طراحی و اعتباریابی مدل اجرای خطمشهای تعاون روستایی در راستای سیاستهای اقتصاد مقاومتی
الموضوعات :نسرین خدابخشی 1 , زینالعابدین امینی سابق 2 , مسعود قربان حسینی 3 , احسان ساده 4
1 - استادیار و عضو هیئت علمی گروه مدیریت، واحد خلخال، دانشگاه آزاد اسلامی، خلخال، ایران.
2 - استادیار و عضو هیئت علمی گروه مدیریت، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران.
3 - استادیار و عضو هیئت علمی گروه مدیریت، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران.
4 - استادیار و عضو هیئت علمی گروه مدیریت، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران.
الکلمات المفتاحية: اقتصاد مقاومتی, الگوی بومی, تعاون روستایی, اساتید و خبرگان خطمشگذاری,
ملخص المقالة :
اگر الگویی موفق در اجرا وجود داشته باشد، بدون شک میتوان انتظار شکوفایی و توسعه همه جانبه را داشت. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارایۀ یک چارچوب نظری و مدل پارادایمی از برساختهای شخصی اساتید و خبرگان خطمشگذاری تعاون روستایی کشور به دنبال ارایه نظریه بومی و اعتباریابی آن در بین اساتید و خبرگان خطمشگذاری است. نمونه آماری در بخش کیفی از 20 نفر از اساتید و خبرگان خطمشگذاری تعاون روستایی هستند که مورد مصاحبه واقع شدهاند و در بخش کمی که از فرمول جامعه نامشخص تعداد 165 نفر از اساتید و خبرگان خطمشگذاری کشور مورد سوال واقع شدهاند. نتایج نشان میدهد که چارچوب نظری کشف شده حاصل از این پژوهش مطرح میکند که اساتید و خبرگان خطمشگذاری تعاون روستایی کشور قابلیتها و پتانسیلهای بالایی برای تبیین اجرای موفق خطمشهای تعاون روستایی در راستای اقتصاد مقاومتی داشتهاند و از نظر آنان اجرای موفق خط مشیگذاری تعاون روستایی در بستر پیشبینی ابزارهای اجرا و فرهنگسازی، با درگیر کردن ذینفعان عمومی و مجریان، ضمن تسهیم آنان در مشارکتی همه جانبه با استراتژیهایی چون بهینهسازی اقتصاد و توسعه منابع روستایی همسو و همگرا، به توسعه تعاون روستایی بر پایه توانمندی بومی و خودکفایی منجر میشود و اساساً سطح تعیین کنندگی اجرای موفق خطمشهای تعاون روستایی در راستای اقتصاد مقاومتی منوط به مولفههایی چون؛ پیشبینی ابزاری در اجرا، فرهنگسازی، توانمندی بومی، مشارکت فعال، توجیه ذینفعان عمومی، اتکای به خود، بازخوردهای مثبت، بهینهسازی اقتصاد روستایی، توسعه منابع، همسویی منافع عمومی و فردی، توسعه روستایی و خودکفایی است.
_||_