فهرس المقالات داود حسینی نسب


  • المقاله

    1 - رابطه بین مسئولیت پذیری و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری مفهوم خویشتن در بین فرزندان جانبازان و ایثارگران مقطع متوسطه استان آذربایجان شرقی
    زن و مطالعات خانواده , العدد 2 , السنة 14 , تابستان 1400
    هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین مسئولیت پذیری و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری مفهوم خویشتن در بین فرزندان جانبازان و ایثارگران مقطع متوسطه استان آذربایجان شرقی بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان فرزندان جانبازان و ایثارگر که در س أکثر
    هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین مسئولیت پذیری و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری مفهوم خویشتن در بین فرزندان جانبازان و ایثارگران مقطع متوسطه استان آذربایجان شرقی بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان فرزندان جانبازان و ایثارگر که در سال تحصیلی97-98 در مدارس استان آذربایجان شرقی در دوره متوسطه مشغول به تحصیل بودند. از این تعداد 332 نفر به عنوان نمونه به شیوه تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2004)، پرسشنامه مسئولیت پذیری دانش آموزان کردلو (1389) و پرسشنامه مفهوم خویشتن (خودپنداره) بک و ستیر (1978) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی همزمان و آزمون سوبل استفاده شد. یافته ها نشان دادند بین اشتیاق تحصیلی با مسولیت پذیری و مفهوم خویشتن رابطه معنادار آماری وجود دارد. مسئولیت پذیری به تنهایی فقط 7 درصد، اما به همراه مفهوم خویشتن 23 درصد از واریانس مربوط به اشتیاق تحصیلی را تبیین می کند. آزمون سوبل نشان داد که اثر مفهوم خویشتن به عنوان میانجی معنادار می باشد )26/6=z ؛ 01/0>P). مفهوم خویشتن به عنوان میانجی، در رابطه بین اشتیاق تحصیلی با مسولیت پذیری نقش بازی می کند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مقایسه اثربخشی آموزش فرزند پروری مثبت والدین و آموزش مدیریت رفتاری مادران بر میزان پرخاشگری، اضطراب و افسردگی مادران دارای کودکان 4 تا 7 ساله
    آموزش و ارزشیابی , العدد 500 , السنة 1 , بهار 2050
    هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش گروهی فرزند پروری مثبت والدین و آموزش گروهی مدیریت رفتاری مادران بر میزان اضطراب، پرخاشگری و افسردگی مادران دارای کودکان 4 تا 7 ساله است. پژوهش نیز به روش نیمه تجربی و با طرح تحقیق 3 گروه (یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش) با پیش‌آزمو أکثر
    هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش گروهی فرزند پروری مثبت والدین و آموزش گروهی مدیریت رفتاری مادران بر میزان اضطراب، پرخاشگری و افسردگی مادران دارای کودکان 4 تا 7 ساله است. پژوهش نیز به روش نیمه تجربی و با طرح تحقیق 3 گروه (یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش) با پیش‌آزمون و پس‌آزمون انجام شد. جامعه آماری شامل مادران کودکان 4 تا 7 سال شهر تبریز بود که به بیمارستان شهریار و دو کلینیک‌ خصوصی برای رفع مشکلات کودکان خود مراجعه کرده بودند که دراین‌بین مادران از سه مرکز درمانی و از هر مرکز 20 مادربه‌صورت هدفمند انتخاب شدند. قبل از اجرای برنامه‌های آموزشی سه گروه توسط پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992)، اضطراب بک (1967) و افسردگی بک (1964) آزمون شدند، برای گروه آزمایشی اول برنامه آموزش گروهی فرزند پروری مثبت و برای گروه دوم آموزش گروهی مدیریت رفتاری مادران در 8 جلسه 90 دقیقه‌ای اجرا شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند، درنهایت با انجام دوباره پاسخگویی به پرسشنامه پرخاشگری، اضطراب و افسردگی توسط مادران پس‌آزمون صورت گرفت. داده‌های این تحقیق با استفاده از نرم‌افزار SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با تحلیل ANCOVA و t مستقل انجام‌یافته است. یافته‌های پژوهشی حاکی از این است که آموزش گروهی فرزند پروری مثبت والدین و آموزش گروهی مدیریت رفتاری مادران بر میزان پرخاشگری، اضطراب و افسردگی مادران دارای کودکان 4 تا 7 ساله اثر دارد و هر دو آموزش نسبت به گروه کنترل اثربخشی بهتری دارند ولی آموزش گروهی فرزند پروری مثبت والدین قدرتمند تر از آموزش گروهی مدیریت رفتاری مادران است. تفاصيل المقالة