فهرس المقالات Hossein Kiani


  • المقاله

    1 - بررسی میزان آلودگی فلزات سنگین سرب، کادمیوم و آرسنیک موجود در نمونه برنج پرمصرف عنبربو در مناطقی از استان خوزستان
    علوم غذایی و تغذیه , العدد 73 , السنة 19 , زمستان 1400
    مقدمه: آلودگی فلزات سنگین یکی از مشکلات مهم زیست محیطی و یکی از نگرانی های بهداشت موادغذایی به شمار می آید. برنج، به ویژه برنج سفید اساسی ترین غذا در رژیم غذایی افراد مختلف از جمله در کشورهای آسیایی و دومین غذای پرمصرف در بین مردم ایران است.مواد و روش ها: این مطالعه به أکثر
    مقدمه: آلودگی فلزات سنگین یکی از مشکلات مهم زیست محیطی و یکی از نگرانی های بهداشت موادغذایی به شمار می آید. برنج، به ویژه برنج سفید اساسی ترین غذا در رژیم غذایی افراد مختلف از جمله در کشورهای آسیایی و دومین غذای پرمصرف در بین مردم ایران است.مواد و روش ها: این مطالعه به منظور کنترل و تعیین غلظت کادمیوم، سرب و آرسنیک در نمونه برنج عنبربو در مناطقی از استان خوزستان انجام شد. برای این منظور، 7 نمونه از برنج عنبربو به همراه خاک مورد کشت تهیه گردید و پس از آماده سازی، سنجش غلظت های کادمیوم، سرب و آرسنیک با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر ICP انجام شد. پس از جمع آوری داده ها بوسیله نرم افزار آماری SPSS آنالیز و سپس با استاندارد ملی مقایسه شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین غلظت کادمیوم، سرب و آرسنیک در نمونه‌های برنج به ترتیب 0292/0 ، 0075/0 و 0072/0 میلی گرم بر کیلوگرم و همچنین میانگین غلظت این عناصر در خاک مورد آزمون به ترتیب فوق 0071/0، 09/187و110/16 میلی گرم بر کیلوگرم بر مبنای وزن خشک بود. تفاوت معنی داری میان غلظت کادمیوم، سرب و آرسنیک در نمونه های برنج مشاهده گردید (p<0.05). میانگین غلظت فلزات ذکر شده در نمونه های برنج به طور قابل توجهی کمتر از مقادیر تایید شده موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران بود.نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که میزان آلودگی به انواع فلزات سنگین در حد قابل قبول است و تفاوت اندک در مقدار فلزات سنگین احتمالا به عوامل متعددی چون وضعیت جغرافیایی منطقه کشت، ویژگی خاک و وضعیت صنعتی منطقه بستگی دارد. پس از بررسی نتایج به دست آمده از خاک و برنج های نمونه برداری شده مشاهده شد، ارتباط مستقیم و معناداری در میزان فلزات سنگین موجود در نمونه خاک و برنج رشد یافته در آن وجود دارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مطالعات ارزیابی منابع و قابلیت اراضی شیبدار محدوده مطالعاتی شهرستان سوادکوه
    کیفیت و ماندگاری تولیدات کشاورزی و مواد غذایی , العدد 4 , السنة 3 , پاییز 1402
    زمینه و هدف: چرای بی رویه دام، زراعت دیم در اراضی شیب دار، قطع درختان جنگلی و دیگر استفاده های غیر منطقی از اراضی، موجب برهم خوردن تعادل اکولوژیکی محیط، فرسایش خاک ها و کاهش حاصلخیزی آنها در منطقه سوادکوه شده است. هدف از این مطالعه تعیین بهترین نحوه بهره برداری در هر یک أکثر
    زمینه و هدف: چرای بی رویه دام، زراعت دیم در اراضی شیب دار، قطع درختان جنگلی و دیگر استفاده های غیر منطقی از اراضی، موجب برهم خوردن تعادل اکولوژیکی محیط، فرسایش خاک ها و کاهش حاصلخیزی آنها در منطقه سوادکوه شده است. هدف از این مطالعه تعیین بهترین نحوه بهره برداری در هر یک از اجزاء واحد اراضی است، بنحوی که ضمن کسب حداکثر محصول یا عایدی، از تخریب اراضی جلوگیری و روند فعلی فرسایش خاک تا حد امکان متوقف شود. روش پژوهش: در این راستا تفکیک منابع اراضی و تعیین قابلیت ها و تناسب و استعدادهای آنها، تهیه نقشه طبقات ارتفاعی، تهیه نقشه شیب حوزه بر اساس کلاس های شیب تعیین شده، منابع اراضی، مشخصات کلی تیپ اراضی، منابع آبهای سطحی محدوده سوادکوه، زمین شناسی، ارزیابی منابع اراضی و خاک، تناسب اراضی، پوشش گیاهی، نقشه کاربری اراضی منطقه سوادکوه تعیین شد. سپس با استفاده از روش FAO، ارزیابی دقیق با استفاده از خصوصیات اراضی و تطبیق آنها با جداول نیازهای گیاهی انجام گرفت. یافته ها: با تلفیق نتایج استعداد اراضی و تناسب آن برای فعالیت های مختلف کشاورزی و همچنین نیازهای گیاهی و رابطه آن با شاخص پتانسیل تولید مناطق مناسب برای فعالیت های کشاورزی بطور عام و باغداری به طور خاص مشخص می شود. نتیجه گیری: مطالعات استعداد اراضی نشان می دهد که محدودیت های رفع ناشدنی و فاکتورهای منفی در باغداری به طور اصولی محدودیت ناشی از عدم امکان آبیاری به لحاظ محدودیت منابع آب و محدودیت امکان توسعه مکانیزاسیون به لحاظ شیب اراضی باغی است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - Introduction of a Suitable Cultivation Substrate for the Optimal Growth of the Ornamental Plant <i>Crassula capitella</i>
    Journal of Ornamental Plants , العدد 1 , السنة 13 , بهار 1401
    The properties of different materials used as planting substrate exert direct and indirect effects on crop growth and production. Hence, the selection of a suitable substrate is one of the most important factors in the success of production in soilless cultivation. The أکثر
    The properties of different materials used as planting substrate exert direct and indirect effects on crop growth and production. Hence, the selection of a suitable substrate is one of the most important factors in the success of production in soilless cultivation. The present study aimed to investigate the effects of physical and chemical properties of different cultivation substrates on the growth and development of Crassula capitella. Thus, different organic and inorganic cultivation substrates such as sand, coco peat, charcoal, pumice, peat moss and zeolite were combined with each other in different ratios and tested. The measured traits were phytochemical compounds (chlorophyll a, b and total, carotenoid, SOD activity level and MDA content), fresh weight and dry weight of root and shoot, and element uptake (nitrogen, phosphorus and potassium). Based on the results of the present research, there was a significant difference in terms of plant height, wet and dry weight, nutrient uptake rate and enzyme activity between different cultivation substrates. The plants grown in substrate No. 10 (35 cc of fine pumice + 5 cc of coco peat + 5 cc of peat moss + 5 cc of charcoal) and substrate No. 1 (35 cc of 3-5-mm fine sand + 5 cc of coco peat + 5 cc of charcoal) showed the highest and lowest numerical values of the evaluated traits, respectively. The use of combinations containing pumice, coco peat and zeolites seems to prevent the wastage of nutrients and preserves nutrient ions, and therefore results in increasing the fertilizer efficiency and improving the nutrient uptake and maintaining moisture, and ultimately improves the plant growth. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - پیش بینی محصولات بنیادی روغن بابونه Abdicate Matricaria chamomilla L. با استفاده از سیستم شبکه عصبی مصنوعی
    Journal of Ornamental Plants , العدد 14 , السنة 14 , بهار 2024
    هدف از این تحقیق، پیش‌بینی نسبت و تولید اسانس بابونه با استفاده از یک سیستم شبکه عصبی مصنوعی متکی بر ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی خاص خاک بود. سایت های مختلف کشت بابونه مورد بررسی قرار گرفت و 100 نمونه خاک به گلخانه منتقل شد. pH، EC، K، OM (ماده آلی)، CCE (معادل کربنات کلسیم أکثر
    هدف از این تحقیق، پیش‌بینی نسبت و تولید اسانس بابونه با استفاده از یک سیستم شبکه عصبی مصنوعی متکی بر ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی خاص خاک بود. سایت های مختلف کشت بابونه مورد بررسی قرار گرفت و 100 نمونه خاک به گلخانه منتقل شد. pH، EC، K، OM (ماده آلی)، CCE (معادل کربنات کلسیم) و میزان رس در خاک ها از 8.75 تا 7.94، 1.6 تا 1.0، 381 تا 135، 2.30 تا 0.22، 69 تا 16، و 6.5 متغیر بود. به ترتیب به 32.0 رسید. پارامترهای رشد، درصد اسانس و عملکرد اندازه گیری شد. مدل‌سازی شبکه عصبی مصنوعی با هدف پیش‌بینی غلظت و عملکرد اسانس با استفاده از سه مجموعه از ویژگی‌های خاک به عنوان پیش‌بینی‌کننده انجام شد: نیتروژن (N)، فسفر (P)، پتاسیم (K)، و خاک رس. pH، EC، مواد آلی (OM) و خاک رس. CCE، خاک رس، سیلت، ماسه، N، P، K، OM، pH و EC. در نتیجه، سه تابع انتقال (PTF) با استفاده از پرسپترون چند لایه (MLP) با الگوریتم آموزشی Levenberg-Marquardt برای تخمین محتوای اسانس بابونه فرموله شد. ارزیابی نتایج نشان داد که PTF سوم (PTF3) که با استفاده از تمامی متغیرهای مستقل توسعه یافته است، بالاترین دقت و پایایی را از خود نشان می دهد. علاوه بر این، یافته‌ها امکان پیش‌بینی غلظت و عملکرد اسانس بابونه را بر اساس ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی خاک پیشنهاد کرد. این پیامدهای قابل توجهی برای ارزیابی تناسب زمین، شناسایی مناطق مساعد برای کشت بابونه و برنامه ریزی برای بازده اسانس دارد. تفاصيل المقالة