در این پژوهش با ارائه یک مدل و تعریف شاخصی از ریسک نقدشوندگی و بکارگیری یکی از شاخصهای متنوعسازی(شاخص آنتروپی شانون)، تاثیر این دو معیار بر انتخاب پرتفوی بهینه بررسی می شود. بررسی نتایج در حالتی که هزینه نقدشوندگی و شاخص تنوعبخشی در مدل وجود دارد، نشان میدهد که صنا أکثر
در این پژوهش با ارائه یک مدل و تعریف شاخصی از ریسک نقدشوندگی و بکارگیری یکی از شاخصهای متنوعسازی(شاخص آنتروپی شانون)، تاثیر این دو معیار بر انتخاب پرتفوی بهینه بررسی می شود. بررسی نتایج در حالتی که هزینه نقدشوندگی و شاخص تنوعبخشی در مدل وجود دارد، نشان میدهد که صنایعی که ثبات بیشتری در قیمـت سهامشان در طـول زمـان وجـود دارد، وزنشان در پرتفوی بهینه بیشتر است. ضمن اینکه انجام تحلیل آماری با دادههای بازده شاخص کل در این حالت، وجود رابطه معنیداری بین دادههای میانگین بازده پرتفوی با میانگین بازده شاخص کل را نشان نمیدهد.با حذف هزینه نقدشوندگی از مدل، بررسی دادههای خروجی نشان میدهد که متوسط سهم وزنی صنعت فرآوردههای نفتی و صنعت کانههای فلزی نسبت به حالت قبل بیشتر میشود که به معنای نقدشوندگی کمتر این دو صنعت میباشد؛ ضمن اینکه متوسط بازده و ارزش در معرض خطر پرتفوی در این حالت نیز افزایش مییابد. انجام تحلیل آماری با دادههای بازده شاخص کل در این حالت رابطه معنیداری بین میانگین بازده پرتفوی با میانگین بازده شاخص کل را نشان میدهد. در حالت حذف محدودیت متنوعسازی از مدل، نتایج خروجی پژوهش در این حالت نشان میدهد متوسط وزن صنایع منتخب در پرتفوی بهینه اگرچه تغییر میکند اما این تغییر چندان محسوس نمیباشد و نتیجه اینکه میتوان این محدودیت را در مدل نادیده گرفت؛ ضمن اینکه انجام تحلیل آماری با دادههای بازده شاخص کل از نشان از وجود رابطه معنیداری بین دادههای میانگین پرتفوی در این حالت با میانگین بازده شاخص دارد.
تفاصيل المقالة
چکیدهبرای رشد و توسعه کشورها، بنگاه ها و حتی افراد جامعه، سرمایهگذاری از جانب آنها امری ضروری و حیاتی است و برای بهرهگیری و اثربخشی بیشتر، این سرمایهگذاریها میبایست بهینه باشد. از زمان معرفی تئوری مارکویتز و حتی قبل از آن، مفهوم سرمایهگذاری بهینه به عنوان مصالحهای أکثر
چکیدهبرای رشد و توسعه کشورها، بنگاه ها و حتی افراد جامعه، سرمایهگذاری از جانب آنها امری ضروری و حیاتی است و برای بهرهگیری و اثربخشی بیشتر، این سرمایهگذاریها میبایست بهینه باشد. از زمان معرفی تئوری مارکویتز و حتی قبل از آن، مفهوم سرمایهگذاری بهینه به عنوان مصالحهای بین ریسک و بازده، مورد توجه قرار گرفته بود. در طول چندین دهه بعد از آن، تعابیر و ابعاد جدیدی از معیارهای بهینه و خصوصاً ریسک مطرح شده است.در این مقاله سعی شده است با ارائه مدلی از ریسک نقدشوندگی با بهرهگیری از مفهوم متنوعسازی در قالب آنتروپی شانون و رویکرد اقتصادسنجی، سبد بهینهای از سرمایه گذاری با کمترین ریسک و بیشترین بازده، در قالب یک پرتفوی از 4 گروه صنعتی بورس تهران شامل گروههای فلزات اساسی، بانکها، فرآوردههای نفتی و کانههای فلزی که بیشترین ارزش بازار بورس ایران را در اختیار دارند، ارائه شود.دادههای آماری این پژوهش برای صنایع منتخب، شامل بازده شاخص قیمتی روزانه و بازده شکاف قیمتی روزانه در فاصله سالهای 1395 تا پایان سال 1399 است. برای محاسبه ریسک نقدشوندگی، با استفاده از روشهای گارچ چند متغیره ، ماتریس واریانس-کوواریانس بازده شاخص قیمتی و شکاف قیمتی، محاسبه و در مدل ارائه شده، استفاده شده و نهایتاً وزن بهینه با استفاده از کدنویسی در نرمافزار متلب و استفاده از روش بهینهسازی الگوریتم ژنتیک رتبهبندی نامغلوب نسخه دوم ، برای صنایع منتخب محاسبه شده است.نتایج خروجی مدل نشان میدهند وزن بهینه گروههایی که واریانس کمتری دارند در سبد بهینه بیشتر است. ضمن اینکه تاثیر حذف مفهوم نقدشوندگی از مدل منجر به افزایش وزن صنایعی می شود که نقدشوندگی کمتری دارند و به همراه افزایش ریسک، بازده پرتفوی بهینه نیز در این حالت افزایش مییابد. همچنین با حذف محدودیت شاخص متنوعسازی شانون، نتایج خروجی نشان میدهند این محدودیت تقریباً تاثیری بر اوزان بهینه (حداقل در این مدل) نمیگذارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications