یافتن وجوه مشترک میان آثار مکتوب اقوام همریشه، امری بدیهی است. در زمینه پیشگویی نیز شباهتها و تفاوتهایی میان اعتقادات و باورهای مردم کشورهای مختلف وجود دارد و همچنین از مشترکات حماسههای بزرگ جهان، میتوان به پیشگویی یا پیشدانی اشاره کرد؛ این امر در شاهنامه، و ایلیاد أکثر
یافتن وجوه مشترک میان آثار مکتوب اقوام همریشه، امری بدیهی است. در زمینه پیشگویی نیز شباهتها و تفاوتهایی میان اعتقادات و باورهای مردم کشورهای مختلف وجود دارد و همچنین از مشترکات حماسههای بزرگ جهان، میتوان به پیشگویی یا پیشدانی اشاره کرد؛ این امر در شاهنامه، و ایلیاد و ادیسه نیز به کرّات دیده میشود. هدف از این پژوهش که با روش تحقیق نظری، مطالعه و تحلیل تطبیقی صورت گرفته است، نیمنگاهی است از دریچه ادبّیات تطبیقی به مقوله کارکرد پیشگویی در سه اثر حماسی شاهنامه، ایلیاد و ادیسه. نتایج بررسی این امر، خویشاوندی و تجربههای مشترک اقوام همخانواده هند و اروپایی، و باورهای آنان را که در حماسههای آنها تجلی یافته است، نشان میدهد. و همچنین، نتیجه میگیریم که هر چه انسان انجام میدهد، نتیجه تدبیر و عملکرد خود او است.
تفاصيل المقالة
چکیده
داستان داش آکل از برجستهترین داستانهای صادق هدایت و از جمله نمونههای برجسته ادبیّات معاصر ایران است. این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی با خوانش داستان داش آکل و چلکاش و بررسی تطبیقی آن دو از لحاظ اشتراکات و افتراقات در زمینۀ شخصیّتپردازی و جنبۀ ساختاری و همچنی أکثر
چکیده
داستان داش آکل از برجستهترین داستانهای صادق هدایت و از جمله نمونههای برجسته ادبیّات معاصر ایران است. این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی با خوانش داستان داش آکل و چلکاش و بررسی تطبیقی آن دو از لحاظ اشتراکات و افتراقات در زمینۀ شخصیّتپردازی و جنبۀ ساختاری و همچنین به بیان اشتراک دو مؤلّفههای فکری (خیر، شّر و فتوّت) اشاره دارد. بطور کلّی علل اشتراکات دو داستان را میتوان به روحیّات انسانی و جبر تاریخ و بخشی را به تصادف و توارد و علل افتراقات را به تفاوت در جنبههای فرهنگی و اجتماعی آن نسبت داد. در واقع این دو نویسنده برآیند عصر خویشاند، که خود را در داستانهای خویش نشان دادهاند. نتایج این تحقیق نشان میدهد، که گورکی از جمله نویسندگانی است، که آثار آن سخت در داستانهای فارسی نفوذ کرده و به صورت غیرمستقیم بر نویسندگان ایرانی تأثیر گذاشته است.
تفاصيل المقالة
رشید تبریزی شاعر سدة یازدهم، در مثنوی جواهرالاسرار که اثریست در موضوع گوهرشناسی ضمن معرفی انواع لعل از لعلی زرد و کمارزش سخن گفته موسوم به لعل سهرابکی. وی علت نام گذاری این گوهر را انتساب آن به بازوبند سهراب دانسته و معتقد است شومی و بدیمنی این گوهر باعث مرگ سهراب و شه أکثر
رشید تبریزی شاعر سدة یازدهم، در مثنوی جواهرالاسرار که اثریست در موضوع گوهرشناسی ضمن معرفی انواع لعل از لعلی زرد و کمارزش سخن گفته موسوم به لعل سهرابکی. وی علت نام گذاری این گوهر را انتساب آن به بازوبند سهراب دانسته و معتقد است شومی و بدیمنی این گوهر باعث مرگ سهراب و شهرت این سنگ شدهاست.در این پژوهش که به شیوة کتابخانهای و در دو بخش انجام یافتهاست؛ تلاش شده ابتدا با بررسی متون معتبر به خصوصیات مهرهها و بازوبندها، بویژه مهرههای نشان خاندان رستم بپردازیم. سپس خصایص لعل را در کتب جواهرنامه بررسی کرده و نظر رشید تبریزی در مورد لعل سهرابکی را مورد پژوهش قرار دهیم. بررسیها نشان میدهد که محتملاً، بازوبند سهراب دارای لعل بوده، اما از رنگ و ارزش مادی آن جز روایت رشیدای تبریزی مطلبی نداریم. به نظر میرسد ماجرای پسرکشی توسط ابر پهلوان ایرانی هیچگاه در ذهن مردم ایران حل نشده بنابراین در باور رشیدای تبریزی یا یکی از منابع گوهرشناسی او و شاید باور عامة مردم سدههای دهم و یازدهم ایران، تصوّر شومی لعل سهرابکی شکل گرفتهاست و تهمت بد شگونی به مهره بازو بند سهراب توجیهی گشته است عامه پسند برای تبرئه تهمتن.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی مهندسی منابع آب
,
العدد4,السنة
6
,
پاییز
1392
مدیریت منابع آب و برنامهریزی آن بطور فزایندهای تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی، بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک، میباشد. جامعهی آماری مورد استفاده شامل بارندگی فصلی و سالانه با طول گروه آماری20 ساله براساس توصیههای سازمان جهانی هواشناسی، و سن درختان، مور أکثر
مدیریت منابع آب و برنامهریزی آن بطور فزایندهای تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی، بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک، میباشد. جامعهی آماری مورد استفاده شامل بارندگی فصلی و سالانه با طول گروه آماری20 ساله براساس توصیههای سازمان جهانی هواشناسی، و سن درختان، مورد سنجش بود. بدین ترتیب، با مشارکت دادن طول مناسبی از گروه دادهها و 5 مکان در مشهد (آبقد، طرقبه، زشک، طرق، و اولنگ) و سه گونه درخت در تحلیل خشکسالی، اریبی زمانی و مکانی گروه دادهها حذف گردید. گفتنی است که نیاز آبی درختان انتخاب شده تنها بهوسیلهی بارندگی تأمین میشده، و به هیچ عنوان تحت آبیاری نبودهاند. در مقیاس فصلی نتایج تمامی شاخصها به جز RAI، از نظر تعداد تقریبا مشابه یکدیگر، لکن در مقیاس سالانه، نتایج سه شاخص Z، SPI و RAI با اندک تفاوت جزئی به یکدیگر نزدیک، ولی متفاوت از شاخص PNPI میباشند. به نظر میرسد PNPI در برآوردهای سالانه شاخص مناسبی نبوده و افزایش بازهی زمانی سبب اخلال در براوردهای PNPI میشود. نتایج حاکی از همبستگی زیاد بین مقدار شاخصهای خشکسالی و ضخامت حلقههای رشد در فصلهای بهار و زمستان نسبت به سایر موارد میباشند. باید اشاره داشت که پاسخ درخت بید به تغییرات بارش نسبت به دو درخت راش و تبریزی بهتر بوده، و با نوسانهای بارش بیشتر همخوانی دارد. نتایج به خوبی نشان میدهند که شاخصهای مورد مطالعه روند همسویی را در رابطه با ضخامت حلقههای رشد دارند. براین مبنا، تمامی شاخصها تقریباً 8 خشکسالی را با شدتهای گوناگون برای دورهی مورد مطالعه نشان میدهند، لکن شاخص SPI طی دورهی مورد مطالعه، خشکسالیهایی را با شدتهای کمتری نسبت به دیگر شاخصها نشان داده است، که میتواند توجیهگر افزایش ضخامت نسبی حلقههای رشد در آن سالها باشد، زیرا افزایش ضخامت حلقهها به مراتب تابع طبیعت در ریزشهای حجمی و متناسب با نیاز آبی گیاه است
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications