فهرس المقالات حبیب اله ابوالحسن شیرازی


  • المقاله

    1 - دیپلماسی فرهنگی و نقش انجمن های دوستی در روابط بین الملل
    مطالعات روابط بین الملل , العدد 2 , السنة 10 , تابستان 1396
    چکیده نقش آفرینی تشکلهای غیردولتی درحقیقت تبلور حضور رسمی و سازمان یافته مردم یک کشور در روابط خارجی و روند تعاملی جامعه جهانی تلقی می شوند؛ از این رو انجمن های دوستی یکی از بازیگران ﻣﺆثر حوزه دیپلماسی عمومی به شمار می روند. تحولات دهه های اخیر در عرصه بین الملل نشانگر أکثر
    چکیده نقش آفرینی تشکلهای غیردولتی درحقیقت تبلور حضور رسمی و سازمان یافته مردم یک کشور در روابط خارجی و روند تعاملی جامعه جهانی تلقی می شوند؛ از این رو انجمن های دوستی یکی از بازیگران ﻣﺆثر حوزه دیپلماسی عمومی به شمار می روند. تحولات دهه های اخیر در عرصه بین الملل نشانگر این واقعیت است که نقش انجمن های دوستی و نهاد های مردمی و تشکل های غیر رسمی در معادلات جهانی رو به گسترش و به موازات آن، نقش دولت ها در این ارتباط رو به کاستن است. از آنجائی که انجمن ها در دو عرصه کلیدی یعنی روابط میان ملت ها و محیط بین المللی ایفای نقش می نمایند حوزه فعالیت و کنشگری آنها بسیار گسترده و وسیع ارزیابی می شود. امروزه پیروی صرف از شیوه‌های کلاسیک به هیچ وجه پاسخگوی نیاز‌های دیپلماسی نوین نیست. افزایش توان دستیابی به حجم وسیع اطلاعات و سرعت انتقال آن‌ها به مخاطبان در اقصی نقاط جهان، مدیریت سیاست خارجی توسط دولت‌ها را به چالش کشیده است. مدل‌های سنتی سلسله مراتبی در سایه تکنولوژی ارتباطات، به طور ناخواسته نقش خود را به شبکه‌های پیچیده و بدون کنترل مرکزی سپرده و دیپلماسی در یک مکانیسم درهم تنیده دولت، رسانه‌ها، افکار عمومی قابل تفسیر است. از سوی دیگر بدون شک، مدت‌ها است که دوران سیطره و یکه تازی قدرت سخت سپری شده و در جهان مدرن و پسامدرن، آنچه بیش از هر عامل دیگر، جهت و روند امور را در روابط میان دولت‌ها و به خصوص ملت‌ها تعیین می‌کند قدرت اندیشه، گفتگو، قلم، درک متقابل، و ارتباطات انسانی است. نیل به مقاصد سیاسی، امنیتی و اقتصادی، همواره از مهم‌ترین اهداف کشورها در تدوین و اعمال سیاست خارجی‌شان بوده است. برای تحصیل این مقاصد، کشورها عمدتاً و به طور سنتی نوعی دیپلماسی مبتنی بر رویکردها و ابزارهای سیاسی، نظامی و اقتصادی را در پیش می‌گیرند؛ با این همه، در سالهای اولیه هزاره سوم، رویکردهای نسبتاً جدیدی در دیپلماسی مطرح شده که توجه افزون‌تر و ﺗﺄکید بیشتر بر راهکارها و ابزارهای فرهنگی را به مسئولان و طراحان سیاست خارجی توصیه می نماید. این مقاله بر آن است تا ضمن تبیین دیپلماسی فرهنگی به نقش انجمن های دوستی در روابط بین الملل و ﺗﺄثیرگذاری عوامل فرهنگی بر دیپلماسی و چگونگی استفادة مؤثر از قدرت نرم در پیشبرد دیپلماسی کشورها را مورد بررسی قرار دهد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - سیاست قدرت هوشمند روسیه در سوریه، با تأکید بر مقابله با آمریکا 2023-2011
    مطالعات روابط بین الملل , العدد 3 , السنة 16 , پاییز 1402
    بحران سوریه ازنظر تعدد بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و وجود منافع متعارض در آن از پیچیده‌ترین بحران‌های بین‌المللی است. روسیه و آمریکا از بازیگران فرامنطقه‌ای در این بحران می‌باشند که با رویکردهای متعارض و منافع متضاد به دنبال نفوذ بیشتر در منطقه غرب آسیا از طریق مداخ أکثر
    بحران سوریه ازنظر تعدد بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و وجود منافع متعارض در آن از پیچیده‌ترین بحران‌های بین‌المللی است. روسیه و آمریکا از بازیگران فرامنطقه‌ای در این بحران می‌باشند که با رویکردهای متعارض و منافع متضاد به دنبال نفوذ بیشتر در منطقه غرب آسیا از طریق مداخله در بحران سوریه هستند. در همین راستا، دو کشور باسیاست‌ها و راهبردهای سخت و نرم به دنبال بهره‌برداری از این بحران هستند. منافع متعارض دو بازیگر باعث شده است تا با در نظر گرفتن منابع و هزینه و فایده بکوشند بیشترین سود را از آن خود سازند. در این مقاله، تلاش خواهد شد تا به ترکیب راهبردی و هوشمندانه قدرت نرم و سخت روسیه در برابر ایالات متحده آمریکا با محوریت بحران سوریه پرداخته شود. سؤال اصلی این است که چگونه روسیه در بحران سوریه از قدرت هوشمند در برابر مداخله آمریکا (2023-2011) استفاده کرده است؟ برای بررسی موضوع در چارچوب دیدگاه قدرت هوشمند از منظر جوزف نای به قدرت نرم روسیه در ابعاد فرهنگ، ارزش و سیاست خارجی و قدرت سخت در بعد نظامی و اقتصادی پرداخته‌شده است. یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد که در میدان سوریه قدرت هوشمند روسیه با تأکید بیشتر بر قدرت نرم برای مهار ایالات متحده آمریکا به کار گرفته‌شده است و مهم‌ترین دستاورد روسیه از به‌کارگیری قدرت هوشمند، بدون درگیر شدن جدی نظامی با آمریکا، حفظ رژیم بشار اسد، جلوگیری از اقدام نظامی گسترده ایالات متحده آمریکا علیه سوریه، به دست گرفتن ابتکار مذاکرات صلح و کسب برتری استراتژیک با بستن قراردادهای نظامی و اقتصادی بوده است. تفاصيل المقالة