فهرس المقالات فاطمه امامی


  • المقاله

    1 - بررسی نشانه معناشناسی گفتمانی گرماس در منتخب حکایت‌های حدیقه‌الحقیقه سنایی
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 1 , السنة 14 , بهار 1401
    نشانه- معنا‌شناسی گفتمانی، برآیند نشانه‌شناسی ساخت‌گرا و نظام روایی مطالعات معنایی است. این دیدگاه، جریان تولید معنا را تابع فرآیندی می‌داند که عوامل نشانه -معنایی در آن دخیل اند. نشانه- معناشناسی گفتمان، در قالب فرایندها و در ابعاد مختلف شناختی، حسّی- ادراکی، عاطفی و ز أکثر
    نشانه- معنا‌شناسی گفتمانی، برآیند نشانه‌شناسی ساخت‌گرا و نظام روایی مطالعات معنایی است. این دیدگاه، جریان تولید معنا را تابع فرآیندی می‌داند که عوامل نشانه -معنایی در آن دخیل اند. نشانه- معناشناسی گفتمان، در قالب فرایندها و در ابعاد مختلف شناختی، حسّی- ادراکی، عاطفی و زیبایی‌شناختی و... مطرح می‌شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نشانه معناشناسی حکایت های حدیقه الحقیقه، با روش تحقیق کتابخانه ای و روش تجزیه و تحلیل توصیفی-تحلیلی به سامان رسید. نتیجه حاصل شد که در بررسی نظام های گفتمانی موجود در حدیقه الحقیقه، گونه های مختلف این نظام ها ازجمله هوشمند و شوشی، مشاهده می شود که نظام های غالب گفتمانی حدیقه هم هستند. گفتمان شناختی در حکایات حدیقه الحقیقه به عنوان یک گفتمان عرفانی، از جایگاه مهم تری برخوردار است و با توجه به رویکرد چنین گفتمانی، فرآیند شناختی در حکایات حدیقه مسیر متفاوت و گاه گوناگونی را طی می کند. در گفتمان های شناختی حدیقه سنایی، عواملی همچون ارتباط فعل مؤثر دانستن و باور داشتن با مسألۀ شناخت مطرح می گردد و نیز به ارتباط زاویۀ دید با شناخت پرداخته می شود. هم چنین به این نتیجه رسیدیم که در برخی حکایات حدیقه، تولید معنا در بستر آمیختگی طرحواره ای به شناخت منجر می شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تحلیل مقطوعتین غزلیتین للشاعرین عالمی درابجردی وسعدی الشیرازی على أساس النقد الشکلانی
    إضاءات نقدية في الأبين العربي والفارسي , العدد 2 , السنة 10 , تابستان 2020
    لطالما قامت مدارس النقد الأدبی بدراسة نصوص أدبیة ونقدیة لمثل هذه الأعمال. حیث أنشأت فی القرن العشرین مدرسة تسمى الشکلیة أو الشکلانیة وعرفت فیما بعد بالنقد الأدبی الحدیث. کانت الدراسة النقدیة للعمل الأدبی فی هذه المدرسة ترکّز فقط على الشکل والأغراض البنیویة وتقوم على الم أکثر
