل سازی ساختاری تفسیری(مورد مطالعه: معاونت طرح و برنامه دانشگاه فردوسی مشهد). پژوهش های مدیریت عمومی، 20(6)، 5-34.
مهدوی، ابوالقاسم و عزیزمحمدلو، حمید. (1398). عوامل مؤثر بر پایداری و فراگیری توسعه صنعتی در ایران: رویکرد همگرایی و الگوی تصحیح خطای برداری. پژوهش های رشد و توسعه پایدار (پژوهش های اقتصادی)، 19(2)، 1-34.
الوانی، س. م (1393) تصمیم گیری و تعیین خطمشی دولتی. تهران: سمت.
الوانی، س. م؛ مقیمی، م؛ آذر، ع و رحمتی، م (1394) خط مشی گذاری در نظام آموزش کارآفرینی در ایر ان ماهنامه اجتماعی، اقتصادی، علمی و فرهنگی کار و . جامعه، شماره 9
فرهادی قشلاقی، د و رضوی مهر، ن.(1393). نقش گروه های ذی نفوذ بر فرایند خط مشی گذاری توسعه کارآفرینی مورد مطالعه: دانشجویان دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران. دومین همایش ملی کارآفرینی و رقابت پذیری.
قلی پور، ن. (1392). ارائة الگوی مناسب برای توسعة سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ایران و تدوین خط مشی های مربوطه. تهران: انتشارات سیب کال.
گیوریان، ح و ربیعی مندجین، م .(1394). تصمیم گیری و تعیین خط مشی دولتی. تهران: یکان.
_||_
Plummer, L. A. & Acs, Z. J. (2018). Localized competition in the knowledge spillover the-ory of entrepreneurship. Journal of Business Venturing, Published online 17, Nov 2018.
Grimaldi, R., Kenney, M., Siegel, D.S & Wright, M. (2017). 30 years after Bayh–Dole: reassessing academic entrepreneurship. Research Policy, 40, 1045-1057.
Dunn, W. N. (2015). Public policy analysis. Routledge.
Pattyn, V. (2019). Towards appropriate impact evaluation methods. The European Journal of Development Research, 31(2), 174-179.
Rowntree, D. (1997). Making materials-based learning work: Principles, politics and practicalities: Psychology Press.
Sanderson, I. (2002). Evaluation, policy learning and evidence‐based policy making. Public administration, 80(1), 1-22.
Schoenefeld, J. J., & Jordan, A. J. (2019). Environmental policy evaluation in the EU: between learning, accountability, and political opportunities? Environmental Politics, 28(2), 365-384.
Smith, K. B., & Larimer, C. W. (2009). The Public Policy Theory Primer. Boulder-CO. In: Westview Press.
Wedel, J. R., Shore, C., Feldman, G., & Lathrop, S. (2005). Toward an anthropology of public policy. Annals of the American Academy of Political and Social Science, 600, 30-51.
Widmer, T., & Neuenschwander, P. (2004). Embedding Evaluation in the Swiss Federal Administration: Purpose, Institutional Design and Utilization. Evaluation, 10(4), 388-409.
شناسایی شاخص های مناسب برای ارزشیابی فرایند خط مشی گذاری
توسعه صنعتی مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی شاخص های مناسب برای ارزشیابی فرایند خط مشی گذاری توسعه صنعتی مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی می باشد.
روشها: تحقیق حاضر از نظر ماهیت و هدف، تحقیق کاربردی محسوب میشود. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه کارکنان اداره کل صنعت، معدن و تجارت استان سیستان و بلوچستان و سازمانهای تابعه آن است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها، برای شناسایی ابعاد و مولفههای پژوهش ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانهای گسترده و بررسی متون و ادبیات پژوهش، ابعاد اولیه پژوهش شناسایی شدند. به منظور فهم عوامل و مولفههاي مناسب براي ارزشیابی فرایند خطمشیگذاری توسعه صنعتی، نظریهاي داده بنیاد طرح و تدوین گردید سپس به منظور شناسایی ابعاد پژهش، به مصاحبه نیمهساختاریافته اقدام شد.
یافتهها: نوزده شاخص که دارای حداکثر 25 درصد کمتر از شاخص ذینفعگرا بودن خطمشیهای توسعه صنعتی شناسایی شد.
نتیجهگیری: سازمانها و نهادهای مختلف اجتماعی، با حجم بالایی از مسائل مختلف روبرو هستند که کارکرد آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. مسائلی همچون، محیط زیست، توسعه صنعتی، رفاه اجتماعی، توسعه منابع انسانی و بسیاری دیگر که با اهداف متعارض و در یک محیط واحد خودنمایی میکنند. این موضوعات، خطمشیگذاران را با چالشهای بزرگی روبرو میکنند، بطوری که فرایند نظمدهی را با دشواری فراوانی روبرو میکنند.
کلمات کلیدی: ارزشیابی فرایند خط مشی گذاری، توسعه صنعتی، بهره وری منابع انسانی، نظریهاي داده بنیاد
Identify appropriate indicators for evaluating the policy-making process
Industrial development based on human resource value creation
Abstract
Background and Aim: The purpose of this study is to identify appropriate indicators for evaluating the industrial development policy-making process based on human resource value creation.Methods: In terms of nature and purpose, the present study is applied research. The statistical population in this study includes all employees of the General Directorate of Industry, Mining and Trade of Sistan and Baluchestan Province and its affiliated organizations. In order to analyze the data, to identify the dimensions and components of the research, first using extensive library studies and reviewing the texts and literature of the research, the initial dimensions of the research were identified. In order to understand the appropriate factors and components for evaluating the industrial development policy-making process, data foundation theories were designed and developed, and then a semi-structured interview was conducted to identify the dimensions of the research.Results: Nineteen indicators with a maximum of 25% less than the index of utilitarianism of industrial development policies were identified. Conclusion: Different social organizations and institutions face a high volume of different issues that affect their functioning. Issues such as the environment, industrial development, social welfare, human resource development and many others that manifest themselves with conflicting goals and in a single environment. These issues pose a great challenge to policy makers, making the regulatory process very difficult.
Keywords: policy evaluation process, industrial development, human resource productivity, data foundation theories
مقدمه
عليرغم گسترش سازوكار بازار در سطح جهان و محدود شدن دخالت دولتها در حوزه عمل بنگاههاي خصوصي، تدوين استراتژي و خطمشی توسعه صنعتي از سوي دولت در كشور اساساً امري ضروري مي باشد، چرا كه كليد اصلي معماي رقابت ناپذيري صنايع كشور را بايستي در حوزه سياستگذاري و خطمشیگذاری جستجو نمود، در اين صورت، اصليترين عامل در توسعه صنعتي كشور، اصلاح جهتگيريهاي سياستگذاري خواهد بود. اين امر مستلزم تغييراتي در چارچوب خطمشیهای توسعه صنعتي است كه از مهمترين آنها تغيير جهت از درونگرايي به برونگرايي و از صنعت دولتي به صنعت خصوصي و تغيير فضاي مديريت اقتصادي از كنترل اداري به حاكميتساز و كار بازار ميباشد (فقیه نصیری فقیه ، وجدانی طهرانی, محجوب، شهسواری 1382، 5). از سوی دیگر از آنجا که نظام خطمشیگذاری در هر کشور یکی از عوامل مؤثر در تحقق سیاستهای کلان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن به شمار میرود، تدوین و اجرای خطمشیهای مناسب به عنوان شالوده توسعه همه جانبه کشور عملاً گامی در جهت توسعه همه جانبه کشور است. اگر تدوین خطمشی عمومی مورد نیاز کشور را رسالت اصلی نظام خطمشیگذاری بدانیم، توجه به ارزشیابی خطمشیها از بدیهیات نظام خطمشیگذاری است چرا که میتوان بین توسعه کشور، خطمشی مناسب و کیفیت آن ارتباط مستقیمی ایجاد نمود(داناییفرد، 1395، 7). با توجه به نقش آرای مردم در ثبات و پابرجایی حکومت و در نتیجه لزوم پاسخگویی حکومت، نقش ارزشیابی خطمشیهای عمومی بیش از پیش بر همگان روشنتر (رضاییمنش؛ عبدالحمید ؛ پورعزت و شریفزاده 1393، 8). و با پیچیدهتر شدن اداره جوامع، ارزشیابی خطمشیهای عمومی برای دولتها اجتناب ناپذیر شده است. مهمترین برونداد ارزشیابی پیشنهادها یا دستورالعملهایی است که میتوان از آن برای بهبود کیفیت در تصمیمگیری استفاده نمود. به عبارت دیگر ارزشیابی آیینهای میسازد تا تصمیمگیران و دستاندرکاران تصویر روشنی از چگونگی انجام این رسالت خطیر به دست آورند (داناییفرد؛ شکری ؛ فانی و فروزنده 64،1395). باید به این مطلب اشاره داشت که توسعه صنعتی، افزایش نرخ رشد و نقش بخش صنعت و خدمات مربوط به صنعت در فعالیتهای اقتصادی جامعه میباشد و فرآیندی است که در آن استفاده از عوامل تولیدی رو به بهینهتر شدن است (حیدری ؛ اخباری و عزیزنژاد14،1391). توسعه صنعتي بر دو پارامتر عمده كه همان تعریف توسعه اقتصادی است، استوار خواهد بود: نخست، افزایش تولیدات در كمیت و كیفیت كه ارزش افزوده بیشتر و درنتیجه تولید ملي بالاتری را نصیب كشور خواهد كرد. دوم، ایجاد اشتغال كه خود باعث بهبود توزیع درآمدهای جامعه خواهد شد (آهنگری ؛ افقه، و شاولی 1396، 2). بررسي ابعاد اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي فرايند توسعه صنعتي در ايران، حاكي از رشد نامتوازن و ناپايدار صنعتي در كشور است. بطور بديهي، نتيجه چنين امري، در بروز آثار و تبعات نامطلوب اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي متبلور شده، بگونهاي كه اين امر، بسياري از آثار مثبت ناشي از فرايند صنعتي شدن را خنثي نموده است (مهدوی و عزیزمحمدلو، 1398، 41). در این بخش سعی داریم مروری بر توسعه صنعتی مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی داشته باشیم و مدل های موجود در ادبیات را به موضوع تحقیق همگرا نماییم. همان طورکه پیش ازاین بیان شد، ازنظر ادبیات موضوع تحقیق دو بخش اصلی مدنظر و مطرح است که نخست بحث خط مشی گذاری است. مطالعه چگونگی ایجاد خط مشیها عموماً یک سری از فعالیتها، یا مراحلی را مورد توجه قرار می دهد که در نظامهای سیاسی اتفاق میافتد. مفهوم این مدل مرحلهای، عبارت است از خط مشیگذاری ای که در مراحل شناخته شده اتفاق میافتد و هر مرحله میتواند جداگانه مورد توجه قرار گیرد(گیوریان و همکاران 14،1394). که این مهم با الگوگیری از کارهای الوانی(1393) و گیوریان(1394) رخ خواهد داد. عطاردیان(1392)، در پژوهش خود با عنوان توسعة کارآفرینی به نتایجی چون بررسی تأثیر کارآفرینی بر رشد و ایجاد فضای سالم اقتصادی در جامعه و نقش آن در پایداری و ثبات اقتصادی به طور ویژه در ایران رسیده است. همچنین فرهادی قشلاقی و رضوی مهر(1393)، بررسی نقش گروه های ذی نفوذ (جامعه دانشگاهی) در فرایند خط مشی گذاری توسعه کارآفرینی و قلی پور(1392)، در تحقیق خود به یافته های از جمله؛ بررسی ابعاد تدوین خط مشی های توسعة سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ایران با تأکید بر چگونگی قراردادهای نفتی و انواع آن رسیده است. ترجیسن و وانگ1(2019)، در تحقیقی با عنوان خط مشی گذاری و کارآفرینی صنعتی به این تسهیل انتقال تکنولوژی و دانش افراد از طریق کارآفرینی و محورهای وابسته به آن و بهبود خط مشی های بازاریابی یافته مهم رسید. همچنین پلومر و آکس2(2018) در خط مشی گذاری صنعتی و کارآفرینی به این نتیجه رسید که؛ ارزیابی ادعا مانع بودن رقابت محلی بر فعالیتهای کارآفرینی صنعتی و اثر مخرب آن درجهت کاهش انگیزه بهرهبرداری از دانش جدید می باشد. جریمالدی و همکاران(2017)، در ارزش کارافرینی منابع انسانی و توسعه صنعتی به نتیجه ای رسید که؛ طرح مبنای منطقی کارآفرینی دانشگاهی و توصیف نقش درحال تحول دانشگاه ها را در تجاری کردن پژوهش ها باید مهم دانست و کارافرینی منابع انسانی نقش مهمی در توسعه صنعتی دارد. خطمشیهایی که دولتها در مواجهه با مسائل و موضوعات بحثانگیز ارائه میدهند، تضمین کننده تمام اتفاقات آتی نیست؛ ممکن است عواملی مانند حوادث پیشبینی نشده، پیامدهای محاسبه نشده و روابط علی تفهیم نشده، واقعیتی را رقم زنند که با آنچه مدنظر بوده بسیار متفاوت باشد. از اینرو، به دلیل بیاطمینانی به تحلیلهای پیشینی، ارزشیابی خطمشی و قضاوتهای پسینی، برای برنامههای عمومی، ضرورت انکارناپذیری است (اسمیت و لاریمر8،20093). ارزشیابی با ارائه اطلاعات اتکاپذیر و معتبر عملکردی، به روشن شدن مختصات خطمشیها، نقد ارزشهای زیربنایی آنها و ساختاردهی مجدد مسائل و بازنگری در خطمشیها کمک میکند (دان 14،20154). از منظر عقلانی - ابزاری، ارزشیابی خطمشی می تواند برای اهداف مختلفی از جمله پاسخگویی، یادگیری خطمشی و بهبود خطمشیها و برنامهریزی خطمشی تنظیم شود (اسچونفلد و جوردن5 19،2019). ارزشیابی خطمشی ابزاری عالی برای اطلاعرسانی تصمیمات سیاستی عالی و کاربردی برای شناسایی موثرترین و کارآمدترین ابزار برای رسیدن به اهداف اجتماعی است. ارزشیابی خطمشی همچنین میتوانند نقش استراتژیکی یا نمادین-تاکتیکی داشته باشند. برای مثال، برای پنهان کردن کاستیها یا شکستها (وایدمر و ناچوانمندر 186،20046). در واقع، همه ارزشیابیهای خطمشی تا حدی با دلایل استراتژیکی - تاکتیکی انجام میشود، با این که ارزشیابی خطمشی ذاتاً سیاسی است (پاتین4،20197). ارزشیابی خطمشیها با فراهم نمودن شواهد مناسب به اتخاذ خطمشیهایی که بیشترین اثربخشی و کمترین هزینه را دارد، کمک میکند و خطمشیگذاری به صورت آگاهانهتر صورت میگیرد (ساندرسون،20028). ارزشیابی از جمله مهمترین الزامات کمالبخش خطمشیهای عمومی است که ضامن اندیشیده بودن، اجرای دقیق و بهبود مستمر آنها است (شریف زاده؛ قربانیزاده؛ سید نقوی و حسینپوری1395، 135). ارزشیابی خطمشی نقشی بیبدیل در ارتقای پاسخگویی، بهبود، یادگیری و حتی اطلاعرسانی دستاوردهای خطمشیهای عمومی از سطوح کلان ملّی تا سطوح خُرد و بخشی بر عهده دارد (استافلبیم و کورین8،20149). ارزشیابی ساز و کاری را ارائه میدهد که به وسیله آن میتوان به کژیها و کاستیها پی برد و تنها به وسیله یک رهیافت مناسب ارزشیابی میتوان وضعیت عوامل تشکیل دهنده نظام خطمشیگذاری عمومی و عملکرد آن را قضاوت کرد (رانتری12،199710). گسترش خطمشی، پدیدهای رایج در میان کشورهای گوناگون جهان است. حکومتها به دلایل متفاوتی از یکدیگر الگوبرداری میکنند، فرض اصلی آنها این است که خطمشی، ابزاری بیطرف و عقلایی است. در مقابل، بسیاری از صاحب نظران برآنند که خطمشیها، عصاره تاریخ و فرهنگ جوامع مبدع است (ودل و دیگران9،200511).
توسعه صنعتی
از نظر تاریخی مفهوم صنعتی شدن و صنعت بر مفهوم توسعه مقدم است، یعنی بنا بر تجربۀ تاریخی ابتدا انقلاب صنعتی اتفاق افتاده است و بعضی کشورها صنعتی شدهاند، بعد آنها از رهگذر صنعتی شدن فاصلۀ خود را با سایر کشورها زیادتر کردهاند و بافت اقتصادي و اجتماعی آنها و دیگر کشورها از یکدیگر متمایز و متفاوت شده است. همراه با این تفاوتها بتدریج کشورهایی که در آنها انقلاب صنعتی اتفاق افتاده و آن را با موفقیت پشت سر گذاشتهاند و در شرایط مساعد جهانی هم بودهاند به پیشرفتهاي صنعتی و اجتماعی بیشتر نایل شده و لقب توسعه یافته را به خود اختصاص دادهاند (خاکساری و همکاران، 1390). از نگاه عظیمی (1376) صنعتی شدن نیازمند تغییر در بافتهاي اقتصادي و اجتماعی، نوع روابط تولیدي، فرهنگ و تفکرات اقتصادي مردم و نحوه نگرش جامعه به کار و تولید است. رشد به معنی افزایش در تولید یک کشور و توسعه به معنی افزایش در تولید یک فرایند پویا ازطریق فعالسازي ظرفیتهاي تولیدي با اتکا به علم و تکنولوژي و درونزا کردن مبانی فنی است (خرمی و غفاری1396، 25). به اعتقاد هندلی (2000) توسعه صنعتی دارای پنج بعد اساسی است. اول، فعالیت اقتصادی یا کاری که مردم براي زندگی انجام می دهند. براساس این بعد، به این نکته توجه میشود که چه درصدي از نیروي کار در تولیدات صنعتی هستند؟ دوم، برونداد اقتصادي یا کالاهاي واقعی که مردم تولید می کنند. این بعد، داراي چهار شاخص تولید صنعتی به عنوان درصدي از تولید ناخالص داخلی، صنعت به عنوان درصدي از تولید ناخالص داخلی، برونداد ناخالص هر شاغل در تولید صنعتی و درآمدهاي هر فرد شاغل در تولید صنعتی است. سوم، سازمان یا شیوه اي که فعالیت اقتصادي ساماندهی می شود. این بعد، داراي دو شاخص حقوق و مزایاي معاش بگیران به عنوان درصدي از نیروي کار و تعداد بنگاه هاي تولیدي با بیش از پنجاه نفر نیروي کار است. چهارم، ماشینی شدن یا انرژي و منبع قدرت مورد استفاده. این بعد داراي دو شاخص سرانه مصرف انرژي در بخش تجاري و ارزش کل سوخت ها و انرژي الکتریکی هر کارگر در تولید صنعتی است. پنجم، فناوري یا روش هاي سیستماتیک و اعمال نوآورانه در انجام کار. این بعد داراي سه شاخص درصد کارگران فنی و حرفه اي در نیروي کار، سرانه حقوق انحصاري ثبت شده معتبر و سرانه طرح هاي صنعتی ثبت شده معتبر است (احمدی1395، 21).
بهرهوری منابع انسانی
بهرهوری12 یک جنبه مهم سازمانی است و بهبود آن همیشه نگرانی عمده مدیران و محققان بوده است. بهرهوری یک مفهوم کلی است و شامل استفاده بهتر و مفیدتر از منابع و استعدادهای یک سیستم است(عصار 1395، 30). جایگاه و اهمیت بهرهوری به حدی گسترش یافته که آن را مترادف با خردگرایی سازمان دانسته و حتی مدیریت را دانش افزایش بهره وری و استفاده از منابع و امکانات موجود برای دستیابی به اهداف تعیین شده معرفی می کنند (اخوان و کاظمی گرجی 1398، 3). بهره وری به مفهوم استفاده کارا از منابع سازمانی در راستای تحقق اهداف سازمان است. به بیان دیگر، مجموع کارآیی و اثربخشی بالا، به بهره وری بالای سازمان منجر خواهد شد و تنها تمرکز بر کارایی، نمیتواند راه پرثمری برای افزایش بهره وری باشد زیرا ممکن است یک سیستم اثربخش، کارایی نداشته باشد، یا امکان دارد که یک سیستم کارا، اثربخش نباشد (جعفری و معمارزاده طهران 1396، 7). بهرهوری مبتنی بر این عقیده است که انسان میتواند کارها و وظایفش را هر روز بهتر از دیروز به انجام برساند. بهرهوری بر حسب تعریف رسمی عبارت است از میزان کمی و کیفی بازده کار با توجه به منابع بکار گرفته شده است (لطیفیان و دعایی1392، 4). فعالیتهایی که در خصوص بهرهوری صورت میگیرد باید روشمند بوده و بر اساس یک برنامه خاص دنبال گردد که این اقدامات را میتوان به عنوان چرخه بهرهوری بیان نمود.
1- اندازه گيري بهرهوري: در واقع عبارتست از تهيه و توسعه اطلاعات و اطمينان از اينكه بهبود روند بهرهوري از امكانات و به تبع آن بهبود روند رشد توليد كالاها و خدمات در سطح كلي، بخشي و پروژه اي صورت ميپذيرد. به عبارت ديگر، هدف از اندازه گيري بهره وري توسعه توان اقتصادي براي ايجاد يا شناخت و كاربرد اطلاعات در بهره برداري بهينه از منابع كشور در ابعاد مختلف اقتصادي است (عباسی و همکاران 1392، 8).
2- ارزیابی بهرهوری: این مرحله درواقع، شامل شاخصهایی است که با آنها نتایج حاصل از اندازهگیری بهرهوری، مورد بررسی و مقایسه قرار میگیرد تا انحرافات احتمالی ایجاد شده نمایان گردد.
3- ارزیابی بهرهوری: برنامه ريزي بهره وري مربوط به تعيين و تنظيم اهداف بهره وري در سطح كلي يا جزئي مي شود بطوري كه اين سطوح و اهداف مربوط به آن مي توانند به عنوان نشان و شاخص جهت مقايسه در مرحله ارزيابي و در مرحله بهبود بهره وري در جهت ترسيم استراتژي هاي افزايش بهره وري مورد استفاده قرار گيرند. به اين ترتيب بنگاهها با توجه به اهداف خود از اجراي استراتژي هاي بهره وري مي توانند به وضعيت مورد نظر در بازارها، سود برنامه ريزي شده، نرخ بازده مورد انتظار سرمايه و ساير اهداف بخشي دست يابند (عباسی و همکاران 1392، 6).
4- اجرای بهرهوری: این مرحله به اجرایی برنامههایی جهت بهبود بهرهوری اشاره دارد که ابتدا سطح بهرهوري براي دوره بعدي تعيين ميشود و سپس برنامهريزي اجراي بهبود بهرهوري و نيل به سطوح تعيين شده آغاز ميگردد.
اصلاح چنین روندی، در گرو شناخت عوامل متعددی است که زمینههای نیل به توسعه صنعتی را در کشور فراهم مینمایند. در ادبیات مربوط به توسعه صنعتی، طیف متنوعی از عوامل اقتصادی، فنی، اجتماعی، سیاسی و انسانی ذکر شده است. باوجوداين، با توجه به تفاوتهاي موجود در ساختارهاي اقتصادي و اجتماعي كشورهاي مختلف، سهم و ميزان اهميت و چگونگي اثرگذاري هر يک از اين عوامل در ارتقاء سطح توسعه صنعتي كشورها، متفاوت است.با توجه به مطالب ذکر شده هدف از پژوهش حاضر شناسایی شاخص های مناسب برای ارزشیابی فرایند خط مشی گذاری توسعه صنعتی مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی می باشد.
روش پژوهش
تحقیق حاضر از نظر ماهیت و هدف، تحقیق کاربردی محسوب میشود. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه کارکنان اداره کل صنعت، معدن و تجارت استان سیستان و بلوچستان و سازمانهای تابعه آن است. روش نمونهگیری به صورت غیراحتمالی و درددسترس و هدفمند بوده که به بررسی نظرات خبرگان پرداخته شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها، برای شناسایی ابعاد و مولفههای پژوهش ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانهای گسترده و بررسی متون و ادبیات پژوهش، ابعاد اولیه پژوهش شناسایی شدند. به منظور فهم عوامل و مولفه هاي مناسب براي ارزشیابی فرایند خطمشیگذاری توسعه صنعتی، نظریهاي داده بنیاد طرح و تدوین گردید سپس به منظور شناسایی ابعاد پژهش، به مصاحبه نیمهساختاریافته اقدام شده و از مختصصان و پژوهشگران در زمینه خطمشیهای توسعه صنعتی و ارزیابی آن سوالاتی پرسیده شد. مرحله مصاحبه تا جایی ادامه یافت که به یک اشباع نظری دست یافته شود. مصاحبه از 13 نفر از خبرگان انجام شد. سپس برای بررسی روابط بین ابعاد شناسایی شده، از طریق روش میکمک مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها
برای شناسایی ابعاد و مولفههای و شاخصهای پژوهش، از روش مطالعات کتابخانهای، مصاحبههای نیمهساختاریافته استفاده شد. در خصوص چگونگی استخراج ابعاد و مولفههای پژوهش لازم به ذکر است که این امر با بررسی و تحلیل متون و مصاحبهها و با استفاده از نرمافزار میکمک و با روش کدگذاری باز انجام شد. به این ترتیب، مصاحبه انجام شده مشتمل بر چهار سؤال اصلی بود که پس از ارائه توضیحات لازم به اعضای نمونه، سوالات مرتبط با چهار گستره ارزشیابی خطمشیهای توسعه صنعتی یاداشتبرداری شده و مورد بررسی قرار گرفت. سپس متن مصاحبه های انجام شده با استفاده از روش کدگذاری باز و با کمک نرم افزار میکمک تحلیل شد. در جدول(1)، هر کدام از ابعاد پژوهش و مولفه های مربوطه که ازطریق مصاحبهها و تحلیل متون حاصل شده است، بیان گردیده است.
جدول 1: کدگذاری باز دادههای کیفی
ابعاد | مولفهها | کدهای باز |
گستره روشمحور | هدف گرایی و همراستایی با اهداف | A12 |
ممیزی نتایج | A13 | |
اطلاعات گرا و مبتنی بر سیستمهای اطلاعاتی | A14 | |
هزینه گرا | A15 | |
مبتنی بر نظریه | A16 | |
مبتنی بر اسناد و مدارک | A17 | |
نتیجه گرا | A18 | |
آزمایش محور بودن | A19 | |
قانون مداری | A20 | |
شاخص مداری | A21 | |
گستره ارزشمحور | خبره گرا | A22 |
محکمه ای | A23 | |
مشتری گرا | A24 | |
ذینفع گرا | A25 | |
ساختار گرا | A26 | |
عقلانیت گرا | A27 | |
نوآوری | A28 | |
پویایی | A29 | |
مقبولیت عمومی | A30 | |
تداوم و پایداری | A31 | |
تعهد عمل | A32 | |
گستره شایستگیمحور | مسئله محوری | A1 |
شایستگی ارزشی و فرهنگی | A2 | |
شایستگی تحلیلی | A3 | |
شایستگی فنی | A4 | |
شایستگی ادراکی | A5 | |
شایستگی اجتماعی | A6 | |
شایستگی سیاسی | A7 | |
شایستگی تعاملی | A8 | |
جامعیت و مانعیت | A9 | |
کارایی و اثربخشی محور | A10 | |
ابزار محوری | A11 | |
گستره تکاملی | واقع گرا | A33 |
تصمیم گرا | A34 | |
مشارکتی | A35 | |
مطلوبیت گرا | A36 |
بهمنظور شناسایی پیشرانهای مؤثر بر ارزشیابی خطمشیهای توسعه صنعتی با استفاده از مطالعات کتابخانهای و مصاحبههای نیمهسختاریافته، تعداد 36 شاخص شناسایی و ماتریس تحلیل اثرات برای آن ترسیم گردید. اثرات هر یک از متغیرهای پژوهش توسط پرسشنامه میکمک بررسی شده و بر اساس میزان اثرگذاری و اثرپذیری، ارزشگذاری گردیده است. نتایج حاصل از بررسی ماتریس تحلیل اثرات در جدول (2) آورده شده است.
جدول2:بررسی ماتریس تحلیل اثرات اولیه
ابعاد ماتریس | تعداد تکرار | بدون تأثیر | تأثیر کم | تأثیر متوسط | تأثیر قوی | حداکثر تأثیر | جمع | درجه پرشدگی |
36*36 | 2 | 36 | 340 | 491 | 305 | 124 | 1260 | 22/97 % |
بر اساس جدول فوق، ابعاد ماتریس 36×36 تنظیم شده است. درجه پرشدگی ماتریس برابر با 22/97 درصد است که نشان دهنده تأثیر عوامل انتخاب شده بر روی یکدیگر میباشند. از مجموع 1260 رابطه مورد ارزیابی در این ماتریس، تعداد 36 رابطه دارای مقدار صفر است که به معنی عدم اثرگذاری عوامل بر یکدیگر میباشند. تعداد 340 رابطه دارای عدد یک است که نشان از تأثیر کم عوامل بر یکدیگر میباشند. تعداد 491 رابطه دارای عدد دو است که نشان از تأثیر متوسط این عوامل بر یکدیگر میباشند. تعداد 305 رابطه دارای مقدار عددی سه است که نشان دهنده تأثیر قوی عوامل بر یکدیگر میباشند. درنهایت، 124 رابطه دارای مقدار P است که نشان از حداکثر رابطه عوامل بر یکدیگر میباشند.
از طرف دیگر، بر اساس جدول(3)، ماتریس تحلیل اثرات متغیرهای پژوهش بر اساس شاخصهای آماری با دو بار چرخش دادهای از مطلوبیت و بهینگی صد در صد برخوردار بوده که نشاندهنده روایی بالای ابزار پژوهش میباشد.
جدول 3:میزان تکرار دادهای و مطلوبیت متغیرها
میزان تکرار و چرخش دادهها | میزان اثرگذاری | میزان اثرپذیری |
1 | 100 % | 95 % |
2 | 100 % | 100 % |
پس از بررسی اولیه ماتریس تحلیل اثرات، در این گام به بررسی ماتریس اثرات مستقیم پرداخته میشود. در این ماتریس، جمع سطری هر عامل بهعنوان میزان تأثیرگذاری و جمع ستونی هر عامل به عنوان میزان تأثیرپذیری آن عامل از دیگر عوامل را نشان میدهد. هرچه میزان جمع سطری یک عامل بیشتر باشد، نشان دهنده اثرگذاری بیشتر آن عامل میباشد. جدول(4)، مقادیر ماتریس اثرات مستقیم را نشان میدهد.
جدول 4:میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل بر همدیگر
عوامل | تأثیرگذاری | تأثیرپذیری | اختلاف اثرگذاری و اثرپذیری | عوامل | تأثیرگذاری | تأثیرپذیری | اختلاف اثرگذاری و اثرپذیری |
A1 | 82 | 53 | 29 | A19 | 68 | 58 | 10- |
A2 | 77 | 70 | 7 | A20 | 58 | 60 | 2- |
A3 | 70 | 57 | 13 | A21 | 54 | 61 | 7- |
A4 | 67 | 63 | 4 | A22 | 58 | 64 | 6- |
A5 | 72 | 68 | 4 | A23 | 79 | 59 | 20 |
A6 | 74 | 63 | 11 | A24 | 64 | 60 | 4 |
A7 | 77 | 61 | 16 | A25 | 87 | 59 | 28 |
A8 | 43 | 62 | 19- | A26 | 35 | 55 | 20- |
A9 | 73 | 66 | 7 | A27 | 70 | 55 | 15 |
A10 | 69 | 65 | 4 | A28 | 82 | 61 | 21 |
A11 | 46 | 58 | 12- | A29 | 53 | 63 | 10- |
A12 | 66 | 64 | 2 | A30 | 74 | 64 | 10 |
A13 | 35 | 65 | 30- | A31 | 47 | 62 | 15- |
A14 | 52 | 67 | 15- | A32 | 77 | 70 | 7 |
A15 | 41 | 71 | 30- | A33 | 36 | 61 | 25- |
A16 | 58 | 66 | 8- | A34 | 54 | 64 | 10- |
A17 | 52 | 67 | 15- | A35 | 69 | 56 | 13 |
A18 | 49 | 5- | 10- | A36 | 69 | 60 | 9 |
بر اساس نتایج جدول (4)، میتوان بیان داشت، میزان تأثیرگذاری شاخصهای مسئلهمحوری، ذینفعگرا، نوآوری، محکمهای، شایستگی سیاسی، عقلانیتگرا، مشارکتی، شایستگی تحلیلی، شایستگی اجتماعی، مقبولیت عمومی، مطلوبیتگرا، شایستگی ارزشی و فرهنگی، جامعیت و مانعیت، تعهد عمل، شایستگی فنی، شایستگی ادراکی، کارایی و اثربخشیمحور، مشتریگرا و هدفگرایی و همراستایی با اهداف، بیشتر از میزان اثرپذیری آنهاست. شاخصهای یاد شده بهعنوان اثرگذارترین عوامل در ارزشیابی خطمشیهای توسعه صنعتی شناخته میشوند. در مقابل، شاخصهایی مانند ممیزی نتایج، هزینهگرا، واقعگرا، ساختارگرا، شایستگی تعاملی، اطلاعاتگرا و مبتنی بر سیستمهای اطلاعاتی، مبتنی بر اسناد و مدارک، تداوم و پایداری، ابزارمحوری، نتیجهگرا، آزمایشمحور بودن، پویایی، تصمیمگرا، مبتنی بر نظریه، شاخصمداری، خبرهگرا و قانونمداری را میتوان در زمره مهمترین عوامل اثرپذیر در ارزشیابی خطمشیهای توسعه صنعتی دانست. پس از بررسی میزان اثرگذاری و اثرپذیری شاخصها، این عوامل را در یک نقشه اثرگذاری و اثرپذیری مستقیم، به صورت شکل (1) میتوان بیان نمود.
شکل 1: پراکندگی متغیرها و جایگاه آنها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مستقیم
بر اساس نحوه قرارگیری و پراکنش عوامل و متغیرها در ماتریس اثرگذاری و اثرپذیری مستقیم میتوان به بیان مهمترین عوامل تعیین کننده یا اثرگذار و مهمترین عوامل نتیجه یا اثرپذیر پرداخت. همچنین، نمایش گرافیکی از شاخصهای مورد بررسی در ماتریس اثرات مستقیم، در شکل (2) نشان داده شده است. در این شکل میزان تأثیرات مستقیم هر عامل یا متغیر بر سایر متغیرها نمایش دادهشده است. چگونگی تأثیرگذاری شاخصها بهصورت ضعیفترین تأثیرات، تأثیرات ضعیف، تأثیرات میانه، تأثیرات قوی و قویترین تأثیرات قابل مشاهده میباشد.
شکل 2: تأثیرات مستقیم بین متغیرها و روابط بین آنها
پس از بررسی ماتریس تأثیرات مستقیم، به بررسی ماتریس تأثیرات غیرمستقیم پرداخته میشود. ماتريس تأثيرات غیرمستقیم، ماتريسي متناظر با ماتريس تأثيرات مستقيم است كه توسط تكرار پیدرپی تقویت شده است. در ماتریس تأثیرات غیرمستقیم هر یک از متغیرها توسط نرمافزار به توانهای 2، 3، 4، 5، و غیره رسیده و بر این اساس تأثیرات غیرمستقیم متغیرها بر هم سنجیده میشود. نقشه اثرگذاری و اثرپذیری غیرمستقیم به صورت شکل (3) بیان شده است.
شکل 3:پراکندگی متغیرها و جایگاه آنها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری غیرمستقیم
همچنین، نمایش گرافیکی از شاخصهای مورد بررسی در ماتریس اثرات غیرمستقیم، در شکل (4)، نشان داده شده است.
شکل 4:تأثیرات غیرمستقیم بین متغیرها و روابط بین آنها
بررسی شکل (2) و شکل (4)، انطباق خوبی بین این دو شکل را نشان میدهد که وجود تناسب بین شاخصهای اثرگذار و اثرپذیر در ماتریس اثرات مستقیم و غیرمستقیم قابل مشاهده است. از میان 36 شاخص مورد بررسی، 19 شاخص بهعنوان مهمترین شاخصهای تأثیرگذار بر ارزشیابی خطمشیهای توسعه صنعتی انتخاب شدند. این عوامل درواقع چارک بالایی تأثیرات مستقیم است و شامل عواملی میشود که بر اساس امتیاز عامل اول حداکثر در 25 درصد پایینتر از آن قرار دارد. جدول (5)، 19 شاخص مهم را نشان میدهد.
جدول 5: مهمترین شاخصهای تأثیرگذار بر چابکی منابع انسانی
رتبه | کد اختصاری | عنوان شاخص | تأثیر مستقیم |
1 | A25 | ذینفعگرا | 87 |
2 | A1 | مسئلهمحوری | 82 |
3 | A28 | نوآوری | 82 |
4 | A23 | محکمهای | 79 |
5 | A2 | شایستگی ارزشی و فرهنگی | 77 |
6 | A7 | شایستگی سیاسی | 77 |
7 | A32 | تعهد عمل | 77 |
8 | A6 | شایستگی اجتماعی | 74 |
9 | A30 | مقبولیت عمومی | 74 |
10 | A9 | جامعیت و مانعیت | 73 |
11 | A5 | شایستگی ادراکی | 72 |
12 | A3 | شایستگی تحلیلی | 70 |
13 | A27 | عقلانیتگرا | 70 |
14 | A10 | کارایی و اثربخشی محور | 69 |
15 | A35 | مشارکت | 69 |
16 | A36 | مطلوبیتگرا | 69 |
17 | A19 | آزمایشمحور بودن | 68 |
18 | A4 | شایستگی فنی | 67 |
19 | A12 | هدفگرایی و همراستایی با اهداف | 66 |
نوزده شاخص که دارای حداکثر 25 درصد کمتر از شاخص ذینفعگرا بودن خطمشیهای توسعه صنعتی شناسایی شد.
نتیجه گیری
در این مقاله محقق سعی نشده تا با تأکید بر روایی سازه و محتوایی، شاخص ها، مؤلفه ها و ابعاد مؤثر بر فرایند خط مشی گذاری توسعه صنعتی را شناسایی نماید. به طوری که ابتدا هریک از موارد مطرح را به شکل مفهومی تشریح نموده و سپس برای اندازه گیری آنها از آزمون های آماری بهره برده است و در آخر رابطه بین نتایج و نظریه های علمی را مورد مطالعه قرار داده است که مورد مؤکد آن بهره بردن از نظریات در زمینه های خط مشی گذاری صنعتی و ارزش آفرینی منابع انسانی است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی شاخصهای مناسب برای ارزشیابی فرایند خط مشی گذاری توسعه صنعتی مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی می باشد. در این پژوهش به جمعآوری دادههای کیفی از طریق مصاحبه و سپس بررسی آنها بر اساس روششناسی میکمک پرداخته شد که تعداد 19 مولفه به عنوان مولفههای اصلی پژوهش شناخته شد. در تبیین یافته ها می توان بیان کرد که امروه سازمانها و نهادهای مختلف اجتماعی، با حجم بالایی از مسائل مختلف روبرو هستند که کارکرد آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. مسائلی همچون، محیط زیست، توسعه صنعتی، رفاه اجتماعی، توسعه منابع انسانی و بسیاری دیگر که با اهداف متعارض و در یک محیط واحد خودنمایی میکنند. این موضوعات، خطمشیگذاران را با چالشهای بزرگی روبرو میکنند، بطوری که فرایند نظمدهی را با دشواری فراوانی روبرو میکنند. این موارد نشان میدهد که سازمانها و نهادهای اجتماعی هر کشوری از هر سو، با خطمشیهای مختلفی پیوند خوردهاند که ارزشیابی این خطمشیها از موضوعات و مسائل مختلف سازمانها و دولتها است. هدف از ارزشیابی خطمشیها، ارائه بازخورد مناسب از اجرای خطمشی عمومی است، بطوری که ارزشیابی خطمشی عمومی با فراهم نمودن شواهد مناسب به اتخاذ خطمشیهایی که بیشترین اثربخشی و کمترین هزینه را دارد، کمک میکند و تصمیمگیری و خطمشیگذاری را به صورت آگاهانهتری هدایت میکند. همچنین این نتایج به دست آمده در مراحل اجرایی فر ایند خط مشیگذاری و فرایند کارآفرینی دیده شده اند که کارآیی و اثربخشی منابع انسانی بهره برداری از نتایج را دوچندان می نماید با نتایج (الوانی، 1394 و فرهادی قشلاق و دیگران، 1393) منطبق است. همچنین هر شاخص در مؤلفههای مختلف برای ارزشیابی فرایند خط مشی گذاری توسعه صنعتی مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی دسته بندی شده و هر مؤلفه در بعد فرعی قرار داده شده است، ابعاد فرعی نیز به عنوان زیرمجموعه ابعاد اصلی که سرچشمه ابعاد اصلی، مفهومی است که مقاله حاضر به دنبال آن است و آن چیزی جز الگوی خط مشی گذاری توسعه صنعتی نیست با یافته های ترجیسن و وانگ(2019) و پلومر(2018) مطابق و همراستایی دارد. ازاین رو، به جرئت می توان بیان داشت که مقاله حاضر چارچوبی علمی- عملیاتی جهت ارزیابی و محک قراردادن خط مشی گذاری توسعه صنعتی مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی ارائه می نماید. بنابراین، می توان نتیجه تحلیلی تحقیق را بدین شرح بیان داشت که با توجه به مدل مفهومی تحقیق و مطالعه متون مربوط به ادبیات خط مشیگذاری، مطالعه وسیعی در مورد سیاستهای دولت درخصو توسعة صنعتی در ایران و مراجع ارزش آفرینی انسانی در ایران مورد مطالعه قرار گرفت. به عنوان نتیجه این مطالعات می توان گفت که در طراحی مدل اولیه خط مشی گذاری توسعه صنعتی به عنوان یک مفهوم، ابعاد، مؤلفه ها و شاخصهای متعددی مطرح هستند. با توجه به نتایج تشخیص مسائل عمومی مبتنی بر منابع و امکانات موجود پیشنهاد شده و پیامدهاي احتمالی هریک از مسائل عمومی ارزیابی شود؛ همچنین توصیه می شود روند ارزشیابی خطمشیهاي توسعه صنعتی مورد بازبینی قرار گیرد تا موانع اجراي موفق ارزشیابی مرتفع گردد؛ پیشنهاد می شود با افزایش امکان دسترسی عامه مردم به نظام خطمشیگذاري توسعه صنعتی در راستاي تحقق آرمان عدالت و برابري در جامعه گامی برداشته شود؛ تدوین مکانیسم پاسخگویی واحدهای متولی با لحاظ نمودن سرعت، سهولت و شرایط دشوار آنها؛ پیشنهاد میشود عملکرد نهادهای خطمشیگذار کشور بر اساس اصول، ارزشها و اخلاقیات حاکم بر جامعه باشد؛ تغییر پارادایم خطمشیگذاری از خطمشیگذاری غیرمشارکتی به خطمشیگذاری مشارکتی و حرکت از خطمشیهای بخشی به سمت خطمشیهای تلفیقی و هماهنگ مد نظر قرار گرفته و برنامهريزي براي ارتقا دانش و مهارت نيروي انساني جهت تقويت مشاركت آنها در فعاليتهاي صنعتي در فرآيند صنعتي شدن جهت تقويت فراگيري توسعه صنعتي پیشنهاد می شود.
منابع
احمدی، سیروس. (1395). تحليل تاريخي موانع توسعه صنعتي ايران. فصلنامه راهبرد توسعه، 46(0)، 21-36.
اخوان، مریم. (1398). تأثیر آموزش کارکنان بر بهرهوری منابع انسانی با بررسی نقش میانجیگرایانه چابکی سازمانی و سرمایه فکری (مورد مطالعه: پایگاه هشتم شکاری شهید بابایی اصفهان). فصلنامه علمی آموزش در علوم انتظامی. 7(26)، 25-54.
آهنگری، عبدالمجید؛ افقه، سیدمرتضی و شاولی، طیبه. (1396). ارزیابی درجه توسعه صنعتی استان خوزستان و مقایسه با سایر استان ها در سال های 1384 و 1393. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید چمران، اهواز.
جعفری، امیر معمارزاده طهران، غلامرضا. (1396). شناسایی مولفه های موثر بر بهره وری کارکنان در یک سازمان بهداشت و درمان نظامی. فصلنامه طب جنوب، 19(3)، 234-244.
حیدری، غلامحسن؛ اخباری، محمد و عزیزنژاد، خوشنود. (1391). بررسی عدم تعادلهای فضایی توسعه صنعتی در سطح ملی از دیدگاه جغرافیای سیاسی (مطالعه موردی استان ایلام). پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی.
خاکساری، علی؛ جمعه پور، محمود؛ کلانتری، خلیل و مهدوی، محمود. (1390). بررسی و سنجش شکاف توسعه صنعتی استانهای ایران (سال مورد بررسی: 1385)، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.
خرمی، قاسم و غفاری، مسعود. (1396). دولت، بورژوازی صنعتی و توسعه صنعتی در ایران-1376-1368. رساله دکتری، دانشگاه تربیت مدرس.
دانایی فرد، حسن؛ شکری، زینب؛ خیرگو، منصور و فانی، علی اصغر. (1397). چگونگی ارزشیابی کیفیت خط مشی های عمومی در ایران: پژوهشی اکتشافی مبتنیبر روش شناسی ترکیبی. فصلنامه علمی مدیریت سازمانهای دولتی، 6(2)، 79-94.
داناییفرد، حسن؛ شکری، زینب؛ فانی، علی اصغر و فروزنده، لطف الله. (1395). ارائه الگوی عوامل تأثیرگذار بر ارزشیابی کیفیت خط مشیهای عمومی ایران. فصلنامه مدیریت نظامی، 16(64)، 42-66.
رضاییمنش، بهروز؛ عبدالحمید، مهدی؛ پورعزت، علی اصغر و شریفزاده، فتاح. (1393). الگوی ارزشیابی خطمشیهای عمومی در پرتو معرفت علوی. فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ، 7(28)، 123-152.
عباسی، غلامرضا؛ امینی، علیرضا و رفعتی آلاشتی، صغری. (1392). تحلیل عوامل موثر بر بهره وری نیروی کار: مطالعه موردی صنایع منتخب داروسازی. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی.
عصار، محمد تقی. (1395). بررسی رابطه مهارت های مدیریتی با افزایش بهره وری منابع انسانی. نشریه علمی دانش انتظامی، 18(3)، 142-161.
فقیه نصیری, م., وجدانی طهرانی, ه., محجوب, ا., شهسواری, ک. (1382). از سیاست اقتصادی تا سیاست صنعتی. نقدی بر طرح استراتژی توسعه صنعتی کشور. انتشارات سیاست صنعتی.
شریف زاده، ف، قربانی زاده، و ؛ سید نقوی، م و حسینپوری، م.(1395). ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر خط مشی گذاری در صنعت نفت و گاز از منظر کارآفرینی. فصلنامة علمی- پژوهشی مدیریت سازمان های دولتی. دورة 5، شمارة 3،
لطیفیان، احمد و دعایی، حبیب الله. (1392). ترسیم مدل مفهومی بهرهوری کارکنان با استفاده از رهیافت مدل سازی ساختاری تفسیری(مورد مطالعه: معاونت طرح و برنامه دانشگاه فردوسی مشهد). پژوهش های مدیریت عمومی، 20(6)، 5-34.
مهدوی، ابوالقاسم و عزیزمحمدلو، حمید. (1398). عوامل مؤثر بر پایداری و فراگیری توسعه صنعتی در ایران: رویکرد همگرایی و الگوی تصحیح خطای برداری. پژوهش های رشد و توسعه پایدار (پژوهش های اقتصادی)، 19(2)، 1-34.
الوانی، س. م (1393) تصمیم گیری و تعیین خطمشی دولتی. تهران: سمت.
الوانی، س. م؛ مقیمی، م؛ آذر، ع و رحمتی، م (1394) خط مشی گذاری در نظام آموزش کارآفرینی در ایر ان ماهنامه اجتماعی، اقتصادی، علمی و فرهنگی کار و . جامعه، شماره 9
فرهادی قشلاقی، د و رضوی مهر، ن.(1393). نقش گروه های ذی نفوذ بر فرایند خط مشی گذاری توسعه کارآفرینی مورد مطالعه: دانشجویان دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران. دومین همایش ملی کارآفرینی و رقابت پذیری.
قلی پور، ن. (1392). ارائة الگوی مناسب برای توسعة سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ایران و تدوین خط مشی های مربوطه. تهران: انتشارات سیب کال.
گیوریان، ح و ربیعی مندجین، م .(1394). تصمیم گیری و تعیین خط مشی دولتی. تهران: یکان.
Terjesen, S. &Wang, N. (2019). Coase on entrepreneurship. Small Business Economics, 40, 173–184.
Plummer, L. A. & Acs, Z. J. (2018). Localized competition in the knowledge spillover the-ory of entrepreneurship. Journal of Business Venturing, Published online 17, Nov 2018.
Grimaldi, R., Kenney, M., Siegel, D.S & Wright, M. (2017). 30 years after Bayh–Dole: reassessing academic entrepreneurship. Research Policy, 40, 1045-1057.
Dunn, W. N. (2015). Public policy analysis. Routledge.
Pattyn, V. (2019). Towards appropriate impact evaluation methods. The European Journal of Development Research, 31(2), 174-179.
Rowntree, D. (1997). Making materials-based learning work: Principles, politics and practicalities: Psychology Press.
Sanderson, I. (2002). Evaluation, policy learning and evidence‐based policy making. Public administration, 80(1), 1-22.
Schoenefeld, J. J., & Jordan, A. J. (2019). Environmental policy evaluation in the EU: between learning, accountability, and political opportunities? Environmental Politics, 28(2), 365-384.
Smith, K. B., & Larimer, C. W. (2009). The Public Policy Theory Primer. Boulder-CO. In: Westview Press.
Wedel, J. R., Shore, C., Feldman, G., & Lathrop, S. (2005). Toward an anthropology of public policy. Annals of the American Academy of Political and Social Science, 600, 30-51.
Widmer, T., & Neuenschwander, P. (2004). Embedding Evaluation in the Swiss Federal Administration: Purpose, Institutional Design and Utilization. Evaluation, 10(4), 388-409.
[1] Terjes & Wang
[2] Plumer &Acs
[3] Smith& larimer
[4] Dune
[5] Schonfeled & Jordan
[6] Widmer & Neuenschwander
[7] Pattyn
[8] Sanderson
[9] Stufflebeam &Coryn
[10] Rowntree
[11] Wedel et al
[12] Productivity