فهرس المقالات علی فیض اللهی


  • المقاله

    1 - رابطه‌ی احساس تعلق به شهر و مشارکت اجتماعی در مدیریت شهری
    مطالعات جامعه شناختی شهری , العدد 4 , السنة 11 , پاییز 1400
    احساس تعلق به شهر نشانگر وجود ذهنیت مثبت افراد نسبت به محل سکونت و سایر شهروندان است و تداوم تعلق به شهر لاجرم شکلی از تعهد را برای شهروندان نسبت به محیط اجتماعی پیرامون در بر دارد. مشارکت در حیات اجتماعی شهر همواره موضوع مهمی در حوزه‌ی جامعه‌شناسی شهری بوده است. لذا ای أکثر
    احساس تعلق به شهر نشانگر وجود ذهنیت مثبت افراد نسبت به محل سکونت و سایر شهروندان است و تداوم تعلق به شهر لاجرم شکلی از تعهد را برای شهروندان نسبت به محیط اجتماعی پیرامون در بر دارد. مشارکت در حیات اجتماعی شهر همواره موضوع مهمی در حوزه‌ی جامعه‌شناسی شهری بوده است. لذا این مقاله در صدد است تا رابطه‌ی احساس تعلق به شهر و مشارکت اجتماعی شهروندان در مدیریت شهری را بررسی کند. چارچوب نظری پژوهش متشکل از متغیرهای برگرفته شده از نظریه‌های دورکیم، پارسونز، دیویس، آنتونسیچ، گیدنز و پاتنام است. لذا در یک مطالعه‌ی پیمایشی از بین جامعه‌ی آماری مشتمل بر 49309 خانوار ساکن شهر ایلام، با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای و نهایتاً تصادفی ساده، نمونه‌ای شامل 334 نفر سرپرست خانوار را انتخاب نموده و با استفاده از پرسشنامه‌ای که اعتبار صوری آن به وسیله خبرگان مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ، 78/. محاسبه شده‌است، داده‌های مورد نظر گردآوری و تحلیل شده‌اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده‌ی متوسط بودن میزان متغیرهای مشارکت اجتماعی شهروندان (04/2)، مشارکت مدنی (۲)، روحیه‌ی مشارکتی (92/1)، اعتماد به مدیران (01/2) و نیز میزان احساس تعلق به شهر (46/2) است و لذا عوامل اجتماعی مذکور در مشارکت اجتماعی در مدیریت شهر مؤثر هستند و در آزمون معادلات ساختاری روابط این متغیرها با متغیر وابسته تایید شده‌است. به طور کلی نتایج بیانگر مشارکت اجتماعی متوسط شهروندان است ولیکن به دلیل مهاجرپذیری عمدتاً روستایی و درون استانی و ترکیب محله‌های شهری پتانسیل لازم جهت بهره‌مندی مدیریت شهری از ظرفیتهای مشارکتی شهروندان را دارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مطالعه جامعه شناختی میزان خشونت علیه زنان در خانواده و عوامل موثر برآن(مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
    فصلنامه زن و جامعه , العدد 4 , السنة 11 , پاییز 1399
    خشونت خانگی واقعیتی است که در همه جوامع وجود دارد و عوامل گوناگونی بر آن تأثیر دارد. به دلیل شیوع این پدیده در خانواده ها مطالعه حاضر بنا دارد به بررسی رابطه بین همسرآزاری(خشونت علیه زنان)در خانواده و عوامل اجتماعی مؤثر برآن بپردازد. هدف این تحقیق شناخت میزان و نوع این أکثر
    خشونت خانگی واقعیتی است که در همه جوامع وجود دارد و عوامل گوناگونی بر آن تأثیر دارد. به دلیل شیوع این پدیده در خانواده ها مطالعه حاضر بنا دارد به بررسی رابطه بین همسرآزاری(خشونت علیه زنان)در خانواده و عوامل اجتماعی مؤثر برآن بپردازد. هدف این تحقیق شناخت میزان و نوع این پدیده در شهر کرمانشاه می باشد.
    جامعه آماری این پژوهش ،زنان متأهل شهر کرمانشاه می باشد که حداقل یکسال از ازدواج آنها گذشته باشد.نمونه گیری در این تحقیق براساس نمونه گیری خوشه ای واز جمعیت نمونه(200 نفر) اطلاعات توسط پرسشنامه همراه با مصاحبه جمع آوری شد.برطبق یافته های پژوهش بین تصوراقتدارگرایانه مرد از نقش خود و خشونت علیه زنان رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.همچنین رابطه معکوسی بین میزان خشونت علیه زنان و میزان مذهبی بودن زنان و مردان وجود دارد و رابطه معکوسی بین میزان تحصیلات زن و مردان و خشونت خانگی علیه آنان وجود دارد.براساس معادله رگرسیون، متغیر تصور سلطه گرایانه مرد و میزان انجام کارهای خانه توسط زن تأثیر مثبتی بر خشونت علیه زنان دارند و متغیر مذهبی بودن مرد تأثیر منفی و معکوسی برخشونت علیه زنان دارد.همچنین مقادیر بتا نشان میدهد که متغیرتصور سلطه گرایانه مرد از خود بیشترین تأثیر(35/0)را بر متغیر وابسته دارد، در مرتبه بعد(میزان مذهبی بودن مرد 17/0-) و سپس میزان انجام امور منزل توسط زن(15/0) قرار دارد. تفاصيل المقالة