-
المقاله
1 - Investigating social factors related to youth political participation Case study: 29-15 year old youth in ArdabilSociological of Studies of youth , العدد 5 , السنة 12 , زمستان 2021The aim of this study was to investigate the social factors related to the level of youth political participation. Analytic theories and models using the theories of theorists such as: C. Moore Martin Lipst, Daniel Lerner, Perry was presented. This research was conducte أکثرThe aim of this study was to investigate the social factors related to the level of youth political participation. Analytic theories and models using the theories of theorists such as: C. Moore Martin Lipst, Daniel Lerner, Perry was presented. This research was conducted by survey method using a questionnaire technique. In order to improve the validity of the questionnaire measures, face validity was used and reliability was obtained using Cronbach's alpha coefficient, which was 0.89 for the dependent variable and 82% for the independent variables. The statistical population of the study includes all young people aged 15-29 in Ardabil, whose number according to the registration statistics of Ardabil was 193826 (95822 boys and 98004 girls), of which 384 were using the Cochran's formula by cluster sampling. Several stages were selected as the sample. To analyze the data using two methods of descriptive and inferential statistics and using SPSS and Amos software, after preparing the matrix table, the information was arranged in one-dimensional and two-dimensional tables. Findings showed that the dependent variable of political participation has a significant relationship with the independent variables of mass media use (r = 0.746), religiosity (r = 0.425) and social trust (r = 0.712). تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - برساخت و تجربه شخصی اساتید و خبرگان خطمشگذاری تعاون روستایی در راستای سیاستهای اقتصادیعلوم اجتماعی , العدد 1 , السنة 13 , بهار 1398پژوهش حاضر با هدف ارایۀ یک چارچوب نظری و مدل پارادایمی از برساختهای شخصی اساتید و خبرگان خطمشگذاری تعاون روستایی کشور به دنبال ارایه نظریه بومی و اعتباریابی آن در بین اساتید و خبرگان خطمشگذاری است. نمونه آماری در بخش کیفی از 20 نفر از اساتید و خبرگان خطمشگذاری تع أکثرپژوهش حاضر با هدف ارایۀ یک چارچوب نظری و مدل پارادایمی از برساختهای شخصی اساتید و خبرگان خطمشگذاری تعاون روستایی کشور به دنبال ارایه نظریه بومی و اعتباریابی آن در بین اساتید و خبرگان خطمشگذاری است. نمونه آماری در بخش کیفی از 20 نفر از اساتید و خبرگان خطمشگذاری تعاون روستایی هستند که مورد مصاحبه واقع شدهاند. نتایج نشان میدهد که چارچوب نظری کشف شده حاصل از این پژوهش مطرح میکند که اساتید و خبرگان خطمشگذاری تعاون روستایی کشور قابلیتها و پتانسیلهای بالایی برای تبیین اجرای موفق خطمشهای تعاون روستایی در راستای اقتصاد مقاومتی داشتهاند و از نظر آنان اجرای موفق خط مشیگذاری تعاون روستایی در بستر پیشبینی ابزارهای اجرا و فرهنگسازی، با درگیر کردن ذینفعان عمومی و مجریان، ضمن تسهیم آنان در مشارکتی همه جانبه با استراتژیهایی چون بهینهسازی اقتصاد و توسعه منابع روستایی همسو و همگرا، به توسعه تعاون روستایی بر پایه توانمندی بومی و خودکفایی منجر میشود و اساساً سطح تعیین کنندگی اجرای موفق خطمشهای تعاون روستایی در راستای اقتصاد مقاومتی منوط به مولفههای کشف شده در مدل است. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - طراحی و اعتباریابی مدل اجرای خطمشهای تعاون روستایی در راستای سیاستهای اقتصاد مقاومتیتغییرات اجتماعی - فرهنگی , العدد 5 , السنة 15 , زمستان 1397اگر الگویی موفق در اجرا وجود داشته باشد، بدون شک میتوان انتظار شکوفایی و توسعه همه جانبه را داشت. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارایۀ یک چارچوب نظری و مدل پارادایمی از برساختهای شخصی اساتید و خبرگان خطمشگذاری تعاون روستایی کشور به دنبال ارایه نظریه بومی و اعتباریابی آن أکثراگر الگویی موفق در اجرا وجود داشته باشد، بدون شک میتوان انتظار شکوفایی و توسعه همه جانبه را داشت. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارایۀ یک چارچوب نظری و مدل پارادایمی از برساختهای شخصی اساتید و خبرگان خطمشگذاری تعاون روستایی کشور به دنبال ارایه نظریه بومی و اعتباریابی آن در بین اساتید و خبرگان خطمشگذاری است. نمونه آماری در بخش کیفی از 20 نفر از اساتید و خبرگان خطمشگذاری تعاون روستایی هستند که مورد مصاحبه واقع شدهاند و در بخش کمی که از فرمول جامعه نامشخص تعداد 165 نفر از اساتید و خبرگان خطمشگذاری کشور مورد سوال واقع شدهاند. نتایج نشان میدهد که چارچوب نظری کشف شده حاصل از این پژوهش مطرح میکند که اساتید و خبرگان خطمشگذاری تعاون روستایی کشور قابلیتها و پتانسیلهای بالایی برای تبیین اجرای موفق خطمشهای تعاون روستایی در راستای اقتصاد مقاومتی داشتهاند و از نظر آنان اجرای موفق خط مشیگذاری تعاون روستایی در بستر پیشبینی ابزارهای اجرا و فرهنگسازی، با درگیر کردن ذینفعان عمومی و مجریان، ضمن تسهیم آنان در مشارکتی همه جانبه با استراتژیهایی چون بهینهسازی اقتصاد و توسعه منابع روستایی همسو و همگرا، به توسعه تعاون روستایی بر پایه توانمندی بومی و خودکفایی منجر میشود و اساساً سطح تعیین کنندگی اجرای موفق خطمشهای تعاون روستایی در راستای اقتصاد مقاومتی منوط به مولفههایی چون؛ پیشبینی ابزاری در اجرا، فرهنگسازی، توانمندی بومی، مشارکت فعال، توجیه ذینفعان عمومی، اتکای به خود، بازخوردهای مثبت، بهینهسازی اقتصاد روستایی، توسعه منابع، همسویی منافع عمومی و فردی، توسعه روستایی و خودکفایی است. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - بررسی نقش توانمندسازی کارکنان نیروی انتظامی در تحول و تعالی سازمانیتغییرات اجتماعی - فرهنگی , العدد 2 , السنة 19 , تابستان 1401توجه به تعالی سازمانی و توانمندسازی کارکنان بهدلیل تحولات شتابنده و رقابت برای موفقیت بیشتر در بین سازمان های نظامی بیش از پیش افزایش یافته است. این پژوهش با هدف بررسی نقش توانمندسازی کارکنان نیروی انتظامی در تعالی سازمانی با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آ أکثرتوجه به تعالی سازمانی و توانمندسازی کارکنان بهدلیل تحولات شتابنده و رقابت برای موفقیت بیشتر در بین سازمان های نظامی بیش از پیش افزایش یافته است. این پژوهش با هدف بررسی نقش توانمندسازی کارکنان نیروی انتظامی در تعالی سازمانی با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان نیروی انتظامی که در سال1400 در استان اردبیل مشغول خدمت بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشهایِ چندمرحله ای تعداد 320 پرسشنامه توزیع شد. روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون های روایی محتوایی، میانگین واریانس استخراج شده، پایایی مرکب و آلفای کرونباخ، با نرمافزار Smart Pls محاسبه شد که ضرایب بهدست آمده، روایی و پایایی ابزار سنجش را تأیید نمود. با تحلیل داده ها مشخص شد؛ سطح تعالی سازمانی و توانمندسازی کارکنان بالاست و توانمندسازی کارکنان 64 درصد از تغییرات تعالی سازمانی را تبیین می کند. نتایج تحلیل فرضیه ها نشان داد، حمایت سازمانی ادراک شده، سبک مدیریت، تجربه شغلی و سرمایه های فرهنگی و اقتصادی، نقش تعدیل گر در روابط توانمندسازی کارکنان و تعالی سازمانی نیروی انتظامی دارند. همچنین معیارهای Z و R2 نشان داد، مدل ساختاری تجربی از برازش مناسب برخوردار است. تفاصيل المقالة