برنامه ریزی و توسعه محیط شهری
,
العدد5,السنة
2
,
زمستان
1401
مسکن مهم ترین دارایی خانوار به شمار می رود و کالایی اساسی و بدون جانشین است که با توجه به قیمت آن، سهم قابل توجهی از درامد خانوار را به خود اختصاص می دهد و صاحبان آن به منظور عدم پذیرش ریسک ها بالاتر در سایر بازارهای مالی به نگهداری از آن مبادرت می ورزند. بنابراین مسکن أکثر
مسکن مهم ترین دارایی خانوار به شمار می رود و کالایی اساسی و بدون جانشین است که با توجه به قیمت آن، سهم قابل توجهی از درامد خانوار را به خود اختصاص می دهد و صاحبان آن به منظور عدم پذیرش ریسک ها بالاتر در سایر بازارهای مالی به نگهداری از آن مبادرت می ورزند. بنابراین مسکن کالایی مصرفی و سرمایه ای به شمار می آید که قابل حذف از سبد هزینه ی خانوار ها نیست. تبدیل شدن مسکن به کالای سرمایهای به جای کالای مصرفی یکی از مشکلات حوزه مسکن در حال حاضر است که این سؤال را به ذهن متبادر می سازد که چرا مسکن در ایران کالای سرمایه ای شده است؟ پاسخ به این سؤال هدف اصلی است که در این نوشتار دنبال میگردد. برای رسیدن به پاسخ این سؤال، مطالعهی اسنادی اساس قرار گرفته است و با تحلیل و توصیف مطالب موجود است درخصوص کالایی شدن مسکن کشور ایران به عنوان جامعه ی آماری پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجایی که قیمت مسکن و عمده متغیرهای در نظر گرفته شده، درونزا می باشند، لذا در این پژوهش از الگوی خود توضیح برداری(VAR) مورد استفاده قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که؛ ماتریس ضرایب همبستگی بین متغیرها مثبت می باشد اما با نرخ ارز و نرخ سود بانکی رابطه منفی دارد و بالاترین ضریب همبستگی با قیمت مسکن را تولید ناخالص داخلی دارد. همچنین رابطه علی و معلولی بین متغیرها نشان می دهد که قیمت مسکن با متغیرهای سهام(S)، نرخ سودبانکی(R)، تابع اعتبارات بخشی(CRE) و تابع تولید ناخالص داخلی(GDP) رابطه علی و معلولی متقابل دارند و با متغیرهای نرخ ارز (EX)و قیمت سکه(G) رابطه علی و معلولی روشنی دیده نمی شود و همچنین با متغیرهای هزینه ساخت(C)، حجم نقدینگی(M) و نرح تورم(INF) رابطه یک سویه دارند که نشان می دهد متغیرهای مورد بررسی در قیمت مسکن و تبدیل آن به کالای سرمایه ای تاثیر گذارند و با مدیریت هر یک از این شاخص ها می توان مسکن را به کالای مصرفی تبدیل نمود.
تفاصيل المقالة
برنامه ریزی و توسعه محیط شهری
,
العدد12,السنة
3
,
زمستان
1402
امروزه رشد شتابان شهرنشینی باعث به وجود آمدن مشکلات گوناگونی برای شهروندان در فضای شهری می شود که بحث امنیت به عنوان پیش زمینه یک جامعه سالم اهمیت خاصی در مسائل شهری نمود بیشتری به خود پیدا کرده است. احساس امنیت به عنوان یکی از احتیاجات اساسی شهروندان در فضاهای شهری که أکثر
امروزه رشد شتابان شهرنشینی باعث به وجود آمدن مشکلات گوناگونی برای شهروندان در فضای شهری می شود که بحث امنیت به عنوان پیش زمینه یک جامعه سالم اهمیت خاصی در مسائل شهری نمود بیشتری به خود پیدا کرده است. احساس امنیت به عنوان یکی از احتیاجات اساسی شهروندان در فضاهای شهری که بسترساز توسعه جوامع انسانی است به شمار می رود. در این میان بانوان به عنوان بخشی از اقشار آسیب پذیر جامعه جهت حضورشان در فضاهای شهری نیازمند احساس امنیت میباشند. حضور زنان در فضاهای امن موجب ارتقاء الگوی فعالیتهای اجتماعی مؤثر و مشارکتی بهتر را درصحنه اجتماع است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که در جامعه آماری منطقه 2 و 5 شهر شیراز با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. هدف پژوهش ارزیابی احساس امنیت بانوان ساکن در جامعه آماری است. فرآیند گردآوری اطلاعات بهصورت مطالعات کتابخانهای و اسنادی بوده و دادهها از بررسیهای میدانی و پرسشنامهای بدست آمده است. در راستای تجزیه و تحلیل دادهها و ایجاد شواهد علمی کافی مورد نیاز جهت دستیابی به هدف مورد نظر تحقیق از تحلیلهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون در قالب نرمافزار spss استفاده شده است. یافته های حاکی از آن است که منطقه 5 نسبت به منطقه 2 از نظر ابعاد اجتماعی، کالبدی و روانشناختی شرایط بهتری دارد و بانوان احساس امنیت بیشتری دارند. همچنین نتایج حاکی از آن است که ابعاد اجتماعی، کالبدی و روانشناختی با یکدیگر رابطه مستقیمی دارند، به عبارتی این ابعاد با احساس امنیت بانوان در فضاهای عمومی شهری نیز رابطه مستقیم دارد یعنی هرچه شاخصهای این ابعاد افزایش یابد سبب ایجاد احساس امنیت بیشتری در بانوان میگردد .
تفاصيل المقالة
علوم جغرافیایی (جغرافیای کاربردی)
,
العدد47,السنة
20
,
تابستان
1403
در طی دو قرن اخیر، شهرها محل رواج ساختمانسازی و اسکان متقاضیان قرارگرفته است؛ که در پی پیچیدگی و گستردگی نیازها، قوانین و نحوه مدیریتها؛ مساکن و ساختمانها دچار ناپایداری و انجام فعلی به نام تخلفات ساختمانی گردیدهاند. هدف این مطالعه ارزیابی تخلفات ساختمانی در بافت قد أکثر
در طی دو قرن اخیر، شهرها محل رواج ساختمانسازی و اسکان متقاضیان قرارگرفته است؛ که در پی پیچیدگی و گستردگی نیازها، قوانین و نحوه مدیریتها؛ مساکن و ساختمانها دچار ناپایداری و انجام فعلی به نام تخلفات ساختمانی گردیدهاند. هدف این مطالعه ارزیابی تخلفات ساختمانی در بافت قدیم و جدید شهر یزد به شناسایی عوامل تأثیرگذار در تغییر میزان تخلفات ساختمانی است. نوع تحقیق کاربردی و روش بر اساس ماهیت توصیفی-تحلیلی است. گردآوری اطلاعات بهصورت اسنادی و میدانی است. جامعه آماری پژوهش 40 نفر از متخصصین، کارشناسان و صاحبنظران هستند. جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات از نرمافزار spss، روش ضرایب همبستگی و آزمون تی تک نمونهای استفاده شد. نتایج ارزیابی تطبیقی تخلفات ساختمانی در مناطق موردبررسی نشان داد که در بافت جدید طبق نظر متخصصین عوامل؛ املاک دارای اسناد غیررسمی (قولنامه و مشاع) تفکیک اراضی در مساحت و متراژ کوچک، وجود زمین خالی، ملاحظات اجتماعی، پایگاه اقتصادی افراد، ارزشافزوده زمین و فقدان اراده سیاسی جهت تخریب ساختوساز غیرمجاز، باعث بروز تخلفات ساختمانی در تعداد بالا گردیده است؛ و در بافت قدیم، درنتیجه عوامل اعطای تسهیلات مناسب به افراد دارای پروانه ساختمانی، قوانین میراث فرهنگی در منطقه تاریخی، نظارت نسبتا بالا بر ساختوسازها، دارای تعداد کمی تخلفات میباشد و شرایط محلی منطقه تاریخی نیز که شامل جمعیت و وسعت کم منطقه است در مدیریت و نظارت بهتر منطقه کمک شایانی نموده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications