-
المقاله
1 - دیپلماسی فرهنگی ترکیه در عراق با رویکرد نوعثمانیگری و ناسیونالیسم ترکی (2003 – 2018)مطالعات سیاسی , العدد 1 , السنة 13 , بهار 1400مطالعه دیپلماسی فرهنگی ترکیه در عراق، منوط به فهم نگاه جدید سیاست خارجی این کشور به خاورمیانه است. دولت ترکیه با طرح موضوع منازعه صفر و بهبود روابط با کشورهای بازمانده از امپراتوری عثمانی سابق، در چارچوب نوعثمانیگری و هویت واحد ترکی در قالب ناسیونالیسم، تلاش نمود تا خ أکثرمطالعه دیپلماسی فرهنگی ترکیه در عراق، منوط به فهم نگاه جدید سیاست خارجی این کشور به خاورمیانه است. دولت ترکیه با طرح موضوع منازعه صفر و بهبود روابط با کشورهای بازمانده از امپراتوری عثمانی سابق، در چارچوب نوعثمانیگری و هویت واحد ترکی در قالب ناسیونالیسم، تلاش نمود تا خود را بهعنوان یک بازیگر استراتژیک فرامنطقهای مطرح نماید. هرچند تحولات پسینی در سیاست داخلی ترکیه و نیز بهارعربی و پیامدهای آن، تا حدودی باعث ابهام در سیاست خارجی ترکیه شده، اما این کشور همچنان به دیپلماسی فرهنگی ناشی از این رویکرد پایبند است. در این چارچوب، عراق بهعنوان مهمترین راه ورود ترکیه به خاورمیانه از اهمیت استراتژیک برخوردار است. بر همین اساس، سوال اصلی مقاله این است که مهمترین مؤلفههای دیپلماسی فرهنگی ترکیه در عراق کدام است و تا چه اندازه متأثر از ناسیونالیسم ترکی و نوعثمانیگرایی بوده است؟ در پاسخ، فرضیه مطرح شده این است که ترکیه با تمرکز بر ساختارهای فرهنگی خود و ابزارهایی چون رسانه، فیلم و سریالهای ترکی، زبان و ادبیات ترکی، پیوندهای فرهنگی ـ مذهبی با مردم عراق در قالب گفتمان نوعثمانیگرایی و نیز پیوند مستحکم با ترکمنها در قالب هویت واحد و ناسیونالیسم ترکی، توانسته حوزههای نفوذ عمیقی در عراق برای خود ایجادکند. روش تحقیق در این مقاله، بر مبنای پژوهش کیفی مورد محور و مبتنی بر روش اسنادی با جمعآوری و تحلیل اطلاعات و داده است. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - A Comparative Study of Iranian and Turkish Cultural Diplomacy in Iraq (2003 to 2020)International Journal of Political Science , العدد 4 , السنة 12 , پاییز 2022The purpose of this study is to conduct comparative review of Iran and Turkey’s cultural diplomacy in Iraq after the US invasion and the fall of Saddam Hussein's regime. Iran and Turkey, as two influential powers in the developments of the Middle East, are trying أکثرThe purpose of this study is to conduct comparative review of Iran and Turkey’s cultural diplomacy in Iraq after the US invasion and the fall of Saddam Hussein's regime. Iran and Turkey, as two influential powers in the developments of the Middle East, are trying to advance their cultural diplomacy in Iraq according to the nature of their government, goals, and aspirations. The main question of the research is, “On what approach are the effectiveness factors of Iranian and Turkish cultural diplomacy in Iraq between 2003 and 2020 based?” The hypothesis is that Iranian cultural diplomacy in Iraq after 2003 has been following Shi’ism, the axis of resistance, and Iranianism as the cornerstones of its approach, as opposed to Turkish cultural diplomacy that is based on Turkish nationalism and neo-Ottomanism. Accordingly, each of these governments is trying to exert influence in Iraq using soft power and cultural diplomacy. In doing this, Iran and Turkey have different conditions, opportunities, threats, and tools to advance their cultural diplomacy. The research findings indicate that Iran is in a better position than Turkey in terms of conditions, opportunities and tools but the focus on Shiism and the issue of resistance in Iraq has led to little attention paid to other features of cultural diplomacy. In contrast, Turkey, with its benefit-oriented and opportunistic approach, has been able to make the most of tools such as Kurdish language and literature, media diplomacy, tourism development, scientific and educational topics, etc. through careful planning and has gained more influence in Iraq. The method of data analysis is descriptive-analytical and the data collection was carried out via library research. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - مطالعه تطبیقی دیپلماسی فرهنگی ایران و ترکیه در عراق (2003 تا 2020)مطالعات روابط بین الملل , العدد 1 , السنة 15 , بهار 1401هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی دیپلماسی فرهنگی دو کشور ایران و ترکیه در عراق بعد از فروپاشی حکومت صدام حسین است. پرسش اصلی پژوهش این است که شاخصههای تأثیرگذاری دیپلماسی فرهنگی کشورهای ایران و ترکیه در عراق در سالهای 2003 تا 2020 مبتنی بر چه رویکردی بوده است؟ فرضیه این اس أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی دیپلماسی فرهنگی دو کشور ایران و ترکیه در عراق بعد از فروپاشی حکومت صدام حسین است. پرسش اصلی پژوهش این است که شاخصههای تأثیرگذاری دیپلماسی فرهنگی کشورهای ایران و ترکیه در عراق در سالهای 2003 تا 2020 مبتنی بر چه رویکردی بوده است؟ فرضیه این است که دیپلماسی فرهنگی ایران در عراق پس از 2003 با رویکرد شیعیگری، محور مقاومت و ایران شهری در مقابل دیپلماسی فرهنگی ترکیه با رویکرد ناسیونالیسم ترکی و نوعثمانیگری مطرح شده است. بر این مبنا هر کدام از این دولتها سعی دارند با رویکرد قدرت نرم و دیپلماسی فرهنگی به اعمال نفوذ در عراق بپردازند. در این مسیر ایران و ترکیه از شرایط، فرصتها، تهدیدها و ابزارهای متفاوتی برای پیشبرد دیپلماسی فرهنگی خود برخوردار میباشند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که ایران به لحاظ شرایط، فرصتها و ابزارها در موقعیت مناسبتری نسبت به ترکیه قرار گرفته است، ولی تمرکز بر شیعیگری و مبحث مقاومت در عراق، باعث توجه اندک به سایر شاخصههای دیپلماسی فرهنگی شده است. در مقابل ترکیه با رویکردی منفعتمحور و فرصتطلبانه توانسته است با برنامهریزی دقیق از ابزارهایی مانند زبان و ادبیات کردی، دیپلماسی رسانهای، توسعه گردشگری، مباحث علمی و آموزشی و غیره نهایت استفاده را ببرد و نفوذ بیشتری در عراق به دست آورد. تجزیه و تحلیل دادهها با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته و گردآوری مطالب نیز به شیوه کتابخانهای انجام یافته است. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - فهم دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه: ضرورت رویکرد تلفیقی سازهانگاری و تحلیل گفتمانمطالعات میان فرهنگی , العدد 4 , السنة 14 , پاییز 1398اگرچه خاورمیانه یکی از کانونهای اصلی همواره درحال تحول در نظام بینالمللی بوده است اما نقش و اهمیت آن، در نظریات روابط بینالملل، خصوصاً نظریات موسوم به جریان اصلی مورد غفلت قرار گرفته است. جمهوری اسلامی در این منطقه، از کشورهای پیشآهنگ دیپلماسی فرهنگی است. فهم دیپلما أکثراگرچه خاورمیانه یکی از کانونهای اصلی همواره درحال تحول در نظام بینالمللی بوده است اما نقش و اهمیت آن، در نظریات روابط بینالملل، خصوصاً نظریات موسوم به جریان اصلی مورد غفلت قرار گرفته است. جمهوری اسلامی در این منطقه، از کشورهای پیشآهنگ دیپلماسی فرهنگی است. فهم دیپلماسی فرهنگی سیاست خارجی ایران در چارچوب نظریات جریان اصلی چندان امکانپذیر نیست. لذا، بهرهگیری از نظریات نوین به شکل تلفیقی میتواند زمینه را برای فهم عمیق از سیاست خارجی فرهنگی جمهوری اسلامی در خاورمیانه فراهم نماید. حال، بر مبنای دغدغهی اصلی این مقاله، با نقد بر این برونگذاری عامدانهی منطقه و بازیگران آن از نظریهپردازی روابط بینالملل این سوال مطرح است که برسازی پیکرهای نظری - تلفیقی از نظریات متأخر سازهانگاری و تحلیل گفتمان چرا و چگونه میتواند زمینه را برای فهم دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه فراهم آورد؟ یافتههای این مقالهی نظری - راهبردی نشان میدهد با توجه به رویکرد اجتماعی، فرهنگی و هویتی نظریات سازهانگاری و تحلیل گفتمان و نیز ویژگیهای خاص سیاست خارجی فرهنگی جمهوری اسلامی با تمرکز بر ساخت اجتماعی واقعیت، امکان لازم برای برسازی یک چارچوب تلفیقی وجود دارد. تفاصيل المقالة