شناسائی و تحلیل عوامل مؤثر بر حکمرانی آب در ایران
محورهای موضوعی : خطمشیگذاری عمومی در مدیریتنگین سادات صدقیان ترک نژاد 1 , هادی خان محمدی 2 , حسین اصلی پور 3
1 - گروه مدیریت دولتی و خط مشی گذاری عمومی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
2 - استادیار گروه مدیریت دولتی و خط مشی گذاری عمومی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
3 - استادیار گروه مدیریت دولتی، دانشکدۀ مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
کلید واژه: حکمرانی آب, حکمرانی محیط زیست, خطمشی زیست محیطی, خط مشی گذاری, روش تحقیق ترکیبی,
چکیده مقاله :
مشکلات مربوط به منابع آبی کشور تنها ناشی از محدودیت منابع نبوده و بخش مهمی از آن مدیریتی است. هرگونه تغییر رویه و اصلاح خطمشی در حوزه چارچوبها و فرآیندهای مدیریتی مرتبط با موضوع آب، نیازمند اتخاذ رویکردی چندجانبه و میانرشتهای در سیستمهای مختلف است. در ادبیات موضوع، حکمرانی آب پاسخگوی رویکرد جامع چندبعدی به موضوع مدیریت آب می باشد. این پژوهش که برمبنای هدف، کاربردی و برپایه یک چارچوب کلان نظری و با بکارگیری روش تحقیق ترکیبی؛ شامل ابتدا روش کیفی تحلیل مضمون با کدگذاری و تشکیل شبکه مضامین از قوانین بالادستی و مصاحبههای نیمه ساختاریافته با خبرگان و سپس روش کمی دیمتل بر اساس تکنیک مقایسه زوجی، به بررسی ساختارمند عوامل موثر بر حکمرانی آب در ایران میپردازد. نتایج بدست آمده به تفکیک ابعاد مختلف، شامل مدیریت و سیاستگذاری، حقوقی و قانونی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و محیطزیستی، میزان تأثیرگذاری متقابل هر حوزه را معین نمود و نشان داد که کارآمدی قوانین آب (بعد حقوقی-قانونی)، لزوم برخورداری از خط مشیها و سیاست گذاریهای کلان (بعد سیاست گذاری و مدیریت) و نقش نهاد سیاست در حوزههای آبی (بعد سیاسی)، دارای بیشترین تأثیرگذاری بر سایر عوامل بودند و نتیجه گیری می گردد که خط مشیهای اصلی در نظام فعلی حکمرانی آب در کشور می بایست براساس آنها تدوین گردد.
Issues and problems related to Iran's water resources are not only caused by limited resources but due to the weakness of management procedures. Any policy reform in the field of frameworks and management processes related to the water issues, requires the adoption of a multidisciplinary and interdisciplinary approach in different systems. In this case’s literature, water governance responds to a comprehensive multidimensional approach to water management; which is operational based on the purpose, with a macro-theoretical framework and using the combined research method; firstly the qualitative method of content analysis by coding and forming a network of themes from upstream laws and semi-structured interviews, secondly the quantitative method of Dematel based on the pairwise comparison technique, structurally examines the factors affecting water governance. The results obtained by different dimensions, including management and policy, law, social and cultural, economic, political and environmental, determined that the efficiency of water laws (law dimension), the need to have macro policy-makings (policy-making and management dimension) and the role of political institutions in water sector (political dimension) have the most influential on other factors and it is concluded that the main policies in the current system of Iran’s water governance should be re-formulated based on them.