ارائه الگوی دولت کارآفرین و حکمرانی خوب و راهبردهای پیاده سازی آن در دولت جمهوری اسلامی ایران
محورهای موضوعی : خطمشیگذاری عمومی در مدیریتهادی ابوالفتحی 1 , مسعود پورکیانی 2 , مژگان درخشان 3 , نوید فاتحیراد 4
1 - دانشجوی مقطع دکترای تخصصی مدیریت دولتی، گروه مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان، کرمان، ایران
2 - عضو هیات علمی گروه مدیریت دولتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان
3 - استادیار رشته مدیریت دولتی، گروه مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان، کرمان، ایران
4 - استادیار رشته مدیریت دولتی، گروه مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان، کرمان، ایران
کلید واژه: حکمرانی خوب, پاسخگویی, مشارکت, تمرکززدایی و راهبرد, دولت کارآفرین,
چکیده مقاله :
زمینه و هدف: با توجه به تغییرات شگرف امروزی سازمانها نیز، ارائه راهبردهایی برای پیادهسازی الگوی طراحی شده الزامی است به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی دولت کارآفرین و حکمرانی خوب و ارائه راهبردهای پیادهسازی آن در دولت جمهوری اسلامی ایران انجام شده است.روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی از نظر داده، اکتشافی و از نظر ماهیت، داده بنیاد خود ظهور است. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از همه خبرگان حوزه با مدرک تحصیلی دکتری تخصصی رشته مدیریت دولتی- تصمیمگیری و خطمشیگذاری عمومی به تعداد 33 نفر میباشد، که با دانشگاه آزاد اسلامی همکاری دارند. ابزار سنجش پژوهش را فرم مصاحبه نیمه ساختار یافته (پژوهشگر ساخته) که بر اساس کدگذاری باز و محوری بدست آمده، تشکیل میدهد که فرم مزبور برای خبرگان ارسال و به مدد مصاحبه فن دلفی و بارش مغزی، خبرگان به اشباع نظری رسیدند.یافتهها: ابتدا با نظر خبرگان تعداد 2 بعد، 23 مؤلفه و 145 شاخص برای طراحی الگوی دولت کارآفرین و حکمرانی خوب نهایی شد و پس از مشخص نمودن ترتیب و اولویت قرار گرفتن آنها، الگوی مورد نظر تحقیق طراحی شد. سپس مصاحبه با خبرگان برای ارائه راهبردهای پیادهسازی آن در دولت مجدداً انجام شد تا با دستیابی به اشباع نظری، راهبردهای مورد نیاز تعیین و ارایه شوند.نتیجهگیری: در راستای پیادهسازی الگوی طراحی شده در دولت جمهوری اسلامی ایران، تعداد 23 راهبرد برای 11 مؤلفه در 2 بعد تعیین گردید که مهمترین راهبرد برای دستیابی به مقصود این پژوهش، تشویق کارآفرینی به صورت همه جانبه، کلنگر و پایدار و کم اهمیتترین راهبرد، بازتوزیع یکسان فرصتها و ظرفیتها در میان اقشار مختلف جامعه مشخص شدند.
Todays, the governments have to design a model to attract and develop human and nonhuman capitals and self-sufficiency in employment and earning money, in addition to identify entrepreneurial government and good governance, to be able in efficient and effective enterpreneurship. it is necessary to provide the strategies to implement the model designed.accordingly, the aim of this study is to present a hybrid model for entrepreneurial government and good governance and provide implementation strategies in the body of the government of Islamic Republic of Iran. The method of this research is objectively applied and in terms of data, it is an exploratory mixed one, and a self-emerging and data driven in terms of the nature and type of study. The statistical population contains all PhD experts including 30 managers in Islamic Azad University. Measurement tool is a semi-structured interview form based on open and axial encoding sent to the experts. At first, 2 dimensions, 23 components and 145 indicators are held to provide the research pattern and then interviewing with the government experts to collect more data, achieve theoretical saturation. At last, after collecting the data by Content Analysis method, 23 strategies, 11 components and 2 dimension are determined
آهنی، منا؛ موسیخانی مرتضی؛ نجفبیگی، رضا و افشارکاظمی، محمدعلی (1398). تحلیل خوشهای جایگاه ایران در جهان و روندهای آتی مبتنی بر مؤلفههای حکمرانی خوب. فصلنامه آینده پژوهی مدیریت، سال سیام، شماره 116.
الوانی، سیدمهدی و ریاحی، بهروز (1382). نظریه نوین مدیریت کیفیت جامع در بخش دولتی ایران. تحول اداری، شماره 41: 44-26.
الوانی، سیدمهدی؛ محمدی الیاسی، قنبر؛ خنیفر، حسین؛ جندقی، غلامرضا و وکیلی، یوسف (1390). کارآفرینی در بخش عمومی: رویکرد هم افزایی. پژوهشهای مدیریت عمومی، سال چهارم، شماره 12: 28-5.
حسینیتاش، سیدعلی و واثق، قادرعلی. (1393). حکمرانی خوب و ارائه حکمرانی شایسته بررسی و شاخصهای این دو از دیدگاه امیرالمومنین. سال سوم، شماره 2: 28-7.
حشمتزاده، محمدباقر؛ طالبی، محمدعلی و حاجییوسفی، امیرمحمد (1396). بررسی موانع تحقق حکمرانی خوب در فرهنگ سیاسی ایران. جستارهای سیاسی معاصر، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سال هشتم، شماره 1: 24–1.
حقشناس، اصغر؛ جمشیدیان، مهدی؛ شائمی، علی و شاهین، آرش (1392). الگوی کارآفرینی سازمانی در بخش دولتی ایران. فصلنامه علوم مدیریت ایران، سال دوم، شماره 8: 73-31.
داوری، علی و حمیدرضا، رضایی (1393). نقش دولت و خط مشیهای دولتی در توسعه کارآفرینی. فصلنامه علوم مدیریت ایران، سال دوم، شماره 1: 129-109.
رهنورد، فرج اله؛ فتحی، رقیه و روشندل، طاهر (1393). مدیریت بهرهوری. سال هفتم، شماره 28.
سامتی، مرتضی؛ رنجبر، همایون و محسنی، فضیلت (1390). تحلیل شاخصهای حکمرانی خوب بر شاخص توسعه انسانی مطالعه موردی: کشورهای جنوب شرقی آسیا. فصلنامه پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی، سال اول، شماره 4.
سلطانی، محمدرضا (1393). مدیریت جهادی، چالشها و الزامات. فصلنامه مدیریت اسلامی. سال بیست و دوم، شماره 4.
سمیعیپاقلعه، محبوبه؛ رضایی، احمد؛ منتظری، علیاکبر و سمیعی روحالله (1391). ارائه چارچوب تحلیلی- ادراکی مناسب از کارآفرینی دولتی، نخستین همایش ملی علوم مدیریت نوین، گرگان.
شریفزاده، فتاح و قلیپور، رحمتاله (1382). حکمرانی خوب و نقش دولت. فرهنگ مدیریت، سال اول، شماره 4: 19-18.
کرمی، رضا و شهلایی، ناصر (1391). راهبردهای مقابله با تهدید نرم دشمن.
میریان اقدم، سیدمحمد؛ قدس، یوسف و رضایی، حسین (۱۳۹۷). دولت کارآفرین. دومین کنفرانس بین المللی مدیریت و کسب و کار، تبریز.
نصیری زنگ آباد، عباس. رسولی، رضا. الوداری، حسن. محمدزاده، علی. (1395). طراحی مدل دولت کارآفرین برای سازمانهای اداری ایران. سال اول، شماره 5: 106-91.
یگانگی، سیدهعاطفه؛ الوانی، سیدمهدی و معمارزاده طهران، غلامرضا (1395). اولویتبندی شاخصهای حکمرانی خوب در سازمانهای کارا. فصلنامه رسالت مدیریت دولتی، سال اول شماره 7: 21.
_||_Andrews, R. & Boyne, G.A. (2009). Centralization, Organizational Strategy and Public Service Performance. Journal of public Administration Research and Theory, 19 (1), 57- 80.
Bllone, C. & Goerle, G. (2010).Reconciling public entrepreneurship and democracy, Public Administration Review, 52(2), 130 - 4.
Clarke, J. & Newman, J. (2007). What’s in a Name? Labour’s Citizen - Consumerand the Remaking of Public Services. Cultural Studies 21 (4), 738-757.
Cullen, R & Cushman, D. (2000). Transitions to competitive government: speed, consensus and performance. New York: State Univrrsity of New York.
Feng, Y. (2003), Democracy, Governance and Economic performance: Theory and
Evidence, Camdridge: MA, MIT press.
Ferlie, E., Hartle, j. & Martin, S. (2016).Changing public service organizations: current perspectives future prospects, British
Gore, A. (2014). From red tape to results: creating a government that works better and costless, Washington: Government Printing Office.
Knack S. (Ed.) (2015), Democracy, Governance and Growth, Ann Arbor: The university of Michigan press.
Kaufmann, D., Kraay, A., & Mastruzzi, M. (2010). The worldwide governance indicators: Methodology and analytical issues. World Bank Policy Research Working Paper No. 5430, Washington, DC: The World Bank.
Knack, Stephan and Philip Keefers, (1997), "why don’t poor countries catch up? A crossnational test of on institutional explanation, EconomicInquiry, volume 35, page 590-602.
Lewis, E. (1980). Public entrepreneurship: toward a theory of bureaucratic power, Blooming, IN: Indiana University Press.
Mehrara, M. , Z. Asadian (2009), Impact of good governance on foreign direct investment in middle-income countries, Studies in International Economics, year 20, N. 35: 1-20 (in persian)
Osborne, d. & gaebler, T. (1992). Reinventing government: how the entrepreneurship spirit is transforming the public sector, reading: Addison-weslei.
Rourke. & Carol. (2003). Enterprise architecture: using the zachman framework, Thomson learning Inc, US, 24.
Rudra P.Pradhan and Sanyal G.S. (2011), Good Governance and Human Development: Evidence from Indian States, Journal of Socialand Development Sciences, 1 (1), 1-8.
Saaty, T. (2007).Time dependent decisionmaking; dynamic priorities in the AHP/ANP: Generalizing from points to functions and from real to complex variables, Mathematical and Computer Modeling, 46, 860–891.
Steven Van de Walle & Gerhard Hammerschmid, (2011). The Impact of the New Public Management: Challenges for Coordination and Cohesion in European Public Sectors, Halduskultuur – Administrative, Culture, 12 (2), 190-209.
Stowe, Keneth, (1992), Good Piano Won't Play Bad Music: Administrative Reform and Good Governance, Public Administration, 70, 387-394.
Taylor, D.W, (2000), Facts, myths and monsters: understanding the principles of good governance.The International Journal of Public
Thompson, J. F. & Riccucci, M. N. (1998). Reinventing Government. Annu Rev .Politics Sci, 1, 231 -257.
UNDP, (1999). GovernanceFor Sustainable Growth And Aquity” report of international conference, united nations, NewYork.
Vito, G. F. & Kunselman, j. (2000). Reinventing government: the views of police middle managers. Police Q, 3,315-330.
Williams, D.W. (2000). Reinventing the proverbs of government. Public Administration Rev, 60, 522- 534.
Zahra, S. A. & Hansen, C. (2000). Privatization, Entrepreneurship. and global competitiveness in the 21 st century. Competitiveness review, 10(1), 33-51.
ارائه الگوي دولت کارآفرين و حکمراني خوب و راهبردهای پیادهسازی آن در دولت جمهوری اسلامی ایران /21 |
عنوان مقاله: ارائه الگوي دولت کارآفرين و حکمراني خوب و راهبردهای پیادهسازی آن در دولت جمهوری اسلامی ایران
چکیده
زمینه و هدف: امروزه دولتها برای جلب و توسعه سرمایههای مادی و انسانی و رسیدن به خودکفایی در خصوص اشتغال و کسب درآمد، علاوه بر شناسایی ویژگیهای دولت کارآفرین و حکمران خوب باید به طراحی الگویی بپردازند تا حکمران خوب بتواند در حوزه کارآفرینی نیز کارآمد و اثربخش باشد. با توجه به تغییرات شگرف امروزیِ سازمانها نیز، ارائه راهبردهایی برای پیادهسازی الگوی طراحی شده الزامی است به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوي دولت کارآفرين و حکمراني خوب و ارائه راهبردهای پیادهسازی آن در دولت جمهوري اسلامي ايران انجام شده است.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی از نظر داده، اکتشافی و از نظر ماهیت، داده بنیاد خود ظهور است. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از همه خبرگان حوزه با مدرک تحصیلی دکتری تخصصی رشته مدیریت دولتی- تصمیمگیری و خطمشیگذاری عمومی به تعداد 33 نفر میباشد، که با دانشگاه آزاد اسلامی همکاری دارند. بر این اساس حجم نمونه با کمک جدول تعیین حجم نمونه و روش نمونهگیری هدفمند، 30 نفر تعیین شده است. ابزار سنجش پژوهش را فرم مصاحبه نیمه ساختار یافته (پژوهشگر ساخته) که بر اساس کدگذاری باز و محوری بدست آمده، تشکیل میدهد که فرم مزبور برای خبرگان ارسال و به مدد مصاحبه فن دلفی و بارش مغزی، خبرگان به اشباع نظری رسیدند.
یافتهها: ابتدا با نظر خبرگان تعداد 2 بعد، 23 مؤلفه و 145 شاخص برای طراحی الگوی دولت کارآفرین و حکمرانی خوب نهایی شد و پس از مشخص نمودن ترتیب و اولویت قرار گرفتن آنها، الگوی مورد نظر تحقیق طراحی شد. سپس مصاحبه با خبرگان برای ارائه راهبردهای پیادهسازی آن در دولت مجدداً انجام شد تا با دستیابی به اشباع نظری، راهبردهای مورد نیاز تعیین و ارایه شوند.
نتیجهگیری: در راستای پیادهسازی الگوی طراحی شده در دولت جمهوری اسلامی ایران، تعداد 23 راهبرد برای 11 مؤلفه در 2 بعد تعیین گردید که مهمترین راهبرد برای دستیابی به مقصود این پژوهش، تشویق کارآفرینی به صورت همه جانبه، کلنگر و پایدار و کم اهمیتترین راهبرد، بازتوزیع یکسان فرصتها و ظرفیتها در میان اقشار مختلف جامعه مشخص شدند.
واژگان کلیدی: حکمرانی خوب، دولت کارآفرین، پاسخگویی، کنترل فساد، مشارکت، تمرکززدایی و راهبرد
مقدمه
بروز مشکلات و مسائل پیچیده عصر حاضر و برخورد با چالشهایی از قبیل جهانی شدن، تغییر تکنولوژی، انقلاب اطلاعات و رقابت بینالمللی، دولتها را ناگزیر به ایجاد تغییرات عمدهایی در بخش مدیریت دولتی نموده است. يکي از مهمترین رويکردهاي اصلاحي که دولتها به سمت آن گرايش پيدا کردهاند، جایگزینی مدیریت دولتی نوین به جای الگوی سنتی اداره امور دولتی است. در مدیریت دولتی نوین، توجه به افزایش میزان کارایی و اثربخشی دولت از اهمیت خاصی برخوردار است، به همین دلیل در سازمانهاي مبتني بر بازار، راهبردهایی براي بخش دولتي معرفي شده است که عبارتند از خصوصيسازي، مشارکت بخش دولتي و خصوصي، برونسپاري و کارآفريني دولتي (موريس1، 1999).
کارآفريني دولتي، فرآيندي سازمانی در جهت بهبود و توسعه خدماتِ برنامههاي کنوني و جديد، نوآوري تکنولوژيکي (فنون، رويهها و قوانين و فرآيندهاي اداري و انتخابي جديد)، و ایجاد نوآوري سازماني (فرآيندهاي مديريتي جديد و شيوههاي ساختاردهي جديد) در بخش دولتي از طريق به کارگيري الگوي نوين تخصيص منابع جهت خلق ارزش براي شهروندان است (الواني و همکاران، 1390). ورود کارآفريني به مديريت بخش دولتي نیز ناشي از اهميت نقش دولت در جوامع و تلاش براي ايجاد تحول در سازمانهاي دولتي و بهبود عملکرد آنها بوده است )کلارک و نیومن2 ،2007).
راهبرد کارآفرینانه شامل الگویی پایدار و دارای ضمانت اجرایی از کنشهای مربوط به نوآوری و تخصیص منابع است که بر هدف راهبردی سازمانها دلالت دارد. پیامدهای راهبرد کارآفرینی سازمانی، نتایج سازمانی هستند که از فعالیتهای کارآفرینانه در یک سازمان ناشی شده و در دو سطح فرد و سازمان قابل بررسی است. در سطح فردی مهمترین نتیجهای که توسط افراد مورد ارزیابی قرار میگیرد، میزان فهم و درک سازمان از رفتار کارآفرینانه فرد و همچنین میزان پاداش سازمان به این رفتارهاست و در سطح سازمان، عملکرد قابل قبول و بهتر از گذشته در شرایط کنونی و امید به عملکرد بهتر در آینده است (مهری رضوانی و همکاران، 1389).
در زمینه حکمرانی خوب نیز استگلیتز3 ده اصل زیر را به مثابه خط مشیهای اصلی حضور مکمل حکومت در کنار بخشهای دیگر مد نظر قرار داده است: 1- حاکمیت قانون و هنجارهایی که موجب افزایش انگیزه کارکنان برای خدمت به منافع عامه میشوند. 2- وجود قوه قضاییه مستقلی که موجب ایجاد ظرفیت قضایی مناسب برای نظارت بر اجرای قانون شود. 3- تفکیک قوا و همتراز سازی آنها به گونهای که امکان موازنه و مراقبه میان آنها فراهم آید. 4- استخدام، ترفیع و افزایش حقوق کارگران بر اساس منطقی شایسته سالار. 5- به پیمان سپاری فعالیتها به گونهای که موجب کاهش هزینهها و افزایش کیفیت انجام کارها شود. 6- استفاده از مزایده و مناقصه در معاملههای دولتی به گونهای که حتیالمقدور منافع ملی را در هر معامله افزایش دهد. 7- توجه به عملکرد و نتایج در هنگام انعقاد قراردادها. 8- تلاش برای نیل به اجماع در فراگرد خطمشیگذاری عمومی. 9- تمرکززدایی و افزایش سطح مشارکت عمومی در اجرای طرحها و برنامهها. 10- مبارزه با فساد و رفتارهای خودسرانه (پورعزت، 1393 : 270.(
نظریه حکمرانی خوب با داشتن ویژگیهایی مانند تمرکززدایی، مشارکت، اثربخشی و کارآیی، کنترل فساد و امنیت، میتواند الگویی در راستای کاهش نقش دولت و افزایش حیطه اختیارات به بخش خصوصی طراحی کند و با تدوین برنامههای هدفمند، به افزایش مشارکتِ بیشتر بخشهای خصوصی برای رسیدن به اثربخشی و کارآیی، کنترل فساد و ... در بخش خصوصی بپردازد.
مشکل اصلی که سازمانها امروزه با آن مواجه هستند، عدم توانایی آنان در تعیین و اتخاذ استراتژیهای مناسب نیست، بلکه مشکلات آنها در پیادهسازی موفق استراتژیها و همچنین همسوسازی استراتژیهای سازمان با یکدیگر است. یکی از مهمترین کارکردهایی که روش ارزیابی متوازن بر اساس آن تعریف شده، رفع موانع و مشکلات موجود بر سر راه پیادهسازی استراتژیکها و رفع موانع و مشکلات ایجاد هم افزایی از طریق همسو ساختن استراتژیهای مختلف سازمان است. بررسیهای (رحمان سرشت و کاظمی 1390) نشان داده که چالشهای منابع انسانی، ساختار سازمانی، فـرآیندهای عمـلیاتی، توزیع و تخصیص منابع مالی، نظارت و ارزیابی و چالش اولویتگذاری در فعالیتها، از مهمترین موانع در پیادهسازی راهبردهای ملی اعلام شده است.
باتوجه به اینکه تغییرات عظیم امروزی در سازمانهای دولتی، رسیدن به هدف مطلوب و مقصد نهایی در سازمانها را با چالشی جدی رو به رو نموده، لذا پیادهسازی راهبردهای مناسب امری ضروری به نظر میرسد. یادگیری و پیادهسازی اینگونه راهبردها، سازمانها را توانمند میسازد تا به کمک بازخورد عملکردها، بتواند علاوه بر شناسایی تغییرات محیطی، راهبرد خود را برای رسیدن به هدف نهایی اصلاح یا تغییر دهند.
به طور كلي میتوان گفت بروز عوارض نامطلوبی اعم از نبود روحيه مشاركتپذيري و مشاركتجويي، تمرکززدایی، نظارت و ارزیابی، شفافیت و كندي انجام امور در سازمانها، باعث کاهش بهرهوري و افزایش ناكارآمديِ سازمانها و عدم دستیابی آنها به موفقیت شده که با توجه به مطالب فوق، این پژوهش به دنبال ارایه الگوي ترکيبي دولت کارآفرين و حکمراني خوب و راهبردهای پیادهسازی آن در دولت جمهوری اسلامی ایران است.
پیشینه تحقیق:
بررسی پیشینه مطالعاتی مرتبط با حکمرانی خوب و کارآفرینی نشان میدهد توجه به موضوع حکمرانی خوب در ایران در يك دهه اخیر آغاز شده و طي این سالها برخي نهادهاي بينالمللي از جمله يونيسف و برنامه توسعه سازمان ملل متحد با تأسيس دفاتري، به مطالعه و سنجش شاخصهاي حكمراني خوب در حوزههاي مختلف اقتصادی، اداري، بهداشتي و محيط زيست پرداختهاند به همین دلیل كشور ما در حال حاضر، رتبه شايستهاي در جهت بررسی موضوع حکمرانی خوب نداشته است. در خصوص موضوع دولت کارآفرین نیز تحقیقات بسیار اندکی در کشور انجام شده است. بررسیهای انجام شده نشان میدهد تاکنون در هیچ پژوهش داخلی یا خارجی، الگویی در خصوص حکمرانی خوب و دولت کارآفرین طراحی نشده و راهبردی برای پیادهسازی آن در دولت نیز ارائه نگردیده است. تحقیقات انجام شده اخیر در خصوص موضوع مورد تحقیق، به شرح زیر است.
نصيريزنگآباد و همکاران (1395) در پژوهشي به طراحي الگوي دولت کارآفرين براي سازمانهاي اداري ايران پرداختند. در این پژوهش اثر تزريق تئوري بازآفرين دولت بر محيط اداري بخش دولتي کشور بررسی شده که در نهایت مدلی با 8 مؤلفه اعم از توسعه مديريت جهادي، مشتري مداري، بازارگرايي، تعلق به مردم، رسالت محوري، برقراري عدالت اجتماعي، تمرکززدايي و اشاعه اخلاق حرفهاي و 67 شاخص ارائه نموده است.
يگانگي، الواني و معمارزاده (1395) در پژوهشي شاخصهاي حکمراني خوب در سازمانهاي کارا (مطالعه موردي: شعب بانک رفاه استان قزوين) را اولویتبندی نمودهاند. نتايج مطالعه انجام شده نشان داد از ميان 6 شاخص مطرح شدة حکمراني خوب، پاسخگويي، عدالتگرايي، قانونگرايي، ارزشگرايي، مشارکت جويي و توسعهگرايي و تعالي پايدار به ترتيب در اولويتهاي اول تا ششم قرار گرفتند.
محمدرضا گرجی (1396) در پژوهشي با عنوان حکومتداري و حکمراني خوب، مفاهيم حکومتداري خوب و حکمراني خوب را بررسی و اعلام نموده مفاهيمي مانند حکومتداري خوب، بيانگر نقش در حال تغيير حکومتها در اداره امور جوامع و تغيير نگرش نسبت به کارکرد حکومت در جهان امروز است و حکمرانی خوب نیز اعمال قدرت اقتصادی، سیاسی و اداری برای مدیریت امور کشور در همه سطوح است. ضمناً ويژگيهاي حکومتداري خوب را شفافيت، مشارکت، قانونمداري، اثر بخشي و کارآيي، پاسخگويي، مسؤوليت مالي، توجه به خرد جمعي، ديدگاه استراتژيک، برابري و اصلاح مديريت دولتي عنوان نموده است.
عیوضی، مرزبان و صالحی (1396) در پژوهشي به بررسی ابعاد مختلف حکمرانی خوب و بیان نقدها و کاستیهای آن پرداخته و اعلام نمودهاند حکمرانی پایدار بهعنوان الگویی برای برونرفت از کاستیهای حکمرانی خوب میتواند مطرح شود که از ترکیب پارادایم توسعه و پایداری بهعنوان مغزافزار و استفاده از مبانی حکمرانی خوب بهعنوان راهکار عملیاتیسازی حکمرانی، این الگو شکل میگیرد. این پژوهش بر اساس روش توصیفی- تحلیلی با روش جمعآوری اطلاعات کتابخانهای است. چارچوب نظری پژوهش انجام شده هم بر اساس نظریه حکمرانی خوب تدوین شده است.
میریان اقدم، قدس و رضایی (۱۳۹۷) در پژوهشی موضوع دولت کارآفرین را بررسی و اعلام نمودهاند عصر اطلاعات و دگرگونی دولت از مقتضیات امروز جامعه جهانی است و از آنجایی که کارآفرینی به عنوان عامل کلیدی رشد و توسعه اقتصادی در عصر مدرن شناخته شده است اصلاحات در بخش عمومی و تبدیل دولت بوروکراتیک به یک دولت کارآفرین یکی از راههای اصلی پیش روی دولتهاست. کارآفرینی موجب بهرهمندی مردم و کشور میشود. دستیابی به آرمانهای توسعه پایدار کشور، که جایگاه شایستهای در اقتصاد جهانی برای کشور فراهم میکند، تنها از طریق اجرای راهبردهای توسعه کارآفرینی امکان پذیر است و بدون یک برنامه جامع توسعه کارآفرینی تحقق این هدف امکانپذیر نیست.
آهنی و همکاران (1398) در پژوهشی به بررسی وضعیت کشورها بر مبنای حکمرانی خوب و تعیین جایگاه ایران در بین دیگر کشورها، با استفاده از تکنیک خوشه بندی و تحلیل روند جایگاه ایران در افق زمانی 2021 با استفاده از تحلیل سری زمانی پرداختهاند. در پژوهش یادشده پس از بکارگیری روش خوشهبندی کشورهای جهان بر مبنای حکمرانی خوب و دفعات همخوشه شدن ایران با دیگر کشورها، برای پیشبینی شاخصهای ششگانه حکمرانی خوب شامل: کنترل فساد، اثربخشی دولت، ثبات سیاسی و فقدان خشونت، کیفیت قوانین و مقررات، حاکمیت قانون و حق اظهارنظر و پاسخگویی و چگونگی وضعیت کشور ایران در پنج سال آینده، از روش هموارسازی نمایی به شیوه ARIMA استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داده در افق زمانی 2021 شاخص پاسخگویی در کشور مسئلهمند خواهد بود و شاخص حاکمیت قانون و کنترل فساد تقریباً بدون تغییر باقی میماند و از طرفی، روند بقیه شاخصها بهبود مختصری را نشان میدهند.
رودرا و سانيال4 (2011) در پژوهشي اثر حکمراني خوب بر توسعه انساني در هندوستان در دو دهه اخير را بررسی نمودهاند. نتایج پژوهش مذکور که با استفاده از روش دادههاي تابلويي انجام شده نشان داده که حکمراني خوب و توسعه انساني دورههاي پيشين، توسعه انساني فعلي را در هندوستان تعيين ميکند، بدین معنا که حکمراني خوب به عنوان يک متغير سياسي میتواند براي بهبود توسعه انساني و رشد اقتصادي در کشورها مطرح شود. همچنين اعلام نمودهاند سازوکارهاي نهادي بهتر نيز ميتواند موجبات رشد و توسعه اقتصادي را فراهم آورد.
مک کال و دان5 (2012) در پژوهشي سهم بالقوه ابزارهاي اطلاعات جغرافيايي برای برنامهريزي فضاي مشارکتي را با پنج اصل مربوط به حاکمیت خوب اعم از مشروعيت، برابري، پاسخگويي، شايستگي و احترام مورد بررسي قرار دادهاند. معيارهايي براي اين پنج اصل استخراج و محدودهاي از سؤالات ارزشيابي شده شناسايي گردید که قابل اعمال براي مورد پرسش قرار دادن معيارها در قضاوت سهم ابزارهاي مشارکتي و فعاليتهاي برنامهريزي فضاي مشارکتي است. در پايان مدل سه بعدي مشارکتي، پتانسيل ابزارهاي اطلاعات جغرافيايي مشارکتي و ويژگيهاي تصويرسازي در ابزارهاي اطلاعات جغرافيايي مورد ارزيابي قرار گرفته است.
ساما، دونگرو و بايسي6 (2014) در پژوهشي تأثير بالقوه دولت کارآفرين بر هزينههاي تراکنش و ارزش پول در خريد عمومي را بررسي و اعلام نمودهاند، بين دولت کارآفرين در خريد عمومي براي هزينههاي تراکنش و ارزش پول، رابطه قابل ملاحظهاي وجود دارد. در پژوهش انجام شده، شش مؤلفه دولت کارآفرین اعم از مردمگرايي، ريسکپذيري، نتيجهگرايي، خوداطميناني، آيندهگرايي و اصليت مورد برسي قرار گرفته است.
سوديکا مانگکو و همکاران7 (2015) در پژوهشی موضوع دولت بهعنوان يک کارآفرين (حکمراني خوب در رويکرد کاربردي) بـا استفـاده از روش قضـاوتي را تشريح و اعلام کردهاند اهميت کاربرديِ حکومت، پيامد موقعيت دولت در انجام وظايف خود و حاکميت قانون است. مفهوم حاکميت خوب بر انجام صحیح وظایف منطبق با ساز و کارهاي تعیین شده توسط دولت، در بخش خصوصي و جامعه تأکيد دارد که بخشهاي مشخصي از جمله بخش کسب و کار را مدنظر قرار ميدهد.
کورپس8 (2016) در پژوهشي، مدل حکمراني خوب در سطوح ملي، منطقهاي و محلی را ارائه نموده است. براي استخراج عاملهاي مورد نظر در پژوهش، از نظرات 16 نفر از خبرگان با انجام مصاحبه استفاده و از طريق اجراي فن دلفي، نتايج حاصل از مصاحبهها را مورد تأييد قرار داده است. برای مدل حکمرانی خوبِ طراحی شده سه بعد اعم از مشارکت و صداي مدني، تصميمگيري با مسؤوليتپذيري و ارائه خدمات عمومي شناسايي شده است. برای بعد اول مؤلفههاي جامعيت، مشارکت و برابري؛ بعد دوم مؤلفههاي شفافيت، پاسخگويي و قانون تساوي افراد و برای بعد سوم مؤلفههاي واکنشپذیری، کارايي و اثربخشي تعیین شدهاند.
دولت کارآفرین
واژه کارآفرینی برای اولین بار از کلمه فرانـسوي entreprendre بـه معناي متعهد شدن نشأت گرفته و واژهنامه دانـشگاهی وبـستر واژه کـارآفرینی را اینگونه تعریف نموده است: کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرههاي یـک سازمان اقتصادي را سازماندهی، اداره و تقبل کند (احمدي، 1392).
کارآفريني در هر کشور، تأثير مستقيمی بر توسعه اقتصادي و اجتماعي آن کشور دارد بدین صورتکه هر چه يك جامعه در فعاليتهاي کارآفريني، مشارکت بیشتری داشته باشد سريعتر میتواند به توسعه اقتصادي و اجتماعي دست يابد. جوامع امروزي نیز نيازمندِ تخصص افرادی هستند که مصمم به کسب موفقيت باشند و بتوانند رؤياها را به حقيقت تبدیل نمایند و داراي روحيه استقلال طلبانه براي کاوش موقعيتهاي جديد باشند. اگر در جوامع بشری به تأثيرات شگرف اقتصـادي و اجتماعي کارآفريني توجه شود، نقش متخصصان کارآفرین در توسعه آن جامعه روشنتر خواهد شد که این امر علاوه بر افزایش سرعت رشد پیشرفت، باعث افزایش اشتغال جديد و کاهش نرخ بيكاري میشود.
علاوه بر اين، افراد کارآفرين پيوسته در حال ابداع و توسعه کالا و خدمات جديد هستند و روشهايي را پیشنهاد میدهند که کالاها و خدمات تولید شده، به طور مؤثرتری عرضه شوند. به همین دلیل در بهبود کيفيت زندگي مردم نقشی اساسی را ایفا مینمایند. باتوجه به اینکه کارآفريني موجب توزيع متناسب هزینه و درآمد جامعه ميشود، لذا مردم براي خريد کالاها و محصولات پول بيشتري دارند و سود بيشتري به افراد کارآفرين ميرسانند. در نهایت با ايجاد فرصت بیشتر براي کارآفرينان، ميتوان به ميزان درآمد سالانه بالاتر و زندگي بهتر دسـت يافت زيرا ميزان درآمد سرانه بالا نشانه قابليت بالا براي کارآفريني است.
دولت کارآفرين نیز دولتی تعریف شده که در آن معرفي ايدهها و طرحهاي جديد و نوآورانه و اجراي ايدههاي نوآورانه، جزئی از وظایف دولت است و دست یافتن به آنها از فعاليتهاي مهم بخش دولتي محسوب میشود (رابرتز، 2002 به نقل از زامپتاکيس و موستاکيس9، 2007: 21).
حکمرانی خوب
در رابطه با حکمرانی تعاریف متعددي وجود دارد. در فرهنگ لغت هریتیج واژه حکمرانـی به عنوان فعالیت، شیوه عمل یا قدرت حکمراندن دولت معنـی شـده اسـت. در فرهنـگ لغـت آکسفرد، حکمرانی فعالیت یا روش حکمراندن، اعمال کنترل یا قدرت بر فعالیتهاي زیردسـتان و همچنین نظامی از قوانین و مقررات تعریف شده است. برنامه توسعه سـازمان ملـل متحـد در سـال 1997 حکمرانی خـوب را اعمـال قـدرت سیاسـی، اقتصادي و اداري براي مدیریت امور عمومی یک کشور در همه سطوح تعریف کرده است. در تعریف دیگر از یونسکو در سال 2002، حکمرانی خـوب مشتمل بر سازوکارها، فرآیندها و نهادهایی است که به واسطه آن شهروندان، گروهها و نهادهاي مدنی، منافع خود را دنبال میکنند، حقوق قانونی خود را به اجرا در میآورند، تعهد و تکلیفهایشان را ایفا و اختلافها را بـا میانجیگري حل میکنند. همچنین حکمرانی خوب را فرآیند تصمیمگیري و اجراي تصمیمها با تمرکز بر بازیگران رسمی و غیررسمی تعریف میکنند. (شریف زاده، 1382)
بانـک جهـانی، حکمرانـی خوب را اینچنین تعریف نموده است: حکمرانی خوب در نتیجه سیاستگذاري قابل پیشبینی، آزاد و ارشادي تجسم مییابد، که یک بروکراسی آکنده از خصلتهاي حرفهاي و ابزار قوه مجریه براي پاسخگو کـردن دولـت در مقابـل اقدامات خود است و مشارکت وسیع جامعه مدنی در فعالیتهاي عمومی، و تمـام رفتارهـایی کـه تحـت لواي قانون انجام میشود را نیز شامل میشود. بانک جهانی، حکمرانی را به عنوان روشـی کـه براساس آن قدرت بر مدیریت اقتصادي یک کشور و منابع اجتمـاعی آن بـراي رسـیدن بـه توسـعه اعمال میشود، تعریف میکند (رزمی، 2011).
حکمرانی خوب مفهومی است که از پیوند میان سیاست و اداره کردن جامعه به وجود آمده و هدف آن، افزایش کارآمدی یک نظام سیاسی و اقتصادی برای اداره جامعه است، به طوریکه شواهدی از توسعه پایدار را در کشور نمایان میسازد (داناییفر و همکاران، 1397).
همچنین لیون10، حکمرانی خوب را، مدیریت اثربخش منابع اقتصادی و اجتماعی یک کشور میداند، به گونهای که چنین مدیریتی شفاف، پاسخگو، عدالتجو و باز باشد. در حکمرانی خوب شراکتی بین سه رکن اصلی دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی در انجام فعالیتها وجود دارد که گاهی میتوان آن را فراتر از مشارکت در نظر گرفت (آقانسب و تقوی، 1394).
چارچوب نظری پژوهش
چارچوب نظری پژوهش حاضر یک متاتئوری مرکب از الگوهای ارائه شده در این خصوص است. الگوی ترکيبي مناسب دولت کارآفرين و حکمراني خوب در بدنه دولت جمهوري اسلامي ايران و ارائه راهبردهای پیادهسازی آن، نيازمند بررسي و مطالعه همه جوانب موضوع دولت کارآفرين و ويژگيهاي آن است به نحوي که بتواند منجر به حکمراني خوب و توسعه دولت شود. براي شکل دادن به چارچوب نظري پژوهش، الگوي دولت کارآفرينِ ساما، دونگرو و بايسي، (2014) با شش مؤلفه خوداطميناني، اصليت، مردم گرايي، نتيجهگرايي، آيندهگرايي و ريسک پذيري؛ الگوي حکمراني خوب بانک جهانيِ کافمن، کراي و لوباتون11، (2010) با شش مؤلفه حق اظهارنظر و پاسخگويي 12 ، ثبات سياسي 13 ، کارايي و اثربخشي دولت 14، کيفيت قوانين و مقررات (بوروکراسي) 15، حاکميت قانون 16 و کنترل فساد 17 ؛ الگوي دولت کارآفرين براي سازمانهاي اداري ايران از نصيريزنگآباد و همکاران (1395) با هشت مؤلفه تعلق به مردم، بازارگرايي، رسالت محوري، مشتري مداري، تمرکززدايي، اشاعه اخلاق حرفهاي، توسعه مديريت جهادي و برقراري عدالت اجتماعي و 67 شاخص؛ مدل حکمرانی خوبِ کورپس (2016) در سطوح سطوح ملي، منطقهاي و محلی با سه بعد مشارکت و صداي مدني، تصميمگيري با مسؤوليتپذيري و ارائه خدمات عمومي با مؤلفههاي جامعيت، مشارکت و برابري برای بعد اول؛ مؤلفههاي شفافيت، پاسخگويي و قانون تساوي افراد برای بعد دوم و مؤلفههاي واکنشپذیری، کارايي و اثربخشي برای بعد سوم به عنوان مبنا و چارچوب نظری پژوهش حاضر انتخاب شدهاند.
براساس مطالب مطروحه، چارچوب الگوی ترکيبي مناسب دولت کارآفرين و حکمراني خوب به صورت شماتيک به شرح زير ميباشد.
مدل مفهومی مرکب از ساما، دونگرو و بايسي (2014)، کافمن، کراي و لوباتون (2010)، نصيريزنگآباد و همکاران (1395) و کورپس (2016)
روش شناسی پژوهش
اين پژوهش از نظر هدف، کاربردي و از نظر دادهها، از نوع اکتشافي است و از روشهاي کيفي از جمله مصاحبه اکتشافي جهت استخراج مؤلفهها و ارائه راهبردها استفاده شده است. در اين تحقيق ابتدا اطلاعات مورد نياز در مورد تدوين الگوي ترکيبي دولت کارآفرين و حکمراني خوب گردآوري شده، سپس با استفاده از روش داده بنياد، الگوي یادشده در قالب ابعاد، مؤلفهها و شاخصها طراحی و در نهایت راهبردهای پیادهسازی آن در دولت جمهوری اسلامی ایران مشخص شده است. در روش تحليل دادهها از روش کدگذاري باز برای تولید مفاهيم اوليه و مقولههاي عمده، از روش کدگذاري محوري برای تعیین ارتباط علي بين مقولهها، و تعيين مقولههاي فرآيندي، زمينهاي و از روش کدگذاري انتخابي برای تعيين مقوله هسته محوري استفاده شده است.
جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از همه خبرگان حوزه با مدرک تحصیلی دکتری تخصصی رشته مدیریت دولتی- تصمیمگیری و خطمشیگذاری عمومی به تعداد 33 نفر میباشد، که با دانشگاه آزاد اسلامی همکاری دارند. بر این اساس حجم نمونه با کمک جدول تعیین حجم نمونه و روش نمونهگیری هدفمند، 30 نفر تعیین شده است. از آنجا که به دنبال ساخت الگو به منظور ارائه راهبردهای پیادهسازی آن در دولت جمهوری اسلامی ایران بر اساس دادههاي گردآوري شده بودهایم، راهبرد مورد استفاده نمونهگيري هدفمند و روش آن نيز نمونهگيري گلوله برفي است. در پژوهش حاضر پس از طي روش کدگذاري و مقولهبندي و تدوين الگوي نظريه داده بنياد يا به عبارت ديگر تدوين الگوي تحقيق و تعيين مؤلفهها و شاخصهاي الگوي ترکيبي دولت کارآفرين و حکمراني خوب، ابعاد و مؤلفههای تعيين شده با استفاده از روش دلفي مورد اعتبارسنجي قرار گرفت.
در تحقيق حاضر، براي تعيين اعتبار دروني (قابليت اعتبار) يافتهها، علاوه بر اينکه دادهها با مطالعه مباني نظري، پيشينه تحقيق، منابع، مصاحبه با افراد کانوني انتخاب و تأييد شد، نظرات و رهنمودهاي گروهي از خبرگان نيز لحاظ گردید و قبل از کدگذاري، جرح و تعديل نهايي به عمل آمد. جهت تعيين اعتبار بيروني (انتقال پذيري) يافتهها از تکنيکهاي حصول اشباع نظري، استفاده از رويههاي ويژه کدگذاري و تحليل نمادها و نشانهها و توصيف غني دادهها، بهره گرفته شد. جهت تعيين روايي (تأييدپذيري) يافتهها نيز از سه تکنيکِ جمعآوري دادهها از منابع متعدد، تحليل موارد منفي و انعطاف روش استفاده شد. روايي و پايايي نیز علاوه بر موارد فوقالذکر از طريق فن دلفي و بارش مغزي بدست آمده است.
روش تحليل دادهها با استفاده از روش کدگذاري نظري (برگرفته از روش نظريه داده بنياد) است. دادهها نيز با استفاده از کدگذاري باز، محوري و انتخابي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت تا در نهايت نظريهاي براي تبيين الگوي دولت کارآفرين و حکمراني خوب حاصل شود. در زیر جدول اعتباریابی مؤلفههای دو بعد دولت کارآفرین و حکمران خوب به روش CVR آمده است.
جدول شماره 1: اعتبار ابعاد و مؤلفههای الگوی دولت کارآفرین و حکمرانی خوب
ابعاد | CVR | مؤلفهها | CVR |
دولت کارآفرين | 84/. | تعلق به مردم | 77/. |
بازارگرايي | 74/. | ||
مشتري مداري | 84/. | ||
اشاعه اخلاق حرفهاي | 87/. | ||
تمرکززدايي | 75/. | ||
توسعه مديريت جهادي | 75/. | ||
برقراري عدالت اجتماعي | 83/. | ||
رسالت محوري | 67/. | ||
آموزش | 71/. | ||
فرهنگ سازماني | 70/. | ||
قانونگذاري | 83/. | ||
حمايت و پشتيباني | 84/. | ||
تشويق کارآفريني | 85/. | ||
حکمرانی خوب | 91/0 | حق اظهار نظر و پاسخگويي | 93/. |
ثبات سياسي | 89/. | ||
کارايي و اثربخشي دولت | 83/. | ||
کيفيت قوانين و مقررات | 90/. | ||
حاکميت قانون | 91/. | ||
کنترل فساد | 87/. | ||
پايداري | 86/. | ||
مشارکت | 92/. | ||
امنيت | 88/. | ||
تمرکززدايي | 86/. |
یافتههای تحقیق
یافتههای پژوهش از طریق فرآیند کدگذاری مبتنی بر طرح نظامدار نظریه برخاسته از داده استراوس و کوربین18 (1998) تحلیل شدند. در مرحله کدگذاری باز، مفاهیم و نکات کلیدی بدست آمده از دو فرآیند مطالعه ادبیات نظری و مصاحبه، فهرست شدند. در این بخش 134 شاخص بدست آمد که با انجام مصاحبه با خبرگان، برخی از شاخصهای بدست آمده حذف و اصلاح شدند.
واحد اصلی تحلیل برای کدگذاری باز و محوری،
مفاهیم بودند. با توجه به راهنمای ارائه شده توسط استراوس و کوربین (1998) با تفکیک متن مصاحبه به عناصر دارای پیام در داخل خطوط و پاراگرافها تلاش شد تا کدهای باز استخراج شوند. بعد از این مرحله سعی شد که مقولهها نیز در قالب دستههای بزرگ مفهومی طبقهبندی گردند. در مرحله دوم که کدگذاری محوری است، مقولهها در قالب 21 خوشه بزرگتر دستهبندی شدند. در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی، مقولهها در قالب 23 خوشه دستهبندی و 2 بعد را تشکیل دادند. بر این اساس روابط بین مقولهها آشکار و الگوی پارادایمی نظریه برخاسته از دادهها شکل گرفت. پس از توليد مقولهها و ويژگيهاي آنها، در کدگذاري محوري مقولهها به صورت منظم پرورده و به زيرمقولهها متصل شدند، اما تا وقتي مقولههاي اصلي به يکديگر نپيوندند و طرح نظري بزرگتري را شکل ندهند، يافتههاي پژوهش شکل نظريه به خود نميگيرند. علاوه بر اين يکي از مهمترين گامها، تعيين مقوله مرکزي است. اين مقوله داراي قدرت تحليل بوده و موجب به هم نزديک شدن مقولهها ميشود. اين مقوله از درون مقولههاي موجود پديدار شده و ساير مقولهها را پوشش ميدهد. در نهايت حاصل دو فرآيند یاد شده، شناسايي 145 شاخص (نکته کليدي) بود که براساس 134 شاخص شناسايي شده در فرآيند کدگذاري باز و محوري، در قالب 23 مقوله اصلي (مؤلفه) دستهبندي شدند و این مؤلفهها در قالب ابعاد 2 گانه دولت کارآفرين و حکمران خوب جاي گرفتند و به عنوان الگوي دولت کارآفرين و حکمراني خوب ارائه شدند که خروجي فرآيند کدگذاري باز و محوري در جدول زير ارائه شده است.
جدول شماره 2: ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای دولت کارآفرین و حکمرانی خوب
ابعاد | مؤلفهها | شاخصها |
---|---|---|
دولت کارآفرين
دولت کارآفرين
دولت کارآفرين
دولت کارآفرين
| تعلق به مردم | 1. زمينهسازي تشکيل سازمانهاي محلي و مردمي 2. تشکيل جمعيتهاي سازمان يافته کنترل خدمات 3. برگزاري رفراندومهاي ملي 4. پايبندي به تعهدات 5. پاسخگويي 6. داشتن صداقت ارتباطي 7. در دسترس مردم بودن 8. احترام به مردم |
بازارگرايي | 9. تعيين کف عرضه 10. زمينهسازي براي عرضه کنندگان بخش خصوصي 11. تثبيت قدرت خريد مردم 12. وضع مکانيزمهاي عرضه و تقاضا 13. وضع قوانين تنبيهي 14. وضع قوانين تشويقي | |
مشتري مداري | 15. تماس با شهروند و نظرپرسي از جامعه 16. ايجاد انجمنهاي شهروندان 17. ارايه آموزش خدمت به شهروندان براي خدمتگزاران 18. ارايه حق انتخاب خدمتگزاران به مردم 19. واگذاري اختيارکنترل و مهار منابع به مردم 20. مديريت کيفيت فراگير (انتخاب نوع خدمات) 21. معرفي واضح سازمان 22. شفافسازي نحوه ارتباط با سازمان 23. ارايه خدمت بر مبناي شاخصهاي استاندارد 24. رعايت حقوق مراجعين 25. دريافت بازخورد و رسيدگي به شکايات | |
اشاعه اخلاق حرفهاي | 26. نفي سلطه و جبر حکومتي 27. نفي استفاده از امکانات حکومتي براي اهدافي غير از خــدمت به مردم 28. مسئووليتپذيري درقبال حفظ بيتالمال 29. آزادانديشي 30. ارزيابي نامحسوس 31. نرم خويي 32. پرهيز از دوباره کاري 33. داشتن انضباط کاري 34. پاسخگويي به مردم در عرصه مسئووليتي | |
تمرکز زدايي | 35. نظرپرسي از کارکنان 36. تلاش براي شکوفاسازي استعدادهاي کارکنان 37. ارزشيابي 360 درجه 38. تيمهاي پروژهاي 39. گروههاي ضربت (ميان بخشي) 40. حلقههاي کيفيت | |
توسعه مديريت جهادي | 41. داشتن نيت الهي 42. اعتماد و توکل به کمک الهي 43. داشتن تقواي الهي 44. دشمن شناسي 45. دوري از اختلافات 46. حضور مردمي (عزم ملي) 47. اعتماد به توان خويشتن 48. عزم راسخ (توان) 49. شوق خدمت (تمايل) 50. حرکت مبتني بر علم 51. استفاده از تمام ظرفيتها 52. بهکارگيري نگاه نقادانه | |
برقراري عدالت اجتماعي | 53. ساده زيستي مسئوولان 54. مقابله با ظلم به مردم 55. کاهش شکاف طبقاتي 56. از بين بردن فقر 57. تعديل ثروت 58. ايجاد رفاه براي همه 59. پرورش همه جانبه استعدادهاي افراد 60. شايسته سالاري در تفويض مسئووليتها 61. تأمين استقلال و آزادي مردم | |
رسالت محوري | 62. نفي سلطه و جبر حکومتي 63. نفي استفاده شخصي از امکانات حکومت 64. مسئووليتپذيري در قبال بيتالمال 65. پاسخگويي به مردم در عرصه مسئووليتي 66. ارزيابي نامحسوس 67. نرم خويي 68. پرهيز از دوباره کاري 69. داشتن انظباط کاري 70. آزاد انديشي | |
آموزش | 71. ارائه آموزشهاي خود اشتغالي 72. ارائه آموزشهاي کارآفريني 73. آموزش از طريق رسانههاي جمعي 74. ايجاد تناسب ميان برنامههاي آموزشي رشتههاي تحصيلي با نيازهاي بازار کار و جامعه 75. پرورش نيروي کار ماهر | |
فرهنگ سازماني | 76. ايجاد فرهنگ کارآفريني در سطح ملي 77. ايجاد هستهي کارآفريني در دولت 78. ايجاد رويکرد و نگرش مثبت در دولت نسبت به موضوع کارآفريني و کارآفرينان | |
قانون گذاري | 79. تدوين قوانين مناسب صادرات و واردات 80. تدوين قوانين مرتبط با حق مالکيت 81. بازنگري در قوانين سنتي 82. تدوين قوانين مناسب تکنولوژيک و رقابتي 83. جلوگيري از تغيير متعدد قوانين و مقررات 84. تدوين قوانين مناسب تجاري، گمرکي و مالياتي 85. تدوين سياستهاي جذب فارغالتحصيلان نخبه | |
حمايت و پشتيابي | 86. ايجاد واحدهاي پژوهش و توسعه به منظور ايجاد کارآفريني 87. شناسايي فرصتهاي کارآفريني 88. تسهيل فرآيندهاي ايجاد و انحلال شرکت 89. تأمين منابع دانش و ظرفيتسازي براي دسترسي به تکنولوژي مناسب 90. تهيه امکانات لازم و تسهيلات مناسب براي شرکتهاي کوچک و متوسط 91. برنامه تضمين اعتبار براي شرکتهاي نوپا 92. سرمايهگذاري در فعاليتهاي مخاطره آميز 93. ارائه کمکهاي مالي و غيرمالي 94. کاهش موانع ايجاد شرکت 95. بهبود دسترسي به تکنولوژي 96. حفظ منابع اقليتها 97. کاهش تشريفات زايد اداري براي فعاليتهاي کارآفرينانه 98. فراهم نمودن شرايط لازم براي خود اشتغالي | |
تشويق کارآفريني | 99. ايجاد نظام معافيت مالياتي و گمرکي 100. برگزاري جايزههاي کارآفريني و کيفيت 101. ايجاد تشويقهاي مالي و حمايتهاي انگيزشي 102. ايجاد مراکز نوآوري، پارکهاي ملي و مراکز رشد تجاري 103. پاسخگويي به نيازهاي کارآفرينان به منظور پيشگيري از جذب آنها توسط کشورهاي خارجي 104. توسعه شبکههاي کارآفريني 105. ايجاد رقابتهاي کارآفريني | |
حکمراني خوب
حکمراني خوب | حق اظهارنظر و پاسخگويي | 1. بهبود عملکرد دولت 2. ايجاد ثبات سياسي 3. انباشت سرمايه فيزيکي 4. انباشت سرمايه انساني 5. شفافيت مالي 6. مبارزه با فساد 7. شکايت شهروندان 8. نظارت همگاني |
ثبات سياسي | 9. افزايش سرمايهگذاري داخلي و خارجي 10. جلوگيري از فرار مغزها 11. تلاش برای افزایش روابط بینالمللی | |
کارايي و اثربخشي دولت | 12. ساختارهاي مناسب، درست اندازه و با حقوق مکفي 13. پاسخگو، حرفهاي و عاري از فساد 14. مستقل، مسئوليتپذير و نماينده 15. درآمدهاي پايدار و تخصيص بودجه به محلات 16. عدالت مصرفکنندگان از خدمات 17. ميزان تحقق بيانيه چشم انداز | |
کيفيت قوانين و مقررات | 18. شفاف سازي 19. برابرسازي فرصتها 20. به هنگام سازي نظام حقوقي | |
حاکميت قانون | 21. حمايت از حقوق مالکيت و حسن اجراي قراردادها 22. توسعه بازارها 23. کارآفريني | |
کنترل فساد | 24. برخورد با تخصيص غيربهينه سرمايه انساني 25. فساد به عنوان مانعي براي ورود به بازار 26. رشوه بازار را تسويه ميکند 27. رشوه هزينهها را کاهش مي دهد | |
پايداري | 28. مشارکت ذينفعان در توسعه پايدار 29. رعايت اولويتهاي اقتصادي و زيست محيطي 30. توازن اجتماعي | |
مشارکت | 31. مردم سالاري مشروع 32. مردم سالاري مشارکتي 33. مشارکت مردم در امور حکومتی | |
امنيت | 34. جلوگیری از تخريب محيط زيست 35. حمايت از گروههاي آسيبپذير شهري 36. مديريت بحران و آمادگي در برابر حوادث | |
تمرکززدايي | 37. مشارکت نهادهاي محلي در تهيه طرحها 38. تفويض اختيار به نهادهاي محلي 39. انتقال قدرت از حاکمان به مردم 40. افزایش میزان خصوصی سازی |
برای اعلام یافتههای پژوهش در راستای ارائه الگو نیز در مرحله اول فهرست شاخصها و مؤلفههای دو بعد دولت کارآفرین و حکمرانی خوب در اختیار اعضای گروه قرار گرفت و از آنها خواسته شد در خصوص تغییرات و اصلاحات انجام شده، وزن هر یک از ابعاد، مؤلفهها، شاخصها و مفاهیم را در قالب یک طیف 7 گزینهای مشخص نمایند. یافتههای مرحله دوم دلفی نشان داد که بیش از 90 درصـد اعضـای گـروه کلیـات ابعـاد، مؤلفهها و شاخصهای بدست آمده را تأیید کردند و در پایان فن دلفی، دو بعد برای الگوی دولت کارآفرین و حکمرانی خوب مشخص شد. سپس آخرین نتایج بدست آمده به معرض آزمایش و اعتباریابی نهایی گذاشته شد و کدگذاری انتخابی صورت گرفت. در نهایت عناوین شاخصها، مؤلفهها و ابعاد و همچنین ترتیب و اولویت قرار گرفتن آنها در الگوی مفهومی تعیین و در آخر الگوی دولت کارآفرین و حکمرانی خوب با نظر خبرگان به شکل زیر ترسیم شد.
پس از طراحی الگوی ترکيبي دولت کارآفرين و حکمراني خوب که براساس یافتههای حاصل از تحقیق یعنی با تجزیه و تحلیل نظرات کاربران با 2 بعد، 23 مؤلفه و 145 شاخص طراحی شد، انجام مصاحبه برای ارائه راهبردهای پیادهسازی آن در دولت جمهوری اسلامی ایران ادامه یافت تا با گردآوری اطلاعات بیشتر و دستیابی به اشباع نظری، راهبردهای مورد نظر تعیین و ارایه شود. پس از گردآوری اطلاعات با استفاده از روش تحلیل محتوا، راهبردهای با فراوانی 17 و بالاتر براساس اهداف تحقیق به شرح زیر طبقه بندی و مورد تحلیل و تبیین قرار گرفت.
ردیف | بعد | مؤلفه | راهبرد | فراوانی |
1 | دولت کارآفرین | تشویق کارآفرینی | 1. تشویق کارآفرینی به صورت همه جانبه، کلنگر و پایدار 2. توسعه شبکههای کارآفرینی | 25 22 |
برقراری عدالت اجتماعی | 1. کاهش نابرابریها 2. بازتوزیع یکسان فرصتها و ظرفیتها در میان اقشار مختلف جامعه | 23 17 | ||
توسعه مدیریت جهادی | 1. انتصاب افراد صاحب فکر و اندیشه در برترین جایگاههای سازمانی 2. حرکت در جهت اجرا و نهادینهسازی مدیریت جهادی |
23 20 | ||
فرهنگ سازمانی | 1. ایجاد فرهنگ سازمانی همسو با استراتژی سازمان 2. تخصیص بودجه منابع مالی برای اجرای راهبردهای تعیین شده | 21 20 | ||
آموزش | 1. توانمندسازی و آشنایی کارکنان با اهداف سازمان 2. استقرار نظام مناسب آموزش ضمن خدمت در سازمان 3. تشویق کارکنان با تجربه به انتقال تجارب خود به سایر کارکنان | 20 19 19 | ||
بازارگرایی | 1. شناخت صحیح وضع موجود، محدودیتها و فرصتها 2. شناسایی نیازهای جامعه | 19 18 | ||
2 | حکمرانی خوب | تعلق به مردم | 1. افزایش کارایی و اثربخشی دولت برای افزایش ارتقای سطح زندگی افراد 2. افزایش سطح رضایتمندی افراد | 24 23 |
امنیت | 1. شفاف نمودن سهم هریک از دستگاههای حکومتی، احزاب، گروهها و احاد مردم در مراقبت از امنیت جامعه 2. برخورد قاطعانه با دستگاههای حکومتی، احزاب، گروهها و افرادی که در زمینه امنیت کوتاهی میکنند و امنیت جامعه را مخدوش میسازند | 24
22 | ||
حاکمیت قانون | 1. پایبندی به قوانین و تمکین از قواعد آن برای جلوگیری از دو دستگی، تفرقه و… 2. ایجاد سازوکار برای حل تعارضات در سازمانها | 23 22 | ||
کنترل فساد | 1. کنترل فساد با کمک تقويت كار گروهي در سازمانها و جلوگيري از فردگرايي 2. شفافسازی و شایسته سالاری در عزل و نصبها | 23 22 | ||
تمرکززدایی | 1. لزوم انجام سیاستهای تمرکززدایی و اصلاحات ساختاری توسط دولت در این خصوص 2. شفافیت قوانین و مقررات در هنگام انتقال قدرت از دولت | 20
18 |
انجام راهبردها با بسترسازی و ایجاد زمینه مناسب، شرایطی را ایجاد مینماید تا دولت بتواند از حداکثر تواناییها و قابلیتها برای انجام وظایف خود استفاده کند.
بحث و نتیجهگیری
حکمرانی خوب از مباحثی است که در یک دهه اخیر در علوم سیاسی نظر متخصصان این رشته علمی و جامعه شناسان سیاسی را به خود جلب کرده است. از آنجا که طبق تجارب تاریخی، هر جامعهای که اقتصادش بر شانههای دولت استوار باشد شکی نیست که نمیتواند تداوم مناسب و مثمر ثمری برای توسعه پایدار همه جانبه داشته باشد، بنابراین برنامههای دولتها برای جلب سرمایههای مادی و انسانی و استفاده منتج به خودکفایی در خصوص اشتغال و کسب درآمد از این سرمایهها، باید در رأس امور قرار گیرد. در تحقیق حاضر علاوه بر طرح ویژگیهای دولت کارآفرین و حکمران خوب و ارائه الگویی که این حکمران خوب در حوزه کارآفرینی بتواند کارآمد باشد، به ارائه راهبردهای الگوی طراحی شده در دولت نیز پرداخته شده است. در این پژوهش ابتدا به مدد مطالعه اسناد و مدارك علمي و قانوني و مصاحبه با خبرگان و همچنین تلخيص دادهها، 134 شاخص به دست آمد که پس از دستهبندی آنها و حذف و اضافه برخی از شاخصها، نهایتاً 23 مؤلفه و 2 بعد (کدگذاری محوری) دستهبندی شدند. سپس با برگزاري فن دلفی و بارش مغزی طی مرحله کدگذاری انتخابی، برخی شاخصها حذف و تعدادی اضافه شد. همچنین ابعاد و مؤلفهها تغییر یافتند و در نهایت 145 شاخص در قالب 23 مولفه و 2 بعد به دست آمد. سپس انجام مصاحبه با خبرگان برای ارائه راهبردهای پیادهسازی آن در دولت جمهوری اسلامی ایران انجام شد تا با گردآوری اطلاعات بیشتر و دستیابی به اشباع نظری، راهبردهای مورد نظر تعیین و ارایه شود. پس از گردآوری اطلاعات با استفاده از روش تحلیل محتوا، تعداد 23 راهبرد برای 11 مؤلفه در 2 بعد تعیین شد.
براساس این مؤلفهها، الگوی کاربردی ترکیبی حکمرانی خوب و دولت کارآفرین به منظور استفاده دولتمردان جمهوری اسلامی ایران طراحی و ارائه گردید. در این الگو مؤلفههای دولت کارآفرین عبارتند از: تعلق به مردم، بازارگرایی، مشتری مداری، اشاعه اخلاق حرفهای، تمرکززدایی، توسعه مدیریت جهادی، برقراری عدالت اجتماعی، رسالت محوری، آموزش، فرهنگسازمانی، قانونگذاری، حمایت و پشتیبانی و تشویق کارآفرینی. نتایج همچنین نشان داد که علاوه بر مؤلفههای فوق، مؤلفههای حق اظهارنظر و پاسخگویی، ثبات سیاسی، کارایی و اثربخشی دولت، کیفیت قوانین و مقررات، حاکمیت قانون، کنترل فساد، پایداری، مشارکت، امنیت و تمرکززدایی از دیگر مؤلفههای مهم حکمرانی خوب است که برای انجام این مهم، باید بستر مناسبی برای اجرای الگوی ترکیبی دولت کارآفرین و حکمرانی خوب در بدنه دولت جمهوری اسلامی ایران فراهم شود.
يافتههای پژوهش حاضر در ارتباط با، شاخصهای هر یک از مؤلفههای سازنده الگوی ترکیبی دولت کارآفرین و حکمرانی خوب با یافتههای پژوهشگرانی همچون نصیری زنگآباد و همکاران (1395)، گرجی (1396) و آهنی و همکاران (1398) همخوانی دارد. نتایج مرتبط با اولویت ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای سازنده الگوی ترکیبی دولت کارآفرین و حکمرانی خوب نیز با یافتههای پژوهشگرانی همچون یگانگی، الوانی و معمارزاده (1395) همخوانی دارد. یافتههای مربوط به ارزیابی الگوی مزبور از دید کاربران حاکی از آن است که ابعاد الگوی بدست آمده در این پژوهش، ترکیب کاملی از 30 پژوهش داخلی و خارجی است که در هیچ یک از آنها بعدی فراتر از این ابعاد به دست نیامده است. یافتههای حاصل شده در خصوص راهبردهای ارائه شده برای پیادهسازی الگوی طراحی شده هم با نتایج تحقیقات کرمی و شهلایی (1391)، اسماعیلی (1391)، رهنورد، فتحی و روشندل (1393) و سلطانی (1393) همخوانی دارد.
این پژوهش ميتوانست در سطح وسيعتري انجام شود، همچنین استادان و متخصصان بیشتری نيز ميتوانستند مورد توجه قرار گيرند كه به دليل محدوديتهايي كه در مسير پژوهش واقع شده بود، تنها به استفاده از تخصص برخی از متخصصان بسنده شد. با توجه به نتایج حاصل از تحقیق میتوان پیشنهادات زیر را به متولیان و دستاندرکاران این حوزه ارائه داد تا از یک طرف مسؤولان و تصمیم گیرندگان ذیربط با بهرهبرداری از این پیشنهادات، ضمن برنامهریزی و سیاستگذاریهای لازم، اقدامات اجرايی مورد نیاز را به نحوی به عمل آورند، که ظرف مدت زمان مشخصی، امکان توسعه علمی و نظری در خصوص مقوله دولت کارآفرین و حکمرانی خوب فراهم گردد و از طرف دیگر برای پژوهشگرانی که قصد دارند در این زمینه به پژوهش بپردازند، راهنمایی باشد و مواردی که در این پژوهش به آن پرداخته نشده است را مورد بررسی قرار دهند.
اهم این پیشنهادات نظری عبارتند از: الف- تدوين سند راهبرد دولت کارآفرین و حکمرانی خوب؛ ب- انجام مطالعات تطبيقي با محوریت كشورهاي موفق؛ ج- پيشبيني گروههای مشاورهاي در خصوص اجرای مدل نهایی؛ د- ارزیابی و بازنگری الگوی تدوین شده هر پنج سال یکبار به منظور بهروز رسانی آن. پیشنهادات عملی نیز عبارتند از: برگزاری کارگاه و دورههای آموزشی جهت آشنایی با دولت کارآفرین و حکمرانی خوب، برگزاری کارگاههای آموزشی به منظور ترویج فرهنگ و دانش مرتبط با دولت کارآفرین و حکمرانی خوب و ایجاد آمادگیهای لازم به منظور طراحی و استقرار آن، نظامند نمودن الگوی به دست آمده جهت به کارگیری و ایجاد ضمانت اجرایی لازم برای آن، طراحي و ایجاد مركز سنجش و ارزیابی نیروی انسانی مبتنی بر ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای الگوی دولت کارآفرین و حکمرانی خوب. يافتههاي اين پژوهش ميتواند مبناي مناسبي براي ارزیابی و سنجش مبتنی بر الگوی دولت کارآفرین و حکمرانی خوب باشد، برای کلیه مؤلفههای دولت کارآفرین و حکمرانی خوبِ تعیین شده در الگوی مزبور، دوره آموزشی استاندارد در سه حوزه دانش، مهارت و نگرش طراحي شود. پیشنهادها براي پژوهشهاي آتي نیز عبارتند از: به منظور به دست آوردن مقیاس استاندارد و جامعتر که مورد استفاده گسترده باشد، بهتر است پژوهش در سطح وسیعتر اجرا شود، تا قابلیت تعمیمپذیری نتایج نیز افزایش یابد؛ انجام تحقیقاتی در زمینه نحوه عملکرد دولت بر اساس يافتههاي فوق؛ اجرای پژوهش به منظور بررسی وضعیت موجود و تعیین فاصله وضع موجود و مطلوب؛ انجام پژوهشهایی با موضوع آسیبشناسیِ حوزههای سرپرستی و بالاتر مبتنی بر ابعاد شناسایی شده در الگو.