    لطالما قامت مدارس النقد الأدبی بدراسة نصوص أدبیة ونقدیة لمثل هذه الأعمال. حیث أنشأت فی القرن العشرین مدرسة تسمى الشکلیة أو الشکلانیة وعرفت فیما بعد بالنقد الأدبی الحدیث. کانت الدراسة النقدیة للعمل الأدبی فی هذه المدرسة ترکّز فقط على الشکل والأغراض البنیویة وتقوم على المقاربات اللغویة. فی هذه المقالة یقوم الباحثون بدراسة مقارنة بین مقطوعة غزلیة لسعدی (690هـ) ومقطوعة غزلیة أخرى لمیرزا سهراب درابجردی الملقب بعالمی (975هـ) بمنهج وصفی تحلیلی على أساس النقد الشکلی. واستنتج الباحثون بعد دراسة کل من المقطوعتین الغزلیتین والمصادر المتعلقة بالنقد الشکلی، أن الألفاظ المستخدمة بالشحنة العاطفیة السلبیة والموسیقى (الخارجیة والداخلیة والجانبیة) وکذلک الصناعات البدیعیة والتعبیریة فی النص الشعری، لعبت دوراً هامّاً فی تقدیم المعنى والمحتوى المقصود لدى سعدی وعالمی على النحو الذی أراد الشاعران إیصاله إلى الجمهور. ویبدو أن عالمی درابجردی أخذ بأسلوب سعدی ولغته فی مقطوعته الغزلیة وقد تأثر بشکل وبنیة مقطوعة سعدی ونجح فی تصویر المعنى وهو الحزن وهجر الحبیب بالشکل المطلوب. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - معرفی و بررسی نسخۀ ‌خطی دیوان غزلیات عالِمی دارابجردی، شاعر قرن دهم هجری
    پژوهشنامه نسخه شناسی متون نظم و نثر فارسی , العدد 5 , السنة 2 , زمستان 1396
    مولانا میرزا سهراب عالمی دارابجردی متوفای 975 هجری قمری، از شاعران عهد شاه طهماسب صفوی است. دیوان غزلیات برجای‌مانده از وی نسخه‌ای منحصربه‌فرد است و با شمارۀ 6/290 در کتابخانۀ ملی ایران نگهداری می‌شود. میراث مکتوبی که در عهد صفویان بر جای مانده، بسیار است. عالمی دارابجر أکثر
    مولانا میرزا سهراب عالمی دارابجردی متوفای 975 هجری قمری، از شاعران عهد شاه طهماسب صفوی است. دیوان غزلیات برجای‌مانده از وی نسخه‌ای منحصربه‌فرد است و با شمارۀ 6/290 در کتابخانۀ ملی ایران نگهداری می‌شود. میراث مکتوبی که در عهد صفویان بر جای مانده، بسیار است. عالمی دارابجردی در قرن دهم می‌زیسته و سبک ادبی رایج در آن دوره، مکتب وقوع است؛ لیکن شیوۀ بیان وی در غزل‌سرایی به شیوۀ شاعران ماقبل خود، به‌ویژه سعدی، شباهت دارد. غزلیات برجای‌مانده از عالمی، نشان از مهارت و ذوق وی در سرودن غزل‌ دارد. چنان‌که از محتوای دیوان برمی‌آید، عالمی فردی خوش‌ذوق بوده و به استناد تذکره‌نویسان عالمی غزل را شورانگیز و عاشقانه می‌سروده ‌است. در این جستار، بر آنیم ضمن معرفی شاعر و نسخۀ‌خطی برجای‌مانده از او، کاربرد فنون بلاغی و بدیعی، ردیف و قافیه، اوزان عروضی، ویژگی‌های زبانی و فکری شاعر در غزلیاتش را نیز بیان کنیم. دیوان غزلیات عالمی دارابجردی در 979 هجری قمری کتابت شده ‌است؛ لیکن با توجه به افتادگی پایان دیوان، نام کاتب در دست نیست. تصحیح دست‌نوشتۀ مورد نظر با توجه به منحصر‌به‌فرد بودن آن، به‌صورت قیاسی انجام گرفته است. روش استفاده‌شده در این مقاله، روش توصیفی‌تحلیلی است. از آنجا که آثار ادبی هر ملت، آیینۀ تمام‌نمای فرهنگ و ادب آن ملت است و بخش مهمی از فرهنگ وتمدن هر ملت را تشکیل می‌دهد، هدف نهایی این پژوهش معرفی نسخۀ خطی مولانا میرزا سهراب عالمی دارابجردی، معرفی شاعر و پرداختن به ویژگی‌های سبکی و ادبی نسخۀ ‌خطی است. تفاصيل المقالة