فهرس المقالات سیف اله فضل الهی


  • المقاله

    1 - مبانی فقهی و حقوقی خشونت تربیتی در مواجهه با اطفال بزهکار
    تحقیقات حقوقی بین المللی , العدد 5 , السنة 13 , زمستان 1399
    هدف تحقیق، بررسی اهداف ومبانی تأدیب طفل بزهکار است و روش آن اسنادی-تحلیلی براساس منابع فقهی وحقوقی است. مسأله تحقیق،واکنش فقه وحقوق درمواجهه باطفل بزهکاراست. یافته ها مبیّن آن است که مسؤولیّت کودک دربرخورد با احکام تکلیفی ووضعی متفاوت است.کودک،اعم از ممیّز وغیرممیّز، هر أکثر
    هدف تحقیق، بررسی اهداف ومبانی تأدیب طفل بزهکار است و روش آن اسنادی-تحلیلی براساس منابع فقهی وحقوقی است. مسأله تحقیق،واکنش فقه وحقوق درمواجهه باطفل بزهکاراست. یافته ها مبیّن آن است که مسؤولیّت کودک دربرخورد با احکام تکلیفی ووضعی متفاوت است.کودک،اعم از ممیّز وغیرممیّز، هرگاه مرتکب جرایم حدی وغیر حدی شود، بنابرنظر فقهاء وقانون گذار درماده 140 و146 ق.م.ا.فاقدمسؤولیّت کیفری است.؛ لیکن فقهاءبا امعان نظر از روایات مأثوره تأدیب کودک ممیّز بزهکار را روا دانسته اند.دوهدف اساسی ازتأدیب طفل بزهکار: یکی اصلاح وتربیت او ودیگری پیش گیری از جرم است. قانون مجازات اسلامی به تبع ازمشهور فقهاءنگاه تعزیری برطفل بزهکار رامرتفع ساخته، برتأدیب اوحکم داده استکه این مهم درماده 88 ق.م.ا. به خوبی قابل مشاهده است. تأدیب طفل صرفا ابزاری است برای اصلاح وتربیت او وجنبه اصالتی ندارد. برهمین اساس مقدارتأدیب نیز درروایات ازباب بیان مصداق ذکرشده است وجنبه انحصاری ندارد. براساس ادلّه، متولیّان تأدیب طفل علاوه برامام معصوم(ع)عبارتنداز:پدر،جد،حاکم،وصی ومعلّمکه دراصل ولایتآنهادرمیان فقهاء اختلافی نیست؛اگرچه درکمّ وکیف ولایتاختلاف نظر وجود دارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - طراحی واعتبارسنجی مدل آموزش و توسعه حرفه‌ای معلمان بر اساس رویکرد کارآفرینانه
    رهبری و مدیریت آموزشی , العدد 67 , السنة 18 , بهار 1403

    هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی مدل آموزش و توسعه حرفه‌ای معلمان بر اساس رویکرد کارآفرینانه بود. روش: پژوهش حاضر از رویکرد آمیخته اکتشافی در دو فاز کیفی و کمی که در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از تحلیل توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه أکثر

    هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی مدل آموزش و توسعه حرفه‌ای معلمان بر اساس رویکرد کارآفرینانه بود. روش: پژوهش حاضر از رویکرد آمیخته اکتشافی در دو فاز کیفی و کمی که در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از تحلیل توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه اساتید دانشگاه فرهنگیان، دولتی و آزاد شهرکرد که حجم نمونه با مصاحبه با 15 نفر در حد اشباع قرار گرفت. ابزار اندازه‌گيري مصاحبه نیمه ساختارمند بود. جهت تجزيه و تحليل اطلاعات براساس رویکرد گرند تئوری استفاده شد. یافته‌ها: یافته ها نشان داد، براساس شش عنصر برنامه درسی برخاسته از داده‌های کیفی شامل: منطق، هدف، محتوا، راهبرد آموزشی، مواد آموزشی، و ارزشیابی بوده است و مدل حاصله از مصاحبه، در حوزه اصلی «منطق» شامل: کمک به رشد مهارت های دانش آموزان، کمک به رشد مهارت های معلمان، کمک به جامعه، شناسایی فرصت ها؛ حوزه اصلی در «اهداف» شامل: توسعه دانشی معلمان، رشد مهارت های فردی معلمان؛ حوزه اصلی در «محتوا» شامل: محتوای تئوریک (دانشی)، محتوای مهارتی، محتوای براساس متد جهانی؛ حوزه اصلی در «راهبردهای آموزشی» شامل: روش مستقیم، روش غیرمستقیم و عملیاتی؛ حوزه اصلی در «مواد آموزشی» شامل مواد آموزشی؛ و حوزه اصلی در «ارزشیابی» شامل ارزشیابی، به دست آمد. نتیجه گیری: خلاقیت و کارآفرینی در آموزش و پرورش، محصول مستقیم کیفیت برنامه ها، روش ها، فعالیت ها و فرآیندهای یاددهی-یادگیری است و همان قدر که گسترش کمی برای تصمیم آموزش وپرورش و فراهم آوری زمینه رشد استعدادها ضروری است، توجه و تأکید بر کیفیت نیز برای بروز و پرورش خلاقیت ها و کارآفرینی در بین معلمان نیز حیاتی است.

    تفاصيل المقالة