فهرس المقالات مجید برزگر


  • المقاله

    1 - رابطه خلاقیت و نوآوری با رضایت شغلی در شاغلان صنایع دستی شیراز
    ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی , العدد 5 , السنة 2 , زمستان 1391
    زمینه: امروزه ضرورت خلاقیت و نوآوری در سازمان‌ها و مشاغل برای افزایش رقابت و بهبود شرایط کاری انکارناپذیر است. هدف: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین خلاقیت و نوآوری با رضایت شغلی شاغلان صنایع دستی شهر شیراز می پردازد. روش: براساس جدول مورگان تعداد 89 نفر از 110 نفر شاغل أکثر
    زمینه: امروزه ضرورت خلاقیت و نوآوری در سازمان‌ها و مشاغل برای افزایش رقابت و بهبود شرایط کاری انکارناپذیر است. هدف: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین خلاقیت و نوآوری با رضایت شغلی شاغلان صنایع دستی شهر شیراز می پردازد. روش: براساس جدول مورگان تعداد 89 نفر از 110 نفر شاغل در صنایع دستی شیراز بر اساس روش نمونه گیری در دسترس به‌ عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه خلاقیت (رندسیپ)، نوآوری (مارتین پاتچن) و رضایت شغلی (مینه سوتا) استفاده گردید. برای تجزیه وتحلیل از همبستگی، تحلیل رگرسیون وآزمون T استفاده شد. یافته‌ها: بین خلاقیت و نوآوری با رضایت شغلی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. البته ضریب همبستگی نوآوری با رضایت شغلی به مراتب بیشتر از خلاقیت و رضایت شغلی است. نوآوری و خلاقیت پیش بینی کننده رضایت شغلی می‌باشند. نتیجه گیری: نوآوری به ویژه برای افزایش فروش ودر نتیجه ایجاد شرایط شغلی مطلوب‌تر در صنایع دستی اثرگذار است . [1]. creativity [2]. innovation [3]. job satisfaction تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تعیین طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه
    فصلنامه زن و جامعه , العدد 2 , السنة 4 , تابستان 1392
    هدف از انجام این پژوهش مقایسه طرحواره­های ناسازگار اولیه در زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه عاشقانه و جنسی وافراد عادی است. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه­ای بود و جامعه آماری شامل تمامی مراجعین زنی بود که به مراکز درمانی و روان­شناختی در شهرهای شیراز و کرمان ا أکثر
    هدف از انجام این پژوهش مقایسه طرحواره­های ناسازگار اولیه در زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه عاشقانه و جنسی وافراد عادی است. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه­ای بود و جامعه آماری شامل تمامی مراجعین زنی بود که به مراکز درمانی و روان­شناختی در شهرهای شیراز و کرمان از فروردین ماه 88 تا بهمن ماه 89 مراجعه کرده بودند و پس از انجام مصاحبه بالینی به عنوان موارد مبتلا به روابط اعتیادگونه تشخیص داده شده بودند. از میان این افراد 30 نفر با روش نمونه­گیری در دسترس و هدفمند انتخاب گردید و از آنجا که اکثر بیماران از قشر دانشجو بودند، بمنظور مقایسه با آن­ها، 30 نفر نیز به عنوان افراد عادی از جامعه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علوم و تحقیقات فارس به صورت تصادفی انتخاب گردید. جهت گردآوری داده­ها از پرسشنامه­های طرحواره­های ناسازگار یانگ- فرم کوتاه YSQ-SFو پرسشنامه روابط اعتیادگونه استفاده شد. برای تحلیل داده­های پژوهش از شاخص­ها و روش­های آماری شامل میانگین، انحراف معیار و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش، تفاوت معناداری(05/0p<) را بین گروه زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه و گروه زنان فاقد روابط اعتیاد گونه در طرحواره­های ناسازگار اولیه نشان داد. به بیان دیگر، زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه در مقایسه با زنان فاقد روابط اعتیادگونه به میزان بالاتری دارای باورهای هسته­ای ناسالم و بنیان­های شناختی ناسازگار می­باشند که در پی آن بر راهکارهای ناکارآمدی که برای کنار آمدن با دیگران استفاده می­کنند، تاثیر می­گذارد و یکی از این راهکارها، دچار شدن به اعتیاد و وابستگی شدید و بیمارگون در روابط خود با دیگران می­باشد. تفاصيل المقالة