فهرس المقالات سهیلا نمازعلیزاده


  • المقاله

    1 - نگرش عارفانه احمد غزالی و استحاله عشق عُذری لیلی و مجنون
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , العدد 2 , السنة 15 , تابستان 1398
    اندیشمندان حوزة عرفان ایرانی همواره نظرات گوناگونی را در باب مفهوم عشق ابراز داشته‌اند که بیانگر اهمیت مقام عشق در تعالیم و آموزه‌های اندیشه دینی ایرانی است. احمد غزالی (520-452 ه.ق) با خلق آثار عرفانی خویش، تحولاتی چشمگیری در باب سرشت عشق پدید آورده است و در سوانح العش أکثر
    اندیشمندان حوزة عرفان ایرانی همواره نظرات گوناگونی را در باب مفهوم عشق ابراز داشته‌اند که بیانگر اهمیت مقام عشق در تعالیم و آموزه‌های اندیشه دینی ایرانی است. احمد غزالی (520-452 ه.ق) با خلق آثار عرفانی خویش، تحولاتی چشمگیری در باب سرشت عشق پدید آورده است و در سوانح العشاق که نخسین اثر وی در ساحت عشق و به زبان فارسی است، تعابیر و تفسیرهای بدیعی از حکایت دلدادگی لیلی و مجنون ارائه نموده است. از آنجایی که داستان عشق لیلی و مجنون ریشه در عشق عُذری ادب عرب دارد، این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی، با هدف شناخت مراحل استحالة عشق عُذری لیلی و مجنون در نگرش احمد غزالی شکل گرفته و تلاش شده به این پرسش پاسخ دهد، در یک مطالعه تطبیقی، وجوه افتراق و اشتراک میان عشق لیلی و مجنون در نگرش احمد غزالی با عشق عُذری عرب چگونه تفسیر می‌شوند؟ بر اساس نتایج بدست آمده، عشق عفیفانه، ناسوتی، دردآور، کُشنده و بی‌فرجام عُذری با مبانی نظری ناب عاشقانه و عارفانة احمد غزالی مبتنی بر اتحاد رابطة عاشق و معشوق با عشق؛ به عشقی پسندیده، لاهوتی، خوشایند و امیدبخش استحاله یافته و عاملی مهم برای استکمال وجودی انسان می‌شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی و تحلیل داستان دژ هوش‌ربا براساس نظریات یونگ
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , العدد 4 , السنة 12 , پاییز 1395
    داستان دژ هوش‌ربا یا قلعه‎ ذات‌الصور آخرین حکایت بلند و ناتمام مثنوی معنوی است. موضوع این داستان تلاش سه شاهزاده‎ جوان‎ برای وصال با شاهزاده‌خانم چینی است. در این مقاله برآنیم تا با روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای، برخی نمادهای کهن‌الگویی در این داستان را ب أکثر
    داستان دژ هوش‌ربا یا قلعه‎ ذات‌الصور آخرین حکایت بلند و ناتمام مثنوی معنوی است. موضوع این داستان تلاش سه شاهزاده‎ جوان‎ برای وصال با شاهزاده‌خانم چینی است. در این مقاله برآنیم تا با روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای، برخی نمادهای کهن‌الگویی در این داستان را براساس اندیشه های‎ کارل گوستاو یونگ درباره کهن الگو تفسیر کنیم. این پژوهش نشان می دهد که امر مقدس وصال در این داستان تعبیری عرفانی از خویشتن‌یابی برای نائل آمدن به جایگاه رفیع انسان کامل است. ﻣﻌﺸﻮق ﯾﺎ زن در این داستان ﺗﺼﻮﯾﺮی از آنیما یا ﮐﻬﻦالگوی ﻣﺎدﯾﻨﻪ روان اﺳـﺖ ﮐـﻪ ﺑـﻪ ﮔﻮﻧـﻪای رؤﯾﺎﯾﯽ ظاهر می‌شود تا در مراحل دشوار سفر، قهرمان وجوه تاریک خویشتن را بشناسد و جسم و جان را از هرگونه تعلقات مادی و خودخواهی تطهیر نماید؛ به عبارت دیگر، شاهزاده خانم چینی جنبه ناهشیار شخصیت شاعر و سه شاهزاده جوان است که در قالب زنی باوقار و نجیب ظاهر می‎شود تا آنها را برای یکی شدن با حقیقت ازلی و ابدی راهبری کند. تفاصيل المقالة