دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی
,
العدد5,السنة
21
,
زمستان
1399
چکیده هدفاین پژوهش،بررسی اثربخشی آموزش مهارت همدلی، در ترکیب با مفهوم عدالت، بر بخشش بود. طرح این پژوهش نیمهآزمایشی پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری شامل همۀ دانشجویان مقطع لیسانس دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 95-96 بودند. شرکتکنندگان پژوهش شامل 51 نفر أکثر
چکیده هدفاین پژوهش،بررسی اثربخشی آموزش مهارت همدلی، در ترکیب با مفهوم عدالت، بر بخشش بود. طرح این پژوهش نیمهآزمایشی پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری شامل همۀ دانشجویان مقطع لیسانس دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 95-96 بودند. شرکتکنندگان پژوهش شامل 51 نفر دانشجو بود. گروه آزمایش با اجرای پیشآزمون بهصورت هدفمند به دو گروه (17 نفره) باور به دنیایعادلانه بالا و باور به دنیایعادلانه پایین تقسیم شدند، همچنین یک گروه کنترل (17 نفر) بر اساس سن و جنس با این گروهها همتا شدند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامۀ بخشش (Malt و دیگران، 1998)،پرسشنامه باور به دنیایعادلانه (2005) Sutton & Douglas Dalbert, Lipkus, Sallay, & Goch (2001) وهمچنین برنامه آموزش مهارت همدلی (vaziri و lotfi kashani، 2011)، استفاده گردید. دادهها با استفاده از روش تحلیل آنوا درspssمورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج تأییدکننده اثربخشی آموزش مهارت همدلی بر بخششبا تأکید بر نقش باور به دنیایعادلانه بود.
تفاصيل المقالة
چالشهای تحصیلی و مسائل مربوط به دوره رشدی جوانی سبب برخی از آشفتگیها در دانشجویان میشود، که میتواند سازگاری تحصیلی آنها را به مخاطره اندازد. از سوی دیگر، براساس نظریات صفت فرض میشود برخورداری از برخی صفات و منشها توانایی سازگاری با چالشهای مختلف را برای فرد فراه أکثر
چالشهای تحصیلی و مسائل مربوط به دوره رشدی جوانی سبب برخی از آشفتگیها در دانشجویان میشود، که میتواند سازگاری تحصیلی آنها را به مخاطره اندازد. از سوی دیگر، براساس نظریات صفت فرض میشود برخورداری از برخی صفات و منشها توانایی سازگاری با چالشهای مختلف را برای فرد فراهم میکند. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری بین منش های اخلاقی آداب گرا، وظیفه گرا، بخشش گرا و پارسایانه با سازگاری تحصیلی در دانشجویان دانشگاه شیراز بود. به منظور انجام پژوهش چهار دانشکده از دانشکدههای علوم انسانی و دانشکده هنر و معماری دانشگاه شیراز با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و بدین ترتیب 248 نفر از دانشجویان این دانشکده ها به صورت گروهی در پژوهش شرکت کردند؛ و به پرسشنامه های منش اخلاقی و سازگاری تحصیلی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSSv21 و AMOSv21 استفاده شد. نتایج نشان داد که منش های مثبت اخلاقی قادر به پیش بینی سازگاری تحصیلی به صورت مثبت هستند (65/0=، 001/0=p). یافته های این پژوهش از دو بُعد نظری و عملی شامل مضامین جدیدی است. نتایج پژوهش حاضر به لحاظ نظری به افزایش دانش موجود در مورد پیشایندهای درون فردی سازگاری تحصیلی منجر گردید. به لحاظ کاربردی نیز می توان با آموزش منش های اخلاقی به افزایش سازگاری تحصیلی کمک نمود.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهگری ادراک خود (ادراک کنترل و همانندسازی با مدرسه) در رابطه بین ادراک از محیط کلاس و تحصیلگریزی (بیزاری از تحصیل و مدرسهگریزی) دانشآموزان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان کلاس دهم شهر تهران است. مشارکتکنندگان شامل 661 دا أکثر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهگری ادراک خود (ادراک کنترل و همانندسازی با مدرسه) در رابطه بین ادراک از محیط کلاس و تحصیلگریزی (بیزاری از تحصیل و مدرسهگریزی) دانشآموزان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان کلاس دهم شهر تهران است. مشارکتکنندگان شامل 661 دانشآموز کلاس دهم دبیرستانها و هنرستانهای شهر تهران بودند که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامه ادراک از محیط کلاس (فراسر و همکاران، 1996) مقیاس ادراک خود (فال و روبرتز، 2012) و مقیاس تحصیلگریزی (خرمایی، 1393) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد ادراک از محیط کلاس بر ادراک خود (همانندسازی با مدرسه و ادراک کنترل) دانشآموزان به صورت مثبت و معنیدار اثرگذار است و بر تحصیلگریزی (بیزاری از تحصیل و مدرسهگریزی) نیز به صورت منفی و معنیدار اثر دارد. ادراک از محیط کلاس همچنین با واسطهگری همانندسازی با مدرسه و ادراک کنترل توانست به طور غیرمستقیم تحصیلگریزی را پیشبینی کند. همچنین نتایج نشان داد افزایش ادراک از محیط کلاس در دانشآموزان از طریق همانندسازی با مدرسه و ادراک کنترل، موجبات کاهش تحصیلگریزی دانشآموزان میشود. بنابراین طراحی فضاهای آموزشی مناسب و تعلیم کادر آموزشی در جهت رشد ادارک خود دانشآموزان به منظور پیشگیری از پیامدهای منفی تحصیلی امری ضروری به نظر میرسد.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهگری اهداف پیشرفت (هدف تبحرگرایی، هدف تبحرگریزی، هدف عملکردگرایی و هدف عملکردگریزی) در رابطه بین حمایت والدین و تحصیلگریزی دانشآموزان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پایه دهم دبیرستانها أکثر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهگری اهداف پیشرفت (هدف تبحرگرایی، هدف تبحرگریزی، هدف عملکردگرایی و هدف عملکردگریزی) در رابطه بین حمایت والدین و تحصیلگریزی دانشآموزان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پایه دهم دبیرستانها و هنرستانهای شهر تهران بود. مشارکتکنندگان شامل 661 نفر بودند که از میان دانشآموزان پایه دهم دبیرستانها و هنرستانهای شهر تهران به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر مقیاس حمایت والدین (فال و روبرتز) مقیاس اهداف پیشرفت (الیوت ومکگریگور) و مقیاس تحصیلگریزی (خرمائی) بود. دادهها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار AMOS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر حمایت والدین بر اهداف پیشرفت دانشآموزان به صورت مثبت و معنیدار بود. همچنین اثر حمایت والدین بر تحصیلگریزی (بیزاری از تحصیل و مدرسهگریزی) به صورت منفی و معنیدار بود. علاوه بر این، حمایت والدین با واسطهگری هدف تبحرگرایی، هدف تبحرگریزی و هدف عملکردگرایی توانست به طور غیرمستقیم تحصیلگریزی دانشآموزان را پیشبینی کند. نتایج کلی پژوهش حاضر نشاندهنده آن بود که افزایش حمایت والدین در دانشآموزان می تواند تحصیلگریزی آنها را هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق هدف تبحرگرایی، هدف تبحرگریزی و هدف عملکردگرایی کاهش دهد.
تفاصيل المقالة
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی
,
العدد4,السنة
13
,
پاییز
1395
هدف این پژوهش تبیین خردمندی بر اساس هوش موفق و خودکارآمدی مقابله بود. بدین منظور 320 نفر(193زن، 127مرد) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی95-94 به روش تصادفی خوشه‎ای انتخاب شدند و مقیاس های خودسنجی خردمندی وبستر (2003)، هوش موفق استرنبرگ و گریکور أکثر
هدف این پژوهش تبیین خردمندی بر اساس هوش موفق و خودکارآمدی مقابله بود. بدین منظور 320 نفر(193زن، 127مرد) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی95-94 به روش تصادفی خوشه‎ای انتخاب شدند و مقیاس های خودسنجی خردمندی وبستر (2003)، هوش موفق استرنبرگ و گریکورنکو (2002) و خودکارآمدی مقابله چسنی و دیگران (2006) را تکمیل کردند. داده‎های پژوهش با بهره‎گیری از روش مدل‎یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل پیشنهادی با داده های پژوهش برازش مناسب دارد و اثر مستقیم هوش موفق بر خردمندی و خودکارآمدی مقابله و همچنین اثرخودکارآمدی مقابله بر خردمندی تأیید شد. این مدل همچنین نشان داد که خودکارآمدی مقابله نقش واسطه بین هوش موفق و خردمندی دارد. این نتایج نشان می‎دهد که هوش موفق با افزایش باورهای خودکارآمدی در مقابله با رویدادهای تنیدگی‎زا به افزایش خردمندی در دانشجویان منجر می‎شود. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود در محیطهای آموزشی به جای هوش سنتی بر آموزش هوش موفق تاکید شود تا از طریق ایجاد محیط‎های آموزشی غنی با افزایش باورهای خودکارآمدی مقابله بتوان افراد خردمند را وارد بازار کار و جامعه کرد.
تفاصيل المقالة
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی
,
العدد2,السنة
14
,
تابستان
1397
هدف این پژوهش تدوین مدلی ساختاری جهت تعیین رابطۀ مؤلفههای دینداری، صبر و امید بود. روش پژوهش حاضر همبستگی بود. شرکتکنندگان شامل 527دانشجوی دانشگاه شیراز بودند که با روش نمونهبرداری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب و پرسشنامۀ دینداری (گلاک و استارک، 1965 )، مقیاس صبر(خرما أکثر
هدف این پژوهش تدوین مدلی ساختاری جهت تعیین رابطۀ مؤلفههای دینداری، صبر و امید بود. روش پژوهش حاضر همبستگی بود. شرکتکنندگان شامل 527دانشجوی دانشگاه شیراز بودند که با روش نمونهبرداری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب و پرسشنامۀ دینداری (گلاک و استارک، 1965 )، مقیاس صبر(خرمائی، فرمانی و سلطانی، 1393 ) و پرسشنامۀ امید (اشنایدر، 1996 ) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی با دادههای پژوهش برازش مناسب داردو اثر مستقیم دینداری بر صبر و صبر بر امید تأیید شد. همچنین اثر واسطهای صبر بین دینداری و امید مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافتههای پژوهش حاضربهتر است بر باورها و اعتقادات مذهبی (مانند معرفت الهی) و عاطفۀ دینی (مانند دلبستگی به خدا) بیش از مناسک و پیامدهای دینی کار شود. به عبارت دیگر،ابعاد مختلف دین، اگر با صبوری همراه شوند باعث ارتقا سطح امیدواری افراد شده، برای ایجاد زندگی پرامید و هدفمند جوانان مؤثرتر از حالتی است که آموزشدینداری بهتنهایی انجام شود. نتیجۀ این فرایندها تولید نظریه و مدلهایی خواهد بود که در کاربستهای تربیتی، آموزشی، مشاورهای و درمانی سودمند و مؤثرباشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications