از چالشهایی که حکومتها با آن مواجهه هستند داعیه جداییطلبی در درون قلمروهای سرزمینی میباشد؛ اینگونه چالشها، همواره در طی تاریخ با شکلگیری دولتها وجود داشته است. شکل هندسی و وسعت سرزمینی کشورها، یکی از عواملی است که در شکلگیری تنشهای خودمختاری و جداییطلبانه، تأثیرگذ چکیده کامل
از چالشهایی که حکومتها با آن مواجهه هستند داعیه جداییطلبی در درون قلمروهای سرزمینی میباشد؛ اینگونه چالشها، همواره در طی تاریخ با شکلگیری دولتها وجود داشته است. شکل هندسی و وسعت سرزمینی کشورها، یکی از عواملی است که در شکلگیری تنشهای خودمختاری و جداییطلبانه، تأثیرگذار است. در این مقاله، هدف اصلی، بررسی نقش شکل هندسی سرزمین و وسعت کشورها در ایجاد چالشهای جداییطلبی است. پرسش اصلی این است که هندسه سرزمینی و وسعت کشورها چه تأثیری بر جداییطلبی سرزمینی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و سایتهای اینترنتی، بهره برده شده است. نتایج یافتههای مقاله نشان میدهند که هندسه سرزمین در جداییطلبی نقش زیادی ندارد. با توجه به بررسی نمونههای چندگانه از کشورهای با شکلهای هندسی متفاوت مانند اندونزی (پارهپاره)، اسپانیا (فشرده)، بلژیک (فشرده)، چین (فشرده و پارهپاره) و ... مشاهده میشود که آنچه در جداییطلبی عامل اصلی است نحوه حکمروایی درون سرزمین از سوی دولتهای حاکم است که به خواستههای قومی- فرهنگی و توزیع عادلانه منابع و امکانات میان همه مردم ساکن درون سرزمین، توجه نمیکنند. این عدم توجه اگر با وسعت زیاد سرزمینی همراه شود دولتها را با چالشهای بیشتر و جدیتری، مواجه میشوند.
پرونده مقاله