فهرس المقالات طاهر تیزدست


  • المقاله

    1 - ارائه مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر اساس تاب آوری و حمایت اجتماعی با میانجی گری خودشفقتی و امیدواری در زنان مبتلا به ام اس
    پژوهش های جامعه شناسی , العدد 5 , السنة 14 , زمستان 1399
    هدف پژوهش حاضر بررسی مدل پیش بینی بهزیستی روانی - اجتماعی بر اساس تاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده با در نظر گرفتن نقش میانجی خودشفقتی و امیدواری در زنان مبتلا به ام اس بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه زنا أکثر
    هدف پژوهش حاضر بررسی مدل پیش بینی بهزیستی روانی - اجتماعی بر اساس تاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده با در نظر گرفتن نقش میانجی خودشفقتی و امیدواری در زنان مبتلا به ام اس بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به ام اس مراجعه کننده به بیمارستان های امام خمینی و میلاد تهران در محدوده ی زمانی شهریور تا آبان 1398 بودند. تعداد افراد نمونه 300 زن مبتلا به ام اس بود که براساس ملاک های ورود و خروج پژوهش و به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی خودشفقتی (نف، 2003)، پرسشنامه تاب آوری (کونور-دیویدسون، 2005)، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت و همکاران، 1988)، مقیاس بهزیستی روانی (ریف، 1989) و پرسشنامه امیدواری (اسنایدر، 1991) بودند. داده های گردآوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل پیش بینی بینی بهزیستی روانشنانی بر اساس طرحواره های تاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده با در نظر گرفتن نقش میانجی خودشفقتی و امیدواری براساس داده های تجربی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین اثر مستقیم و غیرمستقیم تاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده با در نظر گرفتن نقش میانجی خودشفقتی و امیدواری بر بهزیستی روانشناختی بیماران زن مبتلا به ام اس مورد تأیید قرارگرفت (p <0.05). خودشفقتی به طور مستقیم بر بهزیستی روانشناختی بیماران زن مبتلا به ام اس اثر می گذارد (p <0.05). همچنین امیدواری به طور مستقیم بر بهزیستی روانشناختی بیماران زن مبتلا به ام اس اثرمی گذارد (p <0.05). بنابراین توجه به متغیرهای مذکور در طراحی درمان‌های مناسب‌تر به پژوهشگران و درمانگران در بیماران مبتلا به ام اس یاری می‌رساند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تدوین مدل پیش‌بینی اضطراب رقابتی ورزشکاران تیم‌های ملی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با میانجی‌گری سرسختی روانشناختی
    نشريه روانشناسی اجتماعی , العدد 5 , السنة 8 , زمستان 1399
    هدف پژوهش حاضر بررسی مدل پیش‌بینی اضطراب رقابتی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با در نظر گرفتن نقش میانجی سرسختی در ورزشکاران تیم‌های ملی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل‌سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه ورزشکاران تیم‌های ملی انفرادی و تیمی أکثر
    هدف پژوهش حاضر بررسی مدل پیش‌بینی اضطراب رقابتی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با در نظر گرفتن نقش میانجی سرسختی در ورزشکاران تیم‌های ملی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل‌سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه ورزشکاران تیم‌های ملی انفرادی و تیمی در سال 1398 بودند. تعداد افراد نمونه 300 ورزشکار بود که بر اساس ملاک‌های ورود و خروج پژوهش و به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سرسختی کوباسا (1989)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی (2006) و مقیاس اضطراب رقابتی مارتنز و همکاران(1990) بودند. داده‌های گردآوری شده با روش مدل‌سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده‌ها نشان داد که مدل پیش‌بینی اضطراب رقابتی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با در نظر گرفتن نقش میانجی سرسختی بر اساس داده‌های تجربی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین اثر مستقیم و غیرمستقیم تنظیم هیجان بر اضطراب رقابتی ورزشکاران مورد تأیید قرار گرفت (p <0.05). هم‌چنین سرسختی به طور مستقیم بر اضطراب رقابتی ورزشکاران اثرمی‌گذارد (p <0.05). نتایج نشان داد که راهبردهای تنظیم هیجان به‌طور معناداری، با اضطراب رقابتی رابطه‌ی دارند و راهبرد باز ارزیابی به صورت منفی و راهبرد بازداری به صورت مثبت تغییرات هر یک از ابعاد اضطراب رقابتی را تبیین می‌کنند در مجموع نتایج حاکی از آن بود که راهبردهای تنظیم هیجان نقش مؤثری در ابعاد اضطراب رقابتی ایفاء می‌کنند و سطوح اضطراب تکواندوکاران متناسب با این راهبردها می‌باشد. تبیین چرایی وجود رابطه‌ی معنادار بین تنظیم هیجان و اضطراب رقابتی، منوط به در نظر گرفتن مؤلفه‌های این متغیرهاست. خود مدیریتی، به عنوان یکی از مؤلفه‌های تنظیم هیجان، نشانگر میزان توانایی فرد برای مدیریت رفتارهایش در موقعیت‌های مختلف می‌باشد تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - رابطه بین خودکارآمدی، شادکامی، رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی درک شده با انگیزه پیشرفت تحصیلی مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه آزاد بندرانزلی
    پژوهش های یاددهی و یادگیری (پژوهشنامه تربیتی سابق) , العدد 4 , السنة 16 , پاییز 1400
    هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خودکارآمدی، شادکامی، رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان است. جامعه آمـاری مورد نظر این پژوهش، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندر انزلی است. نمونه مورد نظر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب کردی أکثر
    هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خودکارآمدی، شادکامی، رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان است. جامعه آمـاری مورد نظر این پژوهش، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندر انزلی است. نمونه مورد نظر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب کردیم؛ و برای تعیین حجم نمونه در این تحقیق از جدول مورگان استفاده شده است که تعداد نمونه را برای جامعه با فراوانی 3500 نفر، 246 نفر می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد می باشد؛ که از پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982)، شادکامی آکسفورد (1989)، رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985)، حمایت اجتماعی درک شده در دو مقیاس (خانواده و دوستان) پروسیدانو و هلر (1986)، انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (1989) استفاده گردیده است. پس از جمع آوری پرسشنامه برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ برای هرکدام از مولفه های استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و نیز آزمون پیرسون و رگرسیون همزمان از نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج آزمون نشان داد که بین متغیرخودکارآمدی با انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد؛ بین متغیر شادکامی با انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد؛ بین متغیر رضایت زندگی با انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد؛ بین متغیر حمایت اجتماعی درک شده با انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی ذهنی، انعطاف پذیری کنشی و انسجام روانی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو
    مهارت های روانشناسی تربیتی , العدد 2 , السنة 14 , تابستان 1402
    هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی ذهنی، انعطاف پذیری کنشی و انسجام روانی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بعد از دو ماه بوده است. جامعه آماری شامل 1500 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه أکثر
    هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی ذهنی، انعطاف پذیری کنشی و انسجام روانی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بعد از دو ماه بوده است. جامعه آماری شامل 1500 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به بنیاد بین المللی پیشگیری و کنترل دیابت مشهد در سال 1399 بودند که از بین آنها، تعداد 30 نفر دارای معیارهای ورود به مطالعه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش و در هر گروه 15 نفر قرار گرفتند. گروه آزمایش آموزش مثبت‌اندیشی طی 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003)، حس انسجام روانی آنتونووسکی (1987) و انعطاف پذیری کنشی کانوور و دیویدسون (2003) استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی ذهنی، احساس انسجام روانی و انعطاف پذیری کنشی افراد مبتلا به دیابت نوع دو موثر و ماندگار است. در این مطالعه آموزش مثبت اندیشی به بیماران مبتلا به دیابت نوع دو موجب بهبود بهزیستی ذهنی، احساس انسجام روانی و انعطاف پذیری کنشی آنان گردید. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - پیش‌بینی معنای زندگی بر اساس ابعاد هویّت در دانشجویان دانشگاه تنکابن
    روانشناسی سلامت و رفتار اجتماعی , العدد 1 , السنة 1 , بهار 1400
    این پژوهش با هدف تعیین قدرت پیش‌بینی‌پذیری معنای زندگی بر اساس ابعاد هویّت در دانشجویان دانشگاه تنکابن انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تنکابن در نیمسال دوم تحصیلی1398-1399 بودند. در این روش أکثر
    این پژوهش با هدف تعیین قدرت پیش‌بینی‌پذیری معنای زندگی بر اساس ابعاد هویّت در دانشجویان دانشگاه تنکابن انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تنکابن در نیمسال دوم تحصیلی1398-1399 بودند. در این روش ابتدا فهرست اسامی تمامی دانشجویان نیمسال دوم تحصیلی 1398-1399 را به دست آورده، سپس به صورت تصادفی نمونه مورد نیاز انتخاب شدند و پرسشنامه‌ها برایشان ارسال گشد .با توجه به تعداد متغیرهای پیش‌بین به ازای هر متغیر پیش‌بین تعداد50 نفر به عنوان نمونۀ پژوهش در نظر گرفته خواهند شد. از بین دانشجویان 150 نفر با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده‌‌ها، پرسشنامه‌های استاندارد (پرسشنامۀ معنای زندگی استیگر و همکاران (2006) و پرسشنامۀ ابعاد هویّت چیک و همکاران (2002)) بوده و به‌منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون همبستگی و رگرسیون خطی استفاده شد که نتیجه قدرت پیش‌بینی معنای زندگی توسط ابعاد هویّت به ترتیب؛ هویّت جمعی‌(694/0)، هویّت اجتماعی (547/0)، هویّت ارتباطی (414/0)، هویّت شخصی (247/0) بودند. یافته‌های تحقیق نشان دادند که از بین ابعاد هویّت، هویّت جمعی از قدرت پیش‌بینی و ضریب همبستگی بالاتری برخوردار بود و هویّت شخصی دارای کمترین مقدار قدرت پیش‌بینی و ضریب همبستگی بود.نتایج به‌دست آمده نشان می‌دهد که تمامی فرضیه‌های تحقیق قدرت پیش‌بینی معنای زندگی را داشتند و همگی آن‌ها دارای تأثیر مثبت و معناداری بودند. تفاصيل المقالة