هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر عزت نفس دانشآموزان دختر پایهی سوم متوسطه شهر تبریز بود. به این منظور به روش نمونهگیری خوشهای و به طور تصادفی از دو دبیرستان شهر تبریز 56 نفر انتخاب شد که 34 نفر از آنان در گروه آزمایش و 22 نفر در گروه کنترل قرار أکثر
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر عزت نفس دانشآموزان دختر پایهی سوم متوسطه شهر تبریز بود. به این منظور به روش نمونهگیری خوشهای و به طور تصادفی از دو دبیرستان شهر تبریز 56 نفر انتخاب شد که 34 نفر از آنان در گروه آزمایش و 22 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. پرسشنامهی عزت نفس کوپر اسمیت(میزان پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 78/0 برآورد شده است) به عنوان پیشآزمون توسط هر دو گروه تکمیل شده سپس گروه آزمایش هشت جلسه آموزش مهارتهای زندگی(مهارت همدلی، مهارت تصمیمگیری، مهارت حل مسئله، مهارت ابراز وجود) را دریافت نمود و گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را گذراند. سپس از هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد و دادههای به دست آمده با استفاده از نرمافزار SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی بر عزت نفس کلی، عزت نفس تحصیلی و عزت نفس اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری دارد. عزت نفس خانوادگی و فردی آزمودنیهـا پس از آمـوزش، افزایش یافت ولی این افزایش معنادار نبود.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه و همچنین تعیین سهم هوشهای چندگانه (هوش زبانی یا کلامی، منطقی- ریاضی، فضایی، موسیقایی، بدنی- جنبشی، درون فردی، میان فردی و طبیعت گرایانه) و ویژگیهای شخصیتی (برونگرایی، سازشپذیری، وظیفهشناسی، روانرنجورخویی و انعطافپذیری یا پذیرابودن نسبت أکثر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه و همچنین تعیین سهم هوشهای چندگانه (هوش زبانی یا کلامی، منطقی- ریاضی، فضایی، موسیقایی، بدنی- جنبشی، درون فردی، میان فردی و طبیعت گرایانه) و ویژگیهای شخصیتی (برونگرایی، سازشپذیری، وظیفهشناسی، روانرنجورخویی و انعطافپذیری یا پذیرابودن نسبت به تجارب جدید) در پیش بینی رویکردهای یادگیری راهبردی، عمقی و سطحی دانشجویان بود. بدین منظور، 413 نفر از دانشجویان گروه های علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز تبریز (283 زن و 130 مرد) با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های هوشهای چندگانه، پنج عامل اصلی شخصیت و رویکردها و مهارت های مطالعه توسط این دانشجویان تکمیل شدند. آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استاندارد یا همزمان برای تحلیل دادههای جمعآوری شده مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که همبستگی منفی و معنیدار بین هوشهای زبانی یا کلامی، منطقی ریاضی، فضایی، درون فردی و طبیعت گرایانه و رویکرد یادگیری سطحی وجود دارد، ولی رابطه بین اکثر هوشها با رویکردهای یادگیری عمقی و راهبردی مثبت و معنیدار بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ویژگی شخصیتی وظیفهشناسی، هوش کلامی یا زبانی و هوش میانفردی (با ارزش بتای منفی) عاملهای پیشبینیکننده معنیداری برای رویکرد یادگیری راهبردی بودند. در پیشبینی رویکرد عمقی متغیرهایی نظیر هوش کلامی یا زبانی، پذیرابودن نسبت به تجربه، هوش طبیعتگرایانه، وظیفهشناسی (با ارزش بتای مثبت) و هوش موسیقیایی و برونگرایی (با ارزش بتای منفی) از لحاظ آماری معنیدار بودند. بهترین عامل پیشبینیکننده برای رویکرد سطحی یادگیری دانشجویان هوش میانفردی بود و متغیرهای پذیرابودن نسبت به تجربه، روانرنجورخویی، وظیفهشناسی، هوش کلامی یا زبانی و هوش موسیقیایی از لحاظ ارزش بتا در اولویت بعدی قرار داشتند. از بین این متغیرها، پذیرا بودن به تجربه، وظیفهشناسی، هوش کلامی و هوش موسیقیایی در پیشبینی رویکرد یادگیری سطحی بتای منفی داشتند.
تفاصيل المقالة
تشخیص و سنجش عوامل عاطفی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی از حوزه های فعّال و با اهمیت در روانشناسی تربیتی است. در این مطالعه هنجاریابی، روایی و پایایی پرسشنامه تجدید نظر شده سنجش نگرش نسبت به مدرسه را مورد بررسی قرار داده شده است. این پرسشنامه شامل 35 سؤال است که پنج عامل عاطفی م أکثر
تشخیص و سنجش عوامل عاطفی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی از حوزه های فعّال و با اهمیت در روانشناسی تربیتی است. در این مطالعه هنجاریابی، روایی و پایایی پرسشنامه تجدید نظر شده سنجش نگرش نسبت به مدرسه را مورد بررسی قرار داده شده است. این پرسشنامه شامل 35 سؤال است که پنج عامل عاطفی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی (ادراک خود تحصیلی، نگرش نسبت به معلمان و کلاس ها، نگرش نسبت به مدرسه، ارزش گذاری هدفهای مدرسه و انگیزش/خود نظم دهی) را اندازه می گیرد. آزمودنی های پژوهش 317 نفر از دانش آموزان دبیرستانی بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی روایی پرسشنامه SAAS-R از روش تحلیل عاملی تأییدی به روش تجزیه به مؤلفههای اصلی و از روش آلفای کرانباخ برای بررسی میزان پایایی استفاده شد. همچنین بر اساس عملکرد آزمودنی ها جدول های هنجاری برای هر کدام از این آزمون های فرعی تهیه شد. یافتههای بخش تحلیل عاملی نشان داد که با حذف سه سؤال از کل پرسشنامه و تحلیل عاملی بقیه سؤالات و چرخش نتایج با روش واریماکس پنج مؤلفه آشکار می شود که تعداد این مؤلفه های به دست آمده و نیز سؤالاتی که با این مؤلفه ها بار عاملی بالایی داشتند تا حد زیادی با یافته های مؤلفین پرسشنامه و یافته های یک پژوهش داخلی دیگر همخوان است. همچنین مشخص شد که هم کل پرسشنامه و هم تمام آزمون های فرعی از ضریب پایایی بالایی برخوردار هستند.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ساختارهای ادراکی کلاس درس و انگیزش چیرگی(تبحر) دانشجویان با روش همبستگی انجام گرفت. آزمودنیهای پژوهش، شامل 187 دانشجو(73 دانشجوی پسر و114 دانشجوی دختر) بودند که بوسیله نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی از دانشکدههای علوم تربیتی و اجتماعی و أکثر
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ساختارهای ادراکی کلاس درس و انگیزش چیرگی(تبحر) دانشجویان با روش همبستگی انجام گرفت. آزمودنیهای پژوهش، شامل 187 دانشجو(73 دانشجوی پسر و114 دانشجوی دختر) بودند که بوسیله نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی از دانشکدههای علوم تربیتی و اجتماعی و زبان و ادبیات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز انتخاب شدند و از پرسشنامههای ساختار اهداف کلاس درس بلک بورن و پرسشنامه هدفگرایی تحصیلی بوفارد، وزیو، رومانو، کوئینارد، بوردلیو و فیلبو برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که تکالیف جالب و برانگیزاننده کلاس درس مهمترین پیش بینی کننده انگیزش چیرگی(تبحر) دانشجویان است. نتیجه دیگر این پژوهش نشان داد که 19% درصد از واریانس انگیزش هدف چیرگی(تبحر) از طریق یک ترکیب خطی از عوامل تکالیف جالب و برانگیزاننده کلاس درس و ارزشیابی چیرگی تعیین میشود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات روشهای آماری تحلیل رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر به کار رفت.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications