اثر محلولپاشی سالیسیلیک اسید و عناصر ریزمغذی بر برخی ویژگیهای بیوشیمیایی و زراعی رقم نپتون کلزا در شرایط تنش کمآبی طی آزمایشی بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-95 در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان بررسی گردید. تنش کم أکثر
اثر محلولپاشی سالیسیلیک اسید و عناصر ریزمغذی بر برخی ویژگیهای بیوشیمیایی و زراعی رقم نپتون کلزا در شرایط تنش کمآبی طی آزمایشی بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-95 در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان بررسی گردید. تنش کمآبی بهعنوان عامل اصلی در دو سطح ](آبیاری مجدد در 20 (شاهد) و 70 درصد تخلیه ظرفیت زراعی)[ و ترکیب تیماری دو عامل محلولپاشی عناصر ریزمغذی (عدم مصرف و محلولپاشی با غلظت 2 در هزار) و عامل سالیسیلیک اسید (غلظتهای صفر، 5/0، 1 و 5/1 میلیمولار) در کرت های فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که اثر تنش کمآبی و سالیسیلیک اسید بر کلیه صفات مورد مطالعه معنیدار بود. اثر کود ریزمغذی، به جز بر میزان ترکیبات آنتیاکسیدانت، بر سایر صفات مورد مطالعه نیز معنیدار به دست آمد. نتایج همچنین نشان داد که اثر متقابل سهگانه بر صفات کاتالاز، پراکسیداز، پرولین، درصد روغن، عملکرد دانه و عملکرد روغن معنیدار است. بیشترین میانگین درصد روغن، عملکرد دانه و عملکرد روغن بهترتیب با مقدار 02/46 درصد، 4424 و 2036 کیلوگرم در هکتار از ترکیب تیماری (عدم تنش+ محلولپاشی 5/1 میلی مولار سالیسیلیک اسید و غلظت 2 در هزار کود ریزمغذی) می باشند. نتایج این تحقیق بر اساس روند تغییرات میانگینها، نشان داد که کاربرد سالیسیلیک اسید و عناصر ریزمغذی اثر تنش کمآبی در گیاه کلزا را تا حدی کاهش میدهد. بهطورکلی، باتوجه به نتایج بهدست آمده از این تحقیق، برای کاهش اثرات منفی تنش کمبود آب و حصول عملکرد دانه مناسب، استفاده از کود ریزمغذی فرتی میکس سهگانه و غلظت 5/1 میلیمولار سالیسیلیک اسید در شرایط تنش کم آبی توصیه میگردد.
تفاصيل المقالة
بهمنظور بررسی اثر تغذیه برگی آهن بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام نخود دیم آزمایشی بهصورت فاکتوریل با دو عامل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 92-91 در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان اجرا گردید. عامل اول رقم(آزاد، هاشم و لاین ILC482) و عامل دوم أکثر
بهمنظور بررسی اثر تغذیه برگی آهن بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام نخود دیم آزمایشی بهصورت فاکتوریل با دو عامل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 92-91 در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان اجرا گردید. عامل اول رقم(آزاد، هاشم و لاین ILC482) و عامل دوم محلولپاشی کود نانو کلات آهن(عدم محلولپاشی، 1، 2 و 3 در هزار در هکتار) بود. نتایج نشان داد که اثر متقابل رقم در کود آهن بر صفات ارتفاع بوته، طول غلاف، تعداد شاخه فرعی، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و عملکرد دانه معنیدار شد و بر صفات درصد پوکی غلاف، وزن صد دانه و عملکرد بیولوژیک نخود تأثیر معنیداری نداشت. بالاترین تعداد شاخه فرعی، تعداد غلاف در بوته و عملکرد بیولوژیک از اثر متقابل لاین ILC482 در سطح 3 در هزار محلولپاشی نانو کودکلات آهن حاصل شد. بیشترین عملکرد دانه(به میزان 1296 و 1238 کیلوگرم در هکتار) به ترتیب از اثر متقابل لاین ILC482 در سطح 3 و 2 در هزار محلولپاشی نانو کودکلات آهن حاصل شد، بنابراین بهطورکلی با توجه به کاهش هزینههای تولید و ملاحظات زیستمحیطی لاین ILC482 به همراه سطح 2 در هزار محلولپاشی نانوکودکلات آهن جهت کسب عملکرد دانه مناسب برای شرایط دیم منطقه آزمایش و مناطق اقلیمی مشابه توصیه میشود.
تفاصيل المقالة
بهمنظور بررسی تاثیر مقادیر مختلف کود آلی ورمی کمپوست و پلیمر بیوسوپرجاذب بر عملکرد دانه و خصوصیات ریشه دو رقم نخود دیم، آزمایشی به صورت فاکتوریل با سه عامل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 93-92 در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان اجرا گردید. عا أکثر
بهمنظور بررسی تاثیر مقادیر مختلف کود آلی ورمی کمپوست و پلیمر بیوسوپرجاذب بر عملکرد دانه و خصوصیات ریشه دو رقم نخود دیم، آزمایشی به صورت فاکتوریل با سه عامل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 93-92 در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان اجرا گردید. عامل اول ورمی کمپوست در سه سطح (صفر،10 و 15 تن در هکتار) عامل دوم پلیمر بیوسوپرجاذب در سه سطح (صفر، 150 و 250 کیلوگرم در هکتار) و عامل سوم دو رقم اصلاح شده نخود به نامهای آرمان و آزاد بود. نتایج نشان داد اثرات متقابل دوگانه ورمی کمپوست در بیو سوپرجاذب بر صفات عملکرد دانه، حجم ریشه، وزن ریشه و سطح کل ریشهها معنیدار شد و بر صفات طول ریشه و تعداد گره روی ریشه تأثیرمعنیداری نداشت. نتایج مقایسه میانگین اثرات متقابل سهگانه ورمی کمپوست در بیوسوپرجاذب در رقم نشان داد بیشترین عملکرد دانه مربوط به تیمارهای (کاربرد 15 تن در هکتار ورمی کمپوست و عدم استفاده از بیوسوپرجاذب در ارقام آزاد و آرمان به ترتیب با مقدار 77/1658 و 39/1636 کیلوگرم در هکتار) بود، که با توجه به عدم تفاوت معنیدار بین آنها هر یک از ارقام فوق برای کاشت در شرایط اقلیمی منطقه مورد بررسی قابل توصیه است.
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی اثرات ورمی کمپوست و پلیمر بیوسوپرجاذب بر عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم نخود دیم، آزمایشی به صورت فاکتوریل با سه عامل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 93-92 در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان اجرا گردید. عامل اول کود ورمی کمپوست در أکثر
به منظور بررسی اثرات ورمی کمپوست و پلیمر بیوسوپرجاذب بر عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم نخود دیم، آزمایشی به صورت فاکتوریل با سه عامل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 93-92 در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان اجرا گردید. عامل اول کود ورمی کمپوست در سه سطح عدم استفاده (شاهد)، 10 و 15 تن در هکتار، عامل دوم پلیمر بیوسوپرجاذب در سه سطح عدم استفاده (شاهد)، 150 و 250 کیلوگرم در هکتار و عامل سوم دو رقم اصلاح شده نخود به نام های آرمان و آزاد بود. نتایج نشان داد که اثرات متقابل دوگانه کود ورمی کمپوست و بیوسوپرجاذب بر صفات عملکرد دانه، تعداد غلاف در بوته، تعداد غلاف بارور، سرعت رشد رویشی و شاخص سطح برگ معنیدار شد در حالی که بر صفات وزن صد دانه، مقدار ماده خشک منتقل شده به دانه و کارایی انتقال مجدد ماده خشک تأثیر معنیداری نداشت. نتایج مقایسه میانگین اثرات متقابل سهگانه ورمی کمپوست و بیو سوپرجاذب و رقم نشان داد بیشترین عملکرد دانه مربوط به تیمارهای کاربرد 15 تن در هکتار ورمی کمپوست و عدم استفاده از بیوسوپرجاذب در ارقام آزاد و آرمان به ترتیب با مقدار 77/1658 و 39/1636 کیلوگرم در هکتار بود. که با توجه به عدم تفاوت معنیدار بین آنها هر یک از ارقام فوق جهت کاشت در شرایط اقلیمی منطقه قابل توصیه است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications