فهرس المقالات مصطفی احدی


  • المقاله

    1 - بررسی حافظه ی شرح‌حال در نوجوانان مهاجر مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(PTSD)
    اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینی , العدد 5 , السنة 9 , زمستان 1393
    اختلال استرس پس از سانحه، اختلالی است که به وسیله ی تجربه ی مجدد مداوم، اجتناب، بیش انگیختگی و نشانه‌های شناختی و عاطفی در پاسخ مستقیم یا غیرمستقیم مواجه‌شدن با حادثه‌ای تروماتیک، مشخص می‌شود. اختلال استرس پس از سانحه، موجب پدید آیی مشکلات متعددی در أکثر
    اختلال استرس پس از سانحه، اختلالی است که به وسیله ی تجربه ی مجدد مداوم، اجتناب، بیش انگیختگی و نشانه‌های شناختی و عاطفی در پاسخ مستقیم یا غیرمستقیم مواجه‌شدن با حادثه‌ای تروماتیک، مشخص می‌شود. اختلال استرس پس از سانحه، موجب پدید آیی مشکلات متعددی در رفتار می شود. اگرچه افراد بزرگسال مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، از اختلال در حافظه رنج می‌برند اما در زمینه ی کودکان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، اطلاعات کمی در دست است. هدف پژوهش حاضر، بررسی حافظه ی شرح‌حال در نوجوانان مهاجر مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود. بدین منظور، طی یک پژوهش مقایسه ای، 22 نفر نوجوان مهاجر مبتلا، به‌عنوان گروه هدف از نظر حافظه ی شرح‌حال، اضطراب و افسردگی، با 22 نفر نوجوان مهاجر فاقد ملاک‌های اختلال استرس پس از سانحه مقایسه شدند. مقایسه ی میانگین ها نشان داد که افراد با اختلال استرس پس از سانحه به‌طور معناداری در عملکرد حافظه ی شرح‌حال ضعیف‌تر از افراد عادی بودند درحالی‌که در افسردگی و اضطراب تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می‌کند که حافظه ی شرح‌حال در بررسی تشخیصی و درمانی اختلال استرس پس از سانحه به‌عنوان یک عامل مهم موردتوجه قرار گیرد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تعیین طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه
    فصلنامه زن و جامعه , العدد 2 , السنة 4 , تابستان 1392
    هدف از انجام این پژوهش مقایسه طرحواره­های ناسازگار اولیه در زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه عاشقانه و جنسی وافراد عادی است. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه­ای بود و جامعه آماری شامل تمامی مراجعین زنی بود که به مراکز درمانی و روان­شناختی در شهرهای شیراز و کرمان ا أکثر
    هدف از انجام این پژوهش مقایسه طرحواره­های ناسازگار اولیه در زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه عاشقانه و جنسی وافراد عادی است. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه­ای بود و جامعه آماری شامل تمامی مراجعین زنی بود که به مراکز درمانی و روان­شناختی در شهرهای شیراز و کرمان از فروردین ماه 88 تا بهمن ماه 89 مراجعه کرده بودند و پس از انجام مصاحبه بالینی به عنوان موارد مبتلا به روابط اعتیادگونه تشخیص داده شده بودند. از میان این افراد 30 نفر با روش نمونه­گیری در دسترس و هدفمند انتخاب گردید و از آنجا که اکثر بیماران از قشر دانشجو بودند، بمنظور مقایسه با آن­ها، 30 نفر نیز به عنوان افراد عادی از جامعه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علوم و تحقیقات فارس به صورت تصادفی انتخاب گردید. جهت گردآوری داده­ها از پرسشنامه­های طرحواره­های ناسازگار یانگ- فرم کوتاه YSQ-SFو پرسشنامه روابط اعتیادگونه استفاده شد. برای تحلیل داده­های پژوهش از شاخص­ها و روش­های آماری شامل میانگین، انحراف معیار و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش، تفاوت معناداری(05/0p<) را بین گروه زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه و گروه زنان فاقد روابط اعتیاد گونه در طرحواره­های ناسازگار اولیه نشان داد. به بیان دیگر، زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه در مقایسه با زنان فاقد روابط اعتیادگونه به میزان بالاتری دارای باورهای هسته­ای ناسالم و بنیان­های شناختی ناسازگار می­باشند که در پی آن بر راهکارهای ناکارآمدی که برای کنار آمدن با دیگران استفاده می­کنند، تاثیر می­گذارد و یکی از این راهکارها، دچار شدن به اعتیاد و وابستگی شدید و بیمارگون در روابط خود با دیگران می­باشد. تفاصيل المقالة