آهنی، منا؛ موسیخانی مرتضی؛ نجفبیگی، رضا و افشارکاظمی، محمدعلی (1398). تحلیل خوشهای جایگاه ایران در جهان و روندهای آتی مبتنی بر مؤلفههای حکمرانی خوب. فصلنامه آینده پژوهی مدیریت، سال سیام، شماره 116.
الواني، سيدمهدي و رياحي، بهروز (1382). نظريه نوين مديريت کيفيت جامع در بخش دولتي ايران. تحول اداري، شماره 41: 44-26.
الواني، سيدمهدي؛ محمدي الياسي، قنبر؛ خنيفر، حسين؛ جندقي، غلامرضا و وکيلي، يوسف (1390). کارآفريني در بخش عمومي: رويکرد هم افزايي. پژوهشهاي مديريت عمومي، سال چهارم، شماره 12: 28-5.
حسينيتاش، سيدعلي و واثق، قادرعلي. (1393). حکمراني خوب و ارائه حکمراني شايسته بررسي و شاخصهاي اين دو از ديدگاه اميرالمومنین. سال سوم، شماره 2: 28-7.
حشمتزاده، محمدباقر؛ طالبی، محمدعلی و حاجییوسفی، امیرمحمد (1396). بررسي موانع تحقق حكمراني خوب در فرهنگ سياسي ايران. جستارهاي سياسي معاصر، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي سال هشتم، شماره 1: 24–1.
حقشناس، اصغر؛ جمشيديان، مهدي؛ شائمي، علي و شاهين، آرش (1392). الگوي کارآفريني سازماني در بخش دولتي ايران. فصلنامه علوم مديريت ايران، سال دوم، شماره 8: 73-31.
داوري، علي و حميدرضا، رضايي (1393). نقش دولت و خط مشيهاي دولتي در توسعه کارآفريني. فصلنامه علوم مديريت ايران، سال دوم، شماره 1: 129-109.
رهنورد، فرج اله؛ فتحی، رقیه و روشندل، طاهر (1393). مدیریت بهرهوری. سال هفتم، شماره 28.
سامتي، مرتضي؛ رنجبر، همايون و محسني، فضيلت (1390). تحليل شاخصهاي حکمراني خوب بر شاخص توسعه انساني مطالعه موردي: کشورهاي جنوب شرقي آسيا. فصلنامه پژوهشهاي رشد و توسعه اقتصادي، سال اول، شماره 4.
سلطانی، محمدرضا (1393). مدیریت جهادی، چالشها و الزامات. فصلنامه مدیریت اسلامی. سال بیست و دوم، شماره 4.
سميعیپاقلعه، محبوبه؛ رضايي، احمد؛ منتظري، علياکبر و سميعي روحالله (1391). ارائه چارچوب تحليلي- ادراکي مناسب از کارآفريني دولتي، نخستين همايش ملي علوم مديريت نوين، گرگان.
شریفزاده، فتاح و قلیپور، رحمتاله (1382). حکمرانی خوب و نقش دولت. فرهنگ مدیریت، سال اول، شماره 4: 19-18.
کرمی، رضا و شهلایی، ناصر (1391). راهبردهای مقابله با تهدید نرم دشمن.
میریان اقدم، سیدمحمد؛ قدس، یوسف و رضایی، حسین (۱۳۹۷). دولت کارآفرین. دومین کنفرانس بین المللی مدیریت و کسب و کار، تبریز.
نصيري زنگ آباد، عباس. رسولي، رضا. الوداري، حسن. محمدزاده، علي. (1395). طراحي مدل دولت کارآفرين براي سازمانهاي اداري ايران. سال اول، شماره 5: 106-91.
يگانگي، سيدهعاطفه؛ الواني، سيدمهدي و معمارزاده طهران، غلامرضا (1395). اولويتبندي شاخصهاي حکمراني خوب در سازمانهاي کارا. فصلنامه رسالت مديريت دولتي، سال اول شماره 7: 21.
Andrews, R. & Boyne, G.A. (2009). Centralization, Organizational Strategy and Public Service Performance. Journal of public Administration Research and Theory, 19 (1), 57- 80.
Bllone, C. & Goerle, G. (2010).Reconciling public entrepreneurship and democracy, Public Administration Review, 52(2), 130 - 4.
Clarke, J. & Newman, J. (2007). What’s in a Name? Labour’s Citizen - Consumerand the Remaking of Public Services. Cultural Studies 21 (4), 738-757.
Cullen, R & Cushman, D. (2000). Transitions to competitive government: speed, consensus and performance. New York: State Univrrsity of New York.
Feng, Y. (2003), Democracy, Governance and Economic performance: Theory and
Evidence, Camdridge: MA, MIT press.
Ferlie, E., Hartle, j. & Martin, S. (2016).Changing public service organizations: current perspectives future prospects, British
Gore, A. (2014). From red tape to results: creating a government that works better and costless, Washington: Government Printing Office.
Knack S. (Ed.) (2015), Democracy, Governance and Growth, Ann Arbor: The university of Michigan press.
Kaufmann, D., Kraay, A., & Mastruzzi, M. (2010). The worldwide governance indicators: Methodology and analytical issues. World Bank Policy Research Working Paper No. 5430, Washington, DC: The World Bank.
Knack, Stephan and Philip Keefers, (1997), "why don’t poor countries catch up? A crossnational test of on institutional explanation, EconomicInquiry, volume 35, page 590-602.
Lewis, E. (1980). Public entrepreneurship: toward a theory of bureaucratic power, Blooming, IN: Indiana University Press.
Mehrara, M. , Z. Asadian (2009), Impact of good governance on foreign direct investment in middle-income countries, Studies in International Economics, year 20, N. 35: 1-20 (in persian)
Osborne, d. & gaebler, T. (1992). Reinventing government: how the entrepreneurship spirit is transforming the public sector, reading: Addison-weslei.
Rourke. & Carol. (2003). Enterprise architecture: using the zachman framework, Thomson learning Inc, US, 24.
Rudra P.Pradhan and Sanyal G.S. (2011), Good Governance and Human Development: Evidence from Indian States, Journal of Socialand Development Sciences, 1 (1), 1-8.
Saaty, T. (2007).Time dependent decisionmaking; dynamic priorities in the AHP/ANP: Generalizing from points to functions and from real to complex variables, Mathematical and Computer Modeling, 46, 860–891.
Steven Van de Walle & Gerhard Hammerschmid, (2011). The Impact of the New Public Management: Challenges for Coordination and Cohesion in European Public Sectors, Halduskultuur – Administrative, Culture, 12 (2), 190-209.
Stowe, Keneth, (1992), Good Piano Won't Play Bad Music: Administrative Reform and Good Governance, Public Administration, 70, 387-394.
Taylor, D.W, (2000), Facts, myths and monsters: understanding the principles of good governance.The International Journal of Public
Thompson, J. F. & Riccucci, M. N. (1998). Reinventing Government. Annu Rev .Politics Sci, 1, 231 -257.
UNDP, (1999). GovernanceFor Sustainable Growth And Aquity” report of international conference, united nations, NewYork.
Vito, G. F. & Kunselman, j. (2000). Reinventing government: the views of police middle managers. Police Q, 3,315-330.
Williams, D.W. (2000). Reinventing the proverbs of government. Public Administration Rev, 60, 522- 534.
Zahra, S. A. & Hansen, C. (2000). Privatization, Entrepreneurship. and global competitiveness in the 21 st century. Competitiveness review, 10(1), 33-51.
Developing a Compound Pattern for Entrepreneurial Government and Good Governance and Providing Implemention Method in of Islamic Republic of Iran
Abstract
Todays, the governments have to design a model to attract and develop human and nonhuman capitals and self-sufficiency in employment and earning money, in addition to identify entrepreneurial government and good governance, to be able in efficient and effective enterpreneurship. Due to the new-fashioned dramatic changes in the organizations, it is necessary to provide the strategies to implement the model designed.accordingly, the aim of this study is to present a hybrid model for entrepreneurial government and good governance and provide implementation strategies in the body of the government of Islamic Republic of Iran. The method of this research is objectively applied and in terms of data, it is an exploratory mixed one, and a self-emerging and data driven in terms of the nature and type of study. The statistical population contains all PhD experts including 30 managers in Islamic Azad University. Measurement tool is a semi-structured interview form based on open and axial encoding sent to the experts. By Delphi Technological Interview and Brain Examiner, the experts saturated theoretically. At first, 2 dimensions, 23 components and 145 indicators are held to provide the research pattern and then interviewing with the government experts to collect more data, achieve theoretical saturation, identify and present the desired strategies. At last, after collecting the data by Content Analysis method, 23 strategies, 11 components and 2 dimension are determined.
Keywords: Good Governor, Entrepreneurial state, Accountability, Corruption Control, Partnership, Decentralization and Strategy
ياداشتها
[1] . Morris
[2] . Clarke, J. & Newman
[3] . Steglitse
[4] . Rudra & Sanyal
[5] . McCal & don
[6] . Samma& Dongro & Baisi
[7] .Sodika Mangko
[8] . Mercy Corps
[9] . Zampetakis and Moustakis
[10] .Lion
[11] . Daniel Kufmann, Aart Kraay, Pablo.Zoido.Lobaton
[12] . Voice & Accountability
[13] . Political Stability (No Violence)
[14] . Government Effectiveness
[15] . Regulatory Quality
[16] . Rule of Law
[17] . Control of Corruption
[18] . Stravs & Korbin