ساختار و ترکیب مالیاتها و سرمایهگذاری خارجی و نابرابری درآمد در ایران
محورهای موضوعی : اقتصاد بخش عمومی
راحله حسینی
1
,
نادر مهرگان
2
*
,
یزدان نقدی
3
,
سهیلا کاغذیان
4
1 - دانشجوی دکتری اقتصاد بینالملل، دانشکده اقتصاد و مدیریت، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. rahelehhossaini@gmail.com
2 - استاد، گروه اقتصاد، دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران.(نویسنده مسئول). mehregannader@yahoo.com
3 - استادیار، گروه اقتصاد، واحد تهران-غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. y_naghdi@yahoo.com
4 - استادیار، گروه اقتصاد، واحد تهران-غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. kaghazian.soheila@wtiau.ac.ir
کلید واژه: توزیع درآمد, ساختار مالیات, شاخص پالما, سرمایهگذاری مستقیم خارجی, فرضیه کوزنتس,
چکیده مقاله :
کاهش نابرابری درآمد از مهمترین مسائل برای دستیابی به توسعه پایدار است، زیرا نابرابری درآمد میتواند موجب بیثباتی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شود و این موجب توجه ویژهای سیاستگذاران به توزیع درآمد و راهکارهای کاهش نابرابری شده است. یکی از ابزارهای مهم در این زمینه، مالیات و سیاستهای مالیاتی است که تاثیر آن بر توزيع درآمد، به ساختار سيستم مالياتي بستگي دارد. سیستمهایی که بر مالیات مستقیم تاکید دارند، معمولاً تاثیرات بازتوزیعی بیشتری دارند و به کاهش نابرابری کمک میکنند. در این پژوهش، با استفاده از روش خودرگرسیون برداری با وقفه توزیعی(ARDL) تأثیر مهمترین اقلام عمده مالیاتی در حوزه مالیاتهای مستقیم وغیرمستقیم بر توزیع درآمد ایران طی فصل چهارم سال 1387 الی فصل چهارم سال 1402 مورد بررسی قرار گرفته است. از شاخص پالما و ضریب جینی برای سنجش نابرابری درآمد، استفاده شده است. همچنین، تاثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی و درآمد سرانه بر توزیع درآمد نیز ارزیابی شده است. نتایج نشان میدهد که افزایش مالیات بر ارزشافزوده و مالیات بر اشخاص حقوقی غیردولتی منجر به افزایش شاخص پالما و ضریب جینی میشود. اثر مالیات بر ارث بر شاخص پالما و ضریب جینی معنادار و منفی است. اثر مالیات مشاغل و سرمایهگذاری خارجی بر شاخص پالما و ضریب جینی بهترتیب غیرمعنادار و معنادار و مثبت است. افزایش درآمد سرانه، توزیع درآمد را بهبود میبخشد. همچنین، فرضیه کوزنتس در کوتاهمدت و بلندمدت تایید نشده است.
Reducing income inequality is a critical challenge for achieving sustainable development, as inequality can cause economic, political, and social instability, prompting policymakers to focus on income distribution and strategies to mitigate disparities. Taxes and tax policies are key tools in this regard, with their effects depending on the structure of the tax system; systems emphasizing direct taxes generally have stronger redistributive impacts. This study examines the effects of major direct and indirect tax items on income distribution in Iran from Q4 2008 to Q4 2023 using the Autoregressive Distributed Lag (ARDL) method, with income inequality measured by the Palma and Gini coefficients. The analysis also considers the impact of foreign direct investment (FDI) and GDP per capita. Results show that increases in value-added tax and taxes on non-governmental legal entities raise the Palma and Gini indices, indicating higher inequality, while inheritance tax has a significant negative effect, reducing inequality. Business tax is mostly insignificant, whereas FDI has a significant positive effect, and higher GDP per capita improves income distribution. The findings further indicate that the Kuznets hypothesis is not supported in either the short or long run.
- آذربایجانی، کریم، ملااسمعیلی دهشیری، حسن و دائی کریمزاده، سعید (1392). بررسی تأثیر تجارت و سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر توزیع درآمد در ایران با رویکرد الگوی خودتوضیح با وقفههای گسترده (ARDL). بررسیهای بازرگانی، 11(61)، 82-69.
- احمدزاده، خالد، فقه مجیدی، علی و ضرونی، زهرا (1396). تأثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر توزیع درآمد در کشورهای در حال توسعه با تأکید بر ایران. جستارهای اقتصادی با رویکرد اسلامی، 13(26)، 180-151.
- جعفری، مهدی، عمادی، سیدجواد، و رمضان پور، اسماعیل (1400). بررسی تاثیر همزمان سیاست های پولی و مالی بر نابرابری درآمد در ایران. اقتصاد کاربردی، 11(36 )، 51-39.
- حسینی، راحله ، مهرگان، نادر ، نقدی، یزدان و کاغذیان، سهیلا (1403). عوامل موثر بر نابرابری درآمد با تاکید بر سرمایهگذاری خارجی. مجلس و اقتصاد، 2(6)، 627-607.
- خانزادی، آزاد، حیدریان، مریم و مرادی، سارا (1394). بررسی و تحلیل نقش و اثرات درآمدهای مالیاتی بر توزیع درآمد و توسعه انسانی (مطالعه موردی کشور ایران. فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری، دوره 11(4)، 158-135.
- خورشیدي، غلامرضا و رنگریز، حسن (1381). مالیه عمومی و تنظیم خط¬مشی مالی دولت. نشر مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگانی، تهران، چاپ اول.
- دادگر، یداله (1389). مالیه عمومی و اقتصاد دولت. انتشارات نور علم، تهران، چاپ پنجم.
- روستا، ایمان، میرزا محمدی، سعید، مهرگان، نادر و اسکندری عطا، محمدرضا (1395). تأثیر مالیات غیرمستقیم بر توزیع درآمد در ایران: الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE). فصلنامه سیاستگذاری پیشرفت اقتصادی دانشگاه الزهرا (س)، 4(11)، 132-107.
- سالم، علی اصغر و نادمی، یونس (1395). مالیاتها و توزیع درآمد در ایران (رویکرد رگرسیون آستانهای). پژوهشنامه مالیات، 25(34)، 61-48.
- شکوري، علی و ثاقب فرد، محمد (1387). بررسی تأثیر نظام مالیاتی بر توزیع درآمد در ایران(مطالعه موردی: برنامه اول تا سوم توسعه 1368-1383). پژوهشنامه مالیات، 16(3)،140-105.
- صابونچی، محمد حسین و رشید زاده، علی (1393). اثرجهانی شدن و سرمایهگذاري خارجی بر روي توزیع درآمد در ایران. مجله اقتصادي، 14(1و 2)، 134-117.
- صادقی، سید کمال، بهشتی، محمد باقر، رنج پور، رضا وابراهیمی، سعید(1396).سیاستهای مالی و توزیع درآمد در ایران: رهیافت FAVAR. مدلسازی اقتصادی، 39 (11)،75 – 98.
- فراهتی، محبوبه و ابونوری، اسمعیل(1397). اثر نامتقارن مالیات بر توزیع درآمد در ایران. پژوهشنامه مالیات، 26(39)،139-162.
- کریمی، محمد شریف و دورباش، معصومه(1397). بررسی تأثیر مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم بر توزیع درآمد با استفاده از روش گشتاورهای تعمیمیافته. سیاست های مالی واقتصادی، 6(22)، 68-47.
- ملااسمعیلی دهشیری، حسن، پژویان، جمشید، غفاری، فرهاد و حسینی، سیدشمس الدین (1401). تحلیل اثر سیاست مالی (مالیات بر مجموع درآمد) بر توزیع درآمد کشورهای منتخب OECD. اقتصاد مالی (اقتصاد مالی و توسعه)، 16(58)، 108-93.
- مهرآرا، محسن و اصفهانی، پوریا (۱۳۹۴). بررسی رابطه بین توزیع درآمد و ساختار مالیاتی کشورهای منتخب، پژوهشنامه مالیات، 23(28)، 228-209.
- مهرگان، نادر، قاسمی، سحر و سرگلزایی، علی (1401). بررسی اثر مالیات بر ارث بر توزیع درآمد در ایران: رهیافت خودرگرسیون با وقفه توزیعی (ARDL). بررسی مسائل اقتصاد ایران، 9 (شماره پیاپی: 18)، 327-295.
- مهرگان، نادر، موسایی، میثم و کیهانی¬حکمت، رضا (1387). رشد اقتصادی و توزیع درآمد در ایران. رفاه اجتماعی، 7(28)، 77-57.
- Adermon, A., Lindahl, M., & Waldenström, D. (2018). Intergenerational wealth mobility and the role of inheritance: Evidence from multiple generations. The Economic Journal, 128(612), 482–513.
- Ahmadzadeh, K., Fe'eqh, M. A., & Zarouni, Z. (2017). The Effect of FDI on income distribution in developing countries; With an emphasis on Iran. Journal of Economic Essays: an Islamic Approach, 13(26), 151-180. [in Persian]
- Akomeah, M., Amponsah, E. A. K., Ampong, G., Afriyie, S., & Laing, B. (2025). Effect of foreign direct investment on income inequality in Ghana. The Business and Management Review, 15(3), 61–75.
- Azarbeyjani, K., Dehshiri M. H., & Daei Karimzadeh, S. (2013). Investigating the effect of trade and foreign direct investment on income distribution in Iran using the ARDL approach. Business Studies, 11(61), 69–82. [in Persian]
- Bastagli, F., Coady, D., & Gupta, S. (2012). Income inequality and fiscal policy. IMF Staff Discussion.
- Chu, K., Davoodi, H., & Gupta, S. (2000). Income distribution and tax and government social spending policies in developing countries. IMF Working Paper, WP/00/62.
- Dadgar, Y. Mehregan, N. (2023). Public finance and the economics of government. Noor-e Elm,Tehran. (5th Ed.). [in Persian]
- Dehshiri M. H., Pazhouyan, J., Ghaffari, F., & Hosseini, S. Sh. (2022). The impact of fiscal policy (comprehensive income tax) on income distribution in selected OECD countries. Financial Economics (Finance and Development), 16(58), 93–108. [in Persian]
- Dianov, S., Koroleva, L., Pokrovskaia, N., Victorova, N., & Zaytsev, A. (2022). The influence of taxation on income inequality: Analysis of the practice in the EU countries. Sustainability, 14(15), 66-90.
- Ekici, O. (2022). The nexus between income inequality and tax composition: A cross-country perspective. Ege Academic Review, 22(4), 473–486.
- Eydam, U., & Qualo, H. (2023). Income inequality and taxes: An empirical assessment. Applied Economics Letters, 31(643), 1–8.
- Ferahati, M., & Abounouri, E. (2018). The asymmetric effect of taxes on income distribution in Iran. Tax Research Journal, 26(39), 139–162. [in Persian]
- Hayrullahoglu, B., & Tuzun, O. (2020). The effect of taxes on income distribution: An analysis for Turkey and other selected OECD countries. In Proceedings of the Third Economics, Business and Organization Research (EBOR) Conference, (pp. 413–426).
- Hosseini, R., Mehregan, N., Nagdi, Y., & Kaghazian, S.. (2025). Determinants of income inequality with emphasis on foreign investment. Parliament and Economy, 2(6), 607–627. [in Persian]
- Jafari, M., Emadi, Seyed J., &Ramadanpour, I. (2021). Investigating the simultaneous impact of monetary and fiscal policies on income inequality in Iran, Applied Economics, 36(11), 39-51. [in Persian]
- Karimi, M. Sh., & Dourbash, M. (2018). Analyzing the effect of direct and indirect taxes on income distribution using GMM method. Journal of Fiscal and Economic Policies, 6(22), 47–68. [in Persian]
- Kaulihowa, T., & Adjasi, C. K. (2018). FDI and income inequality in Africa. Oxford Development Studies, 46(2), 250–265.
- Khanzadi, A., Heidarian, M., & Moradi, S. (2015). An analysis of the role and effects of tax revenues on income distribution and human development: The case of Iran. Quantitative Economics Research Journal, 11(4), 135–158. [in Persian]
- Khorshidi, G., & Rangraz, H. (2002). Public finance and government fiscal policy-making. Tehran: Institute for Trade Studies and Research. [in Persian]
- Le, Q. H., Do, Q. A., Pham, H. C., & Nguyen, T. D. (2021). The impact of foreign direct investment on income inequality in Vietnam. Economies, 9(27), 1-15.
- Lu, Y., Aikebaier, D., & Han, Y. (2023). Foreign investment in China’s agriculture sector: Problems and strategies. Modern Economy, 14, 833–846.
- Mehraara, M., & Esfahani, P. (2015). The relationship between income distribution and tax structure in selected countries. Tax Research Journal, 23(28), 209–228. [in Persian]
- Mehregan, N., Ghasemi, S., & Sargolzaei, A. (2022). The effect of inheritance tax on income distribution in Iran: An ARDL approach. Review of Iranian Economic Issues, 9(2), 295–327. [in Persian]
- Mehregan, N., Mousaei, M., & Keyhani Hekmat, R. (2008). Economic growth and income distribution in Iran. Social Welfare Quarterly, 7(28), 57–77. [in Persian]
- Ouedraogo, I., Tigabu, M., Savadogo, P., Compaore, H., Oden, P., & Ouadba, J. (2010). Land cover change and its relation with population dynamics in burkina faso, west Africa. Land Degradation & Development. 21, 453 – 462.
- Pesaran, M. H., Shin, Y., & Smith, R. J. (2001). Bounds testing approaches to the analysis of level relationships. Journal of Applied Econometrics, 16(3), 289–326.
- Rezk, H., Amer, G., Fathi, N., & Sun, S. (2022). The impact of FDI on income inequality in Egypt. Economic Change and Restructuring, 55, 2011–2030.
- Roosta, I., Mirzamohammadi, S., Mehregan, N., & Eskandari Ata, M. R. (2016). The impact of indirect taxes on income distribution in Iran: A computable general equilibrium (CGE) model. Economic Progress Policy Quarterly, 4(11), 107–132. [in Persian]
- Salem, A. A., & Nadami, Y. (2016). Taxes and income distribution in Iran: A threshold regression approach. Tax Research Journal, 25(34), 48–61. [in Persian]
- Sabounchi, M. H., & Rashidzadeh, A. (2014). The effect of globalization and foreign investment on income distribution in Iran. Economic Journal, 14(1–2), 117–134. [in Persian]
- Sadeghi, Seyed K., Beheshti, M.B., Ranjpour, R., &Ebrahimi, S. (2017). Fiscal Policies and Income Distribution in Iran: The FAVAR Approach. Economic Modeling, 39(11), 75-98. [in Persian]
- Shakouri, A., & Saghebfard, M. (2008). The impact of the tax system on income distribution in Iran (A case study of the first to third development plans, 1989–2004). Tax Research Journal, 16(3), 105–140. http://taxjournal.ir/article-۱-۱۵۴-fa.html. [in Persian]
- Soto, G., Jardon, C., & Martinez-Cobas, F. X. (2024). FDI and income inequality in tax-haven countries: The relevance of tax pressure. Economic Systems, 48(1), 1–12.
- Suanes, M. (2016). Foreign direct investment and income inequality in Latin America: A sectoral analysis. CEPAL Review, 118, 45–61.
- Vrzina, S., & Lukovic, S. (2023). Taxes and income inequality in the European Union: A quantile regression approach. Ekonomika preduzeca, 71(5–6), 325–342.
- Wang, W., Xu, T., Liu, X., & Sun, Y. (2023). FDI inflows and income inequality: A schumpeterian economic growth. International Review of Economics & Finance, 83, 805–820.
- Wildasin, E. D. (2021). Open economy public finance. CESifo Working Paper Series, No. 9181.
Original Article
The structure and composition of taxes, foreign investment, and income inequality in Iran
Raheleh Hosseini1, Nader Mehregan
2*, Yazdan Naghdi
+,
Soheila KaghazianÍ
Abstract Reducing income inequality is a critical challenge for achieving sustainable development, as inequality can cause economic, political, and social instability, prompting policymakers to focus on income distribution and strategies to mitigate disparities. Taxes and tax policies are key tools in this regard, with their effects depending on the structure of the tax system; systems emphasizing direct taxes generally have stronger redistributive impacts. This study examines the effects of major direct and indirect tax items on income distribution in Iran from Q4 2008 to Q4 2023 using the Autoregressive Distributed Lag (ARDL) method, with income inequality measured by the Palma and Gini coefficients. The analysis also considers the impact of foreign direct investment (FDI) and GDP per capita. Results show that increases in value-added tax and taxes on non-governmental legal entities raise the Palma and Gini indices, indicating higher inequality, while inheritance tax has a significant negative effect, reducing inequality. Business tax is mostly insignificant, whereas FDI has a significant positive effect, and higher GDP per capita improves income distribution. The findings further indicate that the Kuznets hypothesis is not supported in either the short or long run. | Received: 21/05/2025
Accepted: 26/08/2025
Keywords: Income Distribution, Palma Index, Tax Structure, Foreign Direct Investment, Kuznets Hypothesis
JEL Classification: H2, H23, H24 |
1. Introduction
Income inequality has become a fundamental challenge for the global economy in recent years, prompting international institutions such as the United Nations and the Organization for Economic Cooperation and Development to focus on its reduction. In Iran, the Seventh Development Plan emphasizes poverty alleviation, income equality, and fair income distribution. However, income distribution indicators show a worsening trend; for example, the Palma index increased from 1.6 in 2012 to 1.95 in 2023, according to the Statistical Center of Iran. Taxation is a key government tool for influencing inequality, with direct taxes generally having stronger redistributive effects. Foreign direct investment (FDI) also affects income inequality, though its impact varies depending on economic structure, institutional capacity, development level, governance quality, and complementary policies. Given the current state of income distribution in Iran, this study employs the Palma index and Gini coefficient to examine how different types of taxes influence income inequality and tests the applicability of the Kuznets hypothesis for the Iranian economy.
2. Research method and data
This study examines the effects of major direct and indirect tax items on income distribution in Iran over the period Q4 2008 to Q4 2023 using the Autoregressive Distributed Lag (ARDL) approach. Unlike Johansen’s method, the ARDL model does not require all variables to be integrated at the same level to establish long-run relationships, making it more flexible and statistically reliable for small samples. This approach allows for the estimation of both short-run and long-run dynamics, while the Error Correction Model (ECM) component measures the speed of adjustment toward long-run equilibrium following short-term shocks. Additionally, the ARDL method mitigates endogeneity concerns due to the non-correlation of residuals. The study employs the Palma and Gini coefficients to measure income inequality as dependent variables, while the independent variables include value-added tax, inheritance tax, business tax, taxes on non-governmental legal entities, foreign direct investment, and per capita income.
3. Analysis and discussion
Before estimating the model, the stability of all variables was tested. The results showed that all variables, except GDP, which was stationary at the level, became stationary after first-order differentiation. The long-run relationship between the variables was then examined using the bounds test. Since the obtained F-statistic exceeds the I(1) critical value at the 5% significance level, the existence of a long-term relationship between the variables is confirmed.
After verifying the classical assumptions, the short- and long-term effects of value-added tax, taxes on non-governmental legal entities, business tax, and inheritance tax on the Palma index and Gini coefficient were analyzed, alongside the effects of foreign direct investment and per capita income. The results indicate that increases in value-added tax and taxes on non-governmental legal entities raise the Palma and Gini indices, indicating higher inequality. In contrast, inheritance tax has a significant negative effect on both indices. Business tax shows an insignificant effect, while foreign direct investment has a significant positive effect. Higher per capita income improves income distribution. Additionally, the Kuznets hypothesis is not supported in either the short or long run.
Following model estimation, stability tests using CUSUM and CUSUMSQ were conducted. Since the estimated values lie within the critical bounds, there is no evidence of structural breaks, confirming the model’s stability. The estimated error correction coefficients (CointEq(-1)) for the Palma index and Gini coefficient are -0.13 and -0.08, respectively, both statistically significant and negative. This indicates convergence in the short- and long-term dynamics, with 13% and 8% of the short-term deviations adjusting toward the long-term equilibrium in each period.
4. Conclusion
Taxes and the structure of the tax system are among the most important factors influencing income distribution. This study examines the impact of major direct and indirect tax items on income distribution in Iran, alongside the effects of foreign direct investment and per capita income. The results indicate that value-added tax, taxes on non-governmental legal entities, business tax, and foreign direct investment exacerbate income inequality, whereas inheritance tax and higher per capita income improve distribution. Based on these findings, it is recommended that value-added tax rates not be increased. Given that businesses contribute only about 30% of GDP in taxes and have a low share in total tax revenues, policymakers should focus on improving information transparency and completing taxpayer databases to increase the sector’s contribution to sustainable government financing and reduce income inequality. Furthermore, due to the low potential for evasion and the significant impact of inheritance tax on reducing inequality, greater attention should be given to this tax.
Funding
There is no funding support.
Declaration of Competing Interest
The author has no conflicts of interest to declare that are relevant to the content of this article.
Acknowledgments
We thank anonymous reviewers for their useful comments greatly contributing to improve ourwork.
[1] * Ph.D student in international Economics, Department of Economics, RS.C., Islamic Azad University, Tehran, Iran,
rahelehhossaini@gmail.com
[2] **Professor, Department of Economics, Faculty of Economic and Social Sciences, Bu-Ali Sina University, Hamadan, Iran (Crossponding Authur), mehregannader@yahoo.com
+ Department of Economics, WT.C., Islamic Azad University, Tehran, Iran, y_naghdi@yahoo.com
Í Department of Economics, WT.C., Islamic Azad University, Tehran, Iran, kaghazian.soheila@wtiau.ac.ir
How to cite: Hosseini, R., et al. (2025). The structure and composition of taxes, foreign investment, and income inequality in Iran. Economic Modeling. 19 (70): 41-64.
پژوهشی
ساختار و ترکیب مالیاتها و سرمایهگذاری خارجی و نابرابری درآمد در ایران1
راحله حسینی2، نادر مهرگان3، یزدان نقدی4، سهیلا کاغذیان5
تاریخ دریافت: 31/02/1404 تاریخ پذیرش: 04/06/1404
واژگان کلیدی: توزیع درآمد، ساختار مالیات، شاخص پالما، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، فرضیه کوزنتس
طبقهبندی JEL: H2, H23, H24 | چکیده کاهش نابرابری درآمد از مهمترین مسائل برای دستیابی به توسعه پایدار است، زیرا نابرابری درآمد میتواند موجب بیثباتی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شود و این موجب توجه ویژهای سیاستگذاران به توزیع درآمد و راهکارهای کاهش نابرابری شده است. یکی از ابزارهای مهم در این زمینه، مالیات و سیاستهای مالیاتی است که تاثیر آن بر توزيع درآمد، به ساختار سيستم مالياتي بستگي دارد. سیستمهایی که بر مالیات مستقیم تاکید دارند، معمولاً تاثیرات بازتوزیعی بیشتری دارند و به کاهش نابرابری کمک میکنند. در این پژوهش، با استفاده از روش خودرگرسیون برداری با وقفه توزیعی(ARDL) تأثیر مهمترین اقلام عمده مالیاتی در حوزه مالیاتهای مستقیم وغیرمستقیم بر توزیع درآمد ایران طی فصل چهارم سال 1387 الی فصل چهارم سال 1402 مورد بررسی قرار گرفته است. از شاخص پالما و ضریب جینی برای سنجش نابرابری درآمد، استفاده شده است. همچنین، تاثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی و درآمد سرانه بر توزیع درآمد نیز ارزیابی شده است. نتایج نشان میدهد که افزایش مالیات بر ارزشافزوده و مالیات بر اشخاص حقوقی غیردولتی منجر به افزایش شاخص پالما و ضریب جینی میشود. اثر مالیات بر ارث بر شاخص پالما و ضریب جینی معنادار و منفی است. اثر مالیات مشاغل و سرمایهگذاری خارجی بر شاخص پالما و ضریب جینی بهترتیب غیرمعنادار و معنادار و مثبت است. افزایش درآمد سرانه، توزیع درآمد را بهبود میبخشد. همچنین، فرضیه کوزنتس در کوتاهمدت و بلندمدت تایید نشده است. |
1. مقدمه
نابرابری درآمد طی سالهای اخیر به یکی از چالشهای اساسی اقتصاد جهانی تبدیل شده است، بهگونهای که بسیاری از نهادها و سازمانهای بینالمللی همچون سازمان ملل متحد و سازمان توسعه و همکاری اقتصادی، تمرکز خود را از مساله فقر به کاهش نابرابری درآمد معطوف کردهاند. در ایران نیز، در اسناد بالادستی، ازجمله لایحه برنامه هفتم پیشرفت، به کاهش فقر نابرابری درآمد و توزیع عادلانه درآمد تاکید شده است. بررسی شاخصهای توزیع درآمد، ابزاری برای ارزیابی نابرابری درآمدی، نشاندهنده وضعیت نامطلوب توزیع درآمد و وخیمتر شدن آن طیسالهای اخیر است. براساس آمار مرکز امار ایران، شاخص پالما در ایران، که یکی از شاخصهای سنجش نابرابری است، از 6/1 در سال 1390 به 95/1 در سال 1402 افزایش یافته است. نابرابری بهصورت تفاوت افراد جامعه در دستیابی به منابع اقتصادی تعریف میشود و عوامل مختلفی در توزیع نابرابر درآمد نقش دارند (مهرگان و همکاران،1401). این افزایش نابرابری، پیامدهای زیانباری در حوزههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به دنبال دارد.
سیاستهای مالی، بهویژه مالیات و ساختار نظام مالیاتی، یکی از مهمترین عوامل موثر بر توزیع درآمد بشمار میروند. مالیات نوعی هزینه اجتماعی است که افراد و موسسات یک جامعه در راستای بهرهبرداری از امکانات و منابع کشور موظف به پرداخت آن هستند. مالیات به دو دسته مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم تقسیمبندی میشوند. ساختار مالیاتی یک کشور نشاندهنده اهمیت نسبی مالیاتهای وضع شده درآن کشور از منظر تاثیر آن بر طبقات مختلف و میزان درآمدهای حاصله است.
بررسیها نشان میدهد آثار بازتوزیعی مالیاتها متفاوت است، بهطوری که مطالعات (باستالی و همکاران6، 2012)، (چو و همکاران7، 2000) و (اکسی8، 2022) نشان دادهاند سیستمهای مالیاتی با سهم بالاتر مالیاتهای مستقیم در کل درآمد، اثر بازتوزیعی بیشتری دارند و میتوانند نابرابری را کاهش دهند. در مقابل، مالیاتهای غیرمستقیم، بهدلیل آنکه افراد کم درآمد سهم بیشتری از درآمد خود را صرف مصرف میکنند، موجب افزایش نابرابری میشوند.
بنابراین با توجه به وضعیت نامناسب شاخصهای توزیع درآمد در ایران و تاثیر ترکیب مالیاتی بر این شاخصها، این پژوهش با استفاده از شاخص پالما و ضریب جینی بررسی میکند که کدامیک از انواع مالیات تاثیر مثبت و یا منفی بر نابرابری درآمد دارد تا بر این اساس، ترکیب مطلوب مالیات از منظر عدالت توزیعی مشخص شود. برای این منظور با استفاده از رویکرد خودرگرسیون برداری با وقفه توزیعی، آثار کوتاهمدت و بلندمدت منابع مالیاتی بر توزیع درآمد بررسی شده است. علاوهبر این، فرضیه کوزنتس برای اقتصاد ایران آزمون شده است.
مالیات برارزشافزوده، مالیات بر اشخاص حقوقی غیردولتی، مالیات مشاغل و مالیات بر ارث بهعنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدهاند. سرمایهگذاری مستقیم خارجی و درآمد سرانه بهعنوان نمایه رشد اقتصادی، متغیرهای کنترلی تحقیق محسوب میشوند. عدم استفاده از پایه مالیات بر واردات بهعنوان یکی از متغیرهای توضیحی به این دلیل است که تمرکز این پژوهش، بررسی عملکرد پایههای مالیاتی اخذ توسط سازمان امور مالیاتی کشور بوده است نه گمرک جمهوری اسلامی ایران. علاوهبر این، در پایه مالیات بر واردات، سهم عمده مالیات دریافتی، مربوط به مالیات بر سایر کالاهاست و دامنه وسیعی از کالاها را شامل میشود که تعرفههای آنها طی سالهای مختلف تغییر کرده است. بنابراین امکان تفکیک آثار این حجم از کالاها بر نابرابری درآمد میسر نیست.
برای نوآوری در این پژوهش، برخلاف مطالعات پیشین که یا اثر کل درآمدهای مالیاتی بر نابرابری درآمد را بررسی کردهاند یا صرفاً یک پایه مالیاتی خاص را مورد مطالعه قرار دادهاند، از هر بخش از پایههای مالیاتی عمده اخذ شده توسط سازمان امور مالیاتی، پرسهمترین نوع مالیات انتخاب و اثر آن بر نابرابری درآمد سنجیده شده است. این امر با توجه به تاثیر متفاوت هریک از پایههای مالیاتی بر توزیع درآمد (مالیات اشخاص حقوقی، مالیات برثروت، مالیات بر درآمد و مالیات بر کالا و خدمات) موجب کشف نقاط ضعف نظام مالیاتی در وصول مالیات میشود که با رفع این موضوع، میتوان به بهبود توزیع درآمد کمک کرد. همچنین، برای سنجش نابرابری از شاخص پالما نیز استفاده شده است که در مقایسه با ضریب جینی نسبت به تغییرات توزیع درآمد در دهکهای پایین درآمدی حساس است.
در این پژوهش ابتدا مقدمهای درخصوص آثار مالیات بر توزیع درآمد بیان شده است. در بخش دوم ادبیات موضوع و مطالعات تجربی صورت پذیرفته پیشین مورد توجه قرار گرفته است. در بخش سوم و چهارم بهترتیب، به روششناسی و مدل برآورد، پرداخته شده است و در بخش پایانی، نتیجهگیری و توصیههای سیاستی ارائه شده است.
2. مروری بر ادبیات
1-2. ادبیات نظری
نابرابری درآمد یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی و اجتماعی در بسیاری از کشورهاست که تحت تاثیر عوامل گوناگونی ازجمله ساختار اقتصادی، سیاستهای مالی، وضعیت بازار کار و سطح توسعه نهادی قرار دارد. در این میان نقش مالیات و سرمایهگذاری مستقیم خارجی بهعنوان دو عامل کلیدی و تاثیر گذار، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. در این بخش ابتدا به مفاهیم و شاخصهای مرتبط با نابرابری درآمد پرداخته میشود و سپس مبانی نظری مرتبط با مالیات و سرمایهگذاری خارجی بر توزیع درآمد بررسی میشود.
کوزنتس (1955) معتقد بود که در مراحل اولیه توسعه، نابرابری افزایش یافته و در مراحل بالاتر بهتدریج کاهش مییابد. این الگو، بعدا به نام منحنی (- u وارون) کوزنتس معروف شد. این دیدگاه براساس گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد مدرن شکل گرفته است که در آن ابتدا بخش کوچکی از جامعه وارد بخش نوین با دستمزد بالاتر میشود و با پیشرفت توسعه، توزیع درآمد متعادلتر میشود (مهرگان و همکاران،1387).
برای اندازهگیری نابرابری درآمد، شاخصهای متفاوتی از جمله ضریب جینی و شاخص پالما بهکار برده میشود. براساس تعریف مرکز آمار ایران شاخص پالما، نسبت ده درصد پردرآمدترین جمعيت به چهل درصد کم درآمدترین جمعيت است و تمرکز آن بر طبقات پایین و بالاست؛ درحالی که ضریب جینی کل توزیع درآمد را در نظر میگیرد و به تغییرات طبقه متوسط حساستر است. بهعبارت دیگر، شاخص پالما بر تفاوتهای میان گروههای پردرآمد و کمدرآمد تمرکز دارد و تنها زمانی تغییر میکند که توزیع درآمد در این دو گروه تغییر کند.
نمودار 1. شاخص پالما و ضریب جینی
منبع: گزارش توزیع درآمد مرکز امار ایران طی سالهای 1387 تا 1402
براساس مطالعات پیشین، مالیات یکی از ابزارهای سیاستگذاری مالی، نقش مهمی در توزیع درآمد و کاهش نابرابریهای اقتصادی ایفا میکند. مالیاتها از سه طریق عمده بر توزیع درآمد اثر میگذارند. کاهش نابرابری درآمدی، توزیع مجدد منابع و اثر بازدارنده بر تمرکز ثروت. در طریق اول، دولت با وضع مالیات تصاعدی، سهم بیشتری از درآمد ثروتمندان را کسب کرده و به بودجه عمومی اختصاص میدهد. در طریق دوم، دولت با استفاده از درآمدهای مالیاتی، خدمات عمومی رایگان یا یارانههایی برای اقشار کمدرآمد فراهم میکند و از این طریق به توزیع مجدد منابع میپردازد و درنهایت با اخذ مالیات بر دارایی و ارث میتواند از تمرکز ثروت در دست گروه خاصی از جامعه ممانعت بهعمل آورد. آدام اسمیت، اقتصاددان مکتب کلاسیک، با تاکید بر اصل برابری (مبنیبر مالیاتها باید متناسب با توانایی پرداخت مالیاتدهندگان باشد)، نشان میدهد که مالیات میتواند به توزیع مجدد درآمد کمک کند. همچنین براساس قضیه دوم اقتصاد رفاه، دولت میتواند از طریق مالیاتها در توزیع مجدد ثروتهاي اولیه مداخله کند. در این حالت، افراد در بازار رقابتی آزادانه به مبادله میپردازند و درنتیجه رفاه حداکثری حاصل میشود (دادگر و مهرگان، 1402). درنهایت اصلیترین نظریه که بهطور صریح به نقش مالیات بر توزیع درآمد میپردازد، به ماسگریو منتسب است. این نظریه بهطور خاص به نقش دولت در تخصیص منابع و ارائه کالاها و خدماتی میپردازد که از نظر اجتماعی مفید هستند، اما ممکن است بازار آزاد نتواند آنها را بهطور کارآمد یا منصفانه توزیع کند. ماسگریو (1956) در کتاب بودجههای دولتی خود، سه نقش اصلی دولت را برمیشمارد: نقش تخصیصی، توزیعی و تثبیتکننده که بهترتیب مسئول ارتقای اهداف اجتماعی کارایی، برابری و ثبات کلان اقتصادی و مالی هستند (ویلداسین و همکاران9، 2021). او در این راستا، مفهوم کالای استحقاقی را معرفی نمود. کالای استحقاقی به کالا یا خدماتی اطلاق میشود که دولت یا جامعه معتقد است که افراد باید به آنها دسترسی داشته باشند، حتی اگر این افراد توانایی یا تمایل به پرداخت هزینه آن نداشته باشند. ماسگریو معتقد است که اثر مالیات بر توزیع درآمد به ترکیب مالیاتی اتخاذ شده در اقتصاد از لحاظ مستقیم و غیرمستقیم بودن مالیاتها نیز بستگی دارد (نور محمدی و همکاران، 1400). برخی از مطالعات تجربی اخیر از جمله مطالعه (اکسی10، 2022 و دیانوف و همکاران11، 2022) نیز موید این موضوع است. در مطالعات آنها، رابطه منفی معنادار بین مالیات بر درآمد اشخاص و نابرابری درآمد، نیز تایید گردید.
از دیگر عواملی که بر نابرابری درآمد، اثر میگذارد، سرمایهگذاری مستقیم خارجی است. سرمایهگذاری مستقیم خارجی از طریق هدایت سرمایه و انتقال تکنولوژی، دانش فنی و سایر عوامل، موجب رشد و توسعه اقتصادی میشود. محققان برای بررسی رابطه سرمایهگذاری مستقیم خارجی و نابرابری درآمد از سه تئوری مدرنیزاسیون، تئوری وابستگی و حکمرانی خوب و تئوری شمال-جنوب استفاده میکنند. براساس تئوری مدرنیزاسیون پس از گذار از مراحل اولیه توسعه و سطح آستانه درآمدی مشخص، با سرمایهگذاری مستقیم خارجی نابرابری درآمدی کاهش مییابد. براساس تئوری وابستگی استدلال میشود که بهدلیل تفاوتهای اولیه بین کشورها از نظر قدرت دولت، کنترل بازار داخلی و وابستگی به بازار خارجی، کشورها به روشهای مختلفی توسعه مییابند و درنتیجه تفاوتهایی در سطح نابرابری درآمدی در داخل کشورها ایجاد میشود. براساس این تئوری، سرمایهگذاری مستقیم خارجی از طریق انتقال فناوری مبتنیبر مهارت، دستمزد نسبی نیروی کار ماهر را در کشور میزبان با وارد کردن فناوری مبتنیبر مهارت افزایش میدهد (لال12، 1985 جنکینز13، 1996، روونی14 و لی،15 2003). تئوری شمال-جنوب نیز توضیح میدهد که افزایش موجودی سرمایه جنوب نسبت به شمال میتواند دستمزد نسبی نیروی کار ماهر را در هر دو منطقه افزایش دهد. ازاینرو، در دسترس بودن نیرویکار نسبتاً ارزان در کشورهای میزبان فقیر ممکن است شرکتهای مستقر در کشورهای ثروتمند را تشویق به انجام سرمایهگذاری مستقیم خارجی کند. بنابراین بر اساس این تئوری سرمایهگذاری مستقیم خارجی با افزایش دستمزد نسبی نیروی کار در کشورهای میزبان جنوب، نابرابری درآمد را در پی داشته باشد.
بنابراین بهطور کلی میتوان اذعان داشت، اثر سرمایهگذاری مستقیم بر نابرابری درآمد در کشورها یکسان و قطعی نیست، بلکه به ساختار اقتصادی، ظرفیت نهادی، سطح توسعه یافتگی، کیفیت حکمرانی و سیاستهای مکمل دولت در هر کشور بستگی دارد. در کشورهایی با نهادهای کارآمد، سیاستهای توزیعی مناسب و بازار کار انعطافپذیر، سرمایهگذاری مستقیم خارجی میتواند با انتقال فناوری، افزایش بهرهوری و ایجاد اشتغال به بهبود توزیع درآمد منجر شود.
2-2. پیشینه پژوهش
در این بخش ابتدا به مطالعات صورت گرفته درخصوص تاثیر مالیات بر توزیع درآمد پرداخته شده و سپس مطالعات مرتبط با تاثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر توزیع درآمد توجه شده است.
ورزنیا و لوکوویچ16 (2023) نقش مالیات را در کاهش نابرابری درآمد در کشورهای عضو اتحادیه اروپا بررسی کردند. یافتهها نشان میدهد که مالیات تأثیر منفی و معنادار بر نابرابری درآمد دارد، هرچند این تأثیر نسبتاً ضعیف است.
ایدام و کوالو17 (2023) رابطه بین مالیات بر درآمد اشخاص و نابرابری درآمد را در یک مجموعه از کشورها طی دوره 2005-1981 بررسی کردند. نتایج تحقیق نشان داد که افزایش مالیات بر درآمد اشخاص، تاثیر منفی و معناداری بر نابرابری درآمد دارد.
اودراگو و همکاران18 (2022) با استفاده از روش حداقل مربعات دو مرحلهای ابزاری و رگرسیون چندکی، تاثیر مالیات بر نابرابری درآمد را در 45 کشور جنوب صحرای آفریقا طی سالهای 2018-1980 بررسی کردند. نتایج تحقیق نشان داد که مالیات، نابرابری درآمد را افزایش میدهد، بهویژه در کشورهای که سطح نابرابری بالاتری دارند.
دیانوف و همکاران (2022) با استفاده از دادههای 28 کشور اتحادیه اروپا و روش تحلیل خوشهای دو مرحلهای، اثر مالیاتهای مستقیم (مالیات بر درآمد شخصی، مالیات بر دارایی و مشارکتهای اجتماعی) بر نابرابری درآمد را بررسی کردند. نتایج نشان داد که مالیاتهای مستقیم بهطور قابلتوجهی بر نابرابری اقتصادی تأثیر میگذارند، اما میزان این اثرگذاری به سطح توسعه اقتصادی و معماری خاص سیستم مالیاتی کشور بستگی دارد.
اکسی (2022) رابطه بین ترکیب مالیاتی و نابرابری درآمد را بررسی کرد. نتایج پژوهش نشان داد که کشورهایی که مالیات بیشتری بر درآمد اعمال میکنند، سطح نابرابری کمتری دارند. درحالی که کشورهایی که تاکید بیشتری بر مالیات کالاها و خدمات دارند، سطح نابرابری بالاتری را تجربه میکنند.
هیروالله اوغلو و توزون19 (2020) تاثیر تغیرات سهم درآمدهای مالیاتی از تولید ناخالص داخلی بر ضریب جینی را در ترکیه و سایر کشورهای منتخب سازمان توسعه و همکاری اقتصادی طی سالهای 2002 تا 2019 بررسی کردند. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که افزایش سهم درآمدهای مالیاتی در تولید ناخالص داخلی، ضریب جینی را 17/0 کاهش میدهد.
مهرگان و همکاران(1401) تأثیر مالیات بر ارث بر توزیع درآمد ایران را طی دوره 1385تا 1397 ارزیابی کردند. نتایج تحقیق نشان داد که مالیات بر ارث، برخلاف مخارج دولتی، نرخ تورم، نرخ رشد جمعیت و نرخ بیکاری، باعث کاهش ضریب جینی و بهبود توزیع درآمد در بلندمدت میشود.
ملااسماعیلی دهشیری و همكاران (1401) با استفاده از روش پانل-دیتا، تاثیر ماليات بر مجموع درآمد بر توزيع درآمد در 6 کشور منتخب سازمان توسعه و همکاری اقتصادی طی دوره زمانی 2000 تا 2015 را بررسی کردند. براساس نتايج بدست آمده، مالیات بر مجموع درآمد بر خلاف شاخصهای تورم و بيكاري اثر مثبتی بر توزيع درآمد دارد.
نور محمدی و همکاران(1400) با استفاده از روش گشتاور تعمیمیافته، تاثیر سیستم مالیاتی بر توزیع درآمد در استانهای ایران طی دوره 1395-1385 را بررسی کردند. نتایج نشان داد که مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی، مالیات بر ثروت، نرخ تورم و رشد اقتصادی باعث افزایش نابرابری درآمد میشود، درحالی که مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی، مالیات بر ارزشافزوده و نرخ بیکاری ناثیر معکوس و معنادار بر ضریب جینی دارند.
جعفری و همکاران (1400) با استفاده از روش خودرگرسیون برداری با وقفههای توزیعی به بررسی تاثیر همزمان سیاستهای مالی و پولی بر نابرابری درآمد در ایران طی دوره 1396-1357 پرداختند. نتایج تحقیق نشان میدهد افزایش درآمدهای مالیاتی سبب کاهش نابرابری درآمدی شده است. همچنین چنانچه میزان حجم پول، نرخ تورم، نرخ سود سپردههای مدتدار، نرخ ارز و مخارج دولت افزایش یابد، نابرابری درآمدی افزایش مییابد.
فراهتی وابونوری (1397) رابطه میان مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم و نابرابری توزیع درآمد در ایران را مورد مطالعه قرار دادهاند. یافتهها نشان داد که مالیاتهای مستقیم در بلندمدت تاثیر منفی و معناداری بر نابرابری دارند، اما در کوتاهمدت اثر آنها مثبت و نامتقارن است. همچنین، مالیاتهای غیرمستقیم تاثیر معناداری بر نابرابری توزیع درآمد ندارند.
كريمي و دورباش(1397) با استفاده از مدل گشتاورهاي تعميميافته، اثر مالياتهاي مسـتقيم و غيرمسـتقيم بر توزيع درآمد را در 27 استان ایران، بررسی کردند. نتایج نشان داد که مالياتهاي مستقيم بر خلاف مالیاتهای غیرمستقیم، باعث افزایش ضریب جینی میشوند.
صادقی و همکاران (1396) با استفاده از روش خودرگرسیون برداری عامل افزوده (و دادههای فصلی طی دوره 1393-1369به بررسی تاثیر سیاستهای مالی دولت بر توزیع درآمد پرداختند. توابع واکنش آنی حاصل از برآورد مدل نشان میدهد شوک مثبت به اندازه یک انحراف معیار در مالیاتهای مستقیم و مالیاتهای غیرمستقیم و شوک مخارج عمرانی دولت، با کاهش ضریب جینی باعث بهبود توزیع درآمد میگردند. اما شوک در مخارج جاری دولت ضریب جینی را افزایش داده و موجب بدتر شدن توزیع درآمد میشود.
سالم و نادمی(1395) با استفاده از مدلهای رگرسیون آستانهای تاثیر مالیات بر و توزیع درآمد در ایران را بررسی کردند. نتایج نشان داد که مالیاتها تا حد آستانه مشخصی تاثیر معناداری بر توزیع درآمد ندارد، اما پس از عبور از این آستانه، افزایش نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی باعث بدتر شدن توزیع درآمد میشود.
مهرآرا و اصفهاني (1394) با استفاده از رویکرد پانل-دیتا، تأثير ساختار ماليـاتي 19 كشور را بر توزيع درآمد طی دوره زمانی 1995 تا 2012 بررسی کردند. براساس یافتههای تحقیق، با افزايش سهم ماليات بردرآمد شخصي و سهم ماليات بر شركتها از كـل درآمـدهاي ماليـاتي، ضريب جيني كاهش يافت، اما افزایش مالیات بر کالاها و خدمات نابرابری درآمد را تشدید میکند. همچنین فرضـيه U وارون كوزنتس مورد آزمون واقع شد که براساس نتایج، فرضیه مذکور برای دادههای پانل مورد تایید قرار گرفت، اما برای ایران تایید نشد.
خانزادی و همکاران (1394) با استفاده از رویکرد خودرگرسیون با وقفه توزیعی، تاثیر کوتاهمدت و بلندمدت درآمدهاي مالیاتی بر توزیع درآمد و شاخص توسعه انسانی را طی سالهای 1350 الی1391 بررسی کردند. با توجه به نتایج حاصله، مشخص شد افزایش سهم مالیاتهای غیرمستقیم به تولید ناخالص داخلی باعث بهبود وضعیت توزیع درآمد میشود، اما مالیاتهای مستقیم، توزیع درآمد را بدتر میکنند.
بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش درخصوص اثر مالیاتها بر توزیع درآمد، نشان از نبود اتفاق نظر در مطالعات موجود را نشان میدهد. نتایج آنها به ویژگیهای ساختار مالیاتی و نهادی یک کشور، دوره مطالعه و روش تحلیلی بستگی دارد.
در ادامه به برخی مطالعات صورت گرفته درخصوص رابطه بین سرمایهگذاری خارجی و نابرابری درآمد، اشاره شده است.
آکومه و همکاران20 (2025) با استفاده از تکنیکهای رگرسیون حداقل مربعات معمولی و به ظاهر نامرتبط، به تجزیه و تحلیل جریان و موجودی سرمایهگذاری بر نابرابری درآمد در غنا پرداختند.این مطالعه نشان دادکه جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی، موجودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی و سرانه سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر نابرابری درآمدی تأثیر مثبت و معناداری داشتند.
سوتو و همکاران21 (2023) با استفاده از روش پانل دیتا در 46 کشور با بار مالیاتی کم، به بررسی تاثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر نابرابری درآمد در کشورهایی که دارای مشوقهای مالیاتی برای این نوع سرمایهگذاری هستند، طی دوره 2021-2000 پرداختند. نتایج تحقیق نشان میدهد که سرمایهگذاری مستقیم خارجی به کاهش نابرابری درآمد و بهبود رفاه در کشورهای مورد مطالعه کمک کرده است. همچنین آنها نتیجه گرفتند که این فرآیند در صورت وجود یک چارچوب مالیاتی حمایتی مناسب، اثربخشتر خواهد بود.
وانگ و همکاران22 (2023) در مطالعه خود با استفاده از رویکرد حداقل مربعات تعمیم یافته، اثر توزیعی جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی را در 126 کشور منتخب بررسی کردند. شاخص پارتو، که براساس سهمهای درآمدی بالا ساخته شده است نشان میدهد که جریان ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی نابرابری درآمد را در کشورهای دارای بازارهای نوظهور کاهش میدهد، اما در کشورهای توسعهیافته، نابرابری درآمد را افزایش میدهد.
رضک و همکاران23 (2022) تأثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر نابرابری درآمد در مصر را طی دوره 1975 تا 2017 بررسی کردند. نتایج تحقیق آنها حاکی از آن است که افزایش یک درصدی در جریان ورودی سرمایهگذاری خارجی (به عنوان درصدی از تشکیل سرمایه ثابت ناخالص) به کاهش 018/0 درصدی ضریبجینی منجر میشود.
لی و همکاران24 (2021) با استفاده از روش گشتاورهاي تعميم يافته دو مرحلهای، تاثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر نابرابری درآمد در ویتنام را، با در نظر گرفتن محدودیتهای سطوح تحصیلی، تحلیل کردند. یافتههای تجربی نشان میدهد که سرمایهگذاری مستقیم خارجی تمایل به افزایش نابرابری درآمد در ویتنام دارد و رابطه غیرخطی بین این دو متغیر تایید شده است.
کاولیهوا و آجاسی25 (2017) تأثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر نابرابری درآمد را در 16 کشور آفریقایی طی سال 1980 تا 2013 بررسی کردند. نتایج نشان میدهد که سرمایهگذاری مستقیم خارجی موجب بهبود توزیع درآمد در کشورهای مورد مطالعه شده است؛ با اینحال، این اثر با افزایش حجم سرمایهگذاری مستقیم خارجی کاهش مییابد.
سوانز26 (2016) رابطه بین سرمایهگذاری مستقیم خارجی و نابرابری درآمد را در در سه بخش مواد اولیه، صنعت تولید و خدمات در آمریکای لاتین، با استفاده از دادههای پانل برای 13 اقتصاد طی دوره 2008-1980، بررسی نمود. یافتهها نشان میدهد که سرمایهگذاری مستقیم خارجی موجب افزایش نابرابری درآمد در بخشهای خدامت و تولید شده است.
حسینی و همکاران (1403) با استفاده از رویکرد خودرگرسیون با وقفه توزیعی به بررسی رابطه بین نابرابری درآمد و سرمایهگذاری مستقیم خارجی و عوامل موثر بر آن در ایران، طی دوره 1376تا1401 پرداختند. یافتههای تحقیق نشان میدهد، در کوتاهمدت، سرمایهگذاری مستقیم خارجی و درجه باز بودن تجاری، اثر مثبت و معنادار بر ضریب جینی دارند.
احمد زاده و همکاران (1396) با استفاده از رویکرد دادههای پانل پویا، اثر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر توزیع درآمد کشورهای درحال توسعه با درآمد بالاتر و پایینتر از میانگین را طی دوره 2014−1990 بررسی کردند. یافتهها نشان میدهد که با افزایش سرمایهگذاری مستقیم خارجی، ضریب جینی افزایش یافته و توزیع درآمد ناعادلانهتر میشود. علاوه بر این، فرضیه کوزنتس آزمون شد. نتایج نشان داد که این فرضیه برای کشورهای درحال توسعه با درآمد بالاتر از میانگین تایید شده، اما برای کشورهای با درآمد پایینتر از میانگین، صادق نیست.
صابونچی و و رشیدزاده (1393) طی دوره زمانی 1390-1353 با استفاده از روش خودرگرسیون برداری با وقفه توزیعی اثر جهانی شدن و سرمایهگذاري مستقیم خارجی بر توزیع درآمد در ایران را تحلیل نمودند. یافتهها نشان میدهد که با افزایش سرمایهگذاري مستقیم خارجی و آزادسازي تجاري، نابرابري درآمدي به موازات افزایش همگرایی اقتصاد ایران به سوي اقتصاد جهانی کاهش مییابد.
آذربایجانی و همکاران(1392) تاثیر تجارت و سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر توزیع درآمد را در ایران بررسی کردند. آنها با استفاده از روش خودرگرسیون برداری با وقفه توزیعی، وجود رابطه بلندمدت میان متغیرها را طی دوره 1357 تا 1389 مورد مطالعه قرار دادند. یافتهها نشان داد که در بلندمدت افزایش تجارت و جذب سرمایهگذاری خارجی بهترتیب به کاهش و افزایش نابرابری درآمدی منجر میشود
در جمعبندی مطالعات صورت گرفته میتوان بیان کرد که پژوهش حاضر از چند جنبه مهم نوآوری دارد که آن را
از مطالعات پیشین متمایز میکند. برخلاف مطالعات پیشین که یا اثر کل درآمدهای مالیاتی بر نابرابری درآمد را بررسی کردهاند یا صرفاً یک پایه مالیاتی خاص را مورد مطالعه قرار دادهاند، از هر بخش از پایههای مالیاتی عمده اخذ شده توسط سازمان امور مالیاتی، پرسهمترین نوع مالیات انتخاب و اثر آن بر نابرابری درآمد سنجیده شده است. این امر با توجه به تاثیر متفاوت هریک از پایههای مالیاتی بر توزیع درآمد (مالیات اشخاص حقوقی، مالیات برثروت، مالیات بر درآمد و مالیات بر کالا و خدمات) موجب کشف نقاط ضعف نظام مالیاتی در وصول مالیات میشود که با رفع این موضوع، میتوان به بهبود توزیع درآمد کمک کرد. همچنین، برای سنجش نابرابری از شاخص پالما نیز استفاده شده است که در مقایسه با ضریب جینی نسبت به تغییرات توزیع درآمد در دهکهای پایین درآمدی حساس است.
3. روش پژوهش
این تحقیق از نظر هدف کاربردی و براساس ماهیت دادهها، کمّی است. در این مدل، شاخص پالما (Palma) و ضریب جینی(Gini) بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته میشود. متغیرهای مستقل شامل مالیات بر ارزشافزوده (VAT) مالیات بر ارث (Inheritance)، مالیات مشاغل(Business)، مالیات بر اشخاص حقوقی غیردولتی(CIT)، سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) و درآمد سرانه (GDPP) هستند. دادههای منابع مالیاتی بهصورت فصلی و از گزارش معاونت مالی و خزانهداری کل کشور جمعآوری شده است. کلیه دادههای سالیانه با استفاده از روش دنتون در نرمافزار ایویوز به دادههای فصلی تبدیل شدهاند. دادههای سرمایهگذاری مستقیم خارجی از بانک اطلاعات سری زمانی بانک جهانی جمعآوری شده است. دادههای شاخص پالما و ضریب جینی از مرکز آمار ایران اخذ شده است.
در این تحقیق، برای توصیف متغیرها و بررسی فروض کلاسیک از آمار توصیفی استفاده شده است. برای تخمین و تجزیه و تحلیل روابط بین متغیرها، از مدل خودرگرسیون برداری با وقفه توزیعی استفاده شده است.
روش خودرگرسیون برداری با وقفه توزیعی که نخستین بار توسط پسران و همکاران (2001) ارائه شد، برمبنای رهیافت پویا و مدل تصحیح خطای نامقید بنا شده است. در این مدل، متغیر وابسته تابعی از متغیرهای مستقل و وقفههای آن و مقادیر باوقفه خود متغیر وابسته است. شکل کلی مدل ARDL(p,q) عبارت است از:
(1)
برای استفاده از این مدل، لازم است که متغیر وابسته در سطح مانا نباشد، روابط کوتاهمدت و بلندمدت به صورت همزمان بررسی شوند، وجود روابط بلندمدت تایید شود و فروض کلاسیک نقض نشود (مهرگان و همکاران 1401: 292).
مدل خودرگرسیون برداری با وقفه توزیعی نسبت به سایر روشهای همانباشتگی از چندین مزیت برخوردار است که عبارتند از:1. در مواقعی که نمونهها کوچک و برخی از متغیرها درونزا باشند، یک تخمینزن کاراست؛ 2. در این مدل امکان تخمین همزمان مولفههای کوتاهمدت و بلندمدت میسر است و درنهایت اجازه میدهد متغیرها وقفههای بهینه مختلفی داشته باشند (عباسی نژاد و گودرزی فراهانی، 1392).
دلیل اصلی استفاده از رویکرد خودرگرسیون برداری با وقفه توزیعی این است که مالیاتها و سرمایهگذاری مستقیم خارجی بهعنوان متغیرهای مستقل مدل، معمولاً آثار فوری ندارند و با تأخیر (وقفه) بر نابرابری درآمد تأثیر میگذارند. همچنین بهطور صریح وقفههای توزیعی متغیرهای مستقل (مانند مالیات) را در نظر میگیرد و امکان تحلیل آثار کوتاهمدت و بلندمدت را فراهم میکند و درنهایت با استفاده از این روش میتوان مشخص کرد که اثر مالیات و سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر نابرابری درآمدی در بلندمدت پایدار است یا خیر.
4. برآورد مدل و تجزیه و تحلیل یافتهها
برای بررسی تاثیر مالیات و سرمایهگذاری خارجی بر نابرابری درآمد در ایران طی فصل چهارم 1387 الی فصل چهارم سال 1402، براساس مبانی نظری و مطالعات تجربی، از مدل زیر استفاده شده است.
(2) | L | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
(3) | LGini=
آزمون مانایی
جدول 1. آزمون ریشه واحد KPSS
منبع: یافته های پژوهش
براساس نتاج آزمون KPSS (جدول 1)، تمامی متغیرها بجز درآمد سرانه که در سطح مانا هستند، با یک مرتبه تفاضلگیری مانا شدهاند.
آزمون همانباشتگی پس از بررسی مانایی متغیرها در صورتی که همه متغیرها هم انباشته از یک مرتبه نباشند، نخستین گام در مدل خودرگرسیون برداری با وقفه توزیعی، بررسی وجود رابطه بلندمدت میان متغیرها از طریق آزمون همانباشتگی است. در پژوهش حاضر، برای بررسی وجود روابط بلندمدت از آزمون باند (Bound test) استفاده شده است. در این آزمون، فرضیه صفر عدم همانباشتگی در مقابل فرضیه جایگزین آن یعنی همانباشتگی بررسی میشود. اگر آماره F محاسبه شده زیرکران پایین مقدار بحرانی قرار گیرد، فرضیه صفر مبنیبر عدم همانباشتگی نمیتواند رد شود. اما آماره F محاسبه شده فراتر از کران بالای مقدار بحرانی قرار گیرد، فرضیه صفر رد میشود و این امر به معنی وجود رابطه بلندمدت است (پسران و همکاران، 2001).
جدول 2. آزمون باند
منبع: یافته های پژوهش
براساس نتایج جدول 2 مقدارآماره F بیشتر از مقادیر بحرانی I(1) در سطح معناداری 5 درصد است، بنابراین وجود روابط بلندمدت بین متغیرها اثبات میشود.
نتایج برآورد الگوی کوتاهمدت حداکثر وقفه بهینه مدل متناسب با تعداد مشاهدات و نوع متغیرهای استفاده شده در مدل، 4 منظور گردید. همچنین برای برآورد از معیار آکائیک بهره گرفته شده است. طبق این شرایط الگوی پیشنهادی برای مدل 2 و 3 بهترتیب (4و4و3و3و0و4و4و1) ARDL و (3و4و3و3و0و4و4و1) ARDL برآورد شده است.
جدول 3. نتایج تخمین کوتاهمدت
منبع: یافته های پژوهش
براساس نتایج تخمین مدل در کوتاهمدت، وقفه متغیر پالما و ضریب جینی، معنادار و مثبت و بهترتیب برابر 86/0 و91/0 است. بنابراین، شاخص پالما وضریب جینی به مقدار خود در دوره قبل وابسته هستند. ضمن اینکه نشان میدهد که دنباله رفتار این دو متغیر بطور یکنواخت به سمت مقدار تعادلی همگراست. ضریب متغیر مالیات برارزشافزوده در هر دو مدل (معادله شماره 2 و 3)، غیرمعنادار است، اما وقفه دوم این متغیر مثبت و معنادار میباشد. به همین دلیل، افزایش مالیات بر ارزشافزوده باعث افزایش شاخص پالما و ضریب جینی و درنتیجه بدتر شدن توزیع درآمد میشود. این نتیجه با ادبیات نظری و تجربی(اکسی، 2022؛ مهرآراو اصفهانی، 1401) که بیان میکند مالیاتهای غیرمستقیم تمایل به نابرابر کردن درآمد دارند، همخوانی دارد. علت معنادار شدن ضریب با وقفه مالیات بر ارزشافزوده، به نحوه دریافت و پرداخت این مالیات در ایران مربوط میشود. در ایران، مالیات بر ارزشافزوده بهصورت فصلی وصول میشود و مودیان مالیاتی تا پایان ماه بعد فرصت دارند اظهارنامه خود را تکمیل و مالیات را پرداخت کنند. این مدت در برخی موارد یک تا دو ماه دیگر تمدید میشود، که منجر به ایجاد وقفه در وصول مالیات میشود. ضریب مالیات براشخاص حقوقی غیردولتی نیز در هر دو مدل مثبت و معنادار است. به بیان دیگر، مالیات بر اشخاص حقوقی غیردولتی موجب بدتر شدن توزیع درآمد و افزایش نابرابری میشود. این امر میتواند به این دلیل باشد که ساختار مالیات اشخاص حقوقی در ایران، تصاعدی نیست و بجز شرکتهای بورسی و بعضاً شرکتهای تولیدی که در برخی مواقع مشمول نرخ ترجیحی میشوند، بقیه اشخاص حقوقی مشمول مالیات با نرخ واحد 25 درصد میشوند. این امر ممکن است موجب افزایش بار مالیاتی بیشتر بر دوش بنگاههای کوچک و متوسط که امکان برنامهریزی و فرار مالیاتی کمتری دارند، شود. در اینصورت کارآمدی سیستم مالیاتی کاهش یافته و نابرابری درآمد افزایش مییابد. اثر مالیات مشاغل بر شاخص پالما معنادار نیست، اما اثر آن برضریب جینی، اگرچه ناچیز است، اما مثبت و معنادار است. یکی از دلایل این امر، فرار مالیاتی گسترده در این بخش است که ناشی از شفافیت پایین و کمبود اطلاعات درباره فعالیتهای اقتصادی در بخش مشاغل است. با اینکه بخش مشاغل حدود 30 درصد از ارزشافزوده را ایجاد میکنند، اما سهم مالیات بر درآمد مشاغل از کل درآمدهای مالیاتی حدود 5 درصد است. علاوهبر این، مالیات ابرازی این بخش تقریباً نصف مالیات قطعی است، بنابراین با توجه به سهم اندک مالیات پرداختی مشاغل نسبت به ارزشافزوده بالای این بخش، مالیات مشاغل به بهبود توزیع درآمد کمکی نمیکند. اثر مالیات برارث بر شاخص پالما و ضریب جینی منفی است. درواقع با افزایش مالیات بر ارث توزیع درآمد بهتر میشود و نابرابری کاهش پیدا میکند. این نتیجه، مباحث نظری و تئوریک را تایید میکند. اثر ضریب متغیر درآمد سرانه واقعی بهعنوان نمایهای از شاخص رشد اقتصادی بر روی شاخص پالما، منفی است یعنی با افزایش درآمد سرانه، توزیع درآمد بهتر میشود. اثر وقفه مجذور متغیر مذکور، نیز منفی است. بنابراین فرضیه کوزنتس در بازه زمانی مورد نظر، تایید نمیشود. عدم تایید فرضیه کوزنتس در ایران میتواند بهعلت ضعف در نظام مالیاتی و رشد اقتصادی ناپایدار و پرنوسان باشد. در ایران بهدلیل سهم پایین مالیات بر درآمد بهخصوص مالیات مشاغل و تمرکز مالیاتستانی بر بخشهای مصرفی مانند مالیات بر ارزشافزوده، کارکرد بازتوزیعی مالیات ضعیف است. همچنین رشد اقتصادی در ایران بهعلت تحریمها و نوسانات نرخ ارز ناپایدار است که این امر امکان تحقق مسیر u معکوس کوزنتس که لازمه آن رشد مستمر و تدریجی است را از بین میبرد. اثر سرمایهگذاری خارجی بر شاخص پالما معنادار نیست. اما اثر وقفه دوم این متغیر بر ضریب جینی در سطح 10 درصد معنادارو مثبت است. یکی از دلایل این امر، شرایط ایران در جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و روند نزولی آن در دو دهه اخیر به دلیل تحریمهای بینالمللی، بیثباتی اقتصادی و فضای نامناسب کسبوکار است. بنابراین، تاثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر توزیع درآمد منطبق بر تئوری شمال-جنوب و ادبیات تجربی(آکومه و همکاران، 2025، لی و همکاران، 2021؛ حسینی و همکاران، 1403؛ احمدزاده و همکارن، 1396 و آذربایجانی و همکاران، 1392) است. براساس این تئوری، سرمایهگذاری مستقیم خارجی با افزایش دستمزد نسبی نیروی کار در کشورهای میزبان، نابرابری درآمد را افزایش میدهد.
آزمون فروض کلاسیک
جدول 4. آمار توصیفی
منبع: یافته های پژوهش
جدول 5. آزمون خودهمبستگی بروش ـ گادفری و آزمون ناهمسانی واریانس بروش ـ پاگان ـ گادفری
منبع: یافته های پژوهش
آزمون ثبات ضرایب برای اطمینان از پایداری رگرسیون برآورد شده و صحت نتایج به دستآمده، آزمونهای پایداری CUSUM و CUSUMSQ برای مدل ARDL انجام شده است. با توجه به اینکه در نمودارهای 2 تا 6 مقادیر برآورد شده در محدوده مقادیر بحرانی قرار دارند، میتوان نتیجه گرفت که شکست ساختاری وجود ندارد و رگرسیون پایدار است.
نمودارهای 2 و 3. آزمون ثبات ضرایب مربوط به معادله شماره 2 منبع: یافتههای پژوهش
نمودارهای 4 و 5. آزمون ثبات ضرایب مربوط به معادله شماره 3 منبع: یافتههای پژوهش
نتایج برآورد بلندمدت الگو جدول 6. نتایج برآورد بلندمدت الگو
منبع: یافتههای پژوهش
براساس نتایج برآورد، همه متغیرها بجز مالیات بر مشاغل، معنادار هستند. طبق یافتهها، اثر مالیات بر ارزشافزوده بر ضریب جینی و شاخص پالما مثبت است. به این معنا که با افزایش مالیات بر ارزشافزوده، توزیع درآمد، نابرابرتر میشود. سرمایهگذاری مستقیم خارجی در بلندمدت به ناعادلانهتر شدن توزیع درآمد منجر میشود. مالیات بر ارث و درآمد سرانه در بلندمدت، بهبود توزیع درآمد را در پی دارند.
مدل تصحیح خطا
جدول 7. نتایج مدل تصحیح خطا
منبع: یافتههای پژوهش
براساس نتایج، ضریب تصحیح خطا برای شاخص پالما و ضریب جینی بهترتیب برابر با مقدار 13/0- و 08/0- است که از نظر آماری معنادار بوده و دارای علامت منفی است. بنابراین، نتایج کوتاهمدت و بلندمدت الگو، همگرا هستند و در هر دوره، 13 و 8 درصد از خطای مدل کوتاهمدت اصلاح میشود و به مدل بلندمدت همگرا خواهد شد. این بدان معناست که هرگونه شوک به نابرابری درآمدی به تدریج کاهش مییابد و متغیرها به سمت رابطه تعادلی بلندمدت خود باز میگردند.
مالیات و ساختار نظام مالیاتی یکی از مهمترین عوامل موثر بر توزیع درآمد بشمار میروند. در این مطالعه، تأثیر مهمترین اقلام عمده مالیاتی اعم از مالیاتهای مستقیم وغیر مستقیم، بر توزیع درآمد ایران بررسی شده است. علاوهبر اثر توزیعی مالیات، عواملي همچون سرمایهگذاری مستقیم خارجی و درآمد سرانه نیز مورد مطالعه قرار گرفتهاند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مالیات برارزشافزوده، مالیات اشخاص حقوقی غیردولتی، مالیات بر مشاغل و سرمایهگذاری مستقیم خارجی موجب وخیمتر شدن وضعیت توزیع درآمد در ایران میشوند. در مقابل مالیات بر ارث و درامد سرانه به بهبود توزیع درآمد کمک میکنند. با توجه به آنکه مالیات بر ارزشافزوده بهعنوان مهمترین منبع مالیاتی در بخش مالیاتهای غیرمستقیم، حدود 29 درصد از کل درآمدهای مالیاتی را تشکیل میدهد و براساس نتایج تحقیق تاثیر منفی بر توزیع درآمد دارد، پیشنهاد میشود نرخ مالیات بر ارزشافزوده افزایش نیابد. با توجه به سهم 30 درصدی بخش مشاغل در تولید ناخالص ملی و سهم پایین آنها در پرداخت مالیات، پیشنهاد میشود سیاستگذاری مالیاتی به سمت ارتقای اشراف اطلاعاتی و تکمیل پایگاه داده این بخش از مودیان مالیاتی متمرکز شود تا با تحقق این امر، سهم مشاغل در تامین مالی پایدار دولت از طریق مالیات و به تبع آن کاهش نابرابری درآمد، ارتقا یابد. مطالعات تجربی نشان میدهد که مالیات بر ارث، بهدلیل امکان پایین فرار مالیاتی، تاثیر قابلتوجهی بر کاهش نابرابری دارد. ازاینرو توصیه میشود که این نوع مالیات مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
حامی مالی این مقاله حامی مالی ندارد. تعارض منافع تعارض منافع وجود ندارد. سپاسگزاری نویسندگان از تمامی اعضای فصلنامه و نیز داوران ناشناس که در بهبود کیفیت مقاله کمک کردند، تشکر میکنند.
ORKID
منابع - آذربایجانی، کریم، ملااسمعیلی دهشیری، حسن و دائی کریمزاده، سعید (1392). بررسی تأثیر تجارت و سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر توزیع درآمد در ایران با رویکرد الگوی خودتوضیح با وقفههای گسترده (ARDL). بررسیهای بازرگانی، 11(61)، 82-69. - احمدزاده، خالد، فقه مجیدی، علی و ضرونی، زهرا (1396). تأثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر توزیع درآمد در کشورهای در حال توسعه با تأکید بر ایران. جستارهای اقتصادی با رویکرد اسلامی، 13(26)، 180-151. - جعفری، مهدی، عمادی، سیدجواد، و رمضان پور، اسماعیل (1400). بررسی تاثیر همزمان سیاست های پولی و مالی بر نابرابری درآمد در ایران. اقتصاد کاربردی، 11(36 )، 51-39. - حسینی، راحله ، مهرگان، نادر ، نقدی، یزدان و کاغذیان، سهیلا (1403). عوامل موثر بر نابرابری درآمد با تاکید بر سرمایهگذاری خارجی. مجلس و اقتصاد، 2(6)، 627-607. - خانزادی، آزاد، حیدریان، مریم و مرادی، سارا (1394). بررسی و تحلیل نقش و اثرات درآمدهای مالیاتی بر توزیع درآمد و توسعه انسانی (مطالعه موردی کشور ایران. فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد مقداری، دوره 11(4)، 158-135. - خورشیدي، غلامرضا و رنگریز، حسن (1381). مالیه عمومی و تنظیم خطمشی مالی دولت. نشر مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگانی، تهران، چاپ اول. - دادگر، یداله (1389). مالیه عمومی و اقتصاد دولت. انتشارات نور علم، تهران، چاپ پنجم. - روستا، ایمان، میرزا محمدی، سعید، مهرگان، نادر و اسکندری عطا، محمدرضا (1395). تأثیر مالیات غیرمستقیم بر توزیع درآمد در ایران: الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE). فصلنامه سیاستگذاری پیشرفت اقتصادی دانشگاه الزهرا (س)، 4(11)، 132-107. - سالم، علی اصغر و نادمی، یونس (1395). مالیاتها و توزیع درآمد در ایران (رویکرد رگرسیون آستانهای). پژوهشنامه مالیات، 25(34)، 61-48. - شکوري، علی و ثاقب فرد، محمد (1387). بررسی تأثیر نظام مالیاتی بر توزیع درآمد در ایران(مطالعه موردی: برنامه اول تا سوم توسعه 1368-1383). پژوهشنامه مالیات، 16(3)،140-105. - صابونچی، محمد حسین و رشید زاده، علی (1393). اثرجهانی شدن و سرمایهگذاري خارجی بر روي توزیع درآمد در ایران. مجله اقتصادي، 14(1و 2)، 134-117. - صادقی، سید کمال، بهشتی، محمد باقر، رنج پور، رضا وابراهیمی، سعید(1396).سیاستهای مالی و توزیع درآمد در ایران: رهیافت FAVAR. مدلسازی اقتصادی، 39 (11)،75 – 98. - فراهتی، محبوبه و ابونوری، اسمعیل(1397). اثر نامتقارن مالیات بر توزیع درآمد در ایران. پژوهشنامه مالیات، 26(39)،139-162. - کریمی، محمد شریف و دورباش، معصومه(1397). بررسی تأثیر مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم بر توزیع درآمد با استفاده از روش گشتاورهای تعمیمیافته. سیاست های مالی واقتصادی، 6(22)، 68-47. - ملااسمعیلی دهشیری، حسن، پژویان، جمشید، غفاری، فرهاد و حسینی، سیدشمس الدین (1401). تحلیل اثر سیاست مالی (مالیات بر مجموع درآمد) بر توزیع درآمد کشورهای منتخب OECD. اقتصاد مالی (اقتصاد مالی و توسعه)، 16(58)، 108-93. - مهرآرا، محسن و اصفهانی، پوریا (۱۳۹۴). بررسی رابطه بین توزیع درآمد و ساختار مالیاتی کشورهای منتخب، پژوهشنامه مالیات، 23(28)، 228-209. - مهرگان، نادر، قاسمی، سحر و سرگلزایی، علی (1401). بررسی اثر مالیات بر ارث بر توزیع درآمد در ایران: رهیافت خودرگرسیون با وقفه توزیعی (ARDL). بررسی مسائل اقتصاد ایران، 9 (شماره پیاپی: 18)، 327-295. - مهرگان، نادر، موسایی، میثم و کیهانیحکمت، رضا (1387). رشد اقتصادی و توزیع درآمد در ایران. رفاه اجتماعی، 7(28)، 77-57. - Adermon, A., Lindahl, M., & Waldenström, D. (2018). Intergenerational wealth mobility and the role of inheritance: Evidence from multiple generations. The Economic Journal, 128(612), 482–513. - Ahmadzadeh, K., Fe'eqh, M. A., & Zarouni, Z. (2017). The Effect of FDI on income distribution in developing countries; With an emphasis on Iran. Journal of Economic Essays: an Islamic Approach, 13(26), 151-180. [in Persian] - Akomeah, M., Amponsah, E. A. K., Ampong, G., Afriyie, S., & Laing, B. (2025). Effect of foreign direct investment on income inequality in Ghana. The Business and Management Review, 15(3), 61–75. - Azarbeyjani, K., Dehshiri M. H., & Daei Karimzadeh, S. (2013). Investigating the effect of trade and foreign direct investment on income distribution in Iran using the ARDL approach. Business Studies, 11(61), 69–82. [in Persian] - Bastagli, F., Coady, D., & Gupta, S. (2012). Income inequality and fiscal policy. IMF Staff Discussion. - Chu, K., Davoodi, H., & Gupta, S. (2000). Income distribution and tax and government social spending policies in developing countries. IMF Working Paper, WP/00/62. - Dadgar, Y. Mehregan, N. (2023). Public finance and the economics of government. Noor-e Elm,Tehran. (5th Ed.). [in Persian] - Dehshiri M. H., Pazhouyan, J., Ghaffari, F., & Hosseini, S. Sh. (2022). The impact of fiscal policy (comprehensive income tax) on income distribution in selected OECD countries. Financial Economics (Finance and Development), 16(58), 93–108. [in Persian] - Dianov, S., Koroleva, L., Pokrovskaia, N., Victorova, N., & Zaytsev, A. (2022). The influence of taxation on income inequality: Analysis of the practice in the EU countries. Sustainability, 14(15), 66-90. - Ekici, O. (2022). The nexus between income inequality and tax composition: A cross-country perspective. Ege Academic Review, 22(4), 473–486. - Eydam, U., & Qualo, H. (2023). Income inequality and taxes: An empirical assessment. Applied Economics Letters, 31(643), 1–8. - Ferahati, M., & Abounouri, E. (2018). The asymmetric effect of taxes on income distribution in Iran. Tax Research Journal, 26(39), 139–162. [in Persian] - Hayrullahoglu, B., & Tuzun, O. (2020). The effect of taxes on income distribution: An analysis for Turkey and other selected OECD countries. In Proceedings of the Third Economics, Business and Organization Research (EBOR) Conference, (pp. 413–426). - Hosseini, R., Mehregan, N., Nagdi, Y., & Kaghazian, S.. (2025). Determinants of income inequality with emphasis on foreign investment. Parliament and Economy, 2(6), 607–627. [in Persian] - Jafari, M., Emadi, Seyed J., &Ramadanpour, I. (2021). Investigating the simultaneous impact of monetary and fiscal policies on income inequality in Iran, Applied Economics, 36(11), 39-51. [in Persian] - Karimi, M. Sh., & Dourbash, M. (2018). Analyzing the effect of direct and indirect taxes on income distribution using GMM method. Journal of Fiscal and Economic Policies, 6(22), 47–68. [in Persian] - Kaulihowa, T., & Adjasi, C. K. (2018). FDI and income inequality in Africa. Oxford Development Studies, 46(2), 250–265. - Khanzadi, A., Heidarian, M., & Moradi, S. (2015). An analysis of the role and effects of tax revenues on income distribution and human development: The case of Iran. Quantitative Economics Research Journal, 11(4), 135–158. [in Persian] - Khorshidi, G., & Rangraz, H. (2002). Public finance and government fiscal policy-making. Tehran: Institute for Trade Studies and Research. [in Persian] - Le, Q. H., Do, Q. A., Pham, H. C., & Nguyen, T. D. (2021). The impact of foreign direct investment on income inequality in Vietnam. Economies, 9(27), 1-15. - Lu, Y., Aikebaier, D., & Han, Y. (2023). Foreign investment in China’s agriculture sector: Problems and strategies. Modern Economy, 14, 833–846. - Mehraara, M., & Esfahani, P. (2015). The relationship between income distribution and tax structure in selected countries. Tax Research Journal, 23(28), 209–228. [in Persian] - Mehregan, N., Ghasemi, S., & Sargolzaei, A. (2022). The effect of inheritance tax on income distribution in Iran: An ARDL approach. Review of Iranian Economic Issues, 9(2), 295–327. [in Persian] - Mehregan, N., Mousaei, M., & Keyhani Hekmat, R. (2008). Economic growth and income distribution in Iran. Social Welfare Quarterly, 7(28), 57–77. [in Persian] - Ouedraogo, I., Tigabu, M., Savadogo, P., Compaore, H., Oden, P., & Ouadba, J. (2010). Land cover change and its relation with population dynamics in burkina faso, west Africa. Land Degradation & Development. 21, 453 – 462. - Pesaran, M. H., Shin, Y., & Smith, R. J. (2001). Bounds testing approaches to the analysis of level relationships. Journal of Applied Econometrics, 16(3), 289–326. - Rezk, H., Amer, G., Fathi, N., & Sun, S. (2022). The impact of FDI on income inequality in Egypt. Economic Change and Restructuring, 55, 2011–2030. - Roosta, I., Mirzamohammadi, S., Mehregan, N., & Eskandari Ata, M. R. (2016). The impact of indirect taxes on income distribution in Iran: A computable general equilibrium (CGE) model. Economic Progress Policy Quarterly, 4(11), 107–132. [in Persian] - Salem, A. A., & Nadami, Y. (2016). Taxes and income distribution in Iran: A threshold regression approach. Tax Research Journal, 25(34), 48–61. [in Persian] - Sabounchi, M. H., & Rashidzadeh, A. (2014). The effect of globalization and foreign investment on income distribution in Iran. Economic Journal, 14(1–2), 117–134. [in Persian] - Sadeghi, Seyed K., Beheshti, M.B., Ranjpour, R., &Ebrahimi, S. (2017). Fiscal Policies and Income Distribution in Iran: The FAVAR Approach. Economic Modeling, 39(11), 75-98. [in Persian] - Shakouri, A., & Saghebfard, M. (2008). The impact of the tax system on income distribution in Iran (A case study of the first to third development plans, 1989–2004). Tax Research Journal, 16(3), 105–140. http://taxjournal.ir/article-۱-۱۵۴-fa.html. [in Persian] - Soto, G., Jardon, C., & Martinez-Cobas, F. X. (2024). FDI and income inequality in tax-haven countries: The relevance of tax pressure. Economic Systems, 48(1), 1–12. - Suanes, M. (2016). Foreign direct investment and income inequality in Latin America: A sectoral analysis. CEPAL Review, 118, 45–61. - Vrzina, S., & Lukovic, S. (2023). Taxes and income inequality in the European Union: A quantile regression approach. Ekonomika preduzeca, 71(5–6), 325–342. - Wang, W., Xu, T., Liu, X., & Sun, Y. (2023). FDI inflows and income inequality: A schumpeterian economic growth. International Review of Economics & Finance, 83, 805–820. - Wildasin, E. D. (2021). Open economy public finance. CESifo Working Paper Series, No. 9181.
[1] این مقاله مستخرج از رساله دکتری نویسنده اول است. [2] * دانشجوی دکتری اقتصاد بینالملل، دانشکده اقتصاد و مدیریت، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. [3] ** استاد، گروه اقتصاد، دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران.(نویسنده مسئول). mehregannader@yahoo.com [4] + استادیار، گروه اقتصاد، واحد تهران-غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. y_naghdi@yahoo.com [5] ´ استادیار، گروه اقتصاد، واحد تهران-غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. kaghazian.soheila@wtiau.ac.ir [6] Bastagli et al [7] Chu et al [8] Ekici [9] Wildasin et al [10] Ekici [11] Dianov et al [12] lal [13] Jenkins [14] Rowney [15] Lee [16] Vrzina and Lukovic [17] Eydam and Qualo [18] Ouedraogo et al [19] Hayrullahoglu and Tuzun [20] Akomeah et al [21] Soto et al [22] Wang et al [23] Rezk et al [24] Le et al [25] Kaulihowa and Adjasi [26] Suanes مقالات مرتبط
حقوق این وبسایت متعلق به سامانه مدیریت نشریات دانشگاه آزاد اسلامی است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||