فهرس المقالات رحیم بایزیدی


  • المقاله

    1 - پارادایم‌های روابط بین‌الملل: بررسی پارادایمیک بودن رویکردهای نظری روابط بین‌الملل در ابعاد نظری، روش شناسی و شناخت شناسی
    تحقیقات سیاسی و بین المللی , العدد 1 , السنة 6 , بهار 1393
    در این مقاله قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که می‌توان رشته ی روابط بین‌الملل را در ابعاد نظری، روش‌‌شناختی و شناخت‌شناسی پارادایمیک نامید؟ پاسخ به این پرسش بیشتر بر اساس پژوهش‌ها و پیمایش‌های انجام شده در این مورد در آمریکا و برخی دیگر از کشورها توسط موسسه تئوری و اعم أکثر
    در این مقاله قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که می‌توان رشته ی روابط بین‌الملل را در ابعاد نظری، روش‌‌شناختی و شناخت‌شناسی پارادایمیک نامید؟ پاسخ به این پرسش بیشتر بر اساس پژوهش‌ها و پیمایش‌های انجام شده در این مورد در آمریکا و برخی دیگر از کشورها توسط موسسه تئوری و اعمال آن در روابط بین‌الملل است. فرضیه ی پژوهش حاضر این است که با توجه به کثرت نظریه ها و رویکردهای رشته ی روابط بین‌الملل و تنوع روش‌های به کار گرفته شده در این حوزه، نمی‌توان روابط بین‌الملل را در نظریه و روش پارادایمیک نامید. در بحث شناخت‌شناسی نیز با وجود تسلط آموزه ی پوزیتیویسم در آمریکا، تفاوت چشم گیری در میزان تسلط این آموزه در کشورهای دیگر از قبیل کانادا، نیوزیلند، انگلستان و آفریقای جنوبی وجود دارد و در همه موارد یاد شده آموزه‌های غیرپوزیتیویسمی در این کشورها از تسلط بیشتری نسبت به پوزیتیویسم برخوردار است. بنابراین در این نوشتار قصد داریم روابط بین‌الملل را به عنوان رشته‌ای غیرپارادایمیک معرفی کنیم تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - سیاست‌های آبه نومیکس و توسعه در ژاپن
    علوم سیاسی , العدد 1 , السنة 13 , بهار 1396
    توسعه و رشد اقتصادی از جایگاه مهمی در ادبیات اقتصاد سیاسی جهان برخوردار است و به لحاظ اهمیتی که این بحث در سیاست و اقتصاد کشورهای مختلف و خصوصاً جهان در حال توسعه دارد، به دغدغه اصلی بسیاری از کشورها چه توسعه یافته و چه در حال توسعه در سطوح مختلف سیاست‌گذاری تبدیل شده ا أکثر
    توسعه و رشد اقتصادی از جایگاه مهمی در ادبیات اقتصاد سیاسی جهان برخوردار است و به لحاظ اهمیتی که این بحث در سیاست و اقتصاد کشورهای مختلف و خصوصاً جهان در حال توسعه دارد، به دغدغه اصلی بسیاری از کشورها چه توسعه یافته و چه در حال توسعه در سطوح مختلف سیاست‌گذاری تبدیل شده است. ژاپن کشوری است که روند توسعه سریع آن خصوصا پس از پایان جنگ جهانی دوم، آن را تبدیل به الگویی موفق از توسعه در سراسر جهان کرد. این روند از اوایل دهه 1990 میلادی متوقف شد و در این دوره اقتصاد ژاپن با رکودی نسبی مواجه شده است. در همین دهه رقبای منطقه ای ژاپن از قبیل چین و کره جنوبی رشد سریعی را تجربه کرده و موازنه قدرت در شرق آسیا را به نفع خود تغییر دادند. این تحولات، رکود اقتصادی ژاپن را به چالشی ملی برای این کشور تبدیل کرد. در این نوشتار قصد داریم ضمن تاکید بر فرهنگ توسعه گرای جامعه ژاپن به عنوان عامل اصلی توسعه در این کشور، با روش توصیفی تحلیلی به علل رکود و ضعف این کشور در چند دهه اخیر بپردازیم. استدلال این مقاله آن است که تحولات روی داده در سطح سیاست‌گذاری و روی کار آمدن شینزو آبه و ارائه برنامه اقتصادی وی تحت عنوان آبه‌نومیکس، با نادیده گرفتن فرهنگ توسعه گرای این کشور و تاکید بر روی سیاست‌گذاری‌های اقتصادی با آثار کوتاه مدت، با وجود آثار مثبت کوتاه مدت بر اقتصاد این کشور، موفق نخواهد بود. تفاصيل المقالة