به منظور بررسی تاثیر مصرف کودهای دامی، شیمیایی و تلفیقی بر عملکرد و برخی شاخص های فیزیولوژیکی ارقام مختلف گوجه فرنگی، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در سال زراعی 1393 انجا أکثر
به منظور بررسی تاثیر مصرف کودهای دامی، شیمیایی و تلفیقی بر عملکرد و برخی شاخص های فیزیولوژیکی ارقام مختلف گوجه فرنگی، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در سال زراعی 1393 انجام شد. در این آزمایش از سه نوع کود دامی، شیمیایی و تلفیقی به عنوان عامل اصلی و سه رقم اوربانا، سوپر چیف و سوپر مجار به عنوان عامل فرعی استفاده شدند. شاخص های رشد مورد بررسی شامل شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی و سرعت ماده سازی خالص بودند و نمونه ها پس از استقرار گیاه، هر 10روز یک بار مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثرات کود و رقم بر این شاخص ها معنی دار شدند. بیشترین (3.56) و کمترین (3) شاخص سطح برگ به ترتیب به تیمار کود شیمیایی و کود دامی تعلق داشتند. همچنین، رقم اوربانا نیز با میزان LAI برابر (4) بیشترین و رقم سوپر چیف با LAI برابر (2.78) کمترین شاخص سطح برگ را به خود اختصاص دادند. در این آزمایش، بیشترین سرعت رشد محصول (CGR) در اثر استفاده از تیمارهای کود تلفیقی در رقم اوربانا و کمترین آن در اثر کود دامی در رقم سوپر چیف مشاهده شدند. همچنین، گیاهان تحت تیمار کود شیمیایی بالاترین سرعت رشد نسبی را تولید کردند و گیاهان با تیمارهای کود تلفیقی و کود دامی بعد از آن قرار گرفتند. در انتهای فصل رشد بیشترین عملکرد مربوط به مصرف کود شیمیایی و پس از آن تلفیقی بودند. این آزمایش می تواند در جهت نقش کودهای آلی در تولید مواد غذایی با کمیت و کیفیت مطلوب مورد استفاده کشاورزان این منطقه و سایر مناطق مشابه قرار گیرد.
تفاصيل المقالة
اثر کشت مخلوط افزایشی سیبزمینی و کینوا و مدیریت علفهایهرز بر رشد و عملکرد سیبزمینی طی آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در دو منطقه جیرفت و کهنوج مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای مدیریت علفهایهرز عبارت بودند از شاهد: (بد أکثر
اثر کشت مخلوط افزایشی سیبزمینی و کینوا و مدیریت علفهایهرز بر رشد و عملکرد سیبزمینی طی آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در دو منطقه جیرفت و کهنوج مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای مدیریت علفهایهرز عبارت بودند از شاهد: (بدون کنترل علفهای هرز)، کاربرد علفکش پاراکوات (به میزان سه لیتر در هکتار) و وجیندستی در کرت اصلی و تیمارهای کشت مخلوط سیبزمینی: کینوا (5: 15، 20:5 و 5: 30 بوته در مترمربع) و کشت خالص سیبزمینی (5 بوته در مترمربع) در کرتهای فرعی در نظر قرار گرفتند. بر اساس نتایج، حاصل از آزمایش، کشت مخلوط تأثیر معنیداری بر کاهش تراکم علفهای هرز و افزایش ارتفاع بوته، تعداد برگ در بوته، شاخص سطح برگ، تعداد غده در بوته، عملکرد غده و عملکرد غدههای بازارپسند داشت و با افزایش تراکم بوته کینوا در کشت مخلوط، روند افزایشی در ارتفاع بوته (1/9- 2/4 درصد)، تعداد برگ در بوته (6/16-9/7 درصد) و شاخص سطح برگ (7/12-6/5 درصد) سیبزمینی نسبت به تیمار کشت خالص سیبزمینی (شاهد) مشاهده شد. همچنین، وجیندستی تأثیر بیشتری بر کاهش تراکم علفهای هرز (1/16 درصد) و افزایش تعداد برگ (7/3 درصد)، تعداد غده (4/9 درصد)، عملکرد غده (3/6 درصد) و عملکرد بازارپسند غده سیبزمینی (8/9 درصد) در مقایسه با تیمار علفکش پاراکوات داشت. بیشترین میانگین تعداد غده در هر بوته (5/7 عدد) در کشت مخلوط با تراکم 20:5 بوته در مترمربع به دست آمد که منجر به افزایش 1/7 درصدی در این شاخص نسبت به تیمار شاهد گردید. بیشترین میزان عملکرد غده (54/4 کیلوگرم در مترمربع) و غده بازارپسند سیبزمینی (01/4 کیلوگرم در مترمربع) در کشت مخلوط با تراکم 20:5 بوته در مترمربع تحت وجیندستی علفهرز در کهنوج به دست آمد که بهترتیب موجب افزایش 4/69 و 20 درصدی این شاخصها نسبت به تیمار کشت خالص سیبزمینی بدون عمل وجین (شاهد) در همین منطقه گردید. در مجموع، بهترین نتایج در اثر اعمال کشت مخلوط سیبزمینی:کینوا با تراکم 20:5 بوته در مترمربع تحت عمل وجیندستی علفهرز در کهنوج حاصل گردید.
تفاصيل المقالة
برای ارزیابی تاثیر تراکم بوته بر عملکرد و اجزای عملکرد چهار ژنوتیپ آفتابگردان، تحقیقی در سال 1389 با استفاده از آزمایش کرتهای خرد شده و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل در شرایط محیطی سیستان انجام شد. تراکم بوت أکثر
برای ارزیابی تاثیر تراکم بوته بر عملکرد و اجزای عملکرد چهار ژنوتیپ آفتابگردان، تحقیقی در سال 1389 با استفاده از آزمایش کرتهای خرد شده و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل در شرایط محیطی سیستان انجام شد. تراکم بوته در چهار سطح 7، 5/9، 12 و 5/14 بوته در مترمربع و چهار ژنوتیپ آفتابگردان به نامهای هایسان33، آلستر، CMC-R43 و چرنیانکا در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که اثر نوع رقم بر عملکرد دانه، وزن هزار دانه، ارتفاع بوته، تعداد دانه در طبق و تعداد برگ معنیدار بود. همچنین تراکمهای مختلف در عملکرد دانه، قطر طبق، ارتفاع بوته، تعداد دانه در طبق و تعداد برگ تغییر معنیداری ایجاد کرد. اثرمتقابل رقم و تراکم بر ارتفاع بوته و وزن هزار دانه آفتابگردان معنیدار بود به طوری که که ارتفاع ارقام آلستر، هایسان33 و CMS-R43 با افزایش تراکم بوته افزایش یافت ولی ارتفاع رقم چرنیانکا تحت تاثیر تراکم بوته قرار نگرفت. رقم هایسان 33 با عملکرد دانه 6500 کیلوگرم در هکتار به عنوان رقم پرتولید و رقم چرنیانکا با عملکرد دانه 5240 کیلوگرم در هکتار به دلیل عملکرد قابل قبول و ارتفاع مناسب برای کشت در این منطقه پیشنهاد شد. همچنین تراکم 5/14 بوته در مترمربع با متوسط عملکرد 6903 کیلوگرم در هکتار به عنوان مناسبترین تراکم برای کشت آفتابگردان تعیین شد.
تفاصيل المقالة
زراعت و اصلاح نباتات
,
العدد2,السنة
13
,
تابستان
1396
به منظور بررسی اثر ارقام و تاریخ کاشت بر خصوصیات کیفی و کمی چغندر قند، ازمایشی در سال زراعی94-1393 در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی بصورت اسپیلت پلات در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با 4 تکرار اجرا شد. عامل اصلی شامل تاریخ کاشت (ا أکثر
به منظور بررسی اثر ارقام و تاریخ کاشت بر خصوصیات کیفی و کمی چغندر قند، ازمایشی در سال زراعی94-1393 در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی بصورت اسپیلت پلات در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با 4 تکرار اجرا شد. عامل اصلی شامل تاریخ کاشت (اول و بیستم مهرماه) و عامل فرعی شامل رقم (گیادا، مراک، موناتونو، اسپارتاک و شریف) بود. بالاترین درصد ساقه روی در رقم شریف در تاریخ کاشت اول با 3/23 درصد بود. بیشترین عملکرد ریشه در تاریخ کاشت اول در ارقام مراک و موناتونو بترتیب با 2/54 و 3/54 تن در هکتار و کمترین ان در تاریخ کاشت دوم در ارقام شریف و موناتونو مشاهده شد. همچنین بیشترین عملکرد قند ناخالص و قند سفید در رقم مراک در تاریخ کاشت اول بدست آمد. بیشترین درصد قند نیز در رقم موناتونو در تاریخ کاشت دوم به میزان 1/22 درصد بود. بیشترین میزان سدیم نیز در رقم گیادا مشاهده شد. با توجه به نتایج مطالعه حاضر، در بین ارقام، رقم مراک و پس از ان رقم موناتونو بهترین ارقام جهت کشت در پاییز انتخاب شدند و نیز تاریخ کاشت اول نسبت به تاریخ کاشت دوم برتری داشت. با توجه به تعدد و تنوع ارقام پائیزه در اختیار و سازگاری مطلوب آنها جهت کشت در مناطق مختلف چغندر کاری کشور، به نظر میرسد توسعه کشت پائیزه چغندرقند ضمن تامین شکر مورد نیاز کشور، صرفه جویی قابل ملاحظه ای را در مصرف آب سبب شود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications