فهرس المقالات مسعود فروزنده


  • المقاله

    1 - بررسی آستانه های داستان در داستان های کوتاه بزرگ علوی (با توجه به نظریۀ رابرت فونک)
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 1 , السنة 14 , بهار 1401
    دنیای داستان کوتاه، دربرگیرندۀ شخصیت ها و حوادثی است که در آن آفریده می شوند و هدف نهایی هر نویسنده این است که خواننده را متمایل سازد تا وارد این دنیای خلاقانه شود. مدخلی که راه خواننده را برای ورود و جلب شدن به این جهان خیالی باز می کند، آستانۀ داستان است. بزرگ علوی، ا أکثر
    دنیای داستان کوتاه، دربرگیرندۀ شخصیت ها و حوادثی است که در آن آفریده می شوند و هدف نهایی هر نویسنده این است که خواننده را متمایل سازد تا وارد این دنیای خلاقانه شود. مدخلی که راه خواننده را برای ورود و جلب شدن به این جهان خیالی باز می کند، آستانۀ داستان است. بزرگ علوی، از جمله داستان نویسانی است که در تکامل داستان کوتاه و اشاعۀ بینش واقع گرایی انتقادی نقش بسزا داشته است و از این نظر، سعی داشته به ویژه در داستان های آغازینش با توجه به فنون داستان نویسی مدرن، از جمله پرداخت هنرمندانۀ مطلع داستان ها و پیش کشیدن عناصری همچون راز و ابهام، گفت وگو، کشمکش و صحنه هایی دلالت گر، توجه و رغبت خواننده را برانگیزد. نگارنده در پژوهش حاضر، پس از واکاوی موجز نظریه های ارائه شده در حوزۀ آستانۀ داستان، با تکیه بر نظریۀ رابرت فونک و افزودن قیدی بر آن، به دنبال آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، پس از تعیین آغاز و پایان آستانۀ داستان های کوتاه بزرگ علوی و سازوکارهای شروع آنها، به بررسی جملات آغازین داستان ها بپردازد و در موارد لازم به نقاط قوت و ضعف آنها نیز اشاره کند. نتایج حاکی از آن است که بزرگ علوی در داستان هایش، توجه ویژه ای به شروع ترکیبی و شروع با صحنه پردازی داشته و بیشتر مهارت داستان نویسی خود را در بخش صحنه پردازی های آغازین نمایان کرده است. همچنین، او در میان شگردهای چگونگی پایان دهی به آستانه، به شرح و تفصیل ماجرا که زیرمجموعۀ متمرکزکنندۀ روایی وضوح نمایی است، بیشترین توجه را داشته که البته در این شیوه، به سبب گسیختگی میان آستانه و میانۀ داستان، چندان صناعت مند عمل نکرده است. تفاصيل المقالة