رشد چشمگیر ساختمانها در اشکال و ارتفاع های مختلف در حوزه شهرنشینی و عدم توجه به وابستگی آنها در مجاورت یکدیگر به هنگام بروز زلزله، مشکلات ناشی از اثرات نامطلوب بارهای لرزهای را افزایش داده است. ساختمانهای ساخته شده هر یک به تنهایی در برابر بارهای لرزهای محاسبه و سا چکیده کامل
رشد چشمگیر ساختمانها در اشکال و ارتفاع های مختلف در حوزه شهرنشینی و عدم توجه به وابستگی آنها در مجاورت یکدیگر به هنگام بروز زلزله، مشکلات ناشی از اثرات نامطلوب بارهای لرزهای را افزایش داده است. ساختمانهای ساخته شده هر یک به تنهایی در برابر بارهای لرزهای محاسبه و ساخته شدهاند. اما عدم توجه به ضربات ساختمانهای مجاور به یکدیگر در هنگام زلزله، کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. این امر باعث میشود هر ساختمان به صورت واحد طراحی شده و در تعداد طبقات متنوع و ارتفاعات مختلف ساخته شوند. ضربات عنوان شده بر دو نوع سقف به سقف و سقف به ستون است که در این مقاله حالت اول بررسی شده است.تفاوت در سختی دو ساختمان باعث ایجاد نیروی نابرابری به سقف ساختمانها میشود که موجبات تخریب ساختمان را به همراه دارد. برای مطالعه عددی از نرمافزارهای SAP و ANSYS استفاده شده است تا جابجایی جانبی و نیروی ضربه به صورت غیرخطی نشان داده شده و همچنین میزان ترکخوردگی در ضربه نشان داده شود.در این مطالعه و برای بررسی میزان نیروی ضربات ساختمانها به یکدیگر و نحوه کاهش آن، از دو ساختمان بتن مسلح 2 و 3 طبقه استفاده شده است و نیروی ضربه بین آنها، مورد مطالعه قرار گرفته است. برای کاهش اثرات ضربه، نقش میزان فاصله مابین دو سازه مجاور و کاربرد میراگرویسکوالاستیک در مهاربندی آنها بررسی شده است. نتایج این تحلیلها نشان میدهد که قرارگیری میراگر و افزایش فاصله دو سازه میتواند با کاهش تغییرمکان جانبی رو به رو بوده و اثرات ضربهای را کاهش دهد. به طور مثال، فاصله 3 سانتیمتری دو ساختمان مجاور، 7 ضربه را به همراه داشته است که افزایش این فاصله به 5/4 سانتی متر، تعداد این ضربات را به 2 ضربه کاهش میدهد. همچنین قرارگیری میراگر ویسکوالاستیک در طبقات ساختمان باعث کنترل جابجایی جانبی شده و ضربات ساختمانها را به یک ضربه کاهش داده است.
پرونده مقاله
در سال های اخیر ایده ی استفاده از مصالح با دوام، دارای قابلیت جذب انرژی و شکل پذیری بالا در مهندسی سازه پر رنگ تر شده است. از جمله ی این نوع مصالح آلیاژهای حافظه دار شکلی هستند که در شرایط مختلف از خود خواص فیزیکی از پیش تعریف شده ای نشان می دهند. این مواد تحت سیکل های چکیده کامل
در سال های اخیر ایده ی استفاده از مصالح با دوام، دارای قابلیت جذب انرژی و شکل پذیری بالا در مهندسی سازه پر رنگ تر شده است. از جمله ی این نوع مصالح آلیاژهای حافظه دار شکلی هستند که در شرایط مختلف از خود خواص فیزیکی از پیش تعریف شده ای نشان می دهند. این مواد تحت سیکل های بارگذاری و باربرداری حتی پس از گذشتن از ناحیه ی تسلیم از خود کرنش پسماند ناچیزی نشان می دهند و در واقع در سازه نیروهای بازسازی کننده ای ایجاد می کنند. در مطالعه ی حاضر به بررسی تأثیر آلیاژهای حافظه دار شکلی در استهلاک انرژی و کاهش دامنه ارتعاش قاب فولادی چند طبقه پرداخته می شود و برای انجام این کار از میلگردهای آلیاژ حافظه دار شکلی در وسط المان قطری مهاربند استفاده شده است. نرمافزار مورد استفاده در این پژوهش نرم افزار ABAQUS می باشد. جهت اعتبارسنجی مدل ها، در ابتدا قاب دو طبقه مهاربندی مجهز به آلیاژ حافظه دار شکلی که در مطالعات آزمایشگاهی هان و همکاران در سال 2003 استفاده شده بود، در نرم افزار، مدل سازی و تحلیل شد. نتایج تطابق قابل قبول پاسخ های بدست آمده از دو روش آزمایشگاهی و تحلیلی را نشان می دهد. جهت بررسی تأثیر ارتفاع برعملکرد لرزه ای سازه های مجهز به این نوع از میراگرها، ساختمان های مورد مطالعه به 3 و12 طبقه افزایش یافت و روی مدل ها، تحلیل های رفت و برگشتی غیرخطی و دینامیکی غیرخطی تاریخچه زمانی تحت شتاب نگاشت زلزله طبس انجام گرفت. نتایج بررسی ها نشان می دهد استفاده از این نوع میراگرها باعث تسریع در استهلاک انرژی و کاهش چشمگیر در دامنه ارتعاش و برش پایه می شود بطوریکه در حضورآلیاژ حافظه دار شکلی در ساختمان 3 طبقه، قابلیت جذب واستهلاک انرژی سیستم سازه ای 5/2 برابر و سختی اولیه سیستم سازه ای 2 برابر حالت اولیه می باشد. همچنین با افزایش ارتفاع، اثر بخشی آن در کنترل پاسخ لرزه ای سازه بین 10 تا 15 درصد کاهش می یابد.
پرونده مقاله
کاهش انرژی ورودی به سازهها با استفاده از میراگرهای الحاقی،روشی مؤثر در میرا نمودن انرژی ورودی به سازه است. از جمله ابزارهای مناسب برای میرا نمودن انرژیورودی سازه، میراگر ویسکوالاستیک است.با توجه به این که عموماً در تحلیل سازهها خاک واقع در زیر سازهها صلب فرض میشود و چکیده کامل
کاهش انرژی ورودی به سازهها با استفاده از میراگرهای الحاقی،روشی مؤثر در میرا نمودن انرژی ورودی به سازه است. از جمله ابزارهای مناسب برای میرا نمودن انرژیورودی سازه، میراگر ویسکوالاستیک است.با توجه به این که عموماً در تحلیل سازهها خاک واقع در زیر سازهها صلب فرض میشود و از اثر اندرکنش خاک و سازه صرفنظر میشود ولی در واقعیت این خاک صلب نیست و وجود خاک در زیر سازه باعث تغییر خصوصیات دینامیکی سازه و در نتیجه پاسخ آن میگردد.پاسخ سازه و عملکرد میراگرها به مؤلفههای گوناگونی از جمله نوع حرکت زمین و مشخصات خاک بستگی دارد.در این پژوهشچند قاب بتنی خمشی ویژه دو بعدی مورد بررسی قرار گرفته است، که در آن برای مدلسازی قاب با میراگر الحاقی از روش Kelvin در قابها استفاده شده و برای مدلسازی اثر اندرکنش خاک بر روی سازهی با میراگر الحاقی از روش فنر و میراگر معادل در نرمافزار OpenSees استفاده شده است. قابهای مورد مطالعه پس از بهسازی با میراگر، تحت تحلیل دینامیکی تاریخچه زمانی غیرخطی قرار گرفتهاند و این تحلیل در سه میرایی 5%، 10% و 15% انجام گرفته است. در پایان نتایج حاصل از تأثیر میراگر ویسکوالاستیک با وجود اندرکنش خاک و سازه تحت میراییهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
روش اندازه گیری سرعت گذر امواج اولتراسونیک بعنوان ابزاری برای آزمایش مصالح و به منظور تعیین کیفیت و مقاومت مورد استفاده قرار می گیرد. سرعت گذر امواج اولتراسونیک از جامدات به دانسیته و مشخصات الاستیسیته آنها بستگی دارد. کیفیت برخی از مواد در بعضی موارد بستگی به میزان سخت چکیده کامل
روش اندازه گیری سرعت گذر امواج اولتراسونیک بعنوان ابزاری برای آزمایش مصالح و به منظور تعیین کیفیت و مقاومت مورد استفاده قرار می گیرد. سرعت گذر امواج اولتراسونیک از جامدات به دانسیته و مشخصات الاستیسیته آنها بستگی دارد. کیفیت برخی از مواد در بعضی موارد بستگی به میزان سختی و الاستیسیته آنها دارد، بنابراین اندازه گیری سرعت گذر امواج در چنین مصالحی می تواند برای تعیین کیفیت و خصوصیات الاستیکی این مواد مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به کاربرد گروت های پایه سیمانی در صنعت سازه در پر کردن فاصله بین اعضای سازه ای و فونداسیون های بتنی و نیاز به توانایی جذب و انتقال انواع بارهای استاتیکی و دینامیکی توسط گروت به فونداسیون، همواره مهندسین سازه نیازمند گروتی با کیفیت، مقاومت و دوام بالا هستند. برای دست یابی به این مهم گروت باید دارای ساختار درونی مستحکم و با حداقل خلل و فرج و حفرات داخلی باشد تا بخوبی در شرایط مختلف جوی اعم از ذوب و انجماد های متوالی و سایر شرایط نامساعد که در طول دوران سرویس، سلامت و کیفیت آن را تهدید می کند انجام وظیفه کند. جهت بررسی این ویژگی ها یکی از بهترین راه کارها تست سرعت عبور امواج اولتراسونیک از داخل نمونه های گروت هست که در این مقاله انجام شده و نتایج آن در قالب نمودار ها و جداول برپایه سرعت عبور امواج و مدول الاستیسسته دینامیکی مقایسه شده است. نتایج در بسیاری از موارد حاکی از افزایش مدول الاستیسیته دینامیکی بر اثر اصلاح ترکیب گروت با پودر نانوسیلیس و میکروسیلیس است بطوری که با جایگزینی نانوسیلیس و میکروسیلیس به ترتیب با 1 و 20 درصد وزنی سیمان در ترکیب گروت، افزایش 64 درصدی مدول الاستیسیته دینامیکی حاصل گردیده است.
پرونده مقاله
در سازههای دارای بادبند یکی از مسئلههای مهم سختی زیاد مربوط به وجود بادبند در قابها میباشد که برای بهبود عملکرد لرزهای بهتر است تا اندازهای این سختی کاهش یابد. اگر بادبند با سختی زیاد همراه باشد، هنگام وقوع زلزله نمیتواند وظیفه مستهلک نمودن انرژی را بخوبی انجام ده چکیده کامل
در سازههای دارای بادبند یکی از مسئلههای مهم سختی زیاد مربوط به وجود بادبند در قابها میباشد که برای بهبود عملکرد لرزهای بهتر است تا اندازهای این سختی کاهش یابد. اگر بادبند با سختی زیاد همراه باشد، هنگام وقوع زلزله نمیتواند وظیفه مستهلک نمودن انرژی را بخوبی انجام دهد وتمام انرژی جذب سازه میشود در نتیجه باید به دنبال راهکار بهتری باشیم تا بتوانیم سازه را تا حدی همراه حرکات زلزله نموده وکارایی آن را برای استهلاک انرژی بالا ببریم. برای اینکار سعی شده تا یک راهکار مورد ارزیابی قرار گیرد و آن، استفاده از یک رینگ سربی و لاستیکی در اتصال پیچ و مهره بادبند به صفحههای اطراف آن و مقایسه تاثیرات آنها بر قاب فولادی دارای بادبند ضربدری میباشد. قاب مورد مطالعه توسط نرمافزار المان محدود(Abaqus/6.13) تحت سه رکورد زلزلههای بم، کوپه و سن فرناندو تحلیل دینامیکی شده و سپس با وجود رینگ لاستیکی و سربی و بدون وجود رینگ، مقادیر برش پایه، جابجایی نسبی و انرژی داخلی سازه بررسی شده است. نتایج نشان می‎دهد که حداکثر برش پایه و میزان جذب انرژی در قاب دارای رینگ لاستیکی کاهش یافته است.
پرونده مقاله
امروزه روند مقاوم سازی و بهسازی لرزه ای در کشورمان شتاب بیشتری به خود گرفته است و با توجه به این که اغلب ساختمان های موجود در کشورمان بافتی فرسوده و غیر استاندارد دارند، بررسی مقاوم سازی به ویژه در حیطهی ستون ها که از مهم ترین و حیاتی ترین اجزای سازه می چکیده کامل
امروزه روند مقاوم سازی و بهسازی لرزه ای در کشورمان شتاب بیشتری به خود گرفته است و با توجه به این که اغلب ساختمان های موجود در کشورمان بافتی فرسوده و غیر استاندارد دارند، بررسی مقاوم سازی به ویژه در حیطهی ستون ها که از مهم ترین و حیاتی ترین اجزای سازه می باشند، امری اجتناب ناپذیر است. لذا در این تحقیق به بررسی رفتار ستون های بتن مسلح تحت اثر بارگذاری چرخه ای قبل و بعد از بهسازی با الیاف پلیمری می پردازیم. در همین راستا جهت صحت سنجی مدل سازی از یک مطالعه آزمایشگاهی مناسب استفاده شده است. سپس در نرم افزار اجزای محدود آباکوس با شبیه سازی چندین مدل متنوع به بررسی نحوه مناسب آرایش مقاوم سازی الیاف پلیمری پرداخته شده است. پس از مطالعه نمودارهای هیسترزیس بار- جابجایی، نمودار پوش بار- جابجایی، بار نهایی و سهم الیاف پلیمری مدلها، مشخص شد، نمونه هایی که الیاف پلیمری دارند دارای قابلیت تحمل بار بیشتر و همچنین جذب و استهلاک انرژی بیشتر نسبت به حالت بدون الیاف می باشند.
پرونده مقاله
هدف از تحقیق حاضر، بررسی میزان تاثیرگذاری جهش دینامیکی در بهبود عملکرد الگوریتم PSO استاندارد است. الگوریتم جدید تولید شده، الگوریتم تجمع ذرات اصلاح شده MPSO نامگذاری شده است که در آن جهت گریز از بهینههای محلی، از جهش دینامیکی بهره جسته شده است. بهینهسازی به معنای یاف چکیده کامل
هدف از تحقیق حاضر، بررسی میزان تاثیرگذاری جهش دینامیکی در بهبود عملکرد الگوریتم PSO استاندارد است. الگوریتم جدید تولید شده، الگوریتم تجمع ذرات اصلاح شده MPSO نامگذاری شده است که در آن جهت گریز از بهینههای محلی، از جهش دینامیکی بهره جسته شده است. بهینهسازی به معنای یافتن بهترین پاسخ یک مسئله تحت شرایط یک سری قیود از پیش تعیین شده است. منظور از بهترین پاسخ بسته به نوع مسئله میتواند متفاوت باشد. بعنوان مثال در مسائل مهندسی سازه، بهترین پاسخ میتواند هزینه حداقل ساخت و ساز یا توزیع بسیار نزدیک به یکنواخت تغییرمکان نسبی طبقات و غیره باشد. در دیگر علوم نیز این موضوع مطرح است که از آن میان میتوان به مسائل مربوط به حمل و نقل، برق و الکترونیک، زیستشناسی، جامعهشناسی و غیره اشاره نمود. روشهای مختلفی برای حل مسائل بهینهسازی مطرح شده است که میتوان آنها را در دو مجموعه کلی روشهای مبتنی بر مشتق و روشهای فراکاوشی طبقه بندی کرد. روشهای مبتنی بر مشتق جزو روشهای ابتدایی ولی قدرتمند مطرح بودند و مزیت آنها نسبت به روشهای فراکاوشی آن بود که حجم محاسبات کمتری را می طلبیدند. ولی لازم بود که تابع هدف از یک رابطه پیوسته بر اساس متغیرهای طراحی پیروی نماید. با گسترش مسائل مهندسی و دسترسی به کامپیوترهای قوی، حجم زیاد محاسبات دیگر بعنوان یک مشکل برای روشهای فراکاوشی مطرح نشد. این روشها نسبت به روشهای مبتنی بر مشتق، از مفاهیم سادهتری بهره میبرند و لازم نیست به مفاهیم پیچیده ریاضی وارد شد. در نتیجه در دهه اخیر به شدت رشد پیدا کردهاند. الگوریتم تجمع ذرات جزو طبقه‎بندی روشهای فراکاوشی است. جهت بررسی عملکرد این الگوریتم جدید، از آن برای حل مسئلههای بهینهسازی سازهای استفاده شده است. این مسئله ها، قابهای خمشی بتن آرمه هستند که قبلا توسط محققین مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج بهینهسازی با استفاده از MPSO بسیار مطلوب ارزیابی میشود و بهبودهای چشمگیری در حلهای نهایی حاصل شده است.
پرونده مقاله