-
المقاله
1 - طراحی الگویی برای برند آفرینی جامع در سازمانهای برگزارکننده رویدادهای آموزشی غیر دانشگاهیآینده پژوهی مدیریت , العدد 114 , السنة 29 , پاییز 1397هدف پژوهش طراحی الگویی برای برند آفرینی جامع در سازمان های برگزارکننده رویدادهای آموزشی غیر دانشگاهی بود. جهت دستیابی به هدف تحقیق از روش آمیخته استفاده شد که شامل دو بخش کیفی و کمی است. در بخش کیفی پژوهش از ابزار مصاحبه استفاده شده است و اطلاعات و داده های لازم در بخش أکثرهدف پژوهش طراحی الگویی برای برند آفرینی جامع در سازمان های برگزارکننده رویدادهای آموزشی غیر دانشگاهی بود. جهت دستیابی به هدف تحقیق از روش آمیخته استفاده شد که شامل دو بخش کیفی و کمی است. در بخش کیفی پژوهش از ابزار مصاحبه استفاده شده است و اطلاعات و داده های لازم در بخش کیفی از خبرگان آموزش به دست آمده است. سپس با استفاده از روش گرندد تئوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مدل برندسازی جامع در صنعت خدمت برگزاری رویدادهای آموزشی غیردانشگاهی دارای عوامل مؤثر اختصاصی (شایستگی، اصالت، حرفه ای بودن، مزیت برگزاری رویداد، خدمات فراگیر، نگرش استراتژیک و نیروی دانشی)، عوامل مؤثر عمومی (بازاریابی، ارتباطات، تجیهزات سخت افزاری و نرم افزاری، منابع مالی و حامیان)، شرایط زمینه ای (شرایط اجتماعی، شرایط اقتصادی، شرایط سیاسی، فناوری های نوین)، عوامل مداخله گر (تحریم ها، حوادث غیرمترقبه، مجوزها) و پیامدهای (رضایت مندی، ماندگاری، موفقیت، برتری و حمایت اجتماعی) بر اساس پدیده اصلی یعنی برندآفرینی جامع و ابعاد شخصی، محصول و شرکتی برندسازی است. سپس این مدل با استفاده از مدل معادلات ساختاری آزمون شد. 407 نفر از مدیران، معاونان و کارشناسان شرکت ها و مؤسسات برگزار کننده آموزش غیردانشگاهی در پژوهش شرکت کردند. با استفاده از مدل معادلات ساختاری روابط بین متغیرهای الگو مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و نتایج آن گزارش شد. مشخصه های نکویی برازش نشان داد دادههای پژوهش با ساختار عاملی مدل برازش مناسبی دارد. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - پیش بینی برند سازی فراگیر بر اساس رویکرد کیفی و کمیآینده پژوهی مدیریت , العدد 121 , السنة 31 , تابستان 1399زمینه: یکی از مفاهیم نو و جدید در صنعت برندسازی توسعه برند جامع است که نقش مهمی در افزایش سهم بازار، تعداد مشتریان و ایجاد تمایز قابل ملاحظه دارد. هدف: هدف پژوهش پیش بینی برندسازی فراگیر در سازمان های برگزارکننده رویدادهای آموزشی غیر دانشگاهی بر اساس رویکرد کیفی و کمی أکثرزمینه: یکی از مفاهیم نو و جدید در صنعت برندسازی توسعه برند جامع است که نقش مهمی در افزایش سهم بازار، تعداد مشتریان و ایجاد تمایز قابل ملاحظه دارد. هدف: هدف پژوهش پیش بینی برندسازی فراگیر در سازمان های برگزارکننده رویدادهای آموزشی غیر دانشگاهی بر اساس رویکرد کیفی و کمی بود. روش: جهت دستیابی به هدف تحقیق از روش آمیخته شامل دو بخش کیفی و کمی استفاده شد. در بخش کیفی از مصاحبه با خبرگان صنعت آموزش و برندسازی استفاده گردید. سپس از روش کدگذاری جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه استفاده شد. مدل برندسازی فراگیر شامل عوامل فردی (شایستگی های فردی، روابط انسانی، خودباوری، تلاش مستمر و جذابیت فردی)، عوامل سازمانی (اعتبار سازمانی، مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت، هویت سازمانی، تصویر سازمانی و ارزش برند سازمانی)، عوامل مدیریتی (نگرش مدیران به برندسازی، شایستگی مدیریتی، برنامه ریزی برای برندسازی، نظارت بر فرآیند برندسازی) و عوامل محیطی (تبلیغات، دلایل مالی و محیط اجتماعی) است. یافته ها: از روش دلفی جهت تأیید یا رد مؤلفه های مرحله کیفی استفاده شد که نتایج حاصل از مصاحبه با خبرگان عوامل استخراج شده در بخش کیفی را مورد تأیید قرار داد. سپس جهت آزمون مدل از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد. 407 نفر از مدیران، معاونان و کارشناسان شرکت ها و مؤسسات برگزار کننده آموزش غیردانشگاهی در پژوهش شرکت کردند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل مدیریتی و عوامل محیطی برند سازی فراگیر را پیش بینی می کنند. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - Identifying the Factors Affecting the Selection of B2B Online Market Entry Strategies Using Soft System Methodology (Case Study: IT Industry knowledge-based companies)Journal of System Management , العدد 4 , السنة 6 , بهار 2020The Internet is changing the transaction pattern of B2B markets. One of the major concerns of IT knowledge-based companies is how to take advantage of B2B online markets. These companies believe that the only possible strategy for entering these markets is to launch ind أکثرThe Internet is changing the transaction pattern of B2B markets. One of the major concerns of IT knowledge-based companies is how to take advantage of B2B online markets. These companies believe that the only possible strategy for entering these markets is to launch independent websites, and they are usually reluctant to enter these markets due to the requirements such as financial resources and skilled human resources. The literature showed that there were different strategies for entering these markets. This study aimed to identify the factors influencing the selection of B2B online market entry strategies in IT knowledge-based companies but given the complexity of choosing the right strategy, it is a complex and unstructured issue, with various stakeholders, both internal and external, involved. Therefore, due to this complexity and the strong role of the human factor in it, the methodology of soft systems methodology has been used. The results showed that the factors contributing to the selection of B2B online market entry strategies in IT knowledge-based companies included entry time, external beneficiaries' characteristics and needs, corporate resources, corporate control strategy, corporate IT capabilities, external beneficiaries' IT knowledge and motivation, and product. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - پاسخ مشتری به رفتار غیراخلاقی خرده فروشان ( مورد مطالعه : خریداران خرده فروشی در سطح شهر تهران )پژوهش های مدیریت راهبردی , العدد 4 , السنة 21 , پاییز 1394فروشندگان خردهفروشیها نقش اساسی را در فروش و سودآوری خردهفروشیها بر عهدهدارند، اما در برخی موارد دیده میشود که بنا به دلایل مختلف، فروشندگان شیوههای نادرست و غیراخلاقی را برای فروش در پیش میگیرند. اتخاذ این روشها از سوی فروشندگان، در بسیاری از مواقع واکنشهایی أکثرفروشندگان خردهفروشیها نقش اساسی را در فروش و سودآوری خردهفروشیها بر عهدهدارند، اما در برخی موارد دیده میشود که بنا به دلایل مختلف، فروشندگان شیوههای نادرست و غیراخلاقی را برای فروش در پیش میگیرند. اتخاذ این روشها از سوی فروشندگان، در بسیاری از مواقع واکنشهایی را از سوی مشتریان به دنبال دارد، که می توان به دزدی از مغازهها، تبلیغات دهانبهدهان منفی، تحریم و ممانعت از خرید از این فروشگاهها را نام برد. در این تحقیق، ضمن بررسی عوامل مؤثر بر خشونت از سوی مشتریان، به بررسی نتایج خشونت آنان بر جایگاه خردهفروشان پرداخته شده است. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است که به روش پیمایشی انجامشده و جامعه آماری مورد مطالعه تمام خریداران خردهفروشیها در سطح شهر تهران میباشد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شده و نمونهگیری، بر اساس نمونهگیری در دسترس میباشد، که 334 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب گردیدند. بر اساس نتایج پژوهش درک نابرابریهای اخلاقی، بر عدمتأیید هنجارهای اخلاقی تأثیرگذار بوده که در نتیجه این عدمتأیید، مشتریان خردهفروشان را تحریم میکنند. از سوی دیگر اعتقاد به هنجار برابری اخلاقی، تأثیری مثبت و مستقیم بر خشم دارد که به دنبال این خشم نیز، تحریم خردهفروشان صورت میگیرد. همچنین در جامعهی مورد بررسی میان واکنش به رفتار غیراخلاقی در جنسیتها، تحصیلات و سنین مختلف تفاوت معناداری وجود نداشت. تفاصيل المقالة