شناسه و گونههای آن در زبان تبری
محورهای موضوعی :
زبان، گویش ها و ادبیات شمال کشور (گیلکی، مازنی، طبری و غیره))
غفارعلی عسکری
1
1 - دکترای زبان و ادبیات فارسی، دبیر آموزش و پرورش شهرستان بندر گز
تاریخ دریافت : 1394/11/03
تاریخ پذیرش : 1394/11/20
تاریخ انتشار : 1395/03/01
کلید واژه:
شناسه,
زبان تبری,
شرایط واجی,
ماضی,
مضارع,
چکیده مقاله :
در زبان فارسی معیار، شناسه ها، معیّن، قیاسی و قاعده مندند؛ امّا در زبان تبری، شناسه ها دارای گونه های مختلفی است که در موقعیت های واجی تغییر می کنند و شناخت آنها دقّت بیشتری می طلبد. در زبان تبری هر شش شناسه، آشکار و تعداد آن در ماضی و مضارع یکسان است؛ به عبارتی در سوم شخص مفرد فعل ماضی، شناسۀ پنهان وجود ندارد.
این نوشتار کوشیده است تا شناسه های تبری و گونه های آن را در زمان های مختلف با مثال هایی در شعر بررسی کند.
چکیده انگلیسی:
Verb endings are specific, deductive, and systematic in standard Persian language. But unlike the Persian language, verb endings have different species and change on phonological positions in Tabari language, and their recognition requires more attention. Other issue is that each of six verb endings is clear and obvious in Tabari language, and the number of them is identical in past and future tenses; in other words, there is no hidden verb ending in the third singular person of past tense verb. While, the number of past and future verb endings is different in standard Persian language and there is a zero morpheme in third singular person.
This article has attempted to study the Tabari’s verb endings and its species at different tenses. Thus, it has provided a sample in form of verse for each species and made it clear that the verb endings are obvious and the number of them is identical in past and future tenses contrary to Persian language
منابع و مأخذ:
1. اسلامی ، محرم .(1388)، تکیه در زبان فارسی، اولین همایش ملی زبان شناسی، اسفند 1388، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران.
2. بهاری، محمدرضا.(1378)، زبانشناسی عملی، بررسی گویش مردم سیستان. زاهدان، ناشر: مؤلف.
3. حق شناس، دکتر محمدعلی. (1374)، آواشناسی (فونتیک)، انتشارات آگاه، چاپ چهارم.
4. سامعی، حسین. (1375)، تکیۀ فعل در زبـان فارسـی، رسـالۀ دکتـری زبـانشناسـی همگـانی، دانشگاه تهران
5. عمرانی، غلامرضا. (1386)، گونه (لوترر،آرگو،جارگون، کنت)، از مجموعۀ طالع مسعود، به کوشش مصطفی منصف و حمید صدری، اصفهان، کلبه ی کتاب.
6. عمرانی، غلامرضا. (1387)، «میانجی، واج است یا تک واژ؟ هردو یا هیچ کدام؟» مجله ی رشد آموزش زبان و ادب فارسی.
7. لازار، ژیلبر. (1992)، دستور زبان فارسی معاصـر. ترجمـه مهسـتی بحرینـی. تهـران: انتشـارات هرمس.
8. محمدی خمک، جواد. (1379)، واژه نامۀ سکزی. تهران. سروش.
9. معین، محمد. (1361)، برهان قاطع، انتشارات امیر کبیر.
10. ناتل خانلری ، پرویز.(1337) وزن شعر فارسی ؛ تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
11. نوربخش، ماندانا و بی جن خان، محمود.(1385)، واج شناسی نوایی وزبان فارسـی، ویـژهنامـۀ زبانشناسی، پژوهشگاه میراث فرهنگی، ش 14و15.
12. وحیدیان کامیار، تقی .(1347)، تکیه در زبان فارسی، پایان نامۀ دکترا : دانشگاه تهران.
1. Ferguson, C. A. (1957). ``Word Stress in Persian'', Language, 33(2), 123-135.
2. Hayes, Bruce. (1995 ) .” Metrical stress theory: Principles and Case Studies. ” Chicago: The University of Chicago Press. Pp. xv + 455.
3. Kahnemuyipour, A.(2003). “Syntactic categories and Persian stress”, Natural Language and Linguistic Theory, 21, 333-379.
4. Ladefoged, P.(1975). A Course in Phonetics. New York: Harcourt Brace Jovanovich.
5. Lehiste, I. (1977). Suprasegmentals. Massachusetts: The M.I.T press.
6. Mahootian, S. (1997). Persian: Descriptive Grammar. London: Routlegde
7. Nespor, M. and I. Vogel. (1986). Prosodic phonology. Dordrecht: Foris publication.
8. Windfuhr, G. (1979). Persian Grammar: History and State of its Study. Berlin: Walter de Gruyter.