تحلیل الگوی رفتاری گردشگران در دسترسی به جاذبههای شهری (مورد مطالعه: شهر کرمانشاه)
محورهای موضوعی : مربوط به گردشگری
کلید واژه: اوقات فراغت, شهر کرمانشاه, گردشگری شهری, الگوهای فضایی,
چکیده مقاله :
اوقات فراغت، عرصه اجتماعی نوینی است که در بستر مدرنیته، تغییرات فرهنگی اجتماعی معاصر و رشد فرهنگ مصرفگرایی، معنا و اهمیت یافته است. گذران اوقات فراغت، یکی از مهمترین حوزه های عملکردی در شهرها محسوب می شود. هدف از نگارش این پژوهش، تحلیلی بر الگوهای گذران اوقات فراغت در شهر کرمانشاه می باشد. نتایج نشان داد که بین اوقات فراغت، دسترسی به زیرساخت های شهری، جاذبه فرهنگی- اجتماعی، جاذبه های تاریخی و طبیعی رابطه مستقیم و معناداری می باشد. رابطه اوقات فراغت با دیگر شاخص ها (جاذبه های تاریخی، فرهنگی- اجتماعی، زیرساخت های شهری و جاذبه های طبیعی)، طبق رگرسیون چند متغیره 609/0، 089/0، 102/0 و 487/0 است. بنابراین، بیشترین ضریب همبستگی بین اوقات فراغت و جاذبه های تاریخی حاصل شد. همچنین با استفاده از روش اسپیرمن، بین اوقات فراغت و دسترسی به زیرساخت های شهری همبستگی مثبت و معناداری با ضریب 555/0 و با سطح اطمینان 99/0 وجود دارد. یعنی هرچه زیرساخت ها بهتر باشد، میزان رضایت مندی خانواده از گذراندن اوقات فراغت در سطح شهر بیشتر خواهد بود. بیشترین ضریب همبستگی در روش اسپیرمن بین اوقات فراغت و دسترسی به زیرساخت های شهری حاصل شد و با استفاده از آزمون t تک نمونه ای در بین ابعاد مورد نظر پژوهش به جز بعد جاذبه های طبیعی در بقیه موارد در سطح 95% تفاوت معناداری وجود دارد.
Leisure is a new social area that in the context of modernity, contemporary social and cultural changes, and the growth of culture of consumerism, has realized its meaning and importance. Spending leisure time is one of the major functional areas in cities. The purpose of this article was an analysis of the leisure patterns in Kermanshah in order to find the right solution for leisure time development in the region. The obtained results showed that there was a direct relationship between leisure time, urban infrastructures, social- cultural attractions and the historical-natural attractions. The relationship between leisure time and other factors, i.e., historical, social-cultural attractions, urban infrastructure and natural attractions, according to the multivariate regression was 0.609, 0.089, 0.102 and 0.478. Thus, the highest correlation was between leisure time and historical attractions. Also using the Spearman method, it was seen that there was a significant and positive correlation between leisure time and urban infrastructures (r= 0.555) at the 0.99 of confidential level which meant that infrastructure was considered better than spending leisure time as far as the families satisfaction was regarded. Thus, the highest correlation using Spearman method was between leisure time and urban infrastructure. Also using one sample t -test, except for the dimensions of natural attractions in other cases proved the significant difference between the mentioned variables